ورزش با شما چکار می کند؟
اینکه ورزش چه تاثیراتی در روح، روان و جسم انسان دارد بارها صحبت شده است ولی شاید در اینجا یادآوری خلاصه ای از این تاثیرات خالی از لطف نباشد. بله، ورزش معجزه می کند. اگر می خواهید سالم باشید ورزش کنید:
ورزش استرس را از بین می برد .
به شما اعتماد به نفس می دهد به طوری که به فکر عمل کردن بینی و کشیدن پوست و...نمی افتید.
ظاهر شما را زیبا نشان می دهد .
از شما شخصیتی اجتماعی و باارزش می سازد.
باعث می شود در کارهایتان مدیریت بهتری داشته باشید .
به شما مدیریت زمان یاد می دهد ودر نتیجه قدر وقت را می دانید .
امید به زندگی در شما زیاد می شود.
مهربان می شوید و در عین حال موقر و متین جلوه می کنید.
دستگاه هاضمه خود راترمیم و می کنید و به راه می اندازید .
نیروی بدنی خود را افزایش می دهید.
نیروی عقل و خرد ورزیرا در خود بیدار می کنید.
جرات نه گفتن پیدا می کنید.
برهدف و انگیزه خود در زندگی مصمم می شوید.
آری، با ورزش به جنگ ناامیدی، تنهایی، افسردگی، اعتیاد و خود کم بینی یا غرور و بیماریهای جسمی ،دردهای عصبی و ناراحتی های روحی و رزذیلت های اخلاقی و معضلات فردی و اجتماعی برویدخلاصه تا خدا بروید.
واژه «بَرم»
واژه برم barm که صورت نوینی از واژه warm در زبان پهلوی است، به معنی استخر، چشمه یا تالاب است. البته معانی دیگری هم دارد. در فارس بیشتر به گودالی پر از آب میگویند که حاصل جوشیدن چشمهای باشد، مانند همین برم دلک، یا دریاچهای کوچک که از جمع شدن آب باران و آب شدن برف باشد مانند برم شش پیر و برم فیروز در شهرستان سپیدان فارس، یا بخشی از یک جوی آب که پهن شده و به صورت استخری درآمده باشد. واژهای دیگر با معنیای نزدیک به معنی برم که آن هم در فارس به کار میرود، قمپ ghomp یا غمپ یا گمپ است. مانند غمپ آتشکده فسا و غمپ آتشکده فیروزآباد که غمپهایی هستند در کنار آتشکدههای فسا و فیروزآباد.
واژه برم به صورت ترکیب هم در نامهای برخی جاها در فارس به کار رفته است. مانند برم شور پایین و بالا که روستاهایی هستند پیرامون دریاچه ماهلو در خاور شیراز و هفت برم که منطقهایست در نزدیکی دشت ارژن و آن شامل هفت برم دائمی و فصلی است. واژه برم در گفتار عامیانه مردم فارس در موارد بسیاری از جمله در اصطلاحات کشاورزی (ملکزاده 1380) و مثلها (ملکزاده 1383) به کار میرود.
برم دلک به چه معنی است
با روشن بودن معنی واژه برم و دل، معنی برم دلک barm e delak، که دیگر نه برمی دارد نه دل انگیز است تقریبا روشن است. حرف کاف که در آخر این نام دیده میشود شاید کاف کوچکی یا دوست داشتنی باشد. در همه جای فارس و به ویژه در دشت شیراز از این نوع کاف در دنباله نام روستاها فراوان دیده میشود. مانند قندیلک، بابونک، کوشکک، پدنک، نیلگونک، پالونک، باغک، بیدک، چاهک، رزک، دشتک، پرگانک، زرغونک، رودک، دهک و کفترک. سبب نامگذاریهایی که مردم در مورد برم دلک میگویند و حتی در کتابها هم مینویسند اغلب وجه اشتقاقهای عامیانه است و بر اساسی نیست.
برم دلک کجا و چگونه جایی است
برم
دلک تفرجگاهی است در یازده کیلومتری خاور شیراز در دامنه کوه بمو bamu.
برم دلک چشمهای است که از ریشه کوه میجوشد و برکه بزرگی را تشکیل میدهد.
روی صخرههای مشرف به این چشمه سه اثر تاریخی از دوران ساسانیان قرار
دارد. این موضوع به اهمیت برم دلک و دل نگرانی ایران دوستان افزوده است.
سرریز آب این برکه از طریق جویی به روستاهای پایین دست میرسد و به کار
کشاورزی میآید.
در سالهای دور کوه برم دلک، چشمه و تالاب برم دلک،
چمنزارها، درختستانها و نیزارهای برم دلک و آثار تاریخی برم دلک و آب و
هوای مطبوع آن فرح انگیز بود. از این رو برم دلک از دیرباز یکی از مکانهای
تفریحی مردم شیراز به حساب میآمد. این وضع ادامه داشت تا در دو سه دهه
گذشته دگرگونیهایی باعث شد تا چشمه برم دلک کاملاً خشک شود. این
دگرگونیها عبارتند از:
1- برداشت بیش از اندازه از سفرههای آب زیرزمینی پیرامون چشمه از طریق چاههای فراوان مجاز و غیرمجاز.
2- احداث باغ دشت یا باغ شهر روی کوه و بالادست چشمه.
3- احداث معدن استخراج سنگ روی کوهی که منبع تأمین آب چشمه بوده است.
4- خشکسالیهای پی در پی.
خشک شدن چشمه برم دلک، خشک شدن جویهای منشعب از آن و نیزارها و چمنزارها و درختستانهای اطراف آن را به دنبال داشت. در پی این خشک شدن، کشاورزان با بیل مکانیکی به دنبال گودتر کردن برم و لایروبی بیفایده جویها و به هم ریختن محوطه و زیر و رو کردن راههای رسیدن به چشمه و حتی سنگبرداری در ریشه کوه برآمدند و منظر طبیعی و زیبای برم دلک را به طور کلی نابود کردند. با خشک شدن برم امکان دستیابی افراد ناآگاه به نقش برجستههای برم دلک آسان شد و هر کس با قلم و چکش به دنبال کندن نام خود روی این آثار تاریخی بی دفاع افتاد و صدمات فراوانی به آن وارد کرد. البته پیش از این ماجراها کسانی زمینهای پیرامون برم را هم تصاحب کرده و در آن کارگاه و کارخانه احداث کرده و چاه کنده بودند. این تأسیسات هر چند مخروبه اما همچنان پا بر جاست. به سبب نزدیکی برم دلک به شهر شیراز که حالا دیگر فقط 4 کیلومتر از خاوریترین میدان شهر فاصله دارد، جای مناسبی برای تخلیه آشغال و آوار ساختمانی شده و امروز به جرات میتوان نام آنجا را آشغالدانی برم دلک نامید. آثار تاریخی دوران ساسانیان و تابلو سازمان محترم میراث فرهنگی هم در مرکز این زبالهدانی قرار دارد.
آثار تاریخی برم دلک چیست
در
بالای تالاب برم دلک سه نقش برجسته نزدیک به هم اما جدا از یکدیگر روی کوه
کنده شده است. این نقشها همگی مربوط به دوران ساسانیان است. ارتفاع
تقریبی این نقشها از سطح زمین حدود 6 متر است. هنگامی که رو به کوه و رو
به روی نقشها بایستیم سه قاب یا تاقچه میبینیم که از راست به چپ در قاب
اولی و دومی هر یک تصویر یک مرد و در قاب سوم تصویر یک مرد و یک زن تراشیده
شده است. در این قاب مرد گلی را در دست راستش گرفته و به زن میدهد. زن یک
دستش را دراز کرده تا گل را بگیرد و دست دیگرش را که در آستین پنهان است
پیش دهانش گرفته است. یک متن به خط و زبان پهلوی زیر بازوی زن کنده شده ولی
آنچنان تخریب شده که دیگر خوانا نیست. شناخت افراد نشان داده شده در این
نقش برجسته همیشه مورد بحث پژوهشگران بوده است. این چهار تن همگی سرهاشان
با چهار تاج یا کلاه متفاوت پوشیده است. مرد شماره یک کلاهی پارچهای یا
نمدی به سر دارد که بالای آن تیغهای است. مرد شماره دو تاجی بزرگ و کروی
بر سر دارد. مرد شماره سه کلاه یا تاجی نسبتا بزرگ که بخش پیشین آن مقداری
پیش آمده بر سر دارد. و زن که شخص شماره چهار است موهای بافته شده خود با
نیم تاجی در بالا و نوارهای و رشتههای پارچهای که در پشت سر گره خورده و
دنباله آن افشان است در پایین پوشانده است.
نقشها در قابهای تقریبا
قائم قرار دارند و مقیاس نقشهای کندهکاری شده تقریبا یک به یک است. یعنی
قد و قامت نقشها به اندازه بلندی انسان معمولی است. بردار خروجی و عمود بر
صفحه نقشها تقریبا به سمت خاور است. از آنجا که سنگتراش ناچار بوده
نقشها را بالای استخر و چشمه موجود بتراشد و در آنجا کوه لایه لایه و سخت
خرد شده بوده، قاب نقشها دستخوش بینظمیهایی به شرح زیر شده است:
1- مقیاس انسانهای چهارگانه یکسان نیست. مرد شماره یک از همه کوچکتر و مرد شماره 2 از همه بزرگتر تراشیده شده است.
2-
تراز پایین صفحههای سهگانه یا به اصطلاح تاقچهها یکی نیست. تاقچه دست
چپ از همه پایینتر و تاقچه میانی از همه بالاتر است. بالای تاقچهها هم به
همین وضع است.
3- قابها یا تاقچهها کمتر یک چهار پهلوی راست گوشه با پهلوهای دقیق افقی و قائم است.
4-
مرد شماره یک یا دست راست با مرد رو به روی خود یعنی مرد شماره 2 در یک
قاب قرار داده نشده است. به عبارت دیگر به نظر میرسد هدف سنگتراش گذاشتن
شخص اول و دوم در دو قاب جداگانه نبوده است بلکه این شکاف کوه بوده که او
را مجبور به چنین کاری کرده زیرا این دو شخص رو به روی هم ایستاده و دست به
سوی هم دراز کرده و با هم در گفت و شنود هستند. البته بینظمیهای دیگری
هم دیده میشود که شاید دو هزار سال پیش معمول بوده است. ابعاد تقریبی
قابها به شرح زیر است:
1- قاب اول از دست راست به پهنای 90 و بلندی 200 سانتی متر،
2- قاب دوم به فاصله 130 سانتی متر از قاب اول و به پهنای 120 و بلندی 250 سانتی متر،
3- قاب سوم به فاصله 220 سانتی متر از قاب میانی و به پهنای 270 و بلندی 200 در یک پهلو و 220 سانتی متر در پهلوی دیگر.
با
خشک شدن تالاب برم دلک دسترسی به این آثار آسان شده و تخریب آنها سرعت
گرفته است. به ویژه این که هیچ نگهبانی یا حصاری از آنها محافظت نمیکند.
مورخان و پژوهشگران در باره برم دلک چه گفتهاند
نویسنده کتاب آثار عجم، محمد نصیر فرصت شیرازی (فرصت شیرازی، 1354 هجری قمری) روز 22 مهر سال 1268 هجری خورشیدی از آثار تاریخی تخت ابونصر و در ادامه آن از برم دلک در خاور شیراز بازدید کرد و حاصل بازدید خود را که دو تابلو نقاشی از آثار تاریخی و شرح چشمه برم دلک همراه با توضیحاتی در باره نقش برجستههای برم دلک است در کتاب آثار عجم به ثبت رساند و از خود به یادگار گذاشت. به نظر میرسد آنچه او نوشته نخستین گزارش ایرانی باشد که از برم دلک در اختیار داریم. از این رو آن گزارش را به طور کامل در اینجا میآوریم.
«دیگر
از جمله آثار قدیمه فارس برم (1) دلک است و این یکی از جمله جاهایی است که
مامورم به برداشتن نقشه آن. از شهر شیراز تا این مکان تقریباً دو فرسنگ
است و آن در سمت شرقی شیراز واقع شده و راهش از قصر ابونصر است که مذکور شد
و این مکان در پایه کوهی است که آب و اشجار در دامنه آن کوه بسیار است و
در آنجا نیزاریست بیشه مانند. اهالی آنجا میگفتند بسا که گراز در آن نیزار
دیده میشود و در آن حوالی درختهای بید بسیار قوی سایه افکن نیز بسیار
است. خیلی خوش آب و هواست و در آن نزدیکی بقعه بسیار کوچکی است و در آن
بقعه قبری است و آن را امامزاده ابراهیم میخوانند. بالجمله محاذی آن
اشجار و بیشهزار در آن کوه چند دره وسیع است و در یکی از آن درّهها تصویر
چهار آدم را بر سنگ نقش نمودهاند و آن صور اگر چه از دور پیدا و نمایان
است ولی چون تا دامنه کوه آب گرفته و رفتن سواره و پیاده با پا افزار به
نزدیک آن صورتها بسی دشوار میبود با پای برهنه در آن آب داخل گشتم آن گاه
به وسیله اثناء (2) و رخنههای کوه از دامنه بالا رفتم تا دقایق آن صور را
درست ملاحظه کنم.
تفصیل آن صورتها از این قرار است: سه طاقچه مانند
در آنجاست که آنها را مسطح نمودهاند در دو طاقچه هر کدام یک صورتست رو به
روی یکدیگر که با دست راست به یکدیگر اشاره میکنند در دست شخص اوّل
حربهایست کتاره (3) مانند با غلاف که قبضه آن را گرفته است و در دست چپ
شخص دوم حربهایست چون خنجر و کلاهی مکلل (4) به جواهر که پری بر آن نصب
است بر سر دارد و کمربندی مرصع بر کمر بسته است. امّا در طاقچه سیم دو نفر
است نیز رو به روی یکدیگر شخص سیم گلی به شخص چهارم تعارف مینماید و شخص
چهارم که ریش ندارد دو دستی گل را میخواهد بگیرد و در دست چپ شخصی که گل
دارد نیز کتارهایست و کلاه و کمر شخص چهارم نیز مرصع به جواهر است. و
کفشهای آنها همه مانند ارسیهای تکمهدار (5) این زمانست و شخص دوم که
خنجر به کف گرفته گریبان لباسش مانند لباسهای لب برگردان این عصر است.
همانا که این وضع لباس و کفش و کمر و غیر ذلک که این زمان رواجی دارد
اقتباس از این قبیل صورتها و آثاری است که از قدیم باقیست. بسیاری از
صنایع در این ازمنه هست که منشأ آن را در تخت جمشید و جاهای دیگر فقیر
دیدهام که ذکر آن بعد از این در این کتاب خواهد آمد.
امّا تفصیل ارتفاع
طاقچههای مذکوره از زمین و صورتهای آن: ارتفاع از زمین تا پای آن
صورتها تقریباً چهار ذرع میشود و بلندی قامت صورت اول دو ذرع الّا یکچار
یک است. صورت دوّم دو ذرع و یکچار یک و صورت سیم دو ذرع و صورت چهارم نیز
دو ذرع الّا یکچار یک. و در نزدیکی این مکان آبادی چندانی نیست مگر گاهی
بعضی از صحرانشینان در آنجا سکنی دارند و زراعت مینمایند و اهالی آن
سرزمین آن نقشها را نقش رستم مینامند و این رسم اهل دهات و مردمان
صحرائیست که هر کجا صورتی بر سنگ از آثار قدیمه بینند نامی از خود اختراع
کرده استعمال مینمایند. و آنچه به نظر فقیر رسید از قراین که صورتهای
سلاطین عجم را در بعض از نقشهای یروپ (6) دیدهام و سکه آنها را ملاحظه
نمودهام میشاید که صورت دوّم از آن صور گشتاسب (7) باشد الله اعلم.
بالجمله
نقشه قطعهای از آن کوه و اشجار و آن صور را برداشتم به نمره (2) و در
حاشیه آن ورقه نیز نقشه آن چهار صورت را بزرگتر از جهت وضوح ضم نمودم و در
جنب آن صور عدد یک و دو و سه و چهار به خط هندسه نهادم».
حاشیهنویسیهای فرصت شیرازی
1- برم بر وزن نرم به معنی آبگیر و تالاب است و به معنی سبزه و مرغزار نیز آمده. هر دو معنی مناسب آنجاست.
2- اثناء بالفتح جمع ثنی بالکسر است و ثنی یک تاه از تاههاست و به معنی نور و در نامه و غیر آن و به معنی میان آمده ایضا.
3-
کتاره بشد تاء قرشت و تخفیف هر دو درست است و آن حربهای مانند شمشیر راست
است که در هندوستان متداولست. و این لفظ را در ایران غداره گویند یعنی کاف
را بدل به غین و تا را بدل به دال نمودهاند و کتاله یعنی به جای را لام
استعمال کردن نیز صحیح است.
4- مکلل به ضم اوّل و فتح کاف و شد ّلام اول به صیغه مفعول یعنی درخشان.
5- تکمه به ضم اول گوی گریبان است و معروفست. اینکه به جای تا دال استعمال کنند غلط است.
6-
یروپ به ضم یاء حطی و واو و باء سه نقطه راء قرشت و واو و پاء سه نقطه هر
دو ساکن لفظ انگریزی است به معنی فرنگستان میباشد و صورت رقم آن در خط
انگریزی به این طور است: EUROPE.
7- گشتاسب و گشاسب و گشسب همه در استعمال صحیح است و آن پادشاهی بوده پسر لهراسب. گویند دین زردشت را اختیار نموده بوده.
فرصت
در جایی دیگر از کتاب آثار عجم مینویسد: «صورتهایی که در برم دلک است، و
تفصیلش در اوّل کتاب مسطور گردید، به نمره 2، و گفتیم مکانی است قریب به
شیراز، یکی از سیاحان انگریز در مسافرت نامه خود نوشته که آن که ریش ندارد
زن است، لباس مردانه پوشیده و گوید معلوم ما نیست که شبیه که باشد.
حاج
میرزا حسن حسینی فسایی (حسینی فسایی، 1314 هجری قمری) صاحب فارسنامه ناصری
در این کتاب در ذکر برم دلک مینویسد: دو فرسخ مشرقی شیراز در سینه کوهی
چهار صورت بر سنگ نقش کردهاند. دو صورت در طاقچهای، دو صورت دیگر هم در
طاقچهای دیگر و در دامنه این کوه نیزار و چشمه آب و چندین درخت بید است و
تمثال آن چهار صورت در برگ آینده این کتاب نوشته شود.
توضیحات نگارنده
منظور فرصت از عباراتی که رایج زمان او بوده به شرح زیر است:
انگریزی = انگلیسی،
چار یک = چارک، چهار یک، یک چهارم. منظور یک چهارم ذرع یا گز است،
ذرع = گز. در زمان فرصت ذرع یا گز در شیراز تقریبا معادل 110 سانتی متر بوده است،
الا = منهای. بنا بر این، دو ذرع الا یک چار یک یعنی یک و سه چهارم ذرع،
خط هندسه = شماره به عدد و رقم نه به حرف.
منابع
ملکزاده، م. ج.: «فرهنگ زرقان»، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، تهران، 1380.
ملکزاده، م. ج.: «فرهنگ مثلها، اصطلاحات و کنایات عامیانه زرقانی»، نشر نیک آیین، تهران، 1383.
حسینی فسایی، حاج میرزا حسن: «فارسنامه ناصری»، کتابخانه سنایی، تهران، 1314 هجری قمری.
فرصت شیرازی، محمد نصیر: «آثار عجم»، چاپخانه نادری، بمبئی، 1354 هجری قمری.
دائرةالمعارف ایرانیکا 1988.
عکس
شماره1: تصویر ماهوارهای برم دلک. چشمه خشکیده، تالابی دیده نمیشود،
نیزار و چمنزار به کارخانه تبدیل شده، کارخانهای که آن هم از بی آبی و
عوامل دیگر تعطیل و مخروبه شده است. آثار ساسانی هم زخم خورده و کسی مسئول
نیست.
عکس
شماره2: تصویر برم دلک در زمان ناصرالدین شاه آن گونه که فرصت شیرازی
دیده و کشیده. ترکیب برم و مرغابیهای آن، درختها و مردم و نقشهای ساسانی
دلانگیز بوده است. فرصت در کشیدن این تصویر مقیاس را رعایت نکرده است.
عکس
شماره3: جزییات تصویر اشخاص چهارگانه نقش برجسته برم دلک آن چنان که فرصت
دیده و کشیده. فرصت ندانسته این افراد کیستند. او فقط گفته که شخص چهارم
ریش ندارد و شخص دوم گشتاسب است. فرصت نقش شماره یک و شماره 3 را بسیار
شبیه یکدیگر کشیده در حالی که سنگتراش آنها را مانند هم نتراشیده است.
برای مثال فرصت کلاه شخص شماره یک و کلاه شخص شماره 3 را نوکدار ترسیم کرده
در حالی که در سنگتراشیها فقط کلاه شخص شماره 3 چنین است. فرصت همچنین
بخش کروی تاج شخص شماره 2 را کوچکتر از آنچه سنگتراشی شده نقاشی کرده است.
عکس
شماره 4: تصویری از برم دلک که در کتاب فارسنامه ناصری آمده است. کشیدن
این تصویر و تصویر بعدی کار نویسنده فارسنامه نیست بلکه شخصی به نام مسعود
برای نویسنده کتاب فارسنامه ناصری آن را کشیده. به نظر میرسد نقاشیهای
فرصت هم پیش روی نقاش حاج میرزا حسن بوده است.
عکس شماره 5: جزییات نه چندان دقیق اشخاص چهارگانه ساسانی برم دلک آن چنان که در کتاب فارسنامه ناصری آمده است.
عکس
شماره 6: به نظر میرسد این دو عکس نخستین عکسهایی باشد که با دوربین
عکاسی از آثار تاریخی برم دلک گرفته شده باشد. عکس مربوط به اواخر سده
نوزده فرنگی است و F. Sarre گرفته است. همو که نخستین مقاله علمی مربوط
به برم دلک را منتشر کرد (دائرةالمعارف ایرانیکا 1988).
عکس شماره 7: این هم تابلو سازمان محترم میراث فرهنگی.
1- دخل و تصرف را چه کسی کنترل میکند؟ هرگز آنجا مامور یا نگهبانی دیده نشده است.
2- دخل و تصرفی صورت گرفته است یا نه؟ فراوان. با بیل مکانیکی، با قلم و چکش، با کامیون زباله.
3- تا کنون چند نفر به جرم دخل و تصرف بازداشت یا مجازات اسلامی شدهاند؟
4- کسی که نام خود را سرا صبری روی یک اثر تاریخی میکند، از کدام مجازات میترسد؟
5- منظور از نقش اول کدام است؟ از چپ یا از راست؟
6-
حالا که بازدید کننده فهمید که یکی از نقشها یک شهریار ساسانی، دیگری
بهرام دوم و سدیگر شاهپور اول است. تکلیف نقش چهارم چه میشود؟
7- خوب است. بازدید کننده دست کم از نخستین واژههای این تابلو در خواهد یافت که نقش برجسته برم دلک حجاری شده است و نه چیزی دیگر.
عکس شماره 8: نقش شماره یک. با انگشت اشاره و خمیده خود با مرد رو به روی خود گفت گو دارد.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس
شماره 9: نقش شماره دو. خوشبختانه تا امروز نقش این مرد سالم مانده است.
آرایش ریش و سبیل و موها، بند کفشها، شلوار و دامن روی آن، گوش و گوشواره،
تاج و پیشانی بند او دقیقا تشخیص داده میشود.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس
شماره 10: نقش برجسته شماره یک و دو در دو قاب یا تاقچه. شکاف کوه میان
آن دو فاصله انداخته است. تفاوت در شکل کلاه و آرایش موها کاملا مشخص و
جالب است.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده.
عکس
شماره 11: نقش شماره سه و چهار در یک قاب. شاه ساسانی ساقه یک گل را با
دو انگشت گرفته و به زنی میدهد. او یا همسرش است یا خدایبانوی آب.
تاریخ عکسبرداری: خرداد 1389. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده.
عکس
شماره 12: نقش برجستههای تاریخی دو هزار ساله برم دلک در بالای عکس،
تابلو سازمان محترم میراث فرهنگی در دست راست آن، تودههای سنگ و خاکی که
از پایین نقشها با بیل مکانیکی کنده شده و روی هم انباشته شده در دست چپ
آثار، و آشغالهای پیرامون برم خشکیده در پایین و دست چپ عکس. تاریخ
عکسبرداری: تیر ماه 1392. عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
عکس شماره 13: راه منتهی به برم دلک. تاریخ عکسبرداری: تیر ماه 1392.
عکسبردار: دکتر محمد جعفر ملکزاده
البته از دیدگاه طب جدید ظروف شیشه ای و پیرکس بهترین ظروف هستند چرا که هیچ واکنشی با غذا نمی دهند ولی بقیه ظروف از جمله آلمینیومی، روحی، مسی، تفلن، چدن، ملامین و … عناصر تشکیل دهنده آنها هنگام پخت وارد غذا میشود که خود ممکن است موجب بروز بیماری شود. از دیدگاه طب سنتی نیز ظروف سنگی و سفالی و لعابی و گلی بهترین ظروف هستند.
مدتی است که بسیاری از افراد پخت غذا در ظروف مسی را توصیه میکنند اما باید دید که پخت غذا در این ظروف تا چه اندازه فایده و عوارض خواهد داشت.
مصرف غذا در ظروف مسی اگر بیش از حد باشد موجب وارد شدن مس به بدن میشود و در دراز مدت موجب عوارضی مانند افسردگی، بی خوابی، بیش فعالی در کودکان و عوارض دیگر میشود از آن طرف هم کمبود مس در بدن خود بیماریهایی ایجاد میکنند مانند تهی سازی و تخلیه اکسیژن در سلول ها ، کاهش HDL کلسترول، مشکلات پوستی، التهاب قوزک پا، کم خونی، کم شدن آنسفالین های مغزی و توهم های شنوایی میشود.
میترا زراتی، متخصص تغذیه در رابطه با پخت غذا در ظروف مسی به خبرنگار سلامت تسنیم، میگوید: تفکر غلطی که در این خصوص وجود دارد این است که برخی افراد تصور میکنند که از طریق ظروف طبخ غذا مانند ظروف مسی میتوانند مواد مغذی به بدن برسانند.
به گفته وی اگر مس بیش از نیار بدن وارد بدن شود در کبد رسوب کرده و مسمومیت ایجاد میکند همچنین تجمع مس در بدن موجب بروز تهوع و سر درد میشود.مس اگر وارد غذا شود جذب کلسیم و آهن را مختل میکند و ظروف مسی باید لعاب داشته باشد و ظروف مسی قدیمی که لعاب ندارد پخت غذا در آن صحیح نیست.
این متخصص تغذیه میافزاید: پوشاندن ظروف مسی با قلع یا سایر مواد خوب است، اما باید مراقب بود که حتی ظروف قلعاندود با کوچکترین خراش قلعشان از بین میرود و موجب آزاد شدن مس در غذا خواهد شد.
زراتی یاد آور شد: در نگهداری ظروف مسی باید دقت فراوان شود که هیچ آسیبی نبیند و سبب میشود مس طی پخت و پز وارد ماده غذایی شود. به همین دلیل در نگهداری این ظروف باید دقت کرد.
اما بهترین ظروف برای طبخ مواد غذایی ظروف شیشهای و پیرکسهای مقاوم به حرارت هستند که هیچوجه مواد سمی را وارد مواد غذایی در حال طبخ نمیکنند و در مقابل بدترین ظروف، تفلونهایی هستند که دچار خراشیدگی هرچند کوچک شدهاند. حتی ظروف تفلونی که مجددا تعمیر میشوند هم میتوانند سرطانزا باشند.
علی کشاورز متخصص تغذیه میگوید: «مس با غذاهای اسیدی واکنش میدهد. اگر ظروف مسی با لایهای از یک فلز دیگر مثل قلع یا فولاد ضدزنگ یا نیکل پوشانده شود از ورود مس به غذا جلوگیری شده و از عوارض افزایش غلظت مس در خون (تهوع، استفراغ و اسهال) کاسته خواهد شد.»
سایت رسمی سازمان غذا و داروی امریکا (FDA)که معتبرترین مرجع برای مواد داروئی و غذائی است نیز استفاده از ظروف مسی را مضر دانسته و استفاده از آن را برای پخت و پز به ویژه غذاهائی که ماهیت اسیدی دارند باعث ایجاد مسمومیت با مس عنوان کرده است.
ظروف مسی از دیدگاه طب سنتی
باید بدانیم در کتاب های مرجع طب سنتی استفاده از ظروف مسی به شدت منع شده است! ظروف مسی که تحت عنوان «نحاس» یاد شده، از مضرترین ظروف برای طبخ غذا عنوان شده است.
در کتاب «مفرح القلوب»، که شرح کتاب قانونچه در طب است(قرن هشتم هجری قمری)، حکیم محمد ارزانی، از بزرگترین حکمای طب ایرانی، می گوید: «طبخ طعام در انای نحاس (ظرف مسی) خوب نیست مخصوصا اگر مدت زمان پخت زیاد باشد و نیز غذا چرب و ترش باشد.
قلع اندود کردن آن اگرچه مضرت آن را کم میکند ولی بطور کامل زیان آن را برطرف نمیکند. حکیم محمد ارزانی قلع اندود کردن مکرر را توصیه نمیکند و نهی شدید کرده از ظرف مسی که قلع آن رفته است. مداومت در مصرف ظرف مسی را موجب ایجاد جذام دانسته اند. بهترین ظروف از دیدگاه ایشان ظروف آبگینه (پیرکس امروزه) و چینی است.
در کتاب تغذیه در طب ایرانی ، اسلامی ظروف مسی و روی به دلیل آزاد کردن این عناصر با ارزش به غذا باعث تاثیر بر عملکرد سیستم مغز و اعصاب و غدد درون ریز بدن می شوند یکی از مضرات ظروف مسی اکسید شدن آنهاست که بسیار خطرناک است و باید به موقع قلع اندود شود.
در کتاب مخزن الادویه، تألیف حکیم عقیلی خراسانی؛ دانشمند و طبیب بزرگ قرن 12 هجری قمری، که از کاملترین و جامعترین مجموعه دارویی در میراث طب سنتی ایران است، آمده آشامیدن غذاهای ترش، لبنیات، گوشتها، در ظرف مس بی قلع خصوصا آنکه مدتی در آن مانده باشد بسیار مضر است و باعث ایجاد بیماری برص (نوعی لکه های پوستی) میشود.
در کتاب تحفة المؤمنین، تألیف سید محمد مؤمن تنکابنی؛ طبیب قرن 11، که از منابع معتبر در خصوص دارو و مفردات طبی است، مصرف ظروف مسی خصوصا بی قلع آن بسیار مضر توصیف شده است.
شیخ الرئیس نیز در کتاب قانون گفته است: «واجب است که پرهیز کنید از طبخ آنچه که شور یا چرب و یا شیرین است مانند گوشت و لبنیات و آنچه که ترش است در ظروف مسی و حتی آشامیدن در این ظروف زیرا که بدون تردید زنگار می بندد و زنگار نیز سم قاتل است.»
زنجبیل یکی از گیاهان درمانی است که دارای خواص فراوانی می باشد آیا از خواص درمانی این گیاه اطلاع دارید؟
زنجبیل اصالتاً یک گیاه چینی و هندی است و در این کشورها در طول بیشتر از 4000 سال در پخت و پز غذا مصرف شده است.از آنجا که مردم علاقه وافری به طعم تند و بوی معطر آن داشته اند و نوعی خاصیت گرمایی داشته و برای درمان درد معده مؤثر بوده است،کاشفان و جهانگردان در سرتاسر نقاط گرمسیری آن را کشت داده اند.ریشه این گیاه در درمان سرگیجه،تعریق،تهوع و استفراغ ناشی از بیماریهای حرکتی یا دریازدگی مؤثر واقع میشود.این گیاه همچنین گلودرد،سردردها،پاره ای از انواع دردهای قاعدگی و آرتریت وتب و درد ناشی از انواع سرماخوردگیها و آنفلونزا را درمان می کند.
معرفی گیاه زنجبیل
ساقه های ریشه دار زنجبیل عبارت از دکمه ای به هم پیچیده،ضخیم و قهوه ای روشن است که می توانید از بازار محلی نیز آنرا تهیه کنید.از آنجا که زنجبیل نوعی گیاه زیرزمینی است لذا ساقه ریشه دار این گیاه بخشی از ساقه اصلی است که برحسب انفاق در زیرزمین رشد و نمو پیدا می کند.ریشه اصلی این گیاه از گره های موجود روی ساقه های ریشه دار آن نمو می کند.بالای سطح زمین ساقه های 12 اینچی دارای برگهای طولانی، باریک،کج و معوج و سبز با گلهای سفید و سبز مایل به زرد قرار دارد.
ترکیبات گیاه زنجبیل
فرآورده های حاصله از زنجبیل از ریشه تازه یا خشک آن یا از طریق تقطیر روغن از ساقه آن تهیه میشود.
اشکال موجود زنجبیل
پس از قطع ساقة ریشه دار این گیاه،مواد شیمیایی فعال موجود در گیاه از قبیل "زینجیبرن"، "بنزابولن"، "جینجرول"، "شوقول" خاصیت ذاتی خود را از دست می دهند.شرکتهای دست اندرکار و فعال در زمینه فرآورده های گیاهی،زنجبیل را به صورت عصاره،تنتور،انواع کپسول یا روغن آن عرضه می کنند تا از زایل شدن این مواد شیمیایی جلوگیری شود.بنابراین فرآورده هایی را مصرف کیند که به وضوح در برچسب خودش میزان زنجبیل مورد مصرف شما را ذکر کرده باشد.
می توانید ریشه زنجبیل تازه را نیز بخرید،و با دکم کردن تکه های آن به اندازه نصب کف دست یا با نصف قاشق چایخوری دکمه رنده شده،شسته شده و پوست دار در آب گرم یا با ریختن نیم لیتر آب جوش روی 30 گرم ساقه ریشه دار، چای زنجبیل درست و مصرف کنید.برای اینکار بگذارید چای مورد نظر به مدت 15 دقیقه دم بکشد و سپس روزانه دو لیوان از آنرا میل کنید.دیگر منبع مناسب تهیه زنجبیل همانا زنجبیل کریستال شده است.لیکن فریب لایه پوششی قندی آن را نخورید.چون زنجبیل کریستال شده مزه تندی دارد.
نحوه مصرف زنجبیل
نحوه مصرف فرآورده های زنجبیل به سلیقه شخصی شما و آنچه شما را آزار می دهد،بستگی دارد.در کل،نباید روزانه بیشتر از دو تا چهار گرم زنجبیل مصرف کنید،چرا که علاوه بر میزان زنجبیلی که مصرف می کنید ممکن است مقداری از این ماده را نیز از طریق برنامه غذایی (یعنی از موادی نظیر آبجو زنجبیل، نان شیرینی زنجبیل دار،نان زنجبیل دار یا مواد غذایی مخلوط و سرخ شده) جذب کنید.اگر زنجبیل تازه مصرف می کنید،حتماً مقدار مصرفی را وزن کنید تا تقریباً دریابید که چه حدی از آن معادل 2 تا 4 گرم است.برای درمان،تهوع،گاز معده یا سوء هاضمه روزانه 2 تا 4 گرم ریشه تازه (معادل 0/25 تا 1 گرم پودر ریشه) یا 1/5 تا 3 میلی لیتر تنتور آنرا مصرف کنید.برای پیشگیری از استفراغ، هر 4 ساعت یک گرم پودر زنجبیل (نصف قاشق چایخوری) یا معادل آن یا روزانه سه بار دو عدد کپسول زنجبیل(یک گرم) مصرف کنید.البته می توانید یک تکه 8 گرمی زنجبیل تازه را نیز بجوید.
برای بیماریهای ناشی از سرماخوردگی،تب ناشی از آنفلونزا،گلودرد،گرفتگیهای ناشی از قاعدگی یا سردرد،دو قاشق غذاخوری از دم کرده زنجبیل یا چندین ورق از ساقه ریشه دار تازه آنرا بخور دهید.برای درمان درد ورم مفاصل از آب،عصاره یا چای زنجبیل تازه به میزان روزانه 4 گرم مصرف کنید یا روغن آنرا روی مفصل دردناک بمالید یا ریشه تازه آنرا در ضماد داغ یا گازهای ضمادی قرار دهید و روی نقاط دارای درد بگذارید.
1_ چغندر حاوی
ویتامین های : A، B، C و عناصر : آهن ، کلسیم ، فسفر ، منیزیم ، منگنز ،
پتاسیم ، ارسنیک ، روبیدم و از موادی مثل آلبومین ، قندها ، چربی و هیدرات
کربن تشکیل شده است
2_ چغندر بعلت
داشتن ارسنیک و روبیدم از بیماری جذام جلوگیری کرده و همچنین بخاطر داشتن
فسفر غذای خوبی برای تقویت مغز بوده و موجب تقویت حافظه و اعصاب می شود
3_ چغندر اشتها آور ، مدر ، دافع اسید اوریک ، مقوی ، ملین ، آرام بخش و تصفیه کننده خون می باشد
4_ مصرف چغندر برای
افرادی که به بیماریهایی مانند : سوء هاضمه ، اسهال خونی ، بواسیر ،
سیاتیک ، ورم کلیه ، درد کلیه ، سکته مغزی ، التهاب مثانه ، ضعف حافظه ،
ناراحتی عصبی و پوستی مبتلا می باشند می تواند مفید واقع شود
5_ خوردن آب برگ چغندر در موارد ، سردرد ، چاقی ، درد دندان ، و زخم معده اثر بسیار سودمندی می تواند داشته باشد
6_ مصرف برگ چغندر در رفع بیماری التهاب کبد ی نقش مفیدی داشته و خون را نیز قلیایی می کند
7_ تخم چغندر دافع بلغم می باشد که برای مصرف باید از دمکرده آن استفاده کرد
8_ ضماد برگ چغندر در
رفع ورم پشت پا و موخوره اثر درمانی دارد ، همچنین ضماد آن مخلوط با عسل
در رفع عارضه پوستی کهیر اثر خوبی داشته و موجب بر طرف شدن آن می شود
9_ شستشوی موی سر با آب جوشانده برگ چغندر مانع شوره موهای سر می شود
10_ جهت افزایش قدرت چغندر در ایجاد اثر پاک کنندگی بیشتر در کبد ، آب چغندر را گرفته و همراه باآب هویج مصرف نمایید
11_ برای تسکین درد گوش توصیه شده است که آب چغندر را با روغن بادام گرم مخلوط کرده و در داخل گوش بچکانید
مضرات چغندر
1_ افراد مبتلا به سوء هاضمه باید از افراط در خوردن چغندر خودداری کنند
2_ اشخاصی که به قند خون مبتلا می باشند مجاز به مصرف چغندر نمی باشند
3_ خوردن برگ چغندر ممکن است که در بعضی افراد موجب استفراغ ، دلپیچه و در برخی کودکان باعث حساسیت شود
5_ اشخاص مبتلا به فشار خون و ناراحتی های معده باید در مصرف چغندر احتیاط کنند
مسیر مهم است، نه مقصد؛ این جملهای است که عدهای در مسافرتها بر زبان
میآورند. سراسر جهان، کیلومترها جاده گسترده شدهاند و در همین حال که
جاهای مختلف را به یکدیگر متصل میکنند، میتوانند نماهای دلپذیری را نیز
برای رهگذران ایجاد کنند.
گاهی اوقات، جادهها به تنهایی یک اثر هنری هستند. اگر راننده وسیله نقلیه
نباشید و مثلا به عنوان مسافر با اتوبوس در این جاده ها سفر کنید شاید به
این نتیجه برسید جاده از مقصد بیش تر باعث تمدد اعصاب شما شده است. در این
مطلب 5 جاده زیبای جهان را معرفی خواهیم کرد وبا افتخار باید بگوییم که
جاده چالوس، چهارمین جاده این لیست است.
این جاده، در مسیری به اندازه ۱۴۴ مایل از میان پارک ملی «فیورلند»، در قلب آلپ جنوبی عبور میکند. این مسیر همچنین به «میلفورد ساند» متصل میشود؛ یکی از مکانهایی که سهگانه «ارباب حلقهها» در آن فیلمبرداری شده است.
این جاده دومین جاده مرتفع آسفالت شده در آلپ محسوب میشود و والتلینا را به دره آدیگه و مرانو متصل میکند. جاده استلویوپس در نزدیکی مرز با سوئیس و در 75 کیلومتری بولزانو واقع شده است. این جاده دارای 48 پیچ تند و خطرناک است. همچنین این مسیر یکی از طولانیترین جادههای مارپیچی در جهان، محسوب میشود.
در کنار جاده زیبای گریت اوشن (Great Ocean) در استرالیا میتوانید از تخته سنگهای آهکی که به «دوازده رسول» معرفند و همچنین نمایش والها، جنگلهای بارانی و پارکهای ملی زیبا لذت ببرید.
جاده چالوس شاید از معدود جاده¬های ایران باشد که عبور از آن، تنها بهانه
رسیدن به یکی از اماکن گردشگری نیست، چرا که این جاده، خود از مناطق
بسیارپرطرفدار گردشگری است و سالانه میلیون ها نفر، مهمان طبیعت زیبا و
منحصر به فرد این جاده می شوند.
چهارمین جاده زیبای دنیا که صرف نظر از زیبایی رویایی اش، یکی از مهمترین
مسیرهای ارتباطی کشورهم محسوب می شود. این جاده از شمال به استان مازندران
و شهرستان چالوس، از شرق به شهر تهران و شمیرانات، از غرب به منطقه طالقان
و از جنوب به شهر کرج می رسد. جادهای با قدمت 80 سال، که با پیچ و خمهای
متعدد در دل کوه و زیباییهای بکر طبیعی، سفری خیال انگیز را برای مسافران
رقم می زند.
رودخانه کرج که به موازات جاده کرج- چـالوس امتداد دارد، سد کرج و روستای
کوچک و زیبای واریان که مثل جزیرهای کوچک در آن سوی آب سدکرج قرار گرفته،
زیباییهای این جاده را چند برابر کرده است.
جاده کرج - چالوس در هر فصل به رنگی درمیآید و گاه تضاد رنگها چنان مناظر
باشکوهی را مقابل چشمانتان می آورد که هر لحظه ممکن است دچار توهم خواب
بودن و رویا دیدن شوید! در برخی از ماه های سال، از تهران که به سمت چالوس
حرکت می کنید در ابتدای راه آسمان آفتابی است. به ارتفاعات هزار چم و سیاه
بیشه در میانه راه که می رسید با کوه های پربرف و زمین یخ زده و آسمان مه
آلود رو به رو می شوید و پیچ و خم ها را که پشت سر می گذارید، آسمان ابری و
بارانی بالای سر شماست.
از سال 1312 که این جاده مورد بهره برداری قرار گرفت تا مسیر تهران به
ساحل دریاچه خزر، هموار وکوتاه شود، کم کم انواع رستورانها و واحدهای
اقامتی و پذیرایی هم در کنار این جاده شکل گرفتند. این در حالی بود که ساخت
سد امیر کبیر کرج در سال نیز1340 به جاذبه های این جاده اضافه کرد و در
زمان کوتاهی جاده چالوس که نام اولیه آن جاده 59 بود، به یکی از
تفریحگاههای مهم گردشگری کشور تبدیل شد.
این جاده تپههای باستانی و روستاهای تاریخی نظیر کندلوس دارد که گاه قدمت
آن، به بیش از هزاران سال می رسد.
جالب است بدانید که تا اواخر دوره قاجار، اصلا جاده کرج - چالوس وجود
نداشته و تنها یک مسیر خاکی و مالرو، راه دسترسی به روستاهای این منطقه را
تشکیل می داده است. اما این راه ناهموار آنقدر طولانی نبود تا ارتباط شمال
و جنوب کشور را میسر کند.
به نقل از گفتههای شفاهی مردم قدیم، کارگران را برای کندن این تونل در دل
کوه (چون کندن تونل کندوان آنهم بدون تجهیزات کار بسیار سخت و دشواری بود)
با یک سکه پنج ریالی که در آن زمان ارزشمند بود، تشویق میکردند و گفته
میشود به ازای هر کلنگ به آنها پول داده میشده است.
تونل های بلند و کوتاه این مسیر هم از دیگر جاذبه های دیدنی و جالب توجه
جاده چالوس است. تونل کندوان در اردیبهشت ماه سال 1314 شمسی ساخته شده و
تونلی است به مسافت یک هزار و 886 متر وعرض پنج الی هفت متر و ارتفاع شش
متر، که کار ساخت آن چهار سال طول کشیده و در سال 1318 به بهره برداری
رسیده است. با احداث این تونل 13 کیلومتر از مسیر مرکز کرج به چالوس کاسته
شده، تا پیش از این برای طی این مسیر باید کوه دور زده میشد.
با وجود مناظر زیبای اطراف این جاده، اما نقاط حادثهخیز زیادی در طول مسیر جاده چالوس وجود دارد. به دلیل جنس آهکی و رسوبی کوهها، هر از چندگاهی ریزش سنگ روی جاده چالوس باعث بسته شدن آن میشود. در زمستانها نیز خطر بهمن رانندگان را تهدید میکند. عرض کم جاده و عمر طولانی آن نیز از دیگر موارد خطرناک بودن جاده چالوس است.
مسیر کابوت در نووا اسکاتیا یکی از خوشمنظرهترین مسیرهای رانندگی در کانادا است که از بخش بزرگتر جزیره کیپ برتون شروع شده و نماهایی بسیار زیبا از جنگل و اقیانوس دارد. در همین حال که از این جاده عبور میکنید، اگر خوششانس باشید میتوانید یک دسته وال نیز در حال شنا کردن ببینید.
این قلعه بر فراز صخره بزرگی قرار دارد و داخل آن خانههای بسیار کوچک با کوچههای بسیار تنگ و باریک دیده میشود. این بنای تاریخی متعلق به دوران ساسانی است.
یکی از ویژگی های خاص این قلعه ، امنیت چشمگیر آن است که به دلیل خندق عمیق اطراف ، یکی از دست نیافتنی ترین بناهای عهد باستان برای غارتگران و دشمنان بوده است.
آتشکده قلعه ایزدخواست ، نخستین آتشکده در ایران است که پس از ورود اسلام به ایران به مسجد تبدیل شده است .
این قلعه باستانی، به لحاظ قدمت، نخستین قلعه خشتی جهان و به لحاظ وسعت، دومین بنای خشتی جهان بعد از ارگ بم است.
این قلعه در شهرستان آباده قرار دارد. فاصله مرکز شهرستان آباده تا شیراز 275 کیلومتر است.
دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرد: خرد کردن زیاد سبزیجات و در معرض هوا قرار دادن آنها باعث از بین رفتن ویتامینهای موجود در سبزیجات میشود.
توصیه میشود جهت پخت سبزیجات ابتدا آب را تا حدود 60 درجه سانتیگراد گرم کرده و سپس سبزیجات داخل آن ریخته شود زیرا حرارت آب باعث از بین رفتن آنزیمهایی میشود که میتوانند ویتامینها را از بین ببرند.
این گزارش حاکی است سبزیها به دلیل احتمال از بین رفتن مواد مغذی و همچنین ایجاد مواد سرطان زا نباید به مدت طولانی سرخ شوند و اضافه روغن نباید به داخل ظروف اصلی برگردانده شود.
گفتنی است، بهتر است تخته آمادهسازی گوشت از سبزیها جدا باشد و به جای تختههای چوبی از پلاستیکهای فشرده استفاده شود و در صورت استفاده از تختههای چوبی، بعد از کار باید آنها را به دقت شسته و سطح آن را با لایهای نازک از نمک بپوشانند.
شستشوی سبزی 4 مرحله دارد
سبزیها از جمله گروههای غذایی هستند که مصرف روزانه 2 تا 4 واحدشان توصیه میشود اما شستشوی آنها از موارد مهمی است که عدم دقت در آن میتواند سبزیها را به یک تهدید جدی برای سلامت بدن تبدیل کند، بنابراین بهتر است برای شستشوی آنها 4 مرحله اشارهشده در ادامه را بخوانید.
مرحله پاکسازی
تمام برگها و ساقههای زرد، خشک و کهنه را بگیرید و گلولای موجود در سبزی را از آن جدا کنید.
مرحله انگل زدایی
به ازای هر لیتر آب، 3 تا 5 قطره مایع ظرفشویی اضافه کنید و طوری آب را هم بزنید که کف کند. حالا سبزیهای پاکشده را در این محلول بریزید. پس از 15 تا 20 دقیقه، آب را به آرامی خالی کنید و سبزی را در سبدی بریزید.
مرحله میکروبزدایی
برای از بین بردن میکروبهای احتمالی، به سبزی که در آب غوطهور است، مواد ضدعفونیکننده بر پایه کلر بیفزایید. البته بهتر است طبق دستورالعملی که روی بستهبندی مایع ضدعفونیکننده درجشده، سبزیها را با آن بشویید.
مرحله آبکشی
بهتر است برای اطمینان از نماندن ترکیبهایی که در دو مرحله قبلی استفاده کردهاید روی سبزیها، بار دیگر آنها را در آب غوطهور کنید و دوباره داخل سبدی بریزید تا سبزیها کاملا تمیز و برای مصرف اعضای خانواده آماده شوند.
خرد کردن زیاد سبزیجات و در معرض هوا قرار دادن آنها باعث از بین رفتن ویتامینهای موجود در سبزیجات میشود
توصیههای ششگانه
1- با وجودی که بسیاری از متخصصان مصرف مایع ظرفشویی را برای مرحله انگل زدایی سبزیها (در درازمدت) زیانبار میدانند، نباید این مرحله را حذف کرد زیرا سبزیهای کشت شده در کشور حتماً دارای تخم انگل هستند که فقط با انجام این مرحله از بین میروند.
در این خصوص، وزارت بهداشت از میان بد و بدتر، بد را انتخاب کرده است.
2- دمای آب مصرفی برای شستشوی سبزیها چندان اهمیتی ندارد اما برای حفظ تازگی، بهتر است سبزیها را با آب خنک بشویید.
3- از آنجا که در مرحله دوم تخم انگلها به سطح آب میآیند، بهتر است آب را به آرامی خالی کنید و در پایان سبزیها را در سبد بریزید و برای انجام مرحله سوم آماده کنید.
شستن سبزی
4- توصیه میشود تمام سبزیهای برگی را (از کاهو گرفته تا کلم برگ)، نه فقط سبزی خوردن، با این روش بشویید و فراموش نکنید که هر چه برگ سبزیها پهنتر باشد، احتمال آلوده بودنشان بیشتر خواهد بود.
5- هرگز سبزیها را نشسته داخل یخچال نگذارید (حتی برای چند دقیقه). البته نباید سبزی نشسته وارد خانه شود اما در صورت نداشتن امکان اجرای این توصیه، بهتر است سبزیها بعد از انجام تمام مراحل توصیهشده شسته و بعد از خارج شدن آب اضافی، در یخچال قرار داده شوند.
6- این سختگیریها برای سبزیهایی است که خام خورده میشوند و پوست محافظی ندارند که هنگام مصرف لازم باشد گرفته شود. اما میتوان سبزیهایی مانند هویج، سیبزمینی و پیاز را فقط با آب شست.
سبزی را خشک کنیم یا منجمد؟
هر 2 روش خشک کردن یا فریز کردن سبزی میتواند معایبی را به دنبال داشته باشد و بخشی از ریزمغذیهای موجود در سبزی را از بین ببرد. البته ممکن است نوع ماده مغذی که در هر یک از این روشها از بین میرود، متفاوت باشد.
به عبارت سادهتر، در روش خشک کردن بخش قابلتوجهی از ویتامین C سبزیها از بین میرود و در عوض مقداری از املاح آنها حفظ میشوند. این در حالی است که وقتی شما سبزی تازه را فریز کنید و پس از مدتی آن را از حالت انجماد درمیآورید، حالت اکسیداسیون ضعیفی در سبزی رخ میدهد و این اکسیداسیون باعث میشود که برخی از املاح موجود در سبزی، تغییر ظرفیت بدهند و در نتیجه حجم املاح موجود در سبزی کاهش یابد.
با این توصیف میتوان گفت که خشککردن یا فریزکردن سبزیهای تازه برای بالابردن مدت زمان نگهداری آنها، باعث از بین رفتن حجمی از ریزمغذیها و املاح موجود در سبزیها میشود و معمولاً نمیتوان یکی از این 2 روش را بر دیگری برتری داد. به همین دلیل توصیه میشود در صورت امکان و برای بهره از تمام مواد مغذی و مفید موجود در سبزیها، تا جایی که میتوانید این گروه از مواد غذایی را به صورت تازه خریداری و مصرف کنید.
بد نیست این نکته را هم بدانید که مقاومت ویتامینها و املاح مختلف موجود در سبزیها در برابر عوامل مخرب مانند حرارت، نور و اکسیداسیون با یکدیگر متفاوت است. از نظر علم تغذیه، حساسترین ویتامینی که به سرعت در اثر حرارت دادن سبزیها از بین میرود و تخریب میشود، ویتامین C است و ویتامین B3 یا نیاسین هم جزو مقاومترین ویتامینها در برابر عوامل مخرب مانند حرارت و اکسیداسیون بالا محسوب میشود.
در کنار این روستا تنگهای در میان انبوه درختان سر به فلک کشیده با چشمههای گوناگون و رودخانهای خروشان همراه با غارهای زیبا، آبشارها، آبچکها و ستونهای آهکی معلق وجود دارد و مناظر بدیع و چشمنوازی را به وجود آوردهاند.
در دره زیبای تنگ براق، سنگنبشتهای باستانی به خط پهلوی ساسانی برجای مانده است.
تسنیم نوشت:خوردن آب بلافاصله بعد از غذا سبب کاهش حرارت معده و سو هاضمه میشود. در صورت عطش کاذب یا هوای گرم، وقتی فرد تشنه شود در حین غذا نباید آب نوشید و باید تا بروز عطش صادق صبر کرد.
خوردن آب در حالت ناشتا ممنوع است چرا که نوشیدن آب سبب رسیدن سرما به اعضاء رئیسه میشود که خود باعث کاهش حرارت غریزی خواهد شد و بیماری بروز پیدا میکند.
خوردن آب در حالت ناشتا برای اعصاب مضر است چرا که آب خیلی سریع به احشا میرود، و معده آب را سریع جذب میکند و به همین دلیل است که بعد از فعالیت ورزشی هم نباید آب نوشید چرا که پس از ورزش کردن اعضا گرم هستند و آب را سریع جذب میکنند.
وقفه دادن در خوردن آب بسیار مهم است چون سریع آب به اعضا نرسد تا ناگهان دچار سستی نشوند و حرارات غریزی هم تحلیل نرود، البته در طب سنتی حرارات غریزی خیلی مهم است و همه اصول بر پایه حرارت غریزی است، به همین خاطر ورزش در طب سنتی بسیار مهم است چون حرارت غریزی را حفظ میکند. همچنین، تغذیه مناسب و به موقع و خوابیدن حرارت غریزی را حفظ میکند.
نوشیدن آب بعد از فعالیت جنسی به دلیل اینکه فعالیت بسیار شدیدی به حساب میآید، ممنوع است. در حمام و بعد از استحمام به خصوص اگر معده خالی باشد نوشیدن آب ممنوع است. بعد از مصرف مسهل قوی که بدن تحلیل م رود نوشیدن آب ممنوع است چون در تمام این موارد آب خیلی سریع به اعضا میرسد.
نوشیدن آب در وقت خواب و بعد از خواب ممنوع است، بنابراین بعد از خواب و در وقت خواب چون مصرف آب باعث کاهش حرارت غریزی بدن میشود، ممنوع است.
بعد از خوردن میوههای تر مثل هندوانه و مرکبات مصرف آب سبب ضعف میشود زیرا مصرف آب موجب فساد هضم در معده میشود. همچنین، نوشیدن آب گرم بعد از غذاهای شور و نوشیدن آب سرد بعد از غذاهای شیرین نیز ممنوع است.
فاطمه علیزاده پژوهشگر طب سنتی به خبرنگار تسنیم، میگوید: نوشیدن آب بعد از مصرف غذاهای سرد و لزج مانند ماهی تازه به دلیل ایجاد عطش مضر است و اگر تشنگی زیاد است آب گرم به میزان بسیار کم بنوشند، یا آب و عسل خورده شود و یا هوای سرد تنفس کنند تا تشنگی بر طرف شود و بعد از یکی دو ساعت آب بنوشد.
بسیاری از مردم ادعا میکنند که نوشیدن 2 بار در روز (صبح و شب) مخلوط عسل و دارچین در کاهش وزن مؤثر است. یک حقیقت علمی برای این ادعا وجود دارد.
بهطور سنتی، از عسل بهعنوان مادهای خوابآور، مسکن گلودرد و حتی التیامبخش زخم استفاده شده است،اما آیا عسل میتواند به کاهش وزن نیز کمک کند؟ برخی از دانشمندان معتقدند که عسل میتواند این کار را انجام دهد. بدیهی است که اکثر افراد چاق از عارضه مقاومت به انسولین نیز رنج میبرند. این عارضه مانع سوختوساز درست گلوکز میشود. هنگامی که چنین شرایطی رخ میدهد کاهش وزن بسیار دشوار میشود. برخی مطالعات نشان دادهاند، افرادی که به مدت 30 روز از مخلوط عسل و دارچین استفاده کردهاند موفق شدهاند سطح مقاومت به انسولین بدن خود را کاهش دهند.
به گزارش ایزاین آرتیکل،80درصد از مواد تشکیلدهنده عسل را گلوکز و
فروکتوز تشکیل میدهد. گلوکز و فروکتوز عسل مانند دیگر شیرینکنندهها باعث
افزایش قندخون نمیشوند. به این ترتیب حساسیت به انسولین کنترل میشود.
هرچه حساسیت سلولها به انسولین بیشتر باشد کمتر امکان دارد که عارضه
مقاومت به انسولین بروز کند. در این صورت بدن از کارایی بیشتری برای
سوزاندن چربی برخوردار میشود. بهنظر میرسد عسل حتی میتواند بعضی از
علائم مقاومت به انسولین را معکوس کند.
این در حالی است که دارچین نیز در رابطه با بیماری دیابت تحت تحقیقات گستردهای قرار گرفته است.
یک مطالعه پژوهشی آشکار کرده است که خوردن حتی نصف یک قاشق چایخوری دارچین در روز نیز قادر به کاهش قندخون- بیماران دیابتی که بهطور نامنظم کنترل شدهاند- میشود. مطالعه دیگر روشن کرده است که اجزای تشکیلدهنده دارچین میتوانند باعث کاهش و پیشگیری از مقاومت به انسولین شوند. مرکز اشتها در مغز دارای گیرندههای انسولین است. هنگامی که فردی به عارضه مقاومت به انسولین دچار میشود، بخش عمده انسولین قادر به رسیدن به این گیرندهها نیست، غده لوزالمعده به تولید بیش از پیش انسولین ادامه میدهد تا سطح گلوکز خون را پایین نگاه دارد و این شرایط باعث تداوم پراشتهایی میشود.
بهنظر میرسد که مخلوط عسل و دارچین قادر به تعدیل برخی از اثرات مقاومت به انسولین است. بیمارانی که این چای را نوشیدهاند اظهار کماشتهایی و بیمیلی نسبت به کربوهیدراتها را تجربه کردهاند. مقاومت به انسولین بهطور ویژه در میان زنان بیشتر است. اضافهکردن عسل و دارچین به رژیم غذایی میتواند راهی دلپذیر برای کنترل این عارضه و کمک خوبی برای کاهش وزن باشد. اگرچه دستورالعملهای بسیاری برای تهیه این چای وجود دارد، اما دستور اصلی تهیه آن بسیار ساده است:
• یک بخش دارچین به نسبت 2 بخش عسل
• یک فنجان آب داغ روی دارچین بریزید و نیم ساعت آن را در آب داغ بخیسانید.
• بعد از سرد شدن مخلوط آب و دارچین، عسل را اضافه کنید.
• نصف این چای را قبل از خواب و باقیمانده آن را صبح بنوشید.