قلعه الموت

دژ الموت در شمال شرقی روستای گازرخان(قصر خان) و بر فراز صخره‌ای به ارتفاع ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمین‌های پیرامون خود ۲۰۰ متر و گسترده دژ ۲۰۰۰۰ متر مربع می‌باشد قرار دارد.
  قلعه الموت یکی از قلعه های منحصر به فرد تاریخی در ایران است. مردم محلی قلعه الموت را بانام "قلعه حسن" می شناسند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است.

قسمت شرقی بلندتر است و به قلعه بالا یا قلعه بزرگ‌تر معروف می‌باشد.

طول دیواره قلعه ۱۲۰ و عرض آن در نقاط مختلف بین۱۰ تا۳۵ متر و متفاوت است.

تنها راه ورود به قلعه الموت در انتهای ضلع شمال شرقی، چند متر پایین تر از برج شرقی قلعه قرار دارد. در این محل تونلی در تخته سنگ بریده شده است که ۶ متر طول دارد.


در دامنه جنوبی کوه قلعه، خندقی به طول تقریبی ۵۰ متر و ۲ متر عرض وجود دارد که برای آنکه مهاجمان نتوانند به قلعه راه پیدا کنند آن را از آب پر می‌کردند.

این قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری به دستور هلاکو خان و زمان حمله به ایران به آتش کشیده شده و بعد از آن به عنوان زندان مورد استفاده بوده است.


حفاری‌هایی که در دوره قاجار برای یافتن گنج در قلعه الموت انجام شده است، سبب ویرانی قلعه شده است.

قلعه الموت

این سفر از آن سیاحت‌های پرخطر و هیجان‌انگیز نیست. این‌ بار باید عاشق تاریخ باشید تا لذت اصلی را تجربه کنید. خودتان را در میان قلعه‌ای نظامی ببینید که سال‌ها درگیر تنش‌ بوده است. این قزوین است، قلعه الموت.
سفری به قلعه الموت؛ یک دژ نظامی واقعی

قلعه الموت یکی از قلعه‌های منحصربه‌فرد تاریخی در ایران است. دژ الموت در شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان) و بر فراز صخره‌ای به ارتفاع ۲۱۶۳ متر از سطح دریا که بلندی صخره از زمین‌های پیرامون خود ۲۰۰ متر و گسترده دژ 20  هزار متر مربع است، قرار دارد.

این کوه از نرمه گردن (میانه نرمه‌لات و گرمارود) شروع شده و به طرف مغرب ادامه پیدا کرده است. صخره‌های پیرامون قلعه که رنگ سرخ و خاکستری دارند، در جهت شمال شرقی به جنوب غربی کشیده شده‌اند. پیرامون دژ از هر چهارسو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است که کوه هودکان با فاصله‌ای نسبتاً زیاد بر آن مشرف است.

حسن صباح در سال ۴۸۶ هجری قمری این قلعه را تصرف کرد و اکنون به نام دژ حسن صباح نیز نامیده می‌شود. عمده شهرت دژ به علت فعالیتهای نظامی-امنیتی حسن صباح درآن بوده است.

قلعه الموت را مردم محل «قلعه حسن» نیز می‌نامند. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده است. قسمت باختری که دارای ارتفاع بیش‌تری است به نام جورقلا (یعنی قلعه بالا) و پیلاقلا (یعنی قلعه بزرگ) خوانده می‌شود.

طول قلعه حدود یک صد و بیست متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ده تا سی و پنج متر متغیر است. دیوار شرقی قلعه بالا یا قلعه بزرگ که از سنگ و ملاط گچ ساخته شده است، کم‌تر از سایر قسمت‌ها آسیب دیده است. طول آن حدود ده متر و ارتفاع آن بین چهار تا پنج متر است. در طرف جنوب، در داخل صخره اتاقی کنده شده که محل نگهبانی بوده است. در جانب شرقی این اتاق، دیواری به ارتفاع دو متر وجود دارد که پی آن در سنگ کنده شده و پشت کار آن نیز از سنگ گچ بنا شده است و نمای آن از آخر است. در جانب شمال غربی قلعه بالا نیز دو اتاق در داخل سنگ کوه کنده‌اند.

در اتاق اول، چاله آب کوچکی قرار دارد که اگر آب آن را کاملاً تخلیله کنند، دوباره پرآب می‌شود. احتمال می‌دهند که این چاله با حوض جنوبی ارتباط داشته باشد. در پای این اتاق، دیوار شمالی قلعه به طول دوازده متر و پهنای یک متر قرار دارد که از سطح قلعه پایین‌تر واقع شده است و پرتگاه مخوفی دارد. در جانب جنوب غربی این قسمت قلعه، حوضی به طول هشت متر و عرض پنج متر در سنگ کنده‌اند که هنوز هم بر اثر بارندگی‌های زمستان و بهار پر از آب می‌شود. در کنج جنوب غربی این حوض، درخت تاک کهن‌سالی که هم‌چنان سبز و شاداب است، جلب توجه می‌کند.

این قسمت از قلعه، به احتمال زیاد، همان محلی است که حسن صباح مدت سی و پنج سال در آن اقامت داشته و پیروان خود را رهبری می‌نموده است. در جانب شرقی قلعه، پاسداران قلعه و افراد خانواده‌های آنها ساکن بوده‌اند در حال حاضر، آثار کمی از دیوار جنوبی این قسمت باقی‌مانده است. در جانب شمال این دیواره، ده آخور برای چارپایان، در داخل سنگ کوه‌کنده شده است. گذشته از آثار دیوار جنوبی، دیوار غربی این قسمت به ارتفاع دو متر هم چنان پابرجاست؛ ولی از دیوار شرقی اثری دیده نمی‌شود.

در این سمت، سه آب انبار کوچک در دل سنگ کنده‌اند و چند اتاق نیز در سنگ ساخته شده که در حال حاضر ویران شده‌اند. بین دو قسمت قلعه؛ یعنی قلعه بالا و پایین، میدانگاهی قرار دارد که بر گرداگرد آن، دیواری محوطه قلعه را به دو قسمت تقسیم کرده است. در حال حاضر، در میان میدان آثار فراوانی به صورت توده‌های سنگ وخاک مشاهده می‌شود که بی‌شک باقی‌مانده بناها و ساختمان‌های فراوانی است که در این محل وجود داشته و ویران گشته‌اند.
به‌طور کلی باید گفت، قلعه‌الموت که دو قلعه بالا و پایین را در بر می‌گیرد، به صورت بنای سترگی بر فراز صخره‌ای سنگی بنا شده و دیوارهای چهارگانه آن به تبعیت از شکل و وضع صخره‌ها ساخته شده‌اند؛ از این رو عرض آن به‌خصوص در قسمت‌های مختلف فرق می‌کند.

از برج‌های قلعه، سه برج گوشه‌های شمالی و جنوبی و شرقی هم‌چنان برپای‌اند و برج گوشه شرقی آن سالم‌تر است. دروازه و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی قرار دارد. مدخل راه منتهی به دروازه، از پای برج شرقی است و چند متر پایین‌تر از آن واقع شده است. در این محل، تونلی به موازات ضلع جنوب شرقی قلعه به طول شش متر و عرض دو متر و ارتفاع دو متر در دل‌سنگ‌های کوه کنده شده است.
با گذشتن از این تونل، برج جنوبی قلعه و دیوار جنوب غربی آن، که روی شیب تخته سنگ ساخته شده است، نمایان می‌شود.

این دیوار بر دشت وسیع گازرخان که در جنوب قلعه قرار دارد، مشرف است؛ به نحوی که دره الموت رود از آن دیده می‌شود. راه ورود به قلعه با گذشتن از کنار برج شرقی و پای ضلع جنوب شرقی، به طرف برج شمالی می‌رود. از آنجا که راه ورود آن در امتداد دیوار، میان دو برج شمالی و شرقی، واقع شده است استحکامات این قسمت، از سایر قسمت‌ها مفصل‌تر است و آثار برج‌های کوچک‌تری در فاصله دو برج مزبور دیده می‌شود. دیوارهای اطراف قلعه و برج‌ها، در همه جا، دارای یک دیوار پشت‌بندی است که هشت متر ارتفاع دارد و به موازات دیوار اصلی بنا شده است و ضخامت آن به دو متر می‌رسد. از آنجا که در تمام طول سال، گروه زیادی در قلعه سکونت داشته و به آب بسیار نیاز داشته‌اند؛ سازندگان قلعه با هنرمندی خاصی اقدام به ساخت آب انبارهایی کرده‌اند و به کمک آب‌روهایی که در دل سنگ کنده‌اند، از فاصله دور، آب را بر این آب انبارها سوار می‌کرده‌اند.

در پای کوه‌الموت، در گوشه شمال شرقی، غار کوچکی که از آب رو مجراهای قلعه بوده، دیده می‌شود. آب قلعه از چشمه «کلدر» که در دامنه کوه شمال قلعه قرار دارد، تأمین می‌شده است. مصالح قسمت‌های مختلف قلعه، سنگ (از سنگ کوه‌های اطراف)، ملات‌گچ، آجر، کاشی و تنپوش‌هایی سفالی به قطر ۱۰ سانتی‌متر است. آجرهای بنا که مربع شکل و به ضلع بیست و یک سانتی‌متر و ضخامت پنج سانتی‌مترند، در روکار بنا به کار برده شده‌اند. در ساختمان دیوارها، برای نگهداری دیوارها و متصل کردن قسمت‌های جلو برج‌ها به قسمت‌های عقب، در داخل کار، کلاف‌های چوبی به‌طور افقی به کار برده‌اند. از جمله قطعات کوچک کاشی که در ویرانه‌های قلعه به دست آمده، قطعه‌ای است به رنگ آبی آسمانی با نقش صورت آدمی که قسمتی از چشم و ابرو و بینی آن کاملاً واضح است. امروزه در دامنه جنوبی کوه هودکان که در شمال کوه قلعه‌الموت واقع شده است، خرابه‌های بسیاری دیده می‌شود که نشان می‌دهد روزگاری بر جای این خرابه‌ها، ساختمان‌های بسیاری وجود داشته است.

این قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری به‌دستور هلاکو به آتش کشیده و ویران شد و از آن پس به‌عنوان تبعیدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت. همچنین از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حکومت شاه طهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه کالبدی سالم داشته است. متأسفانه حفاری‌هایی که در دورهٔ قاجار برای یافتن گنج در قلعهٔ الموت انجام شده، سبب ویرانی آن شده‌است.

مسیر دسترسی
از تهران در مسیر اتوبان تهران-قزوین حرکت کرده و در انتهای اتوبان و چند کیلومتر قبل از قزوین ( 2 کیلومتر بعد از عوارضی) مسیر فرعی سمت راست اتوبان که با تابلو «الموت» نشان داده شده است را ادامه دهید. پس از طی مسافت تقریبی40 کیلومتر، به رجایی دشت می‌رسید. با طی مسافت تقریبی 50 کیلومتر و گذشتن از "دیکین"،"معلم کلایه" و "شهرک" به روستای "شترخان" خواهید رسید. بلافاصله بعد از عبور از روستای شتر خان وارد مسیر فرعی سمت چپ شده و با طی مسافت تقریبی 9 کیلومتر به روستای "گازرخان" می‌رسید. قلعه در مجاورت این روستا واقع شده است.

لوازم ضروری
کارت شناسایی، داروهای شخصی، قمقمه آب کفش پیاده روی، کوله یک روزه، کلاه و عینک آفتابی، زیرانداز، لباس گرم و بادگیر.

لوازم پیشنهادی
دوربین عکاسی و کرم ضد آفتاب.

هزینه تور بین 60 تا 70 هزار تومان