غذاهای سنتی سیستان و بلوچستان
همچون سایر نقاط کشورمان نان،
عمدهترین ماده غذایی در سیستان و بلوچستان است. دهها نوع نان ویژة این
استان، به مناسبتهای مختلف پخت میشود. به عنوان مثال در سیستان علاوه بر
نان لواش، تافتون، کلوچه، تابهای و چَلْبَکْ ( čalbak) از آرد گندم نوعی
نان به نام قلیفی ( qalefy)، پخته میشود.
طرز پختن این نان به این
شکل است که آرد را پس از ورز دادن بسیار، به صورت یک نوار پهن درمیآورند و
آن را شبیه رولت میپیچند تا به حالت مدور درآید. آنها را درون یک دیگ
مسی کاملاً چرب میگذارند و پس از آن در زیر ذغالهای گداخته تنور
میگذارند تا کاملاً بپزد. این نان به رنگ قهوهای در میآید و بسیار
خوشمزه است. در سیستان این نان را خالی و بدون غذا میخورند.
نان در
بلوچستان، نیز انواع مختلفی دارد. به عنوان مثال، نوعی نان به نام هلکاری (
halekary) که همان چلبک سیستانی است، وجود دارد. جهت پخت آن خمیر درست شده
را به صورت قرصهای کوچکی، در روغن سرخ میکنند. این نان مخصوص سفرة
صبحانه است.
انواع دیگری از نانها مثل لواش، گرده (gerdeh)، سیسرک
(syserk)، پناری (ponary) و نانهایی که روی تابه پخته میشود، نیز در
بلوچستان مصرف میشود.
بلوچها همراه با نان خورشهایی نیز مصرف
میکنند که به آن عموماً واداپ (vadap) گفته میشود. در انواع خورشهای طبخ
شده در بلوچستان، ادویههای تند و پیاز فراوان استفاده خاصی دارد و گوشت
بز بیشتر از گوشت سایر دامها مصرف میشود.
“تنوری” یکی از غذاهایی است
که عمدتاً جهت مجالس مجلل طبخ میشود و آن عبارت است از به سیخ کشیدن یک
لاشه کامل گوشت قرمز است. سپس آن را در تنور میگذارند.
از جمله خورشهای سیستانی کشک زابلی، اوجیزک ( owjyzak) و آبگوشت است.
کشک
زابلی: مادهای است زردرنگ از ترکیب ادویه، زردچوبه، گندم بلغور شده و
دوغ. این مجموعه را به مدت یک هفته الی ده روز در کیسة نخی میگذارند، سپس
آن را درآورده و پس از ورزدادن، پودر میکنند.
کشک زابلی به صورت یک غذای کامل و مقوی در مدت کوتاهی طبخ میشود.
اوجیزک: شبیه اشکنههای امروزی است، منتهی در ساخت آن تنها آب و پیاز و روغن و ادویه مخصوص محلی بهکار برده میشود.
در
تهیه آبگوشت محلی نوعی ادویه که به آن (آچار ačar) میگویند، به کار برده
میشود. آچار ترکیبی است از خمیر: پیاز، آرد گندم جوشیده و زردچوبه. آچار
به شکل دایرههای کوچک، خشک و به نخ کشیده میشود و به انواع خورشها از
جمله آبگوشت، طعم و لعاب میدهد.
امروزه با توجه به ارتباط فرهنگها و
بهبود شرایط اقتصادی، تغذیه هیچیک از اقوام منحصر به تهیه غذاهای سنتی
نیست، در سیستان و بلوچستان نیز به همین دلیل هماکنون انواع خورشها و
پلوها و سایر طعامهای ایرانی و حتی خارجی در لیست غذاهای رایج مردم قرار
دارند.
در بلوچستان عمدتا بنا به اقلیم خاص منطقه ای غذای مخصوص
به آن اقلیم طبخ می شود . برای مثال ماهی مهمترین غذای مردمان چابهار و
کنارک است و انواعی از خوارک ماهی توسط آنها طبخ میشود و یا در آن
بخشهائی از استان که درخت نخل وجود دارد غذاهای خرمائی بیشتر مورد مصرف
است و در مناطقی با ظرفیت کشاورزی و دامپروری خوراکی هایی از گندم و گوشت
حیوانات به مصرف می رسد.
"پترونگ" ( نوعی سبزی کوهی ) ،" راب" (
نوعی سبزی است که در هنگام سال تحویل به منظور بیرون رفتن درد از بدن
استفاده می شود) و"بت" (مخلوطی است از برنج، ماشوسایرحبوباتبه
همراهروغنو ادویه) غذای عمده مردم بلوچستان است . "اشکنه گشنیز" خوراک
مردم سراوان است ."خوراک خرما" (ترکیبی از خرما ، نان ، برنج و حبوبات)
مخصوص چابهاری ها است و"نان بلوچی" و "آچار" (نوعی ادویه) به عنوان غذاهای
گیاهی در این منطقه صرف می شود . "آب گوشت" و بزقرمه" (گوشت به همراه فلفل
قرمز و دارچین زردچوبه که در ظروف سفالی و به سبک غذاهای هندی پخته می شود)
توسط میرجاوه ای ها خورده می شود .
"آب گوشت ماهی" و
"ماهی نمک سود" غذای مخصوص نیک شهری ها است ."کله جوش" در زاهدان طبخ می
شود که این ها در زمره خوراکی های حیوانی اند . "کنک" (نوعی حلوا و ترکیبی
از خرما ، بادام ، پسته ، و شیرخرما شبیه مسقطی) در چابهار ، "شوده و
ده"(ترکیبی از خرما ، کنجد ، بادم و پونه) در چابهار به عنوان غذاهای کانی
دار مطرحند . دیگر خوراکی ها چون "مزک"، "بد"، "آبواد" و "پته" نیز در میر
جاوه خورده میشود.
خوراک مردم منطقه سرباز
الف : انواع خوراک خرما
خرماى
پاتى: ابتدا یک ظرفى بنام «پات» از برگ درخت پُرْک درست مىکنند و آنگاه
خرمایى را که با پا له کردهاند، با فشار در داخل آن قرار مى دهند. این
نوع خرما چندان مرغوب نیست زیرا گرد و خاک و حشرات از داخل درز و شکافهاى
پات به داخل نفوذ مى کنند.
خرماى خُنبى: خُنب در واقع همان خمره است
خرما را به دو صورت در داخل خُنب قرار مى دهند: یا خرما را ساده و بدون
پیرایه، با فشار در داخل خُنب قرار مى دهند و یا اینکه آن را با شیرهاى
که قبلاً از میوه خرما گرفته اند و کَنجد و پوچینک، در داخل خُنب قرار مى
دهند. این نوع خرما بسیار مرغوب است و معمولاً خرماى مضافتى را بدین صورت
نگاهدارى مى کنند.
خرماى هینزکى: هینزک همان پوست بز است که چربى آن
را کنار میزنند و آن را نمک سود و دبّاغى کرده و خشک مى کنند و معمولاً
خرماى مضافتى را که قبلاً با پا له کرده اند، در داخل آن قرار مى دهند
این نوع خرما نیز مرغوب است.
خرماى حَلَبى: در این روش خرماى مضافتى یا انواع دیگر را بدون اینکه له کنند، در داخل حلب مى چینند.
لَده:
خوشه مضافتى را قبل از آنکه بطور صد درصد برسد، از درخت مىبرند، هر دانه
را نصف کرده و هسته آن را بیرون مى آورند. آنگاه ریسمانى را از داخل سوراخ
میوه ها عبور داده و آنها را به برج خانه ها آویزان مى کنند تا خشک شوند
و بعداً آنها را مصرف مىکنند.
کَتُّک: مثل لده است با این تفاوت که
میوه مضافتى را بصورت طولى مى برند و هسته اش را بیرون نمى آورند و آنها
را روى حصیرى، در معرض تابش خورشید قرار مى دهند. و بعد از خشک شدن مى
خورند.
هارگ: خوشه مضافتى را قبل از رسیدن کامل، از درخت مى برند،
میوه را از خوشه جدا کرده و در داخل دیگ بزرگى مى جوشانند بعد از پخته شدن
آنها را در معرض خورشید مىگذارند تا کاملاً خشک شوند. معمولاً هارگها را
در زمستان مى خورند.
چانگال: ابتدا نان ضخیم و قطورى را بصورت نیمه
پخته درست مى کنند که بى نمک است سپس خرما را آنقدر با دست مى مالند تا
خوب نرم شود. آنگاه نان گرم را روى خرماى نرم شده مى گذارند و با دست نان و
خرما را بطور کامل با هم مخلوط مى کنند و مقدارى روغن را با ازگند سرخ
کرده و با خرما مخلوط مى کنند که غذاى بسیار لذیدى درست مىشود.
شیرگ:
که از جوشاندن طولانی مدت خرمای رسیده بدست می آید واز آن حلوای محلی نیز
درست می کنند و به جای مربا از آن هم استفاده می کنند.
ب: انواع نان
لواش: نان نازکى است که درتنور پخته مىشود. بلوچها به تنور (ترون) مى گویند.
خمیر: مثل نان لواش است با این تفاوت که اندکى ضخیم تر بوده و در تنور پخته مى شود و معمولاً ترش است.
سِیسِرک: نانى است که روى تابه آهنى پخته مىشود و چانگال را با آن درست مى کنند.
پُرانى:
این نان معمولاً اختصاص به کسانى دارد که در نقطه معیّنى ساکن نیستند و
داراى تنور نمى باشند طرز پخت آن بدین طریق است که ابتدا روى یک زمین شنى،
آتش را روشن مىکنندو بعد از اینکه شن ها داغ شدند، اخگرها را کنارى نهاده
و خمیر را روى شنها قرار داده و روى آنرا با شنهاى داغ مى پوشانند و
تقریباً بعد از نیم ساعت، خمیر را بیرون مىآورند.
هَلَکارى:
خمیر را به چانه هاى کوچک تقسیم کرده و آن را با غلطک مخصوصى بنام
»بِیلَد« نازک مى کنند، آنگاه روغن را در داخل یک دیگ کوچک سرخ کرده و
چانه ها را در داخل آن قرار مىدهند. معمولاً نان خوشمزه اى است.
دوتینّى:
طرز پخت آن بدین صورت است که دو چانه را بطور جداگانه پهن کرده و روى هر
کدام را روغن مى مالند. آنگاه هر دو را روى هم نهاده، پهن مى کنند و روى
تابهاى که مقدارى روغن روى آن مالیده اند، قرار مى دهند، تا پخته شود.
تیمّوش:
خمیر را معمولاً به صورت آبکى در مى آورند. آنگاه مقدارى از این خمیر را
با دست روى تابه آهنى پهن مى کنند و نان خشک و نازکى درست مىشود.
ج: برنج یا بت: برنج را معمولاً بصورت دمى درست مى کنند و آنرا با آبگوشت یا ماهى یا حبوبات مى خورند.
د
: انواع خورشت یا واداپ یا نارشت : که معمولاً از عدس - لوبیا - ماش -
باقلا و ... تهیه مى شوند. همچنین نان را در داخل شیر ترید کرده مى
خورند. آبگوشت نیز درست مى کنند.
ه : تباهیگ : طرز درست کردن آن بدین
صورت است که پس از ذبح گوسفند یا بز، گوشت آنرا به تکه هاى نسبتاً بزرگى
تقسیم مىکنند و گوشت این تکهها را به صورت نازک در مى آورند سپس در لابه
لاى این گوشتها انار و نمک سائیده شده مى مالند و در معرض خورشید قرار مى
دهند تا خشک شوند. تباهیگ معمولاً غذاى بسیار خوشمزه اى است.
و
: انواع ترشیجات : ترشى لیمو که در لهجه محلى به آن «حرّام» مىگویند و
ترشى اَنبه که در لهجه محلى به آن «چتنى» مى گویند و سایر ترشیجات موجود.
ز
: جوشانده سبزیجات : در ماههاى اسفند و فروردین که هوا نسبتاً معتدل و در
اثر بارندگى هاى فصلى زمین سبز شده است، انواع سبزیجات خودرو زیاد است،
لذا این سبزیجات را به خانه آورده، آنها را با داس یا چاقو خرد مى کنند و
پس از شستشو، آنها را در دیگ با مقدارى آب مى جوشانند آنگاه آب آنها را
گرفته، با روغن و انار و ادویه سرخ کرده و با نان مى خورند.