چه کنیم که پیری زود سراغمان نیاید؟

چه کنیم که پیری زود سراغمان نیاید؟

روان‌شناسان یکی از علت‌های مهم که در پیدایش پیری زودرس نقش دارد را تنش‌ها و شوک‌های عصبی دانستند.اگر ایمان را در خود پرورش دهیم باور می‌کنیم موجودات به سمت کمال خود حرکت می‌کنند و هرچه برای ما و خانواده و نزدیکان پیش می‌آید می‌تواند از ما انسانی بهتر بسازد، نه انسانی افسرده و شکست خورده.

احساسات بد شما را پیر می‌کند

تحقیقات در مورد بیماری‌هایی که ریشه در روح و روان آدمی دارد ما را به این احتمال می‌رساند که خلق و خوی تند، کینه‌ها، نفرت‌ها و حسادت به دیگران ردپای آتشین خود را بر چهره می‌گذارند و ما را زودتر پیر می‌کنند؛ یعنی رفته‌ رفته شما شبیه افکارتان می‌شوید. خطوط اخم، تفکر، حالت‌هایی از دندان‌ قروچه و خیلی چیزهای دیگر در چهره شما ابدی می‌شود و می‌تواند ردپای پیری را در شما ایجاد کند.

بنابراین اگر از پیری زودرس می‌گریزید آرامش خود را حفظ کنید و بگذارید زیبایی روحتان چهره‌تان را نیز بیاراید.

برای جوانی بخورید

جوان‌ماندن تا حد زیادی به تغذیه ما بستگی دارد. کمبود آب و سوءتغذیه میتواند کودکان را هم مانند پیرانی کهنسال جلوه می دهد.

:small_orange_diamond:برنامه غذایی خود را از تمام گروه‌های غذایی ترتیب دهید.

:small_orange_diamond:6 تا 8 لیوان آب یا مواد آبکی میل کنید.

:small_orange_diamond:پروتئین‌ها و ویتامین‌های A، C و E با عوامل ایجاد پیری در بدن مقابله می‌کنند.

ویتامین A  در جگر، شیر، زرده تخم‌مرغ و سبزیجات تازه مانند هویج، اسفناج و تره وجود دارد. اما اگر کلسترول خون دارید از تخم بلدرچین استفاده کنید و دور جگر را خط بکشید و نیاز خود را با سبزیجات تازه رفع کنید. این ویتامین در ترمیم بافت‌های بدن نقش بسیار پر اهمیتی دارد. ویتامین A نوسازی پوست را افزایش دهد.

ویتامین C نیز در مکانیسم تولید کلاژن نقش دارد و مصرف آن به کشسانی پوست کمک ‌کرده و از بروز پارگی و زخم جلوگیری می‌کند. اغلب میوه‌ها و سبزی‌های تازه این ویتامین را در خود دارند.

روغن جوانه گندم، سویا، بادام، گردو، فندق، ذرت، دانه کتان و زیتون که حاوی ویتامین E هستند نیز به جوان‌ماندن شما کمک می‌کنند.

:small_orange_diamond:انگور، کشمش، آلبالو، نارنگی، پرتقال، گریپ فروت ، لیموترش ، جعفری، یونجه، اسفناج، کلم بروکلی، تره، نعنا، مرزه، برگ چغندر و ریحان از سایر خوردنی‌هایی هستند که می‌توانند به جوان‌ماندن شما کمک بسیاری  کنند.

دشمنان جوانی

1- بیش از یک‌ ربع در معرض آفتاب تند و مستقیم بودن در روز می‌تواند شما را پیر کند.

2-کمتر از 8 ساعت خواب پیوسته و منظم شبانه نیز دشمن دیگر جوانی شما است.

3-کاهش و اضافه‌کردن وزن در زمانی کوتاه دشمن دیگر شما است. اگر این نوسان وزن ادامه پیدا کند خیلی زود پوستتان شل و آویخته می‌شود.

4-استروژن زیر پوست بانوان نیز در بافت چربی جمع می‌شود و اگر آن دو را از دست بدهید کلاژن‌سازی را از دست داده‌اید و پوستتان چروکیده می‌شود.

 نخوردنی‌ها

 1-کمتر از غذاهای کنسرو‌ شده استفاده کرده و بیشتر غذاهای تازه مصرف کنید.

2-از مصرف چای پر رنگ و قهوه به مقدار زیاد بپرهیزید.

3-غذا را با عجله یا جلوی تلویزیون و مانیتور نخورید.

4-مصرف سیگار را در اولین فرصت قطع کنید.

5-سوسیس و کالباس را محدود کنید و در یک کلام سالم غذا بخورید .

6-آخرین توصیه این‌ که با ورزش جسم خود را جوان نگه دارید.

 راههای جلوگیری از پیری زود رس

 راههای جلوگیری از پیری زود رس متفاوت است. ولی مهمترین انها به سه چیز مربوط می شود.

:small_blue_diamond:اول از همه برای جلوگیری از پیری زود رس غصه نخورید . غم و غصه صورت را پیر میکند و بدن را بیمار.

:small_blue_diamond:دوم اینکه تغذیه مناسب داشته باشید. قند و روغن همه سم است. شکر سم است. این ها را تا میتوانید کم کنید. چاقی دشمن سلامتی است.

:small_blue_diamond:سوم اینکه هر روز نرمش کنید. چه پیاده روی  چه درازونشست هر چیزی. فقط به بدنتان تحرک بدهید تا خشک نشود.

خیالتان راحت با این سه اصل حتما جوان تر میمانید.

مفهوم خانواده سالم

مفهوم خانواده سالم

مفهوم خانواده سالم
مفهوم خانواده سالم همچون شخصیت سالم تامل برانگیز است. با شخصیت سالم مفاهیمی همچون سلامت روان تداعی می‌شود و با خانواده سالم مولفه‌هایی نظیر پیوندهای محکم میان اعضا، ارتباطات انسانی پویا و بالنده و هدف‌ها و آرمان‌های مشترک به ذهن آدمی خطور می‌کند. اما به راستی خانواده سالم چه ویژگی‌هایی دارد؟
دادوستدهای فکری و عاطفی اعضای این خانواده چگونه است؟ و آیا امکان تحقق خانواده سالم تا چه اندازه منطقی به نظر می‌رسد؟انسان موجودی انتخابگر است و در بیشتر اوقات زندگی دست به انتخاب می‌زند و لیکن یکی از انتخاب‌هایی که نتیجه و پیامد آن برای همه عمر ماندگار خواهد بود همسر گزینی است و لذا دقت و دوراندیشی در این گزینش، امری منطقی می‌نماید. در نگاه اول، معیارهای متنوعی به چشم می‌خورد که امر انتخاب را قدری دشوار می‌سازد ولی در نظر گرفتن سه نکته زیر از دشواری مساله می‌کاهد.نکته اول اینکه،ملاک مورد نظر پدیده ای گذرا نبوده، بلکه نسبتا پایدار باشد.

مثلا عامل زیبایی ابتدا جلب نظر می‌کند، وحال آنکه به مرور زمان رنگ می‌بازد در حالی که خصوصیات اخلاقی بستگی به عامل گذشت زمان ندارد و به تدریج احتمال قوت گرفتن آنها نیزهست.نکته دوم اینکه، ملاک مورد نظر صرفا جنبه بیرونی و ظاهری نداشته باشد، بلکه درونی بوده و ریشه در اعماق وجود انسان داشته باشد. ویژگی‌های شخصیتی نظیر تدبیر زندگی و خلاقیت و امثال آن، جنبه ذاتی و درونی دارد در حالی که خصوصیتی نظیر تمکن مالی، جنبه عارضی داشته عامل ریشه داری تلقی نمی شود.نکته سوم اینکه، ملاک مورد نظر به نحوی حافظ ارزش‌های انسانی باشد نظیر باورهای دینی و ایمانی که قادر به حراست از زندگی مشترک است. در حالی که همه ملاک‌ها اینگونه نیستند نظیر جذابیت‌های ظاهری که به لحاظ موقعیت خاص خود در صورتی که فرد از تسلط نیرومندی برخوردار نباشد وی را مستعد برخی آسیب‌های اخلاقی می‌سازد.تنوع و پیچیدگی معیارها،بعضا پدیده همسر گزینی را با دشواری مواجه می‌کند با این حال شناخت معیارها و میزان اهمیت آنها تا حدودی از این دشواری می‌کاهد از این رو به برخی از مهم‌ترین ملاک‌ها اشاره می‌کنیم؛

معیارهای شناختی

موضوعاتی همچون شخصیت فرد، ساختار آن، تیپ شخصیتی مثل درون گرا یا برونگرا بودن صفات شخصیتی متانت، وقار یا رویکردهای شخصیتی مانند مثبت گرا، منفی گرا یا واقع گرا در ازدواج باید مورد بررسی قرار گیرد. معیارهای روان شناختی در مقایسه با برخی ملاک‌های دیگر، از جنبه پایدارتری برخوردار است.

معیارهای زیباشناختی

از نگاه عده ای، وجود برخی ویژگی‌ها نظیر زیبایی و جذابیت در زوجین به ویژه در زن، عامل مهمی در ازدواج تلقی می‌شود. البته نمی توان تاثیر این عوامل را انکار کرد و لیکن تا چه اندازه باید برای آن اهمیت قائل شد.بعضی برای زیبایی ظاهری اصالت قائلند و عوامل دیگر را از لحاظ اهمیت در درجه دوم می‌دانند. در حالی که وجود زیبایی و جذابیت به تنهایی نمی تواند برای تشکیل زندگی کفایت کند. زیرا زندگی مشترک، وظایف مسئولیت‌ها و به تبع آن دشواری‌هایی دارد که با تاکید بر زیبایی نمی توان از عهده آنها برآمد، لذا زیبایی و جذابیت برای پیوند زن و مرد شرط کافی محسوب نمی شود و چنانچه در کنار زیبایی ظاهری ویژگی‌هایی نظیر رفتار مناسب و منش مطلوب وجود نداشته باشد زندگی مشترک حالت کسل کننده پیدا می‌کند و از شور و جاذبه تهی می‌شود.

معیارهای علمی و فرهنگی

عواملی همچون میزان تحصیلات، مدارج علمی، اندوخته‌های فرهنگی زن و مرد و نیز آشنایی به فناوری و مهارت‌های جدید و روزآمد به عنوان بخشی از ملاک‌های ازدواج مورد تامل جوانان قرارمی گیرد. بی شک تناسب تحصیلات عامل مثبت و تاثیرگذاری بر روند تفاهم زوجین محسوب می‌شود، زیرا انگیزه کافی و فضای فرهنگی، برای ارتباط کلامی و روحی با یکدیگر وجود دارد و این امر می‌تواند زمینه ساز همگرایی فکری و فرهنگی عمیقتر شود، ولی نباید چنین نتیجه گیری کرد که فقدان این پدیده علت ناسازگاری و عدم تفاهم زوجین تلقی شود، زیرا این نوع عوامل بسته به زمینه فکری و معرفتی زن و مرد، مورد تفسیرقرار می‌گیرد.

معیارهای تکوین رشد

مساله سنی زوجین است و اینکه چه سنینی برای ازدواج دختر و پسر مناسب‌تر بوده و اختلاف آنان از لحاظ سن چه اندازه باید باشد. صاحب نظران غالبا از تعیین محدوده سنی خاصی در این زمینه پرهیز نموده آن را منوط به تحقق عامل دیگری با عنوان رشد فکری یا بلوغ روانی می‌دانند، یعنی معتقدند که ابتدا فرد باید به رشد فکری لازم برسد و آنگاه برای تشکیل خانواده اقدام نماید.

تاثیر و نقش افراد سالمند در خانواده

تاثیر و نقش افراد سالمند در خانواده

تاثیر و نقش افراد سالمند در خانواده
می دانیم که پیری فرآیندی است که متوقف نمی شود و فقط با داشتن زندگی سالم و مراقبت های صحیح می توان دوران سالمندی را به دورانی لذت بخش و مطلوب و همراه با سلامت تبدیل نمود.

تاثیر و نقش سالمندان در خانواده، انکار ناپذیر است ، حضور یک سالمند فعال، متکی به خود و شاد در خانواده روابط عاطفی و  احساسی  بین اعضای خانواده را تقویت کرده و همواره به عنوان یک پناهگاه امن روانی عاطفی برای جوان ترها مطرح است و باعث ارتقاء سطح سلامت روان ، افزایش اعتماد به نفس و احساس امید و انگیزه در بین سایر اعضای خانواده شده و روابط بین فردی و اجتماعی را گسترده تر و موثر تر می کند.

در یک خانواده متعارف و متعادل، سالمندان نقش سرپرست یا راهنما را ایفا می کنند که کارشان ، هدایت و ارشاد و تنظیم سیاست کلی خانواده است. فرزندان از آنها پیروی کرده و شیوه زندگی را می آموزند.

جوانان برای برقراری ارتباطی شایسته و نیکو با سالمندان، باید با وظایف خود آشنا باشند و آنها را به بهترین شکل ممکن اجرا کنند. پذیرش و تحمل سالمندان، به ویژه پدر و مادر سالمند و حفظ و نگهداری آنها با صبر و بردباری از مهمترین ویژگیهای یک خانواده سالم و نرمال است، بهره مندی از تجربه های آنها و نیز مهرورزی و رفع مشکلات آنها، از جمله وظایفی است که جوانان در خصوص سالمندان بر عهده دارند تا بتوانند زندگی آینده خود را بر پایه مشارکت آن پیران فرزانه پی ریزی کنند و با استفاده از تجربه های ایشان، به آرامش و موفقیت در زندگی برسند.

از این رو آموزش احترام به سالمندان در تمامی دوره های آموزشی از پیش دبستانی گرفته تا تحصیلات عالی ضروری می باشد. هنگامی که رابطه محترمانه ای میان نسل جدید و قدیم برقرار می­شود، فرد سالخورده در خود احساس احترام و ارزشمندی می­کند و همین امر سبب می­شود که به اندوخته های گرانبهای خود افتخار کند و هراسی از گفتن تجربیات خود برای نسل جدید نداشته باشد. ایجاد فرصت برای بیان تجربیات و احساسات توسط سالمند در درون خانواده حس ارزشمندی و مفید بودن را در آنها افزایش داده و به ارتقاء سطح سلامت روانی آنها کمک میکند
 

برقراری ارتباط مستمر با سالمندان

 

آموزش سالمندان جهت انتقال تجربیاتشان به جامعه می تواند کاری ارزشمند محسوب گردد. آنان باید آموزش ببینند که چگونه تجربیات خود را به صورت طبقه بندی شده و قابل استفاده برای جوانان ارائه نمایند

از دیگر فواید برقراری ارتباط مستمر با سالمندان ،کمک به حفظ سلامت جسمی و روانی آنان است زیرا هنگامیکه سالمندی می­فهمد که مورد توجه قرار گرفته­ است و تجربیات او ارزشمند محسوب می شود، انگیزه بیشتری برای زندگی کردن و خدمت کردن بدست می­آورد و سبب می­شود او بزودی زمین­گیر نشده و فعالانه در عرصه اجتماع حضور یافته و سبب تسریع در روند رشد جامعه گردد.

خانواده مهم‌ترین و ارزشمندترین منبع حمایتی سالمندان محسوب می‌شود. اما تمامی حمایت‌ها، صرفا در مراقبت‌های پزشکی خلاصه نمی‌شود و بخش اعظم آن حمایت‌های اجتماعی را در بر می‌گیرد.

حمایت اجتماعی دارای 3 عنصر می باشد:

:white_check_mark:   حمایت عاطفی که فرد را متقاعد می‌سازد که دیگران او را دوست دارند

:white_check_mark:   حمایت احترام مدار که فرد قانع می‌شود دارای ارزش و حرمت است

:white_check_mark:  حمایت ارتباطی یا شبکه‌ای که فرد احساس تعلق به گروهی خاص از اجتماع دارد.

حمایت‌های اجتماعی از افراد مسن به بهبودی بیماری جسمانی آنها و کاهش فشارهای روانی ناشی از دوره سالمندی منجر می‌شود. که البته حمایت‌ اجتماعی سالمند باید بر اساس احترام به حفظ استقلال او و حرمت نهادن به نیازهای روانشناختی، عاطفی و اجتماعی وی صورت گیرد.

آدمی به هر میزان که سالخورده­ تر می­شود، تصور روشن­تری از زندگی به دست می آورد؛ راه و روش زندگی را بهتر فرا گرفته و متوجه لغزش­ها و اشتباه هات گذشته می شود.

سالمندان، فکر و اندیشه­ای خاص دارند که ناشی از دیده­ها، شنیده­ها و تجربه­ هایی است که در طول مدت زندگی به دست آورده­ اند. برخی این اندیشه را در خود می­ پرورانند که به پختگی و کمال رسیده­ اند، اندیشمند و صاحب رأی­ اند و می­توانند الگوی دیگران باشند. و مورد شور و مشورت قرار می­گیرند.

سالمندان به خانواده خود کمک می کنند.

 

بسیاری از سالمندان بجای اینکه از سوی کوچکترها حمایت مالی شوند، خانواده خود را مورد حمایت مالی و غیر مالی قرار می دهند و به این دلیل توان انجام این کارها را دارند که نسبت به گذشته احساس تندرستی، توانمندی و استقلال بیشتری کرده و برای 20 تا30 سال آینده خود برنامه ریزی می کنند.

 

سالمندان به ظاهر پیر و ناتوان شده اند و به عبارتی به مرحله باز نشستگی رسیده اند، اما واقعیت این است که این افراد، توانایی­­های بسیاری دارند که به تناسب سن و امکان می­توانند آنها را مورد استفاده و بهره برداری قرار دهند.
بسیاری از این افراد برای نسل جوان افرادی مهم و قابل اعتمادند که می­توانند به تربیت جوانان پرداخته و مشکلات و مسائل آنان را حل کنند. سالمندان باتجربه ها و اندوخته­ هایی که دارند، قادرند اعضای خانواده و جامعه را در حل مشکلات یاری دهند و شادی و طراوت در زندگی به وجود آورند. تدابیری که سالمندان برای زندگی در پیش می­گیرند و تلاش هایی که در زندگی به کار می برند، بسیار مهم و ارزنده است. آنها مایه برکت هستند و اختلاف ها و درگیری هایی را که در محیط خانواده ها پدید می­ آید، کج روی­ها و انحراف­ هایی که در جامعه انسانی رخ می نماید و روابط تیره و نابه سامانی که در جامعه ها وجود دارد را با بیان و مراقبت خود از میان برده و به حل و رفع دشواری ها می­پردازند.
 
سالمندان، راهنما و رهبر همه اند و نه تنها نسل جوان، که گاه میان همسالان نیز به رهبری آنها نیازمندند.

خانواده، بازنشسته

خانواده، چگونه با یک فرد بازنشسته رفتار کند؟

خانواده، چگونه با یک فرد بازنشسته رفتار کند؟
امکان حضور وی در جمع‌های دوستانه و همسالان را فراهم آورید. زیرا این افراد به دلیل اینکه در برهه مشترکی از عمر خود قرار دارند علایق مشترکی نیز خواهند داشت.همچنین خاطراتی دارند که شاید شنیدن آن برای من و شما چندان جذاب نباشد در حالی که نقل چنین خاطره‌هایی برای سایر همسالان‌شان می‌تواند به موضوعی قابل بحث تبدیل شود که ساعت‌ها آنان را با ابراز نظرهای خود و دیگران سرگرم کند.
برای همه ما ممکن است پیش بیاید بعد از گذشت 5 تا 6 دهه از زندگی و تلاش در محیط‌های کاری مختلف قدم به دوران بازنشستگی بگذاریم. سال‌هایی که قرار است از آنچه اندوخته‌ایم برای ادامه زندگی و فراهم آوردن محیطی آرام بهره ببریم. جدا شدن از فضایی که هر روز با آن سرو کار داشتیم شاید نخستین مشکلی باشد که با آن روبرو خواهیم شد. .
مردانی که سال‌ها بار مسئولیت ساماندهی به امور خارج از خانه و تامین هزینه های زندگی را بر دوش کشیده‌اند اکنون قرار است روزها را در خانه به شب گره بزنند. اگر چه این مرحله از زندگی برای خود محاسنی دارد و به نوعی تکمیل کننده سایر مقاطع زندگی است، اما در بسیاری از موارد شاهد بروز افسردگی در چنین افرادی هستیم. دغدغه ای که نه تنها به خود فرد باز می‌گردد بلکه در مواری نیز خانواده با آن درگیر می‌شود. حال سئوال این است که چگونه باید با چنین فردی رفتار کرد تا ضمن اینکه بتواند سلامت روان خود را حفظ کند، احساس پوچی و بی انگیزگی نکرده و بتواند سال‌های باقی مانده عمر خود را نیز به بهترین نحو بگذراند. مواردی که فریده میرزایی، روان‌شناس در گفت و گو با «حمایت» به آنها اشاره می‌کند.

صبور باشید و با رویی گشاده با پدر بازنشسته خود رفتار کنید. به طور قطع خارج شدن از یک محیط پر جنب و جوش و خانه نشینی کمی برای این عضو خانواده شما سخت است به همین دلیل ممکن است کمی بهانه گیر حتی پرخاشگر شود. این جاست که شما به عنوان یکی از اعضای خانواده مسئولیت مهمی بر عهده دارید. البته مسئولیتی که به عهده همه اعضاست و باید به آن توجه داشته باشید این است که بردبار باشید و با مهربانی با وی رفتار کنید. یادتان باشد روزگاری نه چندان دور وی در محیط کار خود جایگاه و پایگاهی داشته است که اکنون به علت رسیدن به سن بازنشستگی آن را از دست داده است. اگر هم خود صاحب شغلی مستقل بوده روزهای زیادی به دلیل کارش با افراد مختلف سرو کار داشته که به وی احترام می‌گذاشتند. اکنون به یکباره از آن فضا جدا شده و همنشین اتاق‌های آرام خانه شده است. بنابراین اگر در مواقعی رفتارهایی تند از وی دیدید چندان به دل نگیرید و با آرامش و صبوری با وی صحبت کنید.

احساس بی مصرف بودن و ناکارامدی نیز حس دیگری است که ممکن است این افراد با آن مواجه شوند. اینکه تا دیروز در جامعه نقش مهمی داشتند، اما امروز به فردی بی مصرف تبدیل شده‌اند که نمی‌توانند دیگر نقشی در امور جامعه حتی خانواده داشته باشند. اینکه دیگر مسئولیتی به آنان واگذار نمی‌شود که برای انجام و ساماندهی آن برنامه ریزی کنند و فقط باید از خدمات دیگران به عنوان فردی مصرف گرا بهره ببرند. اما باید چگونه این افراد را از زیر فشار چنین تفکری نجات داد؟ اینجاست که مسئولیت فرزندان حتی همسر وی پر رنگ و پر رنگ‌تر می‌شود. تدبیری که باید اندیشیده شود دربرگیرنده یک برنامه‌ریزی دقیق با توجه به توانایی فیزیکی و سایر قابلیت‌های فرد است. به طور مثال می‌توان برخی از خرید های روزانه یا باغبانی در حیاط را به وی سپرد. نگهداری از نوه‌ها یا همکاری با کدبانوی خانه در اموری مانند رسیدگی به کارها و پخت و پز نیز از جمله این موارد است که می‌توان به آن فکر کرد. پس قلم و کاغذ بردارید و با توجه به قابلیت‌های فردی وی وظایفی را در خانه برای وی در نظر بگیرید. یادتان باشد این موارد باید با شان و توانایی‌های وی همخوان باشد.

از دست دادن موقعیت و مقام به عبارتی پایگاه اجتماعی تنها عاملی نیست که ذهن عضو بازنشسته خانواده را به خود مشغول می‌کند. فراموش نکنید که این احتمال وجود دارد که وی در کنار همه آنچه که مواجه با جامعه فقط به خاطر باز نشسته شدن از دست داده است با مشکلات مالی نیز مواجه شود. به طور قطع منفک شدن از برخی کارکردها و پایگاه‌ها شرایط اقتصادی فرد را نیز مختل خواهد کرد. آن هم فردی که به واسطه داشتن نوه‌ها و فرزندان هزینه بیشتری در مقایسه با یک زوج جوان خواهد داشت. در چنین موقعیتی خانواده‌ها باید در فهرست انتظارات و توقعات خود نسبت به بازنشستگان تجدید نظر کنند. به عبارتی انتظارات خود را متناسب با نقش جدید و وضعیت اقتصادی، روحی، روانی، جسمانی و اجتماعی خود باز تعریف کنند و خواسته‌هایشان را به نحوی چار چوب بندی کنند که وی توان بر آوردنش را داشته باشد.

تقویت اعتماد به نفس در این افراد هم نکته دیگری است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت اما دراین زمینه چه کار باید کرد؟ اگر شما چنین عضوی را در خانواده خود دارید، باید بدانید که احساس مفید بودن و طرف مشورت قرار گرفتن بهترین احساسی است که می‌توانید به پدر بازنشسته خود هدیه کنید. برای نمونه در مسایل خانوادگی و تربیت فرزندان از وی به عنوان شخص با تجربه مشورت بگیرید. به این ترتیب می‌توانید با یک اقدام ساده اعتماد به نفس را در او تقویت کنید تا به باارزش بودن خود پی‌ببرد. باید بدانید که چنین رفتار ساده ای از سوی شما می‌تواند وی را برای ابتلا به انواع بیماری‌های روانی بیمه کند.

جمع دوستانه خانوادگی در نظر بگیرید. اگر در میان اقوام و دوستان شما چند نفری وجود دارند که این برهه از زندگی خود را سپری می‌کنند، پیشنهاد می‌کنم که با فامیل درباره راه اندازی یک سرای سالمندی فامیلی صحبت کنید. تعجب نکنید قرار نیست فرد بازنشسته را به خانه سالمندان بفرسید. هدف فقط در نظر گرفتن فضایی واحد برای گپ و گفت‌های دوستانه میان این افراد است که در گروه سنی یکسانی قرار دارند. اگر این مکان خانوادگی امکان اینکه اشخاص بتوانند چند شبی را کنار هم سپری کنند حتی همخانه شوند نیز داشته باشد به طور قطع می‌تواند اقدامی خوب و تاثیرگذار در ارتقای میزان امید به زندگی به شمار رود. زیرا به گفته روان‌شناسان به طور طبیعی افرادی که از حس همزبانی و همدلی برخوردارند اعتماد به نفس بالایی داشته و امید به زندگی در آنان بیشتر از سایر افرادخواهد بود.

پیری زود

چه کنیم که پیری زود سراغمان نیاید؟

چه کنیم که پیری زود سراغمان نیاید؟
روان‌شناسان یکی از علت‌های مهم که در پیدایش پیری زودرس نقش دارد را تنش‌ها و شوک‌های عصبی دانستند.اگر ایمان را در خود پرورش دهیم باور می‌کنیم موجودات به سمت کمال خود حرکت می‌کنند و هرچه برای ما و خانواده و نزدیکان پیش می‌آید می‌تواند از ما انسانی بهتر بسازد، نه انسانی افسرده و شکست خورده.

احساسات بد شما را پیر می‌کند

 

تحقیقات در مورد بیماری‌هایی که ریشه در روح و روان آدمی دارد ما را به این احتمال می‌رساند که خلق و خوی تند، کینه‌ها، نفرت‌ها و حسادت به دیگران ردپای آتشین خود را بر چهره می‌گذارند و ما را زودتر پیر می‌کنند؛ یعنی رفته‌ رفته شما شبیه افکارتان می‌شوید. خطوط اخم، تفکر، حالت‌هایی از دندان‌ قروچه و خیلی چیزهای دیگر در چهره شما ابدی می‌شود و می‌تواند ردپای پیری را در شما ایجاد کند.
بنابراین اگر از پیری زودرس می‌گریزید آرامش خود را حفظ کنید و بگذارید زیبایی روحتان چهره‌تان را نیز بیاراید.

برای جوانی بخورید

 

جوان‌ماندن تا حد زیادی به تغذیه ما بستگی دارد. کمبود آب و سوءتغذیه میتواند کودکان را هم مانند پیرانی کهنسال جلوه می دهد.
 
:small_orange_diamond:برنامه غذایی خود را از تمام گروه‌های غذایی ترتیب دهید.
:small_orange_diamond:6 تا 8 لیوان آب یا مواد آبکی میل کنید.
:small_orange_diamond:پروتئین‌ها و ویتامین‌های A، C و E با عوامل ایجاد پیری در بدن مقابله می‌کنند.
ویتامین A در جگر، شیر، زرده تخم‌مرغ و سبزیجات تازه مانند هویج، اسفناج و تره وجود دارد. اما اگر کلسترول خون دارید از تخم بلدرچین استفاده کنید و دور جگر را خط بکشید و نیاز خود را با سبزیجات تازه رفع کنید. این ویتامین در ترمیم بافت‌های بدن نقش بسیار پر اهمیتی دارد. ویتامین A نوسازی پوست را افزایش دهد.
ویتامین C نیز در مکانیسم تولید کلاژن نقش دارد و مصرف آن به کشسانی پوست کمک ‌کرده و از بروز پارگی و زخم جلوگیری می‌کند. اغلب میوه‌ها و سبزی‌های تازه این ویتامین را در خود دارند.
روغن جوانه گندم، سویا، بادام، گردو، فندق، ذرت، دانه کتان و زیتون که حاوی ویتامین E هستند نیز به جوان‌ماندن شما کمک می‌کنند.
:small_orange_diamond:انگور، کشمش، آلبالو، نارنگی، پرتقال، گریپ فروت ، لیموترش ، جعفری، یونجه، اسفناج، کلم بروکلی، تره، نعنا، مرزه، برگ چغندر و ریحان از سایر خوردنی‌هایی هستند که می‌توانند به جوان‌ماندن شما کمک بسیاری  کنند.

دشمنان جوانی

 

1 – بیش از یک‌ ربع در معرض آفتاب تند و مستقیم بودن در روز می‌تواند شما را پیر کند.

2 – کمتر از 8 ساعت خواب پیوسته و منظم شبانه نیز دشمن دیگر جوانی شما است.

3 – کاهش و اضافه‌کردن وزن در زمانی کوتاه دشمن دیگر شما است. اگر این نوسان وزن ادامه پیدا کند خیلی زود پوستتان شل و آویخته می‌شود.

4 – استروژن زیر پوست بانوان نیز در بافت چربی جمع می‌شود و اگر آن دو را از دست بدهید کلاژن‌سازی را از دست داده‌اید و پوستتان چروکیده می‌شود.

 


نخوردنی‌ها

 

1 – کمتر از غذاهای کنسرو‌ شده استفاده کرده و بیشتر غذاهای تازه مصرف کنید.

2 – از مصرف چای پر رنگ و قهوه به مقدار زیاد بپرهیزید.

3 – غذا را با عجله یا جلوی تلویزیون و مانیتور نخورید.

4 – مصرف سیگار را در اولین فرصت قطع کنید.

5 – سوسیس و کالباس را محدود کنید و در یک کلام سالم غذا بخورید .

6 – آخرین توصیه این‌ که با ورزش جسم خود را جوان نگه دارید.

 

راههای جلوگیری از پیری زود رس

 راههای جلوگیری از پیری زود رس متفاوت است. ولی مهمترین انها به سه چیز مربوط می شود.

:small_blue_diamond:اول از همه برای جلوگیری از پیری زود رس غصه نخورید . غم و غصه صورت را پیر میکند و بدن را بیمار.

:small_blue_diamond:دوم اینکه تغذیه مناسب داشته باشید. قند و روغن همه سم است. شکر سم است. این ها را تا میتوانید کم کنید. چاقی دشمن سلامتی است.

:small_blue_diamond:سوم اینکه هر روز نرمش کنید. چه پیاده روی  چه درازونشست هر چیزی. فقط به بدنتان تحرک بدهید تا خشک نشود.

خیالتان راحت با این سه اصل حتما جوان تر میمانید.

6 اصل طب سنتی

با این 6 اصل طب سنتی، سالم بمانید

با این 6 اصل طب سنتی، سالم بمانید
بیشتر خانم‌ها به سلامتشان بی‌توجه‌اند. فکر می‌کنند وقتی که برای حفظ سلامت خود می‌گذارند، جلوی انجام وظایف‌شان برای خانواده و جامعه را می‌گیرد و بیشتر از اینکه به سلامت خودشان فکر کنند به بچه و همسر و شغلشان اهمیت می‌دهند. غافل از اینکه توجه به خود، زمینه خدمت و انجام وظیفه خانوادگی و اجتماعی را برای آنها فراهم می‌کند.
توجه به سلامت در همه ابعاد

 

ممکن است این سوال برایتان پیش بیاید که برای دستیابی به این هدف یعنی سلامت زنان چه بکنیم؟ برای پاسخ به این سوال لازم است ابتدا وجوه مختلف سلامت را بشناسیم. بعضی از زنان تنها به بعد جسمی سلامت خود توجه می‌کنند. گروهی دیگر کمی جلوتر هستند و به سلامت روان خودشان هم اهمیت می‌دهند. تعداد کمی از زنان به سلامت اجتماعی و شغلی هم فکر می‌کنند. اما حتی همین هم کافی نیست. بعد معنوی سلامت از ابعادی است که خیلی زیاد به فراموشی سپرده می‌شود.

 

طب ایرانی ورزش را توصیه می‌کند

 

در طب ایرانی مهمترین روش برای حفظ سلامت انسان، ورزش است. اولین قدمی هم که برای درمان بیماری مطرح شده تغییر غذا بر اساس شرایط فردی است. معالجه با دارو و ... در مراحل بعدی قرار می‌گیرند. به همین علت برای رسیدن به سلامت در ابعاد مختلف این دو مورد یعنی ورزش و غذا جزو اساسی‌ترین اقدامات هستند.

اصل اول/ رژیم غذایی خود را اصلاح کنید

 

غذای خود را بر اساس مزاج و شرایط خودتان انتخاب کنید. از خوردن غذای ناسالم و تند خوردن آن پرهیز کنید. هنگام خوردن غذا سعی کنید به نعمت خدا و غذایی که می‌خورید فکر کنید و شکرگزار باشید و از افکار مزاحم و نگرانی‌ها خودتان را دور نگهدارید.


اصل دوم/ خواب خود را تنظیم کنید

 

خواب کافی و به موقع از ملزومات سلامت است. خواب خوب از حدود ساعت 10 شب تا کمی قبل از اذان صبح توصیه می‌شود. اگر شیرخوارتان نمی‌گذارد شب خوب بخوابید، همانطور که او را روی پاهای خودتان تکان می‌دهید، نفس عمیق بکشید و سعی کنید به خودتان تلقین کنید که دارید کنترل جسم‌تان را به دست می‌گیرید. هر چقدر شما بیشتر احساس کلافگی و ضعف کنید، کودکتان بیشتر بی‌قراری می‌کند زیرا حس شما ناخودآگاه به او منتقل می‌شود. به جای اینکه کم‌خوابی را تهدیدی برای سلامت جسم خود ببینید؛ این موقعیت را فرصتی برای سلامت معنوی خود بدانید که نصیب هر کسی نمی‌شود. مقابله با بعد حیوانی وجودتان، بعد معنوی وجودتان را قوی‌تر می‌کند. اما این به شرطی است که آگاهانه عمل کنید و تسلیم نیازهای جسمی خود نشوید. تنفس عمیق به شما کمک می‌کند که کنترل جسم را به دست بگیرید و آگاهانه از خواسته‌های جسم عبور کنید. این یکی از همان ورزش‌هایی است که برای تقویت بعد روان‌تان باید انجام دهید. سحر بهترین زمان برای صرف وقت برای روح و روان خودتان است. عبادت، قرآن خواندن، مطالعه، نرمش، تمرکز، تنفس عمیق، در این ساعات آرام، بی‌دغدغه‌ی بچه‌ها، حس نشاط و سلامتی را در وجود شما بیدار می‌کند.


اصل سوم/ ورزش کنید

 

اگر می‌خواهید سلامت جسم، روان و ... همه را یک جا داشته باشید، در طول روز حتما برنامه ورزش برای خودتان داشته باشید. ورزش تنها منبع تولید حرارت غریزی بعد از تولد است. حرارتی که طول عمر و انرژی شما را تامین می‌کند. پس ورزش منظم را از دست ندهید حتی اگر مدت آن 5 تا 10 دقیقه باشد. دو درجا، پیاده‌روی تند، حرکات کششی و حتی نشسته با تمرکز و توجه به تنفس، بهترین ورزش‌ها برای خانم‌های پر مشغله هستند. به تدریج تعداد این 5 دقیقه‌ها را در فواصل کارتان بیشتر کنید تا دست کم به 45 دقیقه در روز برسد. وقتی می‌خواهید یک جا و پشت سر هم ورزش کنید؛ ممکن است نتوانید برنامه را جور کنید اما صرف 5 دقیقه به تناوب در بین کارهای روزانه کار آسانی است.

اصل چهارم/ افسردگی و اضطراب را از خود دور کنید

 

زندگی هر کسی پستی و بلندی‌هایی دارد که خیلی اوقات از کنترل او خارج است. ضمن اینکه تلاش می‌کنید موقعیت خود را آگاهانه درک کنید و بهترین کار ممکن را در آن شرایط انجام دهید؛ به این فکر کنید که این شرایط از طرف یک قدرت نامتناهی برای شما فرستاده شده تا بتوانید آب دیده شوید و چیزهای زیادی از این وضعیت بیاموزید. یادتان باشد برای چه به این دنیا آمده‌اید. همه تهدیدها می‌توانند فرصتی برای رشد و تکامل شما باشند. بنابراین افسردگی، ترس و اضطراب را با آگاهی و قدرت بزرگ معنوی خود کنار بگذارید و به پیش بروید.


اصل پنجم/ به بعد معنوی وجودتان توجه کنید

 

اگر در هر لحظه از زندگی احساس ضعف کردید و دچار ناامیدی شدید، مراجعه به پزشک را فراموش نکنید. همانطور که جسم شما هنگام بیماری به پزشک نیاز دارد، روان و روح شما نیز به پزشک معنوی نیاز دارد. در گذشته‌ پزشکان نه تنها به علوم جسمانی انسان آگاه بودند بلکه حکیم و آگاه به مراحل رشد معنوی انسان نیز بودند. اگر چه در دروس دانشگاهی این بعد درمان خیلی به شکل کلاسیک تدریس نمی‌شود اما امروزه هم بعضی بزرگان – چه مشهور و چه ناشناخته- حکیم معنوی هستند. بهتر است اگر پزشک معنوی ندارید، یکی از این حکیمان را برای خود پیدا کنید. یکی از روش‌های ورزش معنوی این است که در هر لحظه آگاه باشید کاری که انجام می‌دهید چه نقشی در رشد معنوی شما دارد. آیا در راستای تکامل شماست یا نه؟ و اگر نیست مشخص است که ادامه آن به صلاح شما نیست. غذاهای معنوی بسیار متنوع هستند. این ذهن شماست که کمک می‌کند از کوچکترین فعالیت روزانه غذایی برای روح خود تامین کنید، شاید به همین علت است که ارزش اعمال به نیت آن است. نه تنها مطالعه، عبادت و کمک به دیگران جزو غذاهای معنوی هستند؛ بلکه بازی با فرزندتان، غذا پختن، نظافت منزل، آرایش کردن، مهمانی رفتن و دیدار دوستان قدیمی هم می‌تواند غذای معنوی برای شما باشد. تنها کافی است که قصد و نیت مناسبی در حین انجام آن داشته باشید.


اصل ششم/ سیستم دفعی بدنتان را تقویت کنید

 

آب و هوایی که در آن نفس می‌کشیم و دنیای اطراف اگر چه آلوده است اما برای در امان ماندن از آن آلودگی‌ها هم راه ساده‌ای هست: تقویت طبیعت و سیستم دفاعی هوشمند بدن. این سیستم مواد زاید را اگر ناچیز باشد، به راحتی از طریق سیستم‌های دفعی بدن مانند ادرار، مدفوع، عرق، اشک و سایر ترشحات بدن، از بدن خارج می‌کند. بنابر این مراقب باشید که این سیستم‌ها در بدن‌تان خوب و فعال باشند. در صورت وجود یبوست، و اختلال در هر یک از مواد دفعی به پزشک مراجعه کنید.

خانواده و بازنشسته

خانواده، چگونه با یک فرد بازنشسته رفتار کند؟

خانواده، چگونه با یک فرد بازنشسته رفتار کند؟
امکان حضور وی در جمع‌های دوستانه و همسالان را فراهم آورید. زیرا این افراد به دلیل اینکه در برهه مشترکی از عمر خود قرار دارند علایق مشترکی نیز خواهند داشت.همچنین خاطراتی دارند که شاید شنیدن آن برای من و شما چندان جذاب نباشد در حالی که نقل چنین خاطره‌هایی برای سایر همسالان‌شان می‌تواند به موضوعی قابل بحث تبدیل شود که ساعت‌ها آنان را با ابراز نظرهای خود و دیگران سرگرم کند.
برای همه ما ممکن است پیش بیاید بعد از گذشت 5 تا 6 دهه از زندگی و تلاش در محیط‌های کاری مختلف قدم به دوران بازنشستگی بگذاریم. سال‌هایی که قرار است از آنچه اندوخته‌ایم برای ادامه زندگی و فراهم آوردن محیطی آرام بهره ببریم. جدا شدن از فضایی که هر روز با آن سرو کار داشتیم شاید نخستین مشکلی باشد که با آن روبرو خواهیم شد. .
مردانی که سال‌ها بار مسئولیت ساماندهی به امور خارج از خانه و تامین هزینه های زندگی را بر دوش کشیده‌اند اکنون قرار است روزها را در خانه به شب گره بزنند. اگر چه این مرحله از زندگی برای خود محاسنی دارد و به نوعی تکمیل کننده سایر مقاطع زندگی است، اما در بسیاری از موارد شاهد بروز افسردگی در چنین افرادی هستیم. دغدغه ای که نه تنها به خود فرد باز می‌گردد بلکه در مواری نیز خانواده با آن درگیر می‌شود. حال سئوال این است که چگونه باید با چنین فردی رفتار کرد تا ضمن اینکه بتواند سلامت روان خود را حفظ کند، احساس پوچی و بی انگیزگی نکرده و بتواند سال‌های باقی مانده عمر خود را نیز به بهترین نحو بگذراند. مواردی که فریده میرزایی، روان‌شناس در گفت و گو با «حمایت» به آنها اشاره می‌کند.

صبور باشید و با رویی گشاده با پدر بازنشسته خود رفتار کنید. به طور قطع خارج شدن از یک محیط پر جنب و جوش و خانه نشینی کمی برای این عضو خانواده شما سخت است به همین دلیل ممکن است کمی بهانه گیر حتی پرخاشگر شود. این جاست که شما به عنوان یکی از اعضای خانواده مسئولیت مهمی بر عهده دارید. البته مسئولیتی که به عهده همه اعضاست و باید به آن توجه داشته باشید این است که بردبار باشید و با مهربانی با وی رفتار کنید. یادتان باشد روزگاری نه چندان دور وی در محیط کار خود جایگاه و پایگاهی داشته است که اکنون به علت رسیدن به سن بازنشستگی آن را از دست داده است. اگر هم خود صاحب شغلی مستقل بوده روزهای زیادی به دلیل کارش با افراد مختلف سرو کار داشته که به وی احترام می‌گذاشتند. اکنون به یکباره از آن فضا جدا شده و همنشین اتاق‌های آرام خانه شده است. بنابراین اگر در مواقعی رفتارهایی تند از وی دیدید چندان به دل نگیرید و با آرامش و صبوری با وی صحبت کنید.

احساس بی مصرف بودن و ناکارامدی نیز حس دیگری است که ممکن است این افراد با آن مواجه شوند. اینکه تا دیروز در جامعه نقش مهمی داشتند، اما امروز به فردی بی مصرف تبدیل شده‌اند که نمی‌توانند دیگر نقشی در امور جامعه حتی خانواده داشته باشند. اینکه دیگر مسئولیتی به آنان واگذار نمی‌شود که برای انجام و ساماندهی آن برنامه ریزی کنند و فقط باید از خدمات دیگران به عنوان فردی مصرف گرا بهره ببرند. اما باید چگونه این افراد را از زیر فشار چنین تفکری نجات داد؟ اینجاست که مسئولیت فرزندان حتی همسر وی پر رنگ و پر رنگ‌تر می‌شود. تدبیری که باید اندیشیده شود دربرگیرنده یک برنامه‌ریزی دقیق با توجه به توانایی فیزیکی و سایر قابلیت‌های فرد است. به طور مثال می‌توان برخی از خرید های روزانه یا باغبانی در حیاط را به وی سپرد. نگهداری از نوه‌ها یا همکاری با کدبانوی خانه در اموری مانند رسیدگی به کارها و پخت و پز نیز از جمله این موارد است که می‌توان به آن فکر کرد. پس قلم و کاغذ بردارید و با توجه به قابلیت‌های فردی وی وظایفی را در خانه برای وی در نظر بگیرید. یادتان باشد این موارد باید با شان و توانایی‌های وی همخوان باشد.

از دست دادن موقعیت و مقام به عبارتی پایگاه اجتماعی تنها عاملی نیست که ذهن عضو بازنشسته خانواده را به خود مشغول می‌کند. فراموش نکنید که این احتمال وجود دارد که وی در کنار همه آنچه که مواجه با جامعه فقط به خاطر باز نشسته شدن از دست داده است با مشکلات مالی نیز مواجه شود. به طور قطع منفک شدن از برخی کارکردها و پایگاه‌ها شرایط اقتصادی فرد را نیز مختل خواهد کرد. آن هم فردی که به واسطه داشتن نوه‌ها و فرزندان هزینه بیشتری در مقایسه با یک زوج جوان خواهد داشت. در چنین موقعیتی خانواده‌ها باید در فهرست انتظارات و توقعات خود نسبت به بازنشستگان تجدید نظر کنند. به عبارتی انتظارات خود را متناسب با نقش جدید و وضعیت اقتصادی، روحی، روانی، جسمانی و اجتماعی خود باز تعریف کنند و خواسته‌هایشان را به نحوی چار چوب بندی کنند که وی توان بر آوردنش را داشته باشد.

تقویت اعتماد به نفس در این افراد هم نکته دیگری است که نباید به سادگی از کنار آن گذشت اما دراین زمینه چه کار باید کرد؟ اگر شما چنین عضوی را در خانواده خود دارید، باید بدانید که احساس مفید بودن و طرف مشورت قرار گرفتن بهترین احساسی است که می‌توانید به پدر بازنشسته خود هدیه کنید. برای نمونه در مسایل خانوادگی و تربیت فرزندان از وی به عنوان شخص با تجربه مشورت بگیرید. به این ترتیب می‌توانید با یک اقدام ساده اعتماد به نفس را در او تقویت کنید تا به باارزش بودن خود پی‌ببرد. باید بدانید که چنین رفتار ساده ای از سوی شما می‌تواند وی را برای ابتلا به انواع بیماری‌های روانی بیمه کند.


جمع دوستانه خانوادگی در نظر بگیرید. اگر در میان اقوام و دوستان شما چند نفری وجود دارند که این برهه از زندگی خود را سپری می‌کنند، پیشنهاد می‌کنم که با فامیل درباره راه اندازی یک سرای سالمندی فامیلی صحبت کنید. تعجب نکنید قرار نیست فرد بازنشسته را به خانه سالمندان بفرسید. هدف فقط در نظر گرفتن فضایی واحد برای گپ و گفت‌های دوستانه میان این افراد است که در گروه سنی یکسانی قرار دارند. اگر این مکان خانوادگی امکان اینکه اشخاص بتوانند چند شبی را کنار هم سپری کنند حتی همخانه شوند نیز داشته باشد به طور قطع می‌تواند اقدامی خوب و تاثیرگذار در ارتقای میزان امید به زندگی به شمار رود. زیرا به گفته روان‌شناسان به طور طبیعی افرادی که از حس همزبانی و همدلی برخوردارند اعتماد به نفس بالایی داشته و امید به زندگی در آنان بیشتر از سایر افرادخواهد بود.

اتفاق سبز

این اتفاق سبز برای خانواده‌های ایرانی کهنه نمی‌شود

این اتفاق سبز برای خانواده‌های ایرانی کهنه نمی‌شود
بهار نزدیکیِ خاطر آدمی است به آدمی و چه کسی نمی‌داند چه رنج بزرگی است آدمی بدون آدمی. هزار سال هم که بگذرد، هزار بار هم که تکرار شود بیرون زدن جوانه از خاک و به شکوفه نشستن درخت و چرخیدن ماهی دور تنگ، این تکرار کلیشه نمی‌شود. بشود هم قشنگ‌ترین کلیشه‌ٔ عالم است.
فصل‌ها را باید اینطور قسمت می‌کردند: فروردین تا خرداد بهار باشد، تیر تا شهریور تا بستان، مهر و آبان پاییز باشد، آذر و دی و بهمن زمستان، بعد اسفند برای خودش یک فصل باشد. پیشواز باشد و  به یاد آوردن. برای اینکه بهار یک خاطره‌ٔ جمعی است، مشترک، قدیمی، ریشه دار. چیزی شبیه به یکی از آن درخت‌های کهنسال اساطیری. اصلا بهار اسطوره است. فرقی نمی‌کند از نسل هفت سین‌های پر و پیمان و سال تحویل‌های شلوغ خانه‌ٔ مادربزرگ‌ها باشید یا عید برایتان جمع کوچکی از نزدیک ترین‌هایتان باشد با چند تایی عکس یادگاری. عید، زبان مشترک همه‌ٔ ماست. ماهی قرمز تنگ بلور که چرخ می‌زند از کودکی‌های دور تا امروزهای نزدیکمان. سبزه‌ٔ گوشه‌ٔ سفره است، خنک، تازه، زنده! آجیل و شیرینی است، گل و لبخند است. شلوغی بازار است، حرکت و جنب و جوش خیابان‌هایی است که ناگهان جان دوباره گرفته‌اند. شوقِ رنگ کردن تخم مرغ است، به یادآوردن هیجانِ به تن کردن لباس‌های نو است و یادآوری حساب و کتاب عیدی‌ها و نقشه‌های کودکانه و مفصل بعدش.
 
 
بهار خنده است، بی اختیار، اصیل! هر چه دور باشی می‌رسد، سردی آنچه نشسته بر جانت را آب می‌کند. شبیه یک وسوسه کوچک به دلت می‌افتد، جان می‌گیرد، ریشه می‌کند، نمی‌شود نادیده‌اش بگیری. هرطور که باشد همراهت می‌کند. شکوفه‌ٔ گیلاس است، ناگهان با چند جوانه‌ٔ تازه  می‌نشیند بر تن لخت درخت. ناگهان زمستان را تمام می‌کند! ناگهان زندگی است.
 
هر سال، هرچه بر ما گذشته و نگذشته، چشم می‌دوزیم به سال تازه، امید داریم و آرزو. دل خوش می‌کنیم به آنچه پیش رو، حساب و کتاب روزهای رفته را می‌سپاریم به اسفند که آرام آرام آبش کند با برف‌های زمستانه. بهار امید جمعی و مشترک ماست. بهار تقویم تازه ایست از روزهایی که می‌توانندحول حالنا الی احسن الحال ما باشند. هر قدر هم که بی رمق و خسته باشیم، بهار جوشش تازه‌ٔ ماست، هر بار تکرار می‌کنیم: شاید اتفاق‌های تازه‌ای در راه باشد. از کجا معلوم که نباشد؟ مگر نه اینکه این فصل، زلالی باران است و نفس کشیدن خاک است و نسیم است و اردیبهشت. مگر نه اینگه ادمی به امید زنده است و آغازهای دوباره. از هر کیش و مسلک و آیین و طرز فکری که باشیم، عید خاطره‌ٔ مشترک ماست. یک نقطه‌ٔ اتصال قوی. می‌گوییم سیب، می‌گوییم سماق، می‌گوییم بوی اسکناس نو لای قرآن و گل‌های بهاری پشت پنجره! می‌گوییم خانه تکانی، دید و بازدید، آرزوهای نو! و همه می‌دانند از چه حرف می‌زنیم. همه می‌فهمند از چه حرف می‌زنیم.
 
بهار زبان مشترک ماست. میراثِ نازنین نیاکان ماست. تکرارِ خوشایند از سر نوشتن‌های مشترک است. شادی مشترک است حتی وقتی چیزهای هست که شبیه گذشته نیست. حتی وقتی فاصله‌های مکانی هست، جای خالی آنها که می‌خواهیم و نیستند، آنها که رفته‌اند... که از دست رفته‌اند هست، حتی وقتی چیزهایی را نداریم که باید باشند، حتی در خستگی بعد از بالا و پایین‌های آنچه از سر گذرانده‌ایم باز بهار، بهار است. سالی یک بار فرصتِ آرزو کردن برای دیگری، دیگران است. سالِ خوبی داشته باشی است، مبارک باد است، آرزوی خوشی و سلامتی است.
 
کلمه‌های این روزهای آغازین سال مهربان هستند، شیشه‌اند، شفاف! نور از میانشان عبور می‌کند، دل به حضورشان گرم می‌شود. آدمی آرزو می‌کند کاش می‌شد کمی از آن را توی شیشه ریخت و ذخیره کرد برای باقیِ سال، برای آنچه پیش روست.
 
عید لبخند و آغوش و دیده بوسی است. دست انداختن دور شانه‌ٔ کسانی است که دوست می‌داریم. بغل گرفتن سهم‌مان از زندگی است. گرم، محکم و صمیمی. بهار به یاد آوردن است. چه فرقی می‌کند در قالب کارت تبریک‌های قدیمی با آن نوشته‌های براق طلایی باشد یا پیامک کوتاهی از فلان همکلاسی سال‌های دور یا حتی یکی دو جمله‌ٔ کوتاه و با عجله در آخرین روز کاری به همکار میز کنار دستی‌مان. 
 
بهار نزدیکیِ خاطر آدمی است به آدمی و چه کسی نمی‌داند چه رنج بزرگی است آدمی بدون آدمی. هزار سال هم که بگذرد، هزار بار هم که تکرار شود بیرون زدن جوانه از خاک و به شکوفه نشستن درخت و چرخیدن ماهی دور تنگ، این تکرار کلیشه نمی‌شود. بشود هم قشنگ‌ترین کلیشه‌ٔ عالم است. رنگ است، صورتی، سبز، زرد آبی. گرماست، اگر به یاد سپردن بلد باشیم، اگر یاد بگیریم، بهار بیشتر از یک فصل است. می‌تواند سال باشد، تمام باشد، می‌تواند برآورده شدن باشد. چشم ببندیم و آرزو کنیم، سالِ من باش، سالِ ما باش. آمینِ دعاهای هم باشیم، سال ما باشد... سال ما باشد، چرا نباشد؟

قلب زن قلب خانه

به بهانه هفته سلامت بانوان؛

   توصیه هایی در مورد بیماری‌های قلبی بانوان و روشهای پیشگیرانه به مناسبت هفته سلامت بانوان به طور کلی بیماری‌های قلبی در آقایان شایع تر است، ...

اما طی چند سال اخیر مشخص شده این ناراحتی ها یکی از مهمترین علل مرگ و میر خانمهاست. احتمال فوت خانمها در اثر سکته قلبی 50 درصد است، در حالی که تنها 30 درصد آقایان در صورت ابتلا به این بیماری فوت می‌کنند.

همچنین احتمال فوت در اثر بیماری‌های قلبی -عروقی پس از 65 سالگی در خانمها دیده می‌شود، از همین رو لازم است خانمها پس از دوران یائسگی توجه بیشتری به سلامت خود داشته باشند، زیرا هورمونهای استروژن و پروژسترون در سنین باروری نقش حفاظتی از بدن دارند و خطر تصلب شریان کمتر خواهد بود.

  سلامت قلب خانمها

خانم محترم! آیا تاکنون به سلامت قلب خود و زمینه‌های ابتلا به این ناراحتی ها توجه کرده اید؟ هر چه زودتر به فکر مراقبت از این اندام حیاتی باشید، کیفیت زندگی خود را ارتقا بخشیده‌اید. آیا می‌دانید چرا خانمها طی سالیان اخیر بیشتر مستعد ابتلا به ناراحتی‌های قلبی - عروقی شده اند؟ از جمله مهمترین علل این بیماری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

- سطح بالای استرس و اضطراب: خانمها مسؤولیتهای زیادی از جمله رسیدگی به امور منزل، بچه ها، شغل ، نگهداری از والدین سالمند و... دارند. توجه به همه این وظایف زمینه ساز برخی مشکلات قلبی می‌شود که استرس و اضطراب زمینه ساز آن است.

- تفاوت نشانه‌های بیماری در آقایان و خانمها: درد دست و تنگی نفس جزو نشانه‌های  ناراحتی‌های قلبی آقایان است که تشخیص بهنگام بیماری را راحت تر می‌کند. اما علایم ابتلا در خانمها متفاوت و مبهم است. در این صورت خستگی و دردهای عضلانی – اسکلتی بروز می‌کند که چندان مهم و مرتبط با قلب تلقی نمی شود. متأسفانه زمانی فرد به پزشک مراجعه می‌کند که بیماری کاملا پیشرفت کرده است.

- گرایش بیشتر خانمها به مصرف دخانیات: مصرف سیگار یکی از مهمترین علل ابتلا به بیماری‌های قلبی - عروقی است که طی چند سال اخیر در میان خانمها رواج بیشتری یافته است.

 بیشتر خانمها نشانه‌های «حمله قلبی» را نمی شناسند!

گرچه بسیاری از نشانه‌های هشدار دهنده حمله قلبی در خانمها و آقایان مشابه است، اما بعضی از آنها در خانمها شایع‌تر است و البته با دیگر ناراحتی ها اشتباه گرفته می‌شوند. افزون بر این بیشتر خانمها چندان شناختی نسبت به این علایم و روشهای پیشگیرانه ندارند که این موضوع نگران کننده خواهد بود. از جمله نشانه‌های بسیار رایج نشان دهنده بروز حمله قلبی در خانمها باید به موارد زیر اشاره کرد:

- حالت تهوع و استفراغ: در صورت بروز حمله قلبی، خانمها تا دو برابر بیشتر از آقایان دچار علائم تهوع، استفراغ، ترش کردن و سوء هاضمه می‌شوند، اما چندان توجهی به این نشانه‌ها نمی شود. بخصوص اگر علایم دیگر نیز احساس شود باید حتما بیماری بسیار جدی تلقی شود. 

- احساس تنگی نفس: ممکن است فرد از کمبود شدید هوا چه در زمان استراحت یا انجام فعالیتهای جسمانی معمول رنج ببرد. در این صورت نیاز به تنفس شدید هوای تازه احساس می‌شود. زمانی که قلب نتواند خون را بدرستی پمپاژ کند، خون در ریه ها جمع می‌شود و مانع از تنفس صحیح
 می‌گردد.

- خستگی غیر معمول: در بعضی موارد، ناگهان کمبود انرژی احساس می‌شود و ممکن است چندین روز ادامه یابد و بتدریج افزایش یابد. خستگی بدون دلیل در بیش از نیمی از بانوان  که دچار حمله قلبی می‌شوند بروز می‌کند.

- درد بخش میانی قفسه سینه: چنین دردی معمولا چند دقیقه طول می‌کشد و البته ممکن است متناوب باشد. این علامت خیلی زود به عنوان هشدار تلقی می‌شود، زیرا تا پیش از این احساس نشده بود.

- احساس ناراحتی در بالای گردن: ممکن است خانمها در صورت ابتلا به حمله قلبی از علایمی مانند درد یا ناراحتی در پشت، گردن و فک رنج ببرند. درد ممکن است تا بازوها یا قسمت بالای معده ادامه پیدا کند.

البته اضطراب شدید، تعرق سرد، احساس عدم تپش قلب، رنگ پریدگی و کبودی اطراف لبها، حالت تهوع و سرگیجه نیز از دیگر علایم هشدار ناراحتی‌های قلبی در خانمهاست.

در این صورت خانم روز قبل یا چند ساعت پیش از حمله قلبی دچار چنین نشانه‌هایی می‌شود. البته علایم به یکباره رفع نمی شوند و ممکن است بتدریج تا بروز حمله قلبی ادامه یابد.

در چنین شرایطی باید بی‌درنگ به پزشک مراجعه نمود تا بیماری در مراحل اولیه تشخیص داده شود و درمان مناسب تجویز گردد تا از بروز عوارض جدی و جبران ناپذیر پیشگیری شود.

 کنترل استرس و اضطراب

 در واقع، یکی از مهمترین علل ابتلا به بیماری‌های قلبی - عروقی قرار گرفتن در شرایط استرس زا خواهد بود؛ بخصوص اگر استرس بخوبی کنترل نشود. سعی کنید روشهای مراقبت از خود و کنترل استرس را بیاموزید. البته واضح است نمی توانید به اعضای خانواده و مسؤولیتهای خود بی اهمیت باشید، اما حتما زمانی را به خود اختصاص دهید، طوری کارها را برنامه ریزی کنید که بتوانید حداقل دو ساعت در روز به کارهای مورد علاقه خود بپردازید. اولویت کارها را مشخص نمایید، به خود اعتماد داشته باشید، طوری رفتار کنید که دیگران نیز حدود شما را در نظر بگیرند، به هیجانات خود اهمیت دهید، هر روز صبح با لبخند بیدار شوید و از زندگی لذت ببرید. در چنین شرایطی قلب شما نیز خوشحال خواهد بود و سطح کورتیزول؛ هورمون عامل استرس کاهش می‌یابد.

روز خانواده و تکریم بازنشستگان

گرامیداشت روز خانواده و تکریم بازنشستگان

به نام آن خالقی که آغاز و انجام کارها به پروانه ی سلطان ارادت و مشیت اوست

 

 گرامیداشت روز خانواده و تکریم بازنشستگان

 

از سال 1386 روز 25 ذیحجه به عنوان روز خانواده و تکریم بازنشستگان در تقویم رسمی کشور درج شده است علت انتخاب این روز شأن نزول آیه «هل اتی» در سوره الانسان که راجع به خانواده و استحکام پایه‌های آن است، عنوان شده است. سوره هل اتی در روز 25 ذیحجه در شان اهل بیت پیامبر (ص) نازل شد که پس از سه روز روزه و انفاق افطار خود، از طرف خداوند اطعام شدند.

 

خانواده به عنوان کوچک‌ترین نهاد اجتماعی، آسیب پذیرترین گروه در برابر آسیب‌های اجتماعی است به طوری که اکثر مشکلات و آسیب‌ها ابتدا در خانواده‌ها بروز پیدا می‌کند و در صورت عدم پیشگیری و برخورد ناصحیح با آنها، به درون جامعه نیز رسوخ می‌کند.

نقش خانواده به عنوان اثرگذارترین نهاد تربیتی در پرورش و تربیت سرمایه‌های انسانی که از بزرگترین پشتوانه‌های توسعه و تعالی هر کشوری به شمار می‌آید، از چنان اهمیتی برخوردار می‌باشد که سلامت و صلابت هر جامعه‌ای مرهون وجود خانواده‌های سالم، عفیف و با تقوا است.

 

بازنشستگان عزیز! امروز ما بر این باوریم که آرامش و امنیت اجتماعی و اقتصادی کشور را مدیون تلاش‌های بی‌دریغ شما خردورزانی که طی سال‌های فعالیت خود از هیچ کوششی مضایقه نداشته و با پشتکار و سخت‌کوشی وصف‌ناپذیردرعرصه آبادانی و سازندگی این مرز و بوم، چرخ‌های عظیم توسعه و پیشرفت را به حرکت درآورده ‌اید هستیم.

سخن گفتن از ارزش سالیان طولانی فعالیت سازنده شما عزیزان آسان نیست، به طور قطع این تلاش، پشتوانه‌ای ارزنده برای استحکام پایه‌های اقتصادی، توانمندی‌های صنعتی و انسجام نظام اداری کشور بوده است. تلاشتان را ارج می‌نهیم و پاسداری از زحماتتان را تکلیف خود می‌دانیم.

 

بدین وسیله ضمن عرض تبریک به مناسبت این روز عزیز و فرخنده به کلیه اقشارجامعه ایران اسلامی بخصوص شاغلین و بازنشستگان شریف نظام تعلیم و تربیت و خانواده‌های مکرم آنان ، امیدواریم با اتکال به خداوند متعال و با بهره‌گیری از آموزه‌های دینی این مرز و بوم، برای پاسخگویی و خدمت ‌رسانی به شریف‌ ترین اقشار جامعه کوشا باشیم. انشاا....

ویژگی‌های یک خانواده سالم و موفق

ویژگی‌های یک خانواده سالم و موفق
خانواده مهم‌ترین نهاد اجتماعی و کوچکترین هسته جامعه می‌باشد که از زن و مرد و فرزنـدان تشکیل میشود. اساس و رکن اصلی خانواده به عنوان زیر بنای جامعه، ازدواج است و بدون تردید یکی از وقایع و مراحل مهم زندگی هر انسان همین مرحله می‌باشد. ازدواج فرآیندی از تعامل بین زن و مرد است که تحت شرایط و مراسم قانونی، ‌شرعی و عرفی برگزار می‌گردد و عمل آن مورد پذیرش شرع،‌ قوانین و تشکیلا‌ت اجتماعی است.
انسان در سایه ازدواج به کمال میرسد. خداوند انسان را با اندکی تفاوت ساختمانی و عاطفی در دو جنس آفرید و آرامش و نیکبختی را در پیوستن به هم و ازدواج قرار داد. خواند در قرآن مجید می‌فرمایند: «خداوند برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یابید و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار نمودواقعیت این است که سعادت و خوشبختی را تنها می‌توان در زندگی خانوادگی سالم و موفق جستجو کرد. جایی که محبت و عاطفه انسان را از محبت‌های بی‌پایه و سطحی بی‌نیاز میکند،‌ جایی که با تلا‌ش دو انسان امیدوار و با نشاط، ‌محیطی سرشار از دوستی و احساس مسؤولیت فراهم می‌آید
.
عامل موفقیت خانواده چیست؟ چرا برخی ازدواج‌ها موفق و برخی دیگر ناموفق‌اند؟ تفاوت بین افرادی که سالها در زندگی زناشویی خود کامیاب هستند و کسانی که پیوسته با مشکل مواجه‌اند چیست؟ با آن که بیشتر زوجها با آرزوهای بسیار زندگی زناشویی را آغــاز میکنند، چرا برخی فقط برای مدتی شادی را تجربه میکنند و برخی دیگر زندگی را با شور و شعف ادامه میدهند؟

بررسیها نشان دادهاند که خانواده‌های موفق در ارضای نیاز‌های اساسی با یکدیگر مشابه هستند:
-
با یکدیگر ارتباط توأم و با تفاهم دارند و در موقعیت‌هــای گوناگون ستایش و قدردانی از یکدیگر را ابراز میکنند
.
-
زمینههای تشویق جهت رشد و شکوفایی یکدیگر را فراهم میکنند
.
-
علا‌وه بر عشق و محبت نسبت به یکدیگر به ازدواج و تشکیل خانواده نیز عشق میورزند و در حفظ بنیـاد خانواده تلا‌ش میکنند
.
خانواده محل انتقال سنت‌ها، باورها و انواع مختلف شناخت‌هاست. (از شیوه غذا خوردن گرفته تا افکار سیاسی) نخستین قدم‌های اجتماعی شدن را کودک در خانواده بر می‌دارد و به موجودی اجتماعی تبدیل می‌شود. خانواده از زمان اسم‌گذاری بر کودک او را در مسیر و شبکه خویشاوندی قرار می‌دهد بنابراین خانواده نخستین هویت اجتماعی فرد را فراهم می‌آورد
.

بنابراین چگونگی رشد و تربیت فرد در خانواده، در وجود یک خانواده سالم و ایده‌آل نقش پررنگی دارد. همسران جوان برای ایجاد همدلی با یکدیگر نیاز به فرصت‌هایی در ابتدای زندگی زناشویی دارند.از همین روی به موازات ایجاد این همدلی و حتی برای به وجود آوردن آن باید برای یکدیگر در حکم آینه‌ای باشند که هم خوبی‌ها و هم نارسایی‌ها را نشان دهند و هم برای بهتر زیستن خود تلاش مشترک داشته باشند. در ارزیابی روابط خانوادگی، هر یک از اعضا باید بدانند که اعضای دیگر نزدیک‌ترین و محرم‌ترین افراد در زندگی او به شمار می‌آیند. به خانواده به عنوان بخشی از وجود خود، حامی و پشتیبان نگاه کنید و برای خوشبختی  اعضای آن تلاش نمایید
.
گاهی اوقات  اعضای خانواده از یک مسأله دو برداشت متفاوت دارند. اما آن‌ها را با یکدیگر مطرح نمی‌کنند در نتیجه نمی‌توانند این برداشت‌های متفاوت را درک کنند. از همین رو بروز یک مسأله ساده ممکن است به یک بحران تبدیل شود ... برای شناخت ریشه اختلاف‌های خانوادگی باید با روان‌شناسی زن و مرد آشنا شد و فهمید که زن یا مرد به چه اموری بها می‌دهند و نظام ارزش‌های آن‌ها چیست. به طور معمول زن به وابسته بودن، کسب امنیت عاطفی و مورد حمایت واقع شدن اهمیت می‌دهد. درحالی که مرد می‌خواهد مستقل و خودمختار باشد و برای آزادی عمل ارزش قایل است. چاره کار هم این است که زن و مرد از خود انعطاف نشان دهند و به آگاهی برسند
.
مهارتهای لا‌زم برای تشکیل خانواده موفق

یک خانواده موفق و خوشبخت از ابتدا اطاعت از خداوند و رضایت پروردگار را محور فعالیت‌های خود قرار میدهد.
وجود معیارهای صحیح و منطقی در انتخاب همسر و تشکیل خانواده در حفظ و استمرار و موفقیت آن سهم به‌سزایی دارد
.
در خانواده‌های موفق مهارت ایجاد ارتباط صحیح و مناسب بین افراد آن خانواده چشمگیر می‌باشد
.
وجود خلق و خوی نیکو و اخلا‌ق و رفتار پسندیده از جمله خصایص خانواده موفق می‌باشد
.
علا‌وه بر این که باید نسبت به همسر و افراد خانواده مهر و محبت قلبی ورزید،‌ این مهر و محبت را باید با زبان نیز اظهار کرد و یکی از دلا‌یل موفقیت خانواده‌ها اظهار محبت و علا‌قه به صورت کلامی می‌باشد
.
خانواده‌های موفق در برخورد با مسایل و مشکلا‌ت زندگی به جای انتخاب روش پرخاش‌گرانه،‌ خشونتآمیز و بدبینانه از روشهـــای گفتگوی مسالمتآمیز، صمیمانه و خوشبینانه استفاده میکنند
.
داشتن تعهد، ‌وفاداری، ‌اعتقـاد، ‌انصاف، صمیمیت، پذیرش متقابل، سعه صدر، ‌تفاهم و اعتماد متقابل بین افراد خانواده از دیگر ویژگیهای یک خانواده موفق میباشد
.
افراد خانوادههای موفق با نگرش مثبت نسبت به یکدیگر و با مشورت و هماهنگی در امور زندگی، ‌تعلیم و تربیت فرزندان،‌ فعالیتهای اجتماعی،‌ اوقات فراغت و چگونگی صرف آن،‌ دید و بازدیدهای خانوادگی و نظایـر آن را تنظیم و برنامهریزی میکنند. در این خانوادهها تعیین اهداف زندگی و برنامهریزی در سرلوحه امور قرار دارد
.
این خانواده‌ها اوقاتی را برای بحث و گفتگوی خانوادگی اختصاص می‌دهنــد، از بحث‌های بی‌نتیجه دوری می‌کنند و به

مسایل از نقطه نظر طرف مقابل نیز نگاه می‌نگرند.
احترام متقابل در خانواده‌های موفق و خوشبخت یک اصل است. انسان از کرامت و شخصیت والا‌یی برخوردار است و به کرامت انسانی خویش علا‌قهمند میباشـد، به همین دلیل دوست ندارد در معاشرتهای اجتماعی مورد تحقیر قرار گیرد. در محیط خانواده نیز احترام متقابل باعث جلب مودت و رضایت میشود و به محیط خانه صفا و صمیمیت و آرامش میبخشد
.
در خانواده‌های موفق انتظارات افراد از یکدیگر مشخص است.اعضای خانواده گاهی در فضایی محرمانه،‌ محبتآمیز و صمیمانه به ارزیابـــی افکار و روابط  یکدیگر می‌پردازند و از یکدیگر توقعات بی‌جا ندارند
.
گذشت و عفو عنصر اصلی استمرار، استحکام و موفقیت این خانواده ها میباشد
.
در خانواده‌های موفق امتیازات مثبت افراد همیشه در نظر گرفته می‌شود و خطاها به صورت غیر‌مستقیم و با بیانی متین و آرام تذکر داده می‌شود.  در خانواده‌های خوشبخت و موفق نه مردسالا‌ری وجود دارد و نه زنسالا‌ری؛ به بیان دیگر  رابطه سلطهگرانه و سلطهپذیرانه چه از طرف مرد و چه از طرف زن و چه فرزندان برای کانون گرم خانواده آفت بزرگی به شمار می‌رود
.
موارد سؤ تفاهم یا مسایل مورد اختلا‌ف در چارچوب خانواده مطرح و از پیــشداوری،‌ تصمیمهـــای نادرست ،غیرمنطقی و شکلگیری افکار منفی پرهیز میشود
.
در این خانواده‌ها  یک راهنما و قانون مشخص و از پیش تعیین شده وجود دارد
.
اعضای  یک خانواده سالم به خلوت یکدیگر و لحظاتی که دوست دارند به تنهایی به سر ببرند احترام میگذارند و هرگز این حریم را زیر پا نمی‌گذارند
.
همکاری و یاری رساند به دیگر اعضای خانواده برای همه اعضای یک خانواده موفق ارزش تلقی می‌گردد و آن‌ها از صمیم قلب این‌کار را انجام می‌دهند نه با اکراه یا از سر اجبار
.
در چنین خانواده‌ای اعضا بیشتر راغب هستند که اوقات فراغت خود را با یکدیگر بگذرانند تا با گرو‌ه دوستان، همسیه‌ها و
....
 
اعضای یک خانواده موفق مشکلات را تأیید میکنند و به راه حل می‌روند.