خلوت گزینی را کنار بگذار! گوشی را کنار بگذار!
البته که پاییز فقط سرد بود و باران چندانی با خود برایمان
نیاورد که انگیزه پیدا کنیم و یورش ببریم به اینستاگرام و عکس بارش باران
در شهر، پارک و دشت و بیابان را به اشتراک بگذاریم و بنویسیم: وای چه هوای
دو نفرهای ! و بعضیها هم برایمان کامنت بگذارند که نه بابا، هوا چند نفره
است از دو نفره گذشته و یک آدم با ذوق هم پیدا شود و بنویسد: با همه مردم
شهر باید زیر باران رفت !
برای
زمستان امسال دو گزینه وجود دارد؛ یا هوا همچنان سرد و خشک خواهد ماند و
بارشهای به شکل برف و باران نخواهیم داشت یا بسیار اندک خواهد بود و یک
نگاه خوشبینانه هم میگوید، خدا بزرگ است و زمستان پربارشی پیش روست البته
این امیدواری وقتی بیشتر میشود که مخزنهای شن و نمک را در کنار
خیابانها و بزرگراهها میبینی و با خودت میگویی شهرداری که بیخود و
بیجهت و برای دلخوشی این مخزنها را در نظر نگرفته است!
البته
اوایل همین هفته بود که پلیس جاده و راهداری هم به استقبال از زمستانی پر
از برف و باران رفت و اعلام کرد که همهجوره آماده است.
همه
اینها یعنی منتظر باران و برف هستیم و قرار نیست زمستان را توی رودربایستی
بگذاریم! با این کارها داریم از خدا تمنا میکنیم که ما را در معرض
خشکسالی قرار نده، هر چند بندههای خوبی برایت نیستیم و از طبیعتی که در
اختیارمان گذاشتهای آنچنان که توقع داری و وظیفه ماست محافظت نمیکنیم.
بهانه نگیرید
با
همه اینها چه هفته آخر پاییز و چه زمستان پر بارش بود یا نبود ـ که
امیدواریم باشد ـ شما در حق خود و خانواده لطف کنید و سرما را بهانه نکنید و
در خانه نمانید. البته این لطف را هم در حق شهر و آسمان کنید و برای گریز
از خانهنشینی با خودروی خود در خیابانها و بزرگراهها دور دور نکنید!
دو
سه سالی شده که هر کسی از خانهنشینی حوصلهاش سر میرود، ماشین را
برمیدارد، در زمستان بخاری و در تابستان کولر آن را روشن میکند، پا را
روی گاز میگذارد و از این طرف شهر به آن طرف شهر میرود و اگر بیکار باشد
که چه بهتر که ترافیک هم باشد و او بتواند در بیرون از خانه وقت خود را دور
بریزد و حوصلهاش هم سر نرود! شاید به همین دلیل است که حتی ساعت 12 شب هم
خیابانها ترافیک دارد و شلوغ است!
پزشکان
و روانپزشکان و همه آنهایی که نگران سلامت و تندرستی جسم و روان ما هستند،
تاکید میکنند اگر کمتحرکی نوع بشر بخصوص ایرانیها به همین شکل پیش برود
بزودی همه دچار بیماریهای اسکلتی و استخوانی شده و باید با کبد چرب و قلب
بیمار زندگی را سپری کنند. منظور از تحرک این است که بدون این که ماشین را
از پارکینگ خارج کنید از خانه بیرون بروید، پیادهروی کنید و از وسایل
ورزشی داخل پارکها استفاده کنید تا بدنتان بدون اینکه دست به جیب شوید و
پولهای سنگین به صاحبان باشگاهها بدهید، ورزیده شود.
کودکان را دریابید!
تا
اینجا حتما ته ذهنتان برای آخرین هفته پاییز برنامهریزی کردهاید! حتی
اگر شاغل بوده و از صبح تا شب سرکار هستید، به هرحال بهتر است از خانه
بیرون بزنید البته همراه با فرزند یا فرزندان خود! حتما الان که پدر و
مادر شدهاید تفاوت سبک زندگی خود با بچههایتان را بیشتر متوجه میشوید!
شما بیشتر از آنها اهل کوچه و بازیهای گروهی بودید؟ درست است؟ حتما درست
است.
برای
همین الان مینشینید و پز پدربزرگها را به خود میگیرید و برای
بچههایتان از روزهایی میگویید که در کوچه با دوستانتان «گل کوچیک» بازی
میکردید، اگر کمی قدیمیتر باشید، حس نوستالژیک بیشتری سراغتان میآید و
از روزهایی میگویید که بازی هفت سنگ، آدرنالین خونتان را چنان بالا میبرد
که اوج هیجان را تجربه میکردید.
اگر
خانم هستید، در خاطرههایتان حتما وسطی بازی و لی لی و خط پا پررنگ است و
با چه وجدی آنها را برای بچههایتان تصویرسازی میکنید یا از روزهایی
میگویید که برایتان روی شاخههای درخت تاب میبستند و شما آنقدر بالا
میرفتید که پاهایتان مماس آسمان میشد!
اما
روراست باشیم؛ بچههایتان کدامیک از این تجربههای خوب را در ذهنشان ثبت
میکنند؟ گاهی که دارید برایشان خاطره بازیهای گروهی را تعریف میکنید به
چشمان و چهرهشان نگاه کنید، گاهی میتوان کلافگی را از شنیدن این خاطرات
در نگاهشان دید.آنها این تجربهها را زیست نکردهاند که حالا با آنها
همذاتپنداری کنند. برای آنها چنین رفتارهایی که پر از شادی بود خیلی دور
از دسترس است!
برای
آخرین هفته پاییز و زمستان چه برنامهای دارید؟ تقویم نشان میدهد تا 22
بهمن تعطیلات رسمی وجود ندارد که باز خانواده و بچهها را سوار خودرو کنید و
بروید سمت جاده چالوس و تجربهای دیگر به تجربه ترافیک جادهای فرزندانتان
اضافه کنید! دیده اید در این سفرهای به ظاهر تفریحی آنها چگونه در صندلی
عقب کز میکنند و خود را با گوشیهای هوشمندشان سرگرم میکنند؟ آنها همان
رفتاری را که در خانه داشته اند در سفر هم تکرار میکنند؛ تنها، سر
درگریبان و گوشی و خلوت گزیده با بازیهای موبایلی یا شبکههای اجتماعی و
فضای مجازی!
خودمان را فریب ندهیم
شاید
بهتر باشد دیگر خودمان را فریب ندهیم و پز خاطرهگویی به سبک مادر بزرگ و
پدر بزرگ را کنار بگذاریم. دست بچهها را بگیریم، آنها را به پارک و
زمینهای بازی و کوچه ببریم و تشویقشان کنیم با بچههای دیگر دوست شوند و
بازیهای گروهی را تجربه کنند. همانطور که از دور مراقبشان هستیم
راهنماییشان کنیم که از رقابت در بازیها لذت ببرند. یاد بگیرند چگونه با
جمع کنار بیایند و در شادی و غم گروه مشارکت داشته باشند.
این
یک حرف تکراری نیست، بلکه هشداری جدی است که اگر ما بزرگترها به
خانهنشینی و خلوتگزینی با گوشی تلفن عادت کنیم نسلی به جامعه تحویل
میدهیم که نه جرات نزدیکشدن به جمع را دارد و نه طاقت انزوا و
گوشهنشینی و این بیقراری اول راه هزار معضل اخلاقی و چالش شخصیتی است.
از
خانه بیرون بزنیم بدون اتومبیل، همراه خانواده، همراه دوستان و
همکلاسیهای بچههایمان. دیوار انزوا را عریضتر نکنیم و یاد بگیریم چگونه
عمق اعتماد بین آدمها را بیشتر کنیم. انسان موجودی اجتماعی است و بهتر است
آداب زندگی اجتماعی را از همان بچگی به فرزندانمان بیاموزیم.
راستی شما برای آخرین هفته پاییز، زمستان و البته تعطیلات نوروز و بهار و تابستان و پاییز و زمستان چه برنامهای دارید؟