خانواده، چگونه با یک فرد بازنشسته رفتار کند؟
امکان حضور وی در جمعهای دوستانه و همسالان را فراهم آورید.
زیرا این افراد به دلیل اینکه در برهه مشترکی از عمر خود قرار دارند علایق
مشترکی نیز خواهند داشت.همچنین خاطراتی دارند که شاید شنیدن آن برای من و
شما چندان جذاب نباشد در حالی که نقل چنین خاطرههایی برای سایر
همسالانشان میتواند به موضوعی قابل بحث تبدیل شود که ساعتها آنان را با
ابراز نظرهای خود و دیگران سرگرم کند.
برای همه ما ممکن است پیش بیاید بعد از گذشت 5 تا 6 دهه
از زندگی و تلاش در محیطهای کاری مختلف قدم به دوران بازنشستگی بگذاریم.
سالهایی که قرار است از آنچه اندوختهایم برای ادامه زندگی و فراهم آوردن
محیطی آرام بهره ببریم. جدا شدن از فضایی که هر روز با آن سرو کار داشتیم
شاید نخستین مشکلی باشد که با آن روبرو خواهیم شد. .
مردانی که سالها بار مسئولیت ساماندهی به امور خارج از خانه و تامین
هزینه های زندگی را بر دوش کشیدهاند اکنون قرار است روزها را در خانه به
شب گره بزنند. اگر چه این مرحله از زندگی برای خود محاسنی دارد و به نوعی
تکمیل کننده سایر مقاطع زندگی است، اما در بسیاری از موارد شاهد بروز
افسردگی در چنین افرادی هستیم. دغدغه ای که نه تنها به خود فرد باز میگردد
بلکه در مواری نیز خانواده با آن درگیر میشود. حال سئوال این است که
چگونه باید با چنین فردی رفتار کرد تا ضمن اینکه بتواند سلامت روان خود را
حفظ کند، احساس پوچی و بی انگیزگی نکرده و بتواند سالهای باقی مانده عمر
خود را نیز به بهترین نحو بگذراند. مواردی که فریده میرزایی، روانشناس در
گفت و گو با «حمایت» به آنها اشاره میکند.
صبور باشید و با رویی گشاده با پدر بازنشسته خود رفتار کنید. به طور
قطع خارج شدن از یک محیط پر جنب و جوش و خانه نشینی کمی برای این عضو
خانواده شما سخت است به همین دلیل ممکن است کمی بهانه گیر حتی پرخاشگر شود.
این جاست که شما به عنوان یکی از اعضای خانواده مسئولیت مهمی بر عهده
دارید. البته مسئولیتی که به عهده همه اعضاست و باید به آن توجه داشته
باشید این است که بردبار باشید و با مهربانی با وی رفتار کنید. یادتان باشد
روزگاری نه چندان دور وی در محیط کار خود جایگاه و پایگاهی داشته است که
اکنون به علت رسیدن به سن بازنشستگی آن را از دست داده است. اگر هم خود
صاحب شغلی مستقل بوده روزهای زیادی به دلیل کارش با افراد مختلف سرو کار
داشته که به وی احترام میگذاشتند. اکنون به یکباره از آن فضا جدا شده و
همنشین اتاقهای آرام خانه شده است. بنابراین اگر در مواقعی رفتارهایی تند
از وی دیدید چندان به دل نگیرید و با آرامش و صبوری با وی صحبت کنید.
احساس بی مصرف بودن و ناکارامدی نیز حس دیگری است که ممکن است این
افراد با آن مواجه شوند. اینکه تا دیروز در جامعه نقش مهمی داشتند، اما
امروز به فردی بی مصرف تبدیل شدهاند که نمیتوانند دیگر نقشی در امور
جامعه حتی خانواده داشته باشند. اینکه دیگر مسئولیتی به آنان واگذار
نمیشود که برای انجام و ساماندهی آن برنامه ریزی کنند و فقط باید از خدمات
دیگران به عنوان فردی مصرف گرا بهره ببرند. اما باید چگونه این افراد را
از زیر فشار چنین تفکری نجات داد؟ اینجاست که مسئولیت فرزندان حتی همسر وی
پر رنگ و پر رنگتر میشود. تدبیری که باید اندیشیده شود دربرگیرنده یک
برنامهریزی دقیق با توجه به توانایی فیزیکی و سایر قابلیتهای فرد است. به
طور مثال میتوان برخی از خرید های روزانه یا باغبانی در حیاط را به وی
سپرد. نگهداری از نوهها یا همکاری با کدبانوی خانه در اموری مانند رسیدگی
به کارها و پخت و پز نیز از جمله این موارد است که میتوان به آن فکر کرد.
پس قلم و کاغذ بردارید و با توجه به قابلیتهای فردی وی وظایفی را در خانه
برای وی در نظر بگیرید. یادتان باشد این موارد باید با شان و تواناییهای
وی همخوان باشد.
از دست دادن موقعیت و مقام به عبارتی پایگاه اجتماعی تنها عاملی نیست
که ذهن عضو بازنشسته خانواده را به خود مشغول میکند. فراموش نکنید که این
احتمال وجود دارد که وی در کنار همه آنچه که مواجه با جامعه فقط به خاطر
باز نشسته شدن از دست داده است با مشکلات مالی نیز مواجه شود. به طور قطع
منفک شدن از برخی کارکردها و پایگاهها شرایط اقتصادی فرد را نیز مختل
خواهد کرد. آن هم فردی که به واسطه داشتن نوهها و فرزندان هزینه بیشتری در
مقایسه با یک زوج جوان خواهد داشت. در چنین موقعیتی خانوادهها باید در
فهرست انتظارات و توقعات خود نسبت به بازنشستگان تجدید نظر کنند. به عبارتی
انتظارات خود را متناسب با نقش جدید و وضعیت اقتصادی، روحی، روانی، جسمانی
و اجتماعی خود باز تعریف کنند و خواستههایشان را به نحوی چار چوب بندی
کنند که وی توان بر آوردنش را داشته باشد.
تقویت اعتماد به نفس در این افراد هم نکته دیگری است که نباید به سادگی
از کنار آن گذشت اما دراین زمینه چه کار باید کرد؟ اگر شما چنین عضوی را
در خانواده خود دارید، باید بدانید که احساس مفید بودن و طرف مشورت قرار
گرفتن بهترین احساسی است که میتوانید به پدر بازنشسته خود هدیه کنید. برای
نمونه در مسایل خانوادگی و تربیت فرزندان از وی به عنوان شخص با تجربه
مشورت بگیرید. به این ترتیب میتوانید با یک اقدام ساده اعتماد به نفس را
در او تقویت کنید تا به باارزش بودن خود پیببرد. باید بدانید که چنین
رفتار ساده ای از سوی شما میتواند وی را برای ابتلا به انواع بیماریهای
روانی بیمه کند.
جمع دوستانه خانوادگی در نظر بگیرید. اگر در میان اقوام و دوستان شما
چند نفری وجود دارند که این برهه از زندگی خود را سپری میکنند، پیشنهاد
میکنم که با فامیل درباره راه اندازی یک سرای سالمندی فامیلی صحبت کنید.
تعجب نکنید قرار نیست فرد بازنشسته را به خانه سالمندان بفرسید. هدف فقط در
نظر گرفتن فضایی واحد برای گپ و گفتهای دوستانه میان این افراد است که در
گروه سنی یکسانی قرار دارند. اگر این مکان خانوادگی امکان اینکه اشخاص
بتوانند چند شبی را کنار هم سپری کنند حتی همخانه شوند نیز داشته باشد به
طور قطع میتواند اقدامی خوب و تاثیرگذار در ارتقای میزان امید به زندگی به
شمار رود. زیرا به گفته روانشناسان به طور طبیعی افرادی که از حس همزبانی
و همدلی برخوردارند اعتماد به نفس بالایی داشته و امید به زندگی در آنان
بیشتر از سایر افرادخواهد بود.