کوله خود را پر کنید

کوله خود را پر کنید

کوله خود را پر کنید
مسلماً شما نیز به آینه­ های اتومبیل نگاه افکنده ­اید که روی آن نوشته است، “اجسام از آنچه که در آینه می­ بینید به شما نزدیکتر است”و این جمله در این موضوع نیز کاملاً آشکار و مشخص است، یعنی بازنشستگی از آنچه که فکر می­کنید و در ذهن خود می­پندارید، به شما نزدیکتر است.
تا حالا به مسافرت رفته اید؟

آیا موقع رفتن به مسافرت، کوله یا ساکی با خودتان همراه داشته اید؟

اگر این مسافرت چند روزه باشد، چطور؟

 

 حتماً با خودتان میگوئید این دیگر کیست؟ مگر میشود کسی به مسافرت نرفته باشد و نداند که باید همراه خود ساک به همراه داشته باشد یا خیر و اینکه اگر مدت و مکان مسافرت طولانی­تر و دورتر باشد، دیگر بجای ساک از چمدان استفاده می­شود.
 
در زمانی که فردی میخواهد به مسافرت برود، با سه حالت روبروست:
نفراتی هستند که چون همیشه در مأموریت و مسافرت هستند، همیشه آماده مسافرتند و چمدانشان آماده است، تنها کافی است که آن ساک و چمدان را برداشته و با خود همراه نمایند، زیرا از قبل، همه چیز را تهیه و در ساک قرار داده اند.
گروه دوم، نفراتی هستند که از مشخص شدن زمان مسافرت، ساک یا چمدانی آماده میگذارند و کم­ کم، وسائل لازم و مورد نیاز خود را در آن ساک یا چمدان قرار می دهند.
عده ای دیگر، بدون آماده نمودن وسایل، به سفر میروند و خودتان میتوانید حدس بزنید که اگر این مسافرت چند روزه باشد، چه مسائل و مشکلاتی گریبان گیر این فرد، خواهد شد.
 
حتماً تا حالا با خودتان گفته اید که چرا این سئوالها پرسیده می شود و چرا ما باید به این سئوالها پاسخ دهیم. چند دقیقه دیگر تحمل نمائید، تا جواب تمام سئوال هایتان را متوجه شوید.
 
مثل اینکه همین دیروز بود که من وارد سازمان گشتم، آن موقع جوانی ۲۲ ساله بودم، و با شروع به کار در سازمان، خیلی خوشحال و مسرور از شروع به کار در یک اداره دولتی بودم. وقتی به همکارانی که در حال بازنشسته شدن بودم، روبرو میگشتم، به آنها با تعجب میگفتم، شما مدت ۳۰ سال در این اداره خدمت نمودید، خودش یک عمر می شود، و آنها نیز به من میگفتند بله، و در این مدت، چه روزگارانی را پشت سر گذاشته ایم.
حال حدود ۳۰ سال از آن موقع گذشته است و مسئول بازنشستگی سازمان، اعلام نموده است که عنقریب بازنشسته خواهم شد. ناگهان، یاد آن روزگار و صحبتهائی که بین نگارنده و همکاران قدیمی تر رد و بدل شده بود، افتادم و متوجه شدم که باید به یک سفر طول و دراز وارد گردم.
سپس با خود اندیشیدیم برای این سفر چه وسائلی آماده نموده ام. آیا وسائلی آماده نموده ام که در این سفر، همه وسائل لازم را داشته باشم، یا اینکه وسائلم ناقص است و در طول سفر باید دست به دامان دیگران جهت برطرف نمودن نیازهایم گردم.

 

این مسافرت(بازنشستگی) بسیار نزدیک است

 

mirror
مسلماً شما نیز به آینه­ های اتومبیل نگاه افکنده ­اید که روی آن نوشته است، “اجسام از آنچه که در آینه می­ بینید به شما نزدیکتر است”
و این جمله در این موضوع نیز کاملاً آشکار و مشخص است، یعنی بازنشستگی از آنچه که فکر می­کنید و در ذهن خود می­پندارید، به شما نزدیکتر است. اگر در پذیرفتن این جمله شک دارید، می توانید این را از دیگر بازنشستگان نیز پرسیدید، یا چرا راه دور بروید، می توانید نگاهی به گذران عمر خود نمائید که چه مدت طول کشید تا شما از دبستان به این اداره پا نهادید؟ آیا خیلی سریع نگذشت؟
 
این مسافرت چه مدت طول میکشد؟

 

%d9%85%d8%b1%d8%af-%d8%b3%d8%a7%da%a9-%d8%a8%d9%87-%d8%af%d8%b3%d8%aa1

 

در حال حاضر، سن بازنشستگی در دهه پنجم عمر می باشد، یعنی بین ۵۰ تا ۶۰ سالگی است(البته کمتر از این سن و بیشتر از این سن نیز می باشد، لکن اکثریت قریب به اتفاق نفراتی که بازنشسته می گردند، در این سن قرار دارند) .
البته  همانگونه که خودتان مستحضر می­ باشید، در زمان بازنشستگی، حقوق به مقدار قابل ملاحظه­ ای کاهش و جسم، فرسوده­ تر می­گردد و از لحاظ حوصله و حواس پنج گانه نیز با تحلیل قوا روبرو می­شویم. و مسلم است که در آن زمان، تعداد افراد خانواده، بیشتر و سطح توقعات از بزرگان فامیل، بالاتر می­رود.

 

حال به نوبت به امید به زندگی میرسد، امید به زندگی چه میزان است؟ در حال حاضر و در این خصوص، نظرات متفاوت است، لکن آن مطلبی را که بدست آورده­ ام، امید به زندگی در آقایان ۷۵ و در خانمها ۷۷ سال است.
در بررسی هائی که به عمل آوردم، در یکی از مقالات، آمده است که در سال ۱۴۰۰ با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و درمان بسیاری از بیماریها، و ریشه کن شدن، اکثریت قریب به اتفاق بیماریها از جمله سرطان، امید به زندگی را ۲۰۰ سال تخمین و برآورد نموده ­اند.
با توجه به مصاحبه­ هائی که اینجانب با تعدادی از دوستان عزیزم و بازنشستگان گرامی داشتم ، بر اساس افکار آنها، کمی بدبینانه به این رقم نگاه میکنم و رقم ۱۰۰ سالگی را برای امید به زندگی در سال ۱۴۰۰ قرار میدهم. (امیدوارم از طرف دوستان مورد عتاب قرار نگیرم که چرا یکدفعه این همه سال تخفیف دادم؟)
با یک حساب سرانگشتی، اگر سن بازنشستگی را ۶۰ سال در نظر بگیرم تا ۱۰۰ سال، یک مسافرت ۴۰ ساله در پیش رویمان است. و اگر ۵۰ سال در نظر بگیرم، دقیقاً نیمی از عمر را می بایست پس از بازنشستگی، انشاله به سلامتی بگذرانیم.

 

بزرگترین سؤال این است، آیا خود را برای بازنشستگی آماده نموده­ ایم؟

 

شاید شما نیز به مانند نگارنده عقیده دارید که تا بازنشسته شدن زمان زیادی مانده است، دیگران بازنشسته می­شدند و اینجانب تنها نظاره­ گر بوده و تنها در مراس م­های تودیع آنها حاضر می­شدم. و با خود میگفتم، هنوز زمان باقی است. تا امسال که موعد بازنشستگی خودم نیز رسید و بالاخره این شاهین بر روی شانه­ های نگارنده نیز قرار گرفت. بر اساس ضرب المثلی، “دیر و زود داره، اما سوخت و سوز نداره.”
اگر از گروه اول مسافرها(همیشه مسافر) باشید و از قبل برای این موقعیت خود را آماده نموده باشد که باید به شما تبریک گفت.
 

 

اگر از گروه دوم هستید، پیشنهاد اینجانب این است که از همین الان، شروع به آماده نمودن ساک و چمدان مسافرت طولانی مدت بازنشستگی نمائید. زیرا که هر چه این ساک پرتر و وسائل بهتر و بیشتری درون آن قرار داده باشید، در آن دوران بهتر و راحت­ تر می­توانید زندگی را بگذارنید. و زندگی دوم خود را به زندگی با نشاط و شادابی، همراه با تجربه های گرانقیمت تبدیل نمائید.


برای پر کردن این ساک، اولین قدم، داشتن هدف است، همین الان، بر روی یک کاغذ، حداقل سه هدف اصلی در زمان بازنشستگی خود را بنویسید و خود را مقید نمائید که خود را برای رسیدن به آن هدف ها، آماده نمائید.
و اولین و مهمترین وسیله ­ای که باید در این ساک قرار داد شود، به نظر نگارنده، سلامتی است، پس باید بدنبال راه کارهائی برای نگهداری این نعمت خدادادی باشیم.
در خاتمه، امیدوارم زمانی بیاید که اعلام زمان بازنشستگی از طرف مسئول بازنشستگی، علاوه بر نداشتن غم و اندوه برای شاغلین، شادی و نشاط فراوان آن را به همراه داشته باشد. (بخاطر داشتن و تکمیل این ساک مسافرتی با وسائل مورد لزوم)

 

%d8%b3%d8%a7%da%a9-4
 

موانع موفقیت

موانع موفقیت رابشناسید


شاید لازم باشد برای رسیدن به موفقیت پرش با مانع انجام دهید. نمی توانید به خاطر وجود موانع بی خیال اهداف تان شوید.شما می توانید با شناسایی مسیر بهترین راه را برای رسیدن به خواسته هایتان انتخاب کنید.

موانع موفقیت

تعریف موفقیت از نظر هرکس متفاوت است.هر کسی آن را طبق معیارهای خودش تعریف می‌کند. بنابراین، شما باید ابتدا موفقیت را برای خود تعریف کرده و راههای دست یابی به آن را بنویسید. با این حال شناخت موانع کمک زیادی به شما برای رسیدن به موفقیت می‌کند.


بهانه تراشی
به دلیل شکست هایتان مدام دیگران را مقصر جلوه ندهید و سرزنش نکنید. مسئولیت خطاهایتان را بپذیرید. شما خودتان در انتخاب‌تان اشتباه کرده‌اید. انتخاب‌های غلط ‌تان را توجیه نکنید.

افراد موفق هرگز این‌گونه رفتار نمی‌کنند. همه اشتباه می‌کنند و گاه شکست می‌خورند. اما فرد موفق کسی است که از خطاهایش درس می‌گیرد و آنها را اصلاح می‌کند.


تمرکز روی موارد منفی
بیشتر مواقع شرایط و موضوعاتی منفی در زندگی وجود دارد که شما روی آنها کنترل ندارید .همین طور هم تجربه‌های مثبت بسیاری نیز وجود دارد و حتی می‌توان گفت این تجربه‌های مثبت از منفی‌ها بیشتر است. اگر شما می‌خواهید زندگی موفقی داشته باشید روی موارد منفی متمرکز نشوید، زیرا این کار باعث می‌شود هرگز احساس رضایت نکنید و در نهایت همچون فرد شکست خورده‌ای به نظر برسید.


پیگیر راه‌های آسان بودن
البته قبل از هرچیز باید بدانیم که موفقیت به این مفهوم نیست که حتما باید مسیر سخت و پر فراز و نشیبی طی کرده باشید. اما باید گفت افراد موفق همیشه به دنبال راه‌های آسان نیستند. گاهی اوقات مجبور می‌شوید از برخی موانع بگذرید. یاد بگیرید محدودیت‌هایتان را کنار زده و پیش روید. وقتی بتوانید از حداکثر ظرفیت‌هایتان استفاده کنید این خودش یک موفقیت است.


سرزنش خود
گاهی اوقات ما خودمان را به دلایلی سرزنش می‌کنیم. یاد بگیرید چگونه از پس افکار و احساسات بد نسبت به خود در شرایط بحرانی برآیید. این موضوع برای موفق شدن بسیار ضروری است. ممکن است موضوعاتی شما را ناراحت کند. یادبگیرید احساسات تان را به روشی مناسب ابراز کنید و هرگز خودتان را بابت موضوعی آزار نداده و افکار ناراحت‌کننده به مغزتان راه ندهید.این گونه افکار وقت و انرژی بسیاری از شما خواهند گرفت.

بیشتر مردم فکر می‌کنند داشتن جواب، بهتر از داشتن سوال است باور دارم که داشتن سوال بهتر است؛ زیرا منجر به یادگیری بیشتری می‌شود

نیازهای دیگران را ببینید
اگر فقط به نیازهای خود توجه کنید هرگز موفق نمی‌شوید. شما ممکن است با سوء‌استفاده از دیگران به ثروت هنگفتی رسیده باشید. اگر این‌گونه است هرگز در بین افراد موفق جایی ندارید، چراکه در نهایت وقتی با خودتان روراست هستید، نمی‌توانید شاد باشید . بهترین روش موفق شدن در زندگی، کمک کردن به دیگران است.


زندگی بی‌هدف
باید نسبت به زندگی‌تان احساس مسئولیت کنید و اهدافی برای خود درنظر داشته باشید. در حقیقت هر کس در زندگی باید برای هر روز خود برنامه و هدفی داشته باشد تا درنهایت به هدفی بزرگتر و سپس موفقیت دست پیدا کند. بی‌هدف زندگی کردن، هدر دادن وجود باارزش یک انسان است.


تسلیم نشوید
وقتی با مانعی روبه‌رو می‌شوید چه می‌کنید؟ تسلیم می‌شوید یا نهایت تلاش‌تان را برای رویارویی با آن به کار می‌برید؟ افراد موفق هرگز تسلیم نمی‌شوند و خود را برای رسیدن به مقصد متعهد و مسئول می‌دانند.


حواس پرتی
گاهی در میانه راه یادمان می‌رود در ابتدا چه کار می‌خواستیم انجام دهیم. البته زندگی گاهی اوقات شرایطی را به وجود می‌آورد که در مسیر متفاوتی قرار بگیریم، اما بیشتر مواقع گناه این متفاوت رفتار کردن‌ها و فراموش کردن رویاهایمان برگردن خودمان است. اگر می‌خواهید موفق باشید باید مراقب باشید اهداف‌تان را فراموش نکنید.

در هر اشتباه یک معما گنجانده شده است و گوهری وجود دارد که در صورت حل این معما می‌توانم آن را به‌دست آورم

باورهای ناب برای رسیدن به موفقیت
یکی از افراد موفق و دویست‌ودوازدهمین ثروتمند جهان تجربیات خود را برای دست یابی به موفقیت این طور بیان می کند: عقیده دارم افرادی که در مسیری در حال حرکت هستند و نیاز دارند مسیر خود را در زندگی تغییر دهند تا تحسین دیگران را برانگیزند معمولا با شکست و تضاد رو به رو می‌شوند. برای آنها مشکل است تا شاد باشند و تقریبا غیرممکن است تا بهترین عملکرد را از خود نشان دهند. او در رسیدن موفقیت موارد زیر را لحاظ کرده است.


کشف آنچه درست است
کشف چیزی که درست است، حتی اگر از اشتباهاتم باشد، درحالیکه بیشتر مردم این فکر را بد می‌شمارند، خوب است. با این کشف می‌توانم بر این مشکلات غلبه کنم، ‌طوری‌که این مشکلات نتوانند جلوی راهم را در رسیدن به اهدافم بگیرند.


ترس ممنوع
هیچ ترسی از حقیقت نداشته باشم. درحالی‌که بعضی از حقایق ترس دارند، برای مثال ترس از اینکه شما دچار بیماری بدی شده اید، اما دانستن مشکلات به شما این اجازه را می‌دهد که بهتر با آنها مقابله کنید.


خودتان را مدیریت کنید
هر کسی اشتباه می‌کند و نقاط ضعفی دارد و این امر یکی از مهم‌ترین چیزهایی که مردم را از یکدیگر متفاوت می‌کند رویکردشان نسبت به مدیریت خودشان است.


اشتباهات را کم کنیم
زیبایی باورنکردنی برای انجام اشتباه وجود دارد، زیرا در هر اشتباه یک معما گنجانده شده است و گوهری وجود دارد که در صورت حل این معما می‌توانم آن را به‌دست آورم به‌عنوان مثال در اشتباه کردن اصلی وجود دارد و آن این است که می‌توانم اشتباهاتم را در آینده کم کنم.


یادگیری در مشکلات
در طول زندگی‌ام با افراد موفق زیادی برخورد داشته‌ام و یاد گرفتم که هیچ‌یک از آنها بزرگ و عالی متولد نشده‌اند، آنها همگی اشتباهات زیادی در زندگی داشته‌اند و نقاط‌ ضعف زیادی دارند و اینکه افراد با نگاه به اشتباهاتشان و نقاط ضعفشان و تعیین اینکه چطور می‌توانند از این اشتباهات درس بگیرند، بزرگ می‌شوند. افرادی که بیشتر با واقعیت‌ها مواجه می‌شوند؛ به‌ویژه در موقع سختی‌ها بیشتر یاد می‌گیرند و چیزی را که می‌خواهند سریع‌تر نسبت به آنهایی که این کار را انجام نمی‌دهند، به‌دست می‌آورند. این افراد، افراد خارق العاده و عالی هستند که من دوست دارم اطرافم باشند.


سوال بهتر از جواب
درحالی‌که بیشتر مردم فکر می‌کنند داشتن جواب، بهتر از داشتن سوال است باور دارم که داشتن سوال بهتر است؛ زیرا منجر به یادگیری بیشتری می‌شود. درحالی‌که بیشتر افراد باور دارند که اشتباه کردن چیز بسیار بدی است باور دارم که اشتباه چیز خوبی است؛ زیرا باور دارم که با اشتباه کردن و واکنش نشان دادن نسبت به آنها چیزهای زیادی می‌آموزیم.درحالی‌که بیشتر مردم فکر می‌کنند درد چیز بدی است باور دارم که داشتن درد آدم را قوی‌تر می‌کند.

موانع جدی موفقیت چیست؟

موانع جدی موفقیت چیست؟
 نداشتن بینش یک مانع بزرگ است. بنشینید و دیدن آینده را تمرین کنید – و آن را به خوبی بسازید!