ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
خیلی از سفری که چندی پیش به روستای آهار داشتیم نگذشته است؛ سفری لذت بخش به کوچه باغ هایی رویایی در نزدیکی پایتختی دود گرفته…
هنوز خاطراتش در ذهنمان مرور می شود؛ کوله ای بر پشت انداختیم و سفری به یکی از زیباترین روستاهای اطراف تهران داشتیم. از جاذبه هایی که داشت یکی پس از دیگری دیدن و از مسیرهایی خیال انگیر عبور کردیم تا به آبشار شکرآب رسیدیم و ماجراجوییمان را ادامه دادیم.
کم کم داشت این سفر از ذهن پاک می شد که پاییز آمد؛ به دور ایران رفتیم و تعدادی از بهترین مقاصد پاییزی را در ایران جستجو کردیم. این بار هم نام روستای آهار ورد زبان ها بود…
دیگر وقتش رسیده بود که دل را به جاده بزنیم؛ باید می رفتیم و خودمان از نزدیک می دیدیم و لمس می کردیم وصف این همه زیبایی روستای آهار را.
پس بعد از یک هفته ی کاری سخت، روز جمعه، ۷ آبان ۹۵، زودتر از روزهای دیگر از خواب دل کندیم و به راه افتادیم. توشه ی راهمان یک کوله ی سبک کوهنوردی بود و چاشنی سفر یک ذهن خسته که دمی آرامش و هوای پاک را جستجو می کرد. و اما لازمه ی سفرمان یک دوربین عکاسی بود تا بتوانیم لحظه های ناب را برایتان ثبت کنیم؛ لحظه هایی که رنگ کم آوردیم برای ثبتشان در قاب تصویر چرا که فصل، فصل پاییز است و می گویند اوست پادشاه فصلها…
مبدأ شرق تهران و مقصد روستای آهار و از آنجا آبشار شکرآب بود. از طریق جاده لشگرک به سمت فشم رفتیم و بعد از عبور از حاجی آباد و اوشان به آهار رسیدیم.
اتومبیل را در میدان آهار پارک کردیم و وارد کوچه پس کوچه های روستا شدیم…
همراه کارناوال باشید تا در کنار هم در کوچه باغ های زیبای آهار که گویی برای ورودمان با فرشی نارنجی رنگ از جنس برگ ها آراسته شده بود، قدم بزنیم تا شاید بتوانیم حس و حال این روز خوب را به شما هم منتقل کنیم.
در ابتدای مسیر از کوچه های سنگفرش شده ی آهار گذر کردیم. کم کم این کوچه ها جای خودشان را به مسیرهای خاکی دادند که تماما از کنارباغات روستا می گذشت.
اما انگار هنوز راه داریم تا به میهمانی رنگ ها برسیم…
هر چه جلوتر می رفتیم مسیر باصفاتر و رنگارنگ تر می شد. دیگر لباس های پاییزی بر تن درختان خود نمایی می کرد…
کمی که جلوتر رفتیم با گروهی از عکاسان برخورد کردیم که برای برگزاری کارگاه آموزشیشان ( work shop ) آهار را انتخاب کرده بودند. آن ها را در کنار رودخانه ی آهار که در طول مسیر همراهمان بود سخت مشغول عکاسی بودند.
هنوز راه زیادی تا آبشار داشتیم…
مسیر را از کنار رودخانه ادامه دادیم.
در طول مسیر مردمان روستا را می دیدیم که اغلب در حال جابجایی محصولات کشاورزیشان بودند. برخی از الاغ و قاطر استفاده می کردند و برخی دیگر از موتور سیکلت!
بودند کوهنوردان دیگری که همراه ما به سمت آبشار شکرآب می رفتند.
امامزاده سید زاهد و سید طاهر محلی برای استراحت کوهنوردان است. سکوهایی برای نشستن و چایخانه ای برای مسافران وجود دارد تا چایی بنوشند. البته اگر خوش شانس باشید و به موقع برسید شاید بتوانید برای ناهار از دیزی های چایخانه هم نوش جان کنید.
این مسیر از کوچه باغ هایی تنگ و زیبا می گذرد …
از این فاصله می توان صدای آبشار شکرآب را شنید. دیگر راهی باقی نمانده…