در باشگاه ضربالمثل امروز حکایت کوتاهی را از ضربالمثل «رطب خورده، منع رطب چون کند؟» میخوانید.
مَثَلها داستان زندگی مردماند و چون آیینهای روشن، آیینها، تاریخ،
هوش، بینش و فرهنگ ملت را در خود نشان میدهند. «مَثَل واژهای است که از
عربی به فارسی راه یافته و آنچنان که مینویسند از ماده مثول بر وزن عقول
به معنی شبیه بودن چیزی به چیز دیگر یا به معنای راست ایستادن و بر پای
بودن آمده است». این واژه در عربی به چند معنا به کار رفته است: مانند و
شبیه، برهان و دلیل، مطلق سخن و حدیث، پند و عبرت، نشانه و علامت. در
اصطلاح اهل ادب مثل نوعی خاص از سخن است که آن را به فارسی داستان و و گاهی
به تخفیف دستان میگویند (رحیمی، 1389).
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «رطب خورده، منع رطب چون کند؟» میپردازیم.
********************************
این
ضربالمثل را بارها از رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) شنیدیم. مفهوم اصلی
این ضربالمثل این است که نصیحتکننده و تذکردهنده خود باید به آنچه که
میگوید اعتقاد داشته باشد و عمل کند. در غیر این صورت، نصیحتش کارگر
نمیافتد.
اما درباره داستان این ضربالمثل، نقل بیشتر داستانی است از پیامبر اکرم (ص).
آوردهاند که ...
در
زمان حضرب پیامبر خاتم (ص)، مادری فرزندش را نزد ایشان میآورد و میگوید:
یا رسول الله! دیگر از دست این بچه عاجز شدهام. حرف مرا نمیشنود. رطب
بسیار دوست دارد و آنقدر رطب خورده که به مریضی افتاده. او را نصیحت کنید.
حرف شما را گوش میکند.
پیامبر (ص) پس از شنیدن سخنان این زن، به او میگوید برود و فردا نزد او بیاید.
مادر
بچه را برد و فردا نزد پیامبر (ص) آورد. ایشان طبق فرموده خود، به وعده
عمل کردند و با زبانی شیرین و کودکانه طفل را نصیحت کردند که رطب زیاد
نخورد و به دلیل بیماری که دارد، از خوردن آن پرهیز کند. زبان ایشان به حدی
گیرا و شیوا بوده که کودک به راحتی آن حرفها را میپذیرد.
وقت رفتن مادر فرزند از آن حضرت میپرسند که با وجود این راحتی، چرا ایشان همان دیروز این حرفها را به کودک نزدند.
پیامبر میفرمایند چرا که دیروز خودشان هم رطب خورده بودند. حرف خوب زمانی اثرگذار است که گوینده خود به آن عمل کرده باشد.