نوشدارو بعد از مرگ سهراب

در باشگاه ضرب‌المثل امروز حکایت کوتاهی را از ضرب‌المثل «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» می‌خوانید.
ضرب‌المثل‌ها که جزئی از فولکلور یا دانش عامیانه را تشکیل می‌دهند، در هر زبان و فرهنگی کم و بیش دیده می‌شوند. شکل‌گیری ضرب‌المثل‌ها بر اساس موازین علم و منطق نبوده و دارای هیچ‌گونه پشتوانه و استدلال منطقی نیست. از آنجا که نمی‌توان جامعه‌ای را یافت که تمام اعمال و رفتار افرادش منطقی و حساب شده باشد، بنابراین جامعه‌ای را نمی‌توان یافت که در آن ضرب‌المثل شایع نباشد. باید گفت افراد هر جامعه هرچه از مراحل رفتارهای سنتی و غیرمنطقی به طرف رفتارهای منطقی و حساب‌شده‌تر متمایل می‌شوند، از رواج امثال و حکم کاسته می‌شود و افراد در تایید یا نفی امری کمتر به ضرب‌المثل استناد می‌کنند؛ زیرا در اثبات یا رد موضوع مورد نظر خود بهتر و بیشتر می‌توانند از استدلالات منطقی استفاده کنند. اما آنچه مسلم است این است که موضوعات دربرگیرنده ضرب‌المثل‌ها در جوامع متفاوت بوده و بیانگر مسائل مورد علاقه یا انزجار مردم و در واقع انعکاسی از فرهنگ اصیل و شایع هر جامعه است (کلهر، 1380).
با این وصف در باشگاه ضرب‌المثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضرب‌المثل «نوشدارو بعد از مرگ سهراب» می‌پردازیم.
***************************************
این ضرب‌المثل را عموما در مواقعی به کار می‌برند که کار از کار گذشته باشد.
گاه اتفاق می‌افتد که هریک از ما برای رسیدن به مقصود و حصول یک نتیجه مشخص، همه نوع تلاشی می‌کنیم. در واقع به هر دری می‌زنیم تا آن اتفاق بدی که ممکن است نیفتد. آنچه به دست می‌آید، نیک باشد و آنچه که ما می‌خواهیم.
اما خب از آن‌جا که «همیشه آن طور نمی‌شود که ما فکر می‌کنیم»، توفیق حاصل نمی‌شود و علی‌الظاهر متحمل ضرر و زیانی هم می‌شویم.
حال اگر در این هنگام که همه‌چیز رو به ناکامی و نامرادی رفته، راه گشایش و فرجی پیدا شود که امکان رسیدن به مقصود را فراهم آورد، چون دیگر آن نفع و فایده اولیه را ندارد و آرزوها دیگر بر باد رفته، می‌گویند که «نوشداروی پس از مرگ سهراب» است.
ضرب ‌المثلی که مربوط می‌شود به داستان رزم میان پدر و پسر، رستم و سهراب که جریان این رزم را همگان می‌دانیم. نبردی که در آن، در هنگامه مرگ، نوشدارو به سهراب می‌رسد اما دیگر کار از کار گذشته و او در آغوش پدر جان می‌سپارد. نبردی که استاد سخن فردوسی نامدار در شاهنامه، این شاهکار ادبی والامقام، به خوبی و با جزئیات خواندنی و شنیدنی به نظم کشیده است.