ایجاد درآمد و موفقیت های فردی

ارتباط و نقش آن در ایجاد درآمد و موفقیت های فردی

ارتباط و نقش آن در ایجاد درآمد و موفقیت های فردی
امروز می خواهم در مورد یکی از ابرازهای مهمی که می تواند درایجاد موقعیت های بهترو افزایش درآمد هر شخصی نقش اساسی داشته باشد صحبت کنم

خوب هماهنطورکه از اسم این لغت بر می آید ارتباط یعنی برقراری یا روشی که بتوانیم از طریق آن خواسته های خودمان را مطرح کنیم و یا به خواهسته های دیگران پاسخ دهیم .

ارتباط روشهای مختلفی دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از ارتباط با دوستان ، ارتباط با همسر ، ارتباط با فرزندان ، ارتباط با همکاران ، ارتباط با مدیر یا کارمندان ، ارتباط با مردم کوچه و بازار ( عموم ) و …… .شاید بتوان برای آن موارد زیاد دیگری نیز مثل ارتباطات سیاسی ، نظامی ، مذهبی ، توریستی و دهها نوع دیگر نام برده و اضافه کنیم .اولین اصل درهر نوع ارتباطی شناخت طرف مقابل می باشد تا حداکثر رضایت مندی از ارتباط بدست آید . بر اساس همین تعریف می توان گفت بزرگترین آسیب در هر ارتباطی عدم شناخت متقابل می باشد . خوب انسان هایی که توانایی ارتباط با دیگران و همچنین توانایی هدایت و ایجاد شوق در دیگران را داشته باشند می توانند در محیط کار نیز درآمد بیشتری را طلب نمایند .

شاید باشند افرادی که از تحصیلات خوب و دانش کافی برخوردار هستند ولی به دلیل نداشتن توانایی برقراری ارتباط موثر و قوی از درآمد کافی و در خور شأن خود برخوردار نیستند ولی می بینیم برخی افراد با اینکه از دانش کمتری برخوردارند می توانند رابطه های بهتری ایجاد کنند و صاحب موقعیت های بهترو درآمدهای بیشترباشند .

آقای راکفلر درباره ارتباط و توانایی برخورد با مردم می گوید :

” توانایی برخورد با مردم کالایی قابل خرید و فروش است مثل شکر و قهوه ، من برای این توانایی بیش از هر چیز دیگری در این دنیا حاضرم پرداخت نماییم . طبق تحقیقات انجام شده روی هزاران بزرگسال در آمریکا به این نتیجه رسیدند که بزرگترین  و اولین خواسته آنها داشتن سلامتی و دومین آن علاقه به مردم می باشد و آن اینکه چگونه بتوانند دیگران را درک کنند وبا آنها کنار بیاند و آنها را دوست بدارند و دوست داشته شوند . هماهنطور که می دانید ظرفیت انسانها از نظر ذهنی بسیار نامحدود است و ما نسبت به آنچه که در حال استفاده از توانایی های خودمان هستیم می توانیم بگوییم که فقط در حالت نیمه بیداریم و از بخش کوچکی از منابع جسمی و روحی خودمون سود می بریم . از دیدگاهی دیگر تمام انسانها پایین تراز سطح محدودیت های خودشان زندگی می کنند و عادت ها باعث شدند که بسته به تناسب قدرت عادتهای خودشان بتوانند از تواناییهای خودشان استفاده نمایند .

حالا چکار کنیم که بتونیم از این تواناییها استفاده نماییم ؟ دوستان همه ما آموزش و تعلیم دیدیم که از تواناییهای خودمان استفاده نماییم  . حالا چه شده است که نمی شود ؟ جواب آن این که همه ما درحرکت و ایجاد انگیزه های لازم مشکل داریم . آقای هربرت اسپینلرمی گوید : هدف بزرگ تعلیم و تربیت ، معلومات نیست ، بلکه عمل است . پس بیایید از همین امروز هدف های خودمان را طوری پیگیری نماییم که تمام آنها به عمل منتج شده و به نتیجه برسد. برای عمل کردن و ایجاد تغییرات جادویی فقط یک اراده آهنین و خواسته راستین برای افزایش توانایی برخورد با دیگران لازم است . حالا چگونه می توانیم چنین حس و انگیزه هایی را در خودمان رشد دهیم ؟ جوابش خیلی ساده است : با یادگیری پیوسته  و یادآوری پیوسته به خود در اهمیت این اصول .

پس از امروز عمل کنیم و از غصه خوردن برای محدودیت های خودمان دوری کنیم ، چون علاوه بر اینکه مشکلی از ما حل نخواهد کرد که هیچ تازه به مشکلات قبلی ما اضافه نیز خواهد شد . باید یاد بگیریم ازهز آنچه که باعث عدم پیشرفت ما می شود دوری کنیم .همانطور که در سطرهای قبلی از بزرگترین عامل برای ایجاد موفقیت های بهتر و درآمد بیشتر صحبت کردم اکنون می خواهم از یکی از مهمترین آفت های تخریب ارتباط یعنی ” انتقاد ” هم مطالبی خدمت شما ارائه دهم . انتقاد یعنی روشی که ما دیگران را نسبت به آنچه که خوشایند ما نیست آگاه نموده و یا به عبارتی زیر سوال برده و نفی کنیم . ما به روشهای مختلفی مختلفی می توانیم انتقاد را انجام دهیم ولی مهمترین روش آن انتقاد کلامی است که اتفاقاٌ موضوع بحث ما نبز می باشد و در پایان جمله اینکه چرا انتقاد می تواند ویران کننده ارتباط باشد ؟

چون دشمن آفرین است و فرد انتقاد شونده را درحالت دفاعی قرار داده و غالباٌ شخص انتقاد شونده سعی می کند که در مقام توجیه خودش اقدام کند . انتقاد خیلی خطرناک است زیرا مستقیماٌ با با غرورافراد سروکار دارد و آن را جریحه دار می کند و احساس مهم بودن شخص را هدف قرار می دهد و در نتیجه باعث دلخوری می باشد . پس باید بگیریم تا حد امکان از انتقاد دوری کنیم و به قول لینکلن انتقاد نکنیم تا انتقاد نشویم . شاید سئوالی که پیش بیاید این است که چطور نظرات خودمان را بیان کنیم با به عبارتی چگونه انتقاد کنیم که موجب دلخوری و کدورت نشود ؟ پاسخ این است که از انتقادی که پشت آن ساختن و پیشرف نیست دوری کنیم . از انتقادی که برداشت شخصی ما یا به قولی احساسات شخصی ما در آن دخیل است دوری کنیم . گرچه همه آدم ها از انقاد شدن ناراحت می شوند ولی می توان با تمرین و خودسازی صدای مخالف را هم شنید و در جهت بهبود و اصلاح ساختارهای اشتباه از آن استفاده نمود .

بی. اف . اسکینر روانشناس می گوید:  آزمایشات ثابت کرده است که حتی اگر حیوانات به خاطر رفتار خوبشان مورد تشویق قرار گیرند  خیلی زودتر تعلیم دیده و آموزش های خودشان را بهتر حفظ می کنند تا اینکه به خاطر رفتار نامناسب تنبیه شوند . مطالعات بعدی در مورد انسان ها نیز صادق بوده و نشان می دهد که با انتقاد کردن از انسان ها تغییرات پایداری در آنها بوجود نمی آوریم ، بلکه غالباٌ باعث دلخوری و ناراحتی آنها می شویم . هانس سلای می گوید : به همان اندازه که ما انسانها تشنه تأیید هستیم از مقصرجلوه داده شدن بیزاریم . دلخوری ناشی از انتقاد می تواند روحیه اعضای خانواده ، همکاران ، دوستان و ….. را پایین آورده ودر عین حال هیچ تأثیری در اصلاح وضعیت مورد نظر نیز نداشته باشد .

مطالعات نشان می دهد حتی انسان های خلافکار هم که جرم آنها ثابت شده ، خودشان را مجرم نمی دانند و هنگام انتقاد در مقام توجیه برآمده و مقاومت کرده و دیگران را مقصر جلوه می دهند . حتی در خیلی از موارد نیزخودشان را منجی و کمک کننده به مردم نشان می دهند . پس ما هم باید مراقب باشیم و بدانیم که اگر خواستیم از انتقاد استفاده کنیم وسوسه نشویم و دیگران را مورد انتقاد قرار ندهیم چون انتقاد مثل کبوتر جلد است که همیشه به خانه برمی گردد و باز همیشه حواس مان باشد که وقتی شخصی را مورد انتقاد فرار می دهیم و می خواهیم رفتار او را اصلاح کنیم در مقام دفاع از خود برخواهد آمد و متقابلاٌ ما را محکوم خواهد کرد . برای همین باید بتوانیم در هنگام انتقاد خودمان را جای طرف مقابل قرار داده و آنگاه قضاوت کنیم ، شاید آنوقت ما نیز همانی بودیم که در حال حاضر او هست .

حالا آیا شخصی هست که بخواهید او را عوض کرده و رفتار و گفتارش را اصلاح نمایید ، اینکار خیلی پسندیده هم هست و من نیز می توانم به شما کمک کنم ولی آیا بهتر نیست قبل از هر اقدامی اول از خودمان شروع کنیم ؟ چون هم از یک دیدگاه خودخواهانه بهتر است که خودتان را اول اصلاح کنید تا دیگران را و هم اینکه در کل هزینه کمتری برای شما دربرخواهد داشت . کنفسیوس می گوید : وقتی جلوی درگاه خانه شما تمیز نشده ، درباره برف روی بام همسایه شکایت نکن . اگر امروز تصمیم بگیریم که دلخوری و کدورتی را بوجود بیاوریم که چند سال و شاید چند دهه و یا تاآخرعمر باقی بماند ، تنها کاری که باید بکنیم این است که کمی انتقاد گزنده و زخم زبان را چاشنی کار خودمان بکنیم ، شما مطمئن باشید حتی اگر به ظاهر هم اتفاقی نیفتد ولی کار خودش را خواهد کرد .

در برخورد با مردم باید بدانیم که با موجوداتی منطقی روبرو هستیم . ما با موجوداتی طرفیم که احساس دارند و تعصب بر آنها حاکم است و غرور و منیت حرکتشان می دهد . پس باید خیلی مراقب رفتار و گفتارمان باشیم . هر احمقی می تواند راحت انتقاد کند ، محکوم کند و قربزند ، ولی برای گذشت و درک انسانها به شخصیت و اراده و کنترل فراوانی نیاز می باشد . دوستان پس بجای اینکه مردم را محکوم و سرزنش کنیم ، بهتر است آنها را درک کرده و سعی کنیم دلایل رفتار آنها را کشف کنیم . و اینکه چرا آنها این رفتارو حرکات را انجام می دهند . در این صورت هم ظرفیت ما بیشتر شده و هم این شناخت باعث می شود بفهمیم که چرا این رفتارها از آنها سرزده و هم بجای نارضایتی  می توانیم مهربانی را جایگزین کنیم و در یک کلام شناختن همه به معنی بخشیدن همه است . به قول دکتر جانسون که می گوید : جناب خداوند نیز قصد ندارد انسان ها را مورد قضاوت قرار بدهد ، تا اینکه روزگار آنها به سرآید . پس چرا من و شما چنین کنیم .

بیایید تا جاییکه می توانیم ازانتقاد ، سرزنش یا شکایت استفاده نکنیم

ارتباط با دیگران در دوران بازنشستگی

ارتباط با دیگران در دوران بازنشستگی

ارتباط با دیگران در دوران بازنشستگی
کیفیت ارتباط انسان با خودش،کیفیت ارتباط انسان با محیط،کیفیت ارتباط انسان باخدا،بیانگر کیفیت ارتباط انسان با دیگران است.
شما بیشتر در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) با چه کسانی در ارتباط هستید؟
مخاطب های شما چه ویژگی هائی دارید؟
مخاطب شما چه نیازهائی دارند؟
با چه روشی شما با دیگران ارتباط برقرار می کنید؟
خواسته های خود را چگونه بیان می کنید؟
چقدر می توانید جواب خواسته های خود را پیش بینی کنید؟
اینها سئوالاتی است که هر فردی باید در هنگامی که میخواهد بحث ارتباط با دیگران را بررسی نماید، باید به آن پاسخ دهد.
ما در این مقاله بر آنیم که در خصوص ارتباط با دیگران در دوران پیشکسوتی (بازنشستگی) مطالبی را مطرح نمائیم.

 اهمیت ارتباط مؤثر در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) چیست؟
ارتباط مؤثر یعنی بزرگترین دارائی یک فرد در عصر جدید و در دوران پیشکسوتی (بازنشستگی)
 ارتباط مؤثر در انسان پتانسیل در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) ایجاد می کند.
ارتباط مؤثر در انسان دروازه های جدید را در دوران پیشکسوتی (بازنشستگی) باز می کند
ارتباط مؤثر به انسان فرصت دیدن و دیده شدن در دوران پیشکسوتی(بازنشستگی) می دهد.
 باید ببینید و دیده شوید.
   
ارتباط چیست؟
ارتباط پدیده ای است که طی آن اطلاعات منتقل می گردد. و از ۵ جزء اصلی  تشکیل شده است:
  –        فرستنده
–        گیرنده
–        راه ارتباطی
–        پیغام
–        معنی
       


هدف ارتباط چیست؟
هدف اصلی هر ارتباط انتقال صحیح و کامل معنی است.
معنی نه یک مفهوم بیرونی، بلکه یک مفهوم درونی است که در ذهن افراد جای دارد.
یک مجموعه واحد اطلاعاتی می تواند در ذهن افراد مختلف، معانی مختلف داشته باشد.

یک فرد معمولاً چگونه ارتباط برقرار می کند؟
هر فرد معمولاً از طریق:
نوشتن ۸%
خواندن ۱۶%
صحبت کردن ۳۳%
گوش کردن ۴۳%
با دیگران ارتباط برقرار میکند و همانگونه که مشاهده می فرمائید،گوش دادن حرفه ای، مهمترین مهارت یک ارتباط است.


عوامل مؤثر در انتقال اطلاعات چیست؟

محتوای کلام ۷% یعنی ۷% معنی پیام از ادراک و تفسیر کلمات انتقال داده می شود.            
لحن و طنین کلام ۳۸% یعنی ۳۸% معنی پیام از ادراک چگونگی بیان کلمات انتقال داده می شود.
زبان غیر کلامی ۵۵% و حدود ۵۵% معنی پیام از ادراک رفتارهای غیر کلامی حاصل می شود.

تفاوت انسان ها در ارتباطات چیست؟
یکسری از افراد بصری هستند، یعنی باید حتماً چیزی را مشاهده نمایند تا معنی آن را درک نمایند.
   یکسری از افراد سمعی هستند، یعنی باید صدای آن چیز یا صوتی را بشنوند تا بتوانند معنی آن را درک نمایند.
  یکسری از افراد نیز لمسی هستند، یعنی حتماً باید جنس یا آن شئی را لمس نمایند تا بتوانند پیام آن را درک نمایند.
و یکسری از افراد ترکیبی از سه گروه فوق هستند، لکن در هر صورت، یکی از خصوصیات فوق در وی، قوی تر می باشد و آن خصوصیت خودنمائی می کند.
     
کلیدهای مدرن ارتباط مؤثر چیست؟
 یکسری اصول و تکنیک هائی هست که در ارتباط مؤثر مهم هستند و آنها به شرح زیر می باشند:
  ارتباطات را با خواستن و اعلام نیاز شروع نکنید
– ارتباطات را با انتقاد شروع نکنید
–  در صورت نیاز به نقد، حتما آنرا مثل ساندویج، استفاده نمائید و آن انتقاد را در داخل خصوصیت مفید دیگری به وی عرضه نمائید
 همیشه چیزی برای تقدیم کردن داشته باشید(ایده خوب  پیشنهاد خوب، یک هدیه خوب و …)
  همیشه اول حس خوب ایجاد کنید و بعد ارتباط را شروع کنید.
– ارتباطات را شما مدیریت کنید و طرف مقابل را در شرایطی قرار دهید که واکنش و پاسخی را نشان دهد که شما می خواهید
ارتباط مؤثر یعنی چه چیزی را ببینی؟
ارتباط مؤثر یعنی چه چیزی را نبینی؟
ارتباط مؤثر یعنی چه چیزی را بشنوی؟
ارتباط مؤثر یعنی چه چیزی را نشنوی؟
باید بدانیم، بعضی چیزها را نباید ببینیم.
باید بدانیم، بعضی چیزها را نباید بشنویم و …
نتیجه ارتباط خیلی مهم تر از ارتباط است.

 
در پایان باید به این سئوال اساسی و مهم پاسخ دهید که :نتیجه ارتباط برای شما و دیگران چه بوده است؟
–        احساس خوب
–        جذب خوب
–        نتیجه خوب
–        اثر خوب
–        یا برعکس!!!!

زبان بدن

۲۳ ترفند زبان بدن که شما را دوست‌داشتنی می‌کند

  زبان بدن یک ارتباط غیرکلامی است که ما به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از آن استفاده می‌کنیم. این ارتباط غیرکلامی شامل ارسال و دریافت سیگنال‌های بدون کلام می‌شود. گفته می‌شود که ارتباطات خوب پایه و اساس رابطه‌های موفق است، بنابراین توانایی شناخت و استفاده درست از رابطه‌ی غیرکلامی یا همان زبان بدن ابزار قدرتمندی است که به شما این امکان را می‌دهد که منظور واقعی‌تان را به فرد مقابل برسانید و تعامل با دیگران را به یک تجربه‌ی آسان و لذت‌بخش تبدیل کنید. در این نوشته با ۲۳ ترفند زبان بدن آشنا می‌شوید که شما را دوست‌داشتنی می‌کند.


شما در طول روز سیگنال‌هایی را به مردم ارسال می‌کنید، بدون اینکه توجهی به آنها داشته باشید. نحوه‌‌ای که چشمان‌تان را حرکت می‌دهید و نحوه‌ای که با کسی دست می‌دهید نمونه‌های این سیگنال‌ها هستند. ممکن است با استفاده از زبان بدن، سیگنال‌های ناخودآگاهی را ارسال کنید که یا سبب شوند دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند یا حداقل حرف شما را به واسطه‌ی دریافت آن سیگنال‌ها، اجمالا درست فرض کنند. هر زمان که درباره‌ی این مهارت‌ها صحبت می‌کنم، همیشه یک یا دو نفر هستند که از «اثر گذاشتن» بر دیگران به وسیله‌ی زبان بدن (ترفندهای روانی) احساس راحتی نمی‌کنند.


مقاله مرتبط: چند ترفند عالی برای اینکه بتوانیم زبان بدن دیگران را بخوانیم

فریبندگی، همیشه هم بد نیست

  • «اثر گذاشتن»، تغییر رفتار یا تفکر دیگری است.
  • «فریبندگی»، دانسته اثر گذاشتن است.

شاید وقتی واژه‌ی «فریبندگی» را بشنوید، فورا افکار منفی به سراغ‌تان بیاید، اما دست نگه دارید.

فریبندگی به معنی دستکاری در برداشت و حس دیگران، لزوما بد نیست. آنچه بد است، نیت‌های بد انسان‌ها است.

نمونه‌ی ۱: فرد موذیِ فریبنده

انسان بد، بد است و انسان‌ بدی که فریبکاری می‌کند واقعا مشکل‌ساز است. برای نمونه:

  • دختر بدجنسی که قصد دارد جایگاه اجتماعی همکلاسی دوست‌داشتنی‌اش را پایین بیاورد.
  • او به همکلاسی‌هایش می‌گوید که این دختر دوست‌داشتنی کار بدی کرده است.
  • در نتیجه‌ کل کلاس دختر دوست‌داشتنی را کمتر دوست خواهند داشت.
  • و حالا دختر دوست‌داشتنی غمگین می‌شود.

نمونه‌ی ۲: فریبندگی دوستانه

فریبندگی می‌تواند حال و روز هر کسی را در موقعیت خاصی بهتر کند.

  • آدم خوش‌گذران یک فریبنده‌ی باتجربه است.
  • او تصادفا به شخصی تنه می‌زند.
  • او به نحو آرامش‌بخشی لبخند زده و عذرخواهی می‌کند، حتی اگر خودش مقصر نباشد.
  • به این ترتیب آدم خوش‌گذران با درایت و فریبندگی خود از وقوع یک دعوا جلوگیری می‌کند و شبِ خوشی را می‌گذراند.

همانطور که در این دو نمونه مشاهده کردید، مشکل دختر بدجنس در نمونه‌ی ۱، فریبندگی و دستکاری در موقعیت نبود. مشکل، نیت‌ بد و دروغ او بود.

درخواست من: نیت‌های خوب داشته باشید

فرض را بر این می‌گذارم که شما از این ترفندها با نیت‌های خوب استفاده خواهید کرد و لطفا همین کار را بکنید.



بخش ۱: نگرش و زبان بدن

ذهن آدمی همواره به دنبال قضاوت کردن است. این ویژگی ما در فرایند تکامل باعث بقای ما شده است. ما در یک چشم به هم زدن قضاوت می‌کنیم:

  • آیا این فرد تهدیدی برای جان من است؟
  • آیا این فرد جذّاب است؟
  • آیا این فرد برای بقای (اجتماعی) من فایده‌ای دارد؟

به این غریزه توجه کنید، اما بدون شناخت بهتر فرد، هرگز تحت تاثیر آن عمل نکنید. ترفندهای زیر به شما کمک خواهند کرد تا به شیوه‌هایی رفتار کنید که دیگران برداشت خوبی از رفتار شما داشته باشند.

این بخش منحصرا درباره‌ی زبان بدن نیست، بلکه این نگرش‌ها به طور ناخودآگاه بر زبان بدن شما تأثیر خواهند گذاشت.

احساس امنیت کنید و از خود اطمینان نشان دهید

این نگرش آنقدر مهم است که باید یک مقاله‌ی کامل را به آن اختصاص داد. شما نمی‌توانید ۱۰۰٪ اوقات از این نگرش برخوردار باشید. به‌علاوه، قطعا مواردی هست که مطمئن به نظر نرسیدن به شما مزیت دوست‌داشتنی بودن را می‌دهد، اما نگرش عنوان شده روی هم رفته درست است.

دو نکته را باید در این خصوص در نظر بگیرید:

– سعی کنید مسائل ناراحت‌کننده را برطرف کنید:

  • برای من پوست بد یک مسئله بود که آن را برطرف کردم.
  • مسئله‌ی دیگر انتخاب لباس بود که آن را با به همراه بردن یکی از دوستانم هنگام خرید، حل کردم.

– به خودتان احساس امنیت را یاد بدهید:

  • من از کتاب‌های صوتی خودآموزی که دانلود کردم چیزهای زیادی آموختم.
  • هیکل متناسب داشتن کمک زیادی به من کرد. کتاب «بدن چهار ساعته» (The 4 Hour Body) یا خلاصه‌اش را بخوانید.

همه دوست هستند، مگر غیر از این ثابت شود

همه دوست هستند، مگر غیر از این ثابت شود- ترفندهای زبان بدن

چرا پیش از آنکه اصلا پلی ساخته باشید، دست به تخریب آن بزنید؟ اصلا منطقی به نظر نمی‌رسد:

  • شما می‌توانید همه چیز را به دست آورید
  • شما هیچ چیزی برای از دست دادن ندارید

به زودی خواهید فهمید که آیا فرد جدیدی که وارد زندگی‌تان شده، می‌خواهد یا می‌تواند یک دوست خوب باشد یا نه.

همه لایق احترام هستند، مگر غیر از این ثابت شود

در اینجا نیز، با احترام گذاشتن به دیگران یا چیزی به دست می‌آورید یا اصلا چیزی را از دست نمی‌دهید. این به آن معنا نیست که تمام روز باید تملّق کسی را بگویید، بلکه به این معنا است که نباید کسی را از سر باز کنید یا کاری کنید که احساس کم‌اهمیت بودن داشته باشند.

همه را دوست بدارید، مگر ثابت شود لیاقتش را ندارند

غریبه‌ها استحقاق این را دارند که به آنها فرصت اثبات حقانیت‌شان را بدهید. در دنیای ما هر کس می‌تواند چیزی باشد که در ظاهر نیست. من انسان‌های نفرت‌انگیزی را دیده‌ام که در ظاهر، مهربان به نظر می‌رسیدند و میلیاردرهایی که مثل کودکان هیجان‌زده رفتار می‌کردند. به قول یک ضرب‌المثل قدیمی: «به جلد یک کتاب دقت کنید، اما پیش از قضاوت کردن حتما چند ورق از آن را بخوانید.»

فرد نفرت‌انگیز یا میلیاردر هیچ کدام از دیگری «بهتر» نیستند. اما بودن در کنار یکی من را ناراحت و بودن در کنار دیگری به من احساس لذت و اشتیاق می‌دهد.



همیشه به این فکر کنید که چه کاری می‌توانید برای دیگران انجام دهید

وقتی با کسی برخورد می‌کنید، فکر نکنید که «او چه کاری می‌تواند برای من انجام دهد؟»، بلکه به این بیندیشید که «من چه کاری می‌توانم برای او انجام دهم؟» کمک کردن به دیگران بهترین راهی است که آنها را به کمک کردن به خود شما ترغیب می‌کند و این وضعیتی است که همه در آن برنده خواهند بود.

توجه کنید که نمی‌گویم نصیحت بیجا کنید تا خودتان را باهوش جلوه دهید. تنها زمانی به مردم کمک کنید که واقعا باور دارید زندگی آنها با آگاهی، کمک یا تماسی که شما به آنها پیشنهاد می‌کنید، بهتر خواهد شد.

پیشنهاد کمک بدهید، اما اصرار نکنید. مختصر و مفید سخن بگویید و اجازه دهید آنها تصمیم بگیرند که پیشنهاد کمک شما را بپذیرند یا نه.

بخش ۲: حالت بدن

حالت بدن - ترفندهای زبان بدن

بدن شما دائما در حال فرستادن سیگنال به افرادی است که با آنها برخورد می‌کنید. حالت بدن بر قضاوت‌های عجولانه‌ی افراد درباره‌ی شما، همینطور بر تصور شما از خودتان اثر می‌گذارد. افزون بر این، حالت درست بدن برای کمر شما هم خوب است، پس چه چیز بهتر از این؟

صاف اما راحت بایستید

برای یافتن یک حالت بدنی مثبت، موارد زیر را دنبال کنید:

۱. پاهایتان را هنگام ایستادن به عرض لگن‌تان باز کنید.

۲. قد خود را تا جای ممکن بالا بکشید، تصور کنید از سر در حال کشیده شدن به بالا هستید.

۳. حالا این حس بلند بودن را حفظ کنید، اما شانه‌هایتان را شل کنید.

۴. گردن‌تان را سفت نگه ندارید و به سرتان طوری زاویه بدهید که برای نگاه‌ کردن در چشمان فردی با قد متوسط مجبور نباشید به بالا یا پایین نگاه کنید.

چند توصیه:

  • هنگام حفظ حالت بدن، تا جای ممکن راحت باشید.
  • باد به سینه‌تان نیاندازید. قفسه سینه باید صاف باشد، درست مانند وقتی که روی زمین دراز کشیده‌اید.
  • شانه‌هایتان را کمی به عقب بکشید.

صاف بنشینید، اما خشک نباشید

وقتی شروع به صاف نشستن کنید، خواهید دید که جثه‌‌ی اغلب افراد، با صاف ننشستن کوچک می‌شود. وقتی با این حالت صاف پشت میز می‌نشینید، فورا احساس بلند بودن خواهید کرد. پشت‌تان را صاف، اما تا جای ممکن راحت نگه دارید.



همیشه در بخش میانی بدن‌تان کمی کشش داشته باشید

ماهیچه‌های شکم، کمر و ناحیه‌ی مرکزی بدن‌تان هرگز نباید هنگام ایستادن یا نشستن شل باشند. به طور کلی ماهیچه‌های شکم و مرکز بدن‌تان را تحت کمی فشار قرار دهید. این امر نه تنها بر حالت بدن شما اثر خوبی می‌گذارد، بلکه با وقار راه رفتن را برای شما آسان می‌کند.

پاهایتان را به عرض لگن از هم جدا کنید

طرز قرار گرفتن پاها چیزهای زیادی را درباره‌ی شما فاش می‌کند. این یک علم دقیق نیست، اما معمولا نزدیک هم بودن پاها حاکی از ناامنی است، در حالیکه فاصله داشتن آنها از هم نشاندهنده‌ی اعتماد به نفس است.

نزدیک بودن و دور بودن بیش از اندازه‌ی پاها از هم، می‌‌تواند بازتاب بدی روی شما داشته باشد. سعی کنید پاهایتان به اندازه‌ی عرض لگن یا کمی بیشتر از هم فاصله داشته باشند، نه بیشتر.

بخش ۳: وارد شدن به یک اتاق

لحظه‌ای که وارد یک اتاق می‌شوید لحظه‌ای است که خودتان را در معرض قضاوت افرادی که در اتاق هستند قرار می‌دهید. حتما از این فرصت استفاده کنید.

شاید بعضی از افراد، تکنیک‌های افراطی مثل خرامیدن را توصیه کنند، اما این توصیه در همه‌ی موقعیت‌ها نتیجه نمی‌دهد.

طوری لبخند بزنید که خوشحالی‌تان را از بودن در آن جمع نشان دهد

صرف نظر از اینکه واقعا خوشحال هستید یا نه، هنگام ورود به یک اتاق لبخند بزنید. طوری لبخند بزنید که انگار واقعا از آنچه می‌بینید لذت می‌برید. در این کار افراط نکنید. با صدای بلند نخندید. لبخندتان به گونه‌ای باشد که انگار پس از چند روز بارانی به بیرون قدم گذاشته‌اید و متوجه درخشش زیبای آفتاب شده‌اید.

با حاضران سلام و احوالپرسی کنید

منحصرا با یک شخص خاص سلام و احوالپرسی نکنید. با صدای بلند یا به تک‌تک افراد سلام نکنید، مگر اینکه این نوع رفتار مورد پسند آنها باشد. در غیر این صورت، هنگام نگاه کردن به افراد حاضر در اتاق، لحظه‌ای بی‌حرکت بمانید یا به آهستگی قدم بردارید.

ارتباط چشمی برقرار کنید - ترفندهای زبان بدن

به جماعت حاضر در اتاق چنان سریع نگاه نکنید که انگار به اشیاء نگاه کرده‌اید. در چشم افراد نگاه کنید و اگر کسی چشم در چشم شما دوخت، به او لبخند بزنید. کاری کنید که دیگران احساس کنند یک فرد مثبت وارد اتاق شده است.

  • حوصله به خرج دهید

این کار نه تنها نشان‌دهنده‌ی اعتماد به نفس شماست، بلکه حاکی از یک نگرش باز و پذیرا نیز می‌باشد.



برای دوستان (فرضی) دست تکان دهید

برای دوستان فرضی دست تکان دهید - ترفندهای زبان بدن

انسان‌ها به طور ذاتی افرادی را که دوستان زیاد دارند، دوست داشته یا به آنها احترام می‌گذارند. وقتی پا به اتاقی می‌گذارید و روال عادی «سلام و احوالپرسی» را انجام می‌دهید، به دنبال آن برای دوستانتان دست تکان دهید و مثلا بگویید: «الان میام پیشت!»

مسئله این است که نباید برای دست تکان دادن برای دوستان فرضی، استرس داشته باشید. من در مناسبت‌های بزرگ همیشه این کار را می‌کنم. یادتان باشد که آدم پشت سرش را نمی‌بیند. اگر برای فردی که وجود خارجی ندارد و فرضا پشت سر فرد روبه‌روی شما است دست تکان دهید، فرد روبه‌رو نمی‌داند که شما در اصل برای هوا دست تکان داده‌اید.

این کار نتایج جالبی دارد:

  • مردم تصور می‌کنند شما افراد حاضر را می‌شناسید
  • شما زمان بیشتری دارید تا با آرامش به اطراف نگاه کنید
  • شما احساس اعتماد به نفس بیشتری می‌کنید

نکته اینجاست که با ترس دست تکان ندهید. این کار را با اطمینان کامل انجام دهید. جوری دست تکان دهید که انگار بهترین دوستتان آن طرف اتاق است و شما تلاش می‌کنید به او بگویید فورا خود را به او می‌رسانید.

بخش ۴: آداب دست دادن

دست دادن - ترفندهای زبان بدن

محکم و در عین حال آرام دست دهید

مردها به ویژه به نحوه‌ی دست دادن حساس هستند. دست دادن ضعیف یا مثل «ماهی مرده» فورا درجه‌ی دوست‌داشتنی بودن شما را پایین می‌آورد.

  • فقط شما دست‌تان را جلو نیاورید. دست دادن یک کار گروهی است.
  • فشار دست‌تان طوری باشد که انگار دسته‌ی یک ماهیتابه‌ی سنگین را گرفته‌اید.
  • اگر کسی مثل «ماهی مرده» دستش را به سمت شما آورد، دستش را سخت فشار ندهید.

هنگام دست دادن ارتباط چشمی برقرار کنید

نگاه کردن به اطراف، ناخودآگاه بار منفی به همراه می‌آورد:

  • شما برای فردی که با او دست می دهید احترام قائل نیستید یا حواستان به او نیست.
  • شما چیزی برای مخفی کردن دارید.

به اندازه‌ای به چشمان فرد مقابل نگاه کنید که رنگ چشمان او را بخاطر بسپارید. زل نزنید و فقط لحظه‌ای به چشمان او بنگرید.

طوری لبخند بزنید گویی دیدن آنها روز خوبی را برای شما رقم زده است

هنگام نگاه کردن به چشمان فردی که با او دست می‌دهید طوری لبخند بزنید که گویی چیزی در چشمان او می‌بینید که شما را خوشحال می‌کند.

با صدای بلند نخندید و فقط لبخند بزنید.



بخش ۵: موضع‌گیری بدنی

اینکه موقعیت و موضع بدن خود را چگونه و کجا تعیین کنید در چگونگی برداشت دیگران از شما اثر می‌گذارد. موضع‌گیری بدنی به همراه حالت بدن ابزارهای قدرتمندی هستند.

موضع گیری باز داشته باشید

وقتی با فردی صحبت می‌کنید، حالت بدن‌تان را طوری نشان دهید که به روی آن فرد باز و پذیرا باشد. به عبارت دیگر، موقعیت بدن‌تان ترجیحا «در معرض» باشد، برای نمونه قفسه سینه‌تان را با دست‌هایتان نپوشانید و قوز نکنید. با رعایت این نکات اعتماد و راحتی خود را به فرد مقابل نشان می‌دهید.

زاویه بدن‌ خود را به سمت فردی که با او صحبت می‌کنید تنظیم کنید

این یک تغییر نامحسوس است، اما اطمینان از اینکه بدن شما به هم‌صحبت شما «اشاره می‌کند»، مهم است. اگر زاویه بدن‌تان دور از فرد مقابل باشد، حاکی از ترس، عدم‌امنیت و بدگمانی است.

به اشیاء تکیه ندهید

تکیه دادن به یک شئ (برای نمونه دیوار) حاکی از بی‌اعتنایی و احتمالا احساس ناامنی است. هر زمان که امکانش را دارید با یک حالت بدن خوب بایستید. با استفاده از نکات بخش حالت بدن سعی کنید یک «حالت بدن خنثی» و البته راحت را به خود بگیرید.

وقتی به چیزی تکیه می‌دهید، حالت بدن را فراموش نکنید

اگر بنا به هر دلیلی مجبور به تکیه دادن به چیزی می‌شوید، حالت بدن خوب‌تان را حفظ کنید. قوز نکنید.

بخش ۶: صورت

نقش صورت در زبان بدن

صورت شما ناحیه‌ای با سیگنال‌های بسیار است. در حقیقت، در زمینه‌ی حرکات ریز صورت که افراد به طور ناخودآگاه از خود بروز می‌دهند، تحقیقات بسیاری انجام شده است. انسان‌ها بدون اینکه بدانند اطلاعات زیادی را از این طریق منتقل می‌کنند. شما می‌توانید با استفاده از صورت‌تان، اطلاعات زیادی درباره‌ی خودتان به مردم بدهید.

از صورت خُنثای خود چهره‌ا‌ی شاد را به نمایش بگذارید

تا به حال از «سندروم صورت خونسرد» چیزی شنیده‌اید؟ برخی افراد ادعا می‌کنند که صورت خونسردشان ناراحت یا عصبانی به نظر می‌رسد و این حالت سبب می‌شود دیگران آنها را به عنوان یک خطر اجتماعی تلقی کنند. شما طبیعتا تمایل نخواهید داشت با فردی که این نوع حالت صورت را دارد، صحبت کنید. گرچه، این حالت اصلا تهدیدی برای دیگران نیست، مگر برای روابط اجتماعی خود فرد.

حتما سعی کنید صورت عادی شما (برای نمونه وقتی با لپ‌تاپ کار می‌کنید) اگر هم شاد نیست، لااقل راحت به نظر برسد. یک ترفند آسان این است که حالتی به خودتان بگیرید که انگار چیز سرگرم‌کننده‌ای را یافته‌اید.

تماس چشمی را ناگهان قطع نکنید

مردم عادت دارند اگر با کسی چشم در چشم شدند، چشم از آن فرد برداشته و به جای دیگری نگاه کنند. سعی کنید این کار را نکنید. تماس چشمی را حفظ کنید و لبخند بزنید. مردم اغلب خودشان نگاه‌شان را بر می‌گردانند، گرچه برخی هم چشم از شما بر نخواهند داشت.

تماس چشمی فوائد متعددی دارد:

  • مردم شما را فردی بی‌آلایش در نظر می‌گیرند.
  • شما اعتماد به نفس بیشتری احساس خواهید کرد.

لطفا توجه کنید که وقتی به تماس چشمی فردی با تماس چشمی خودتان پاسخ می‌گویید، حتما لبخند بزنید. نگاه بی‌تفاوت می‌تواند بسیار ناخوشایند باشد.

چگونه لبخند بزنیم

یک ترفند آسان برای لبخند زدن وجود دارد: تصور کنید در حال تماشای چیزی هستید که واقعا دوست دارید.

لبخند زدن به معنی حرکت دادن اجزای صورت به یک شیوه‌ی خاص نیست، بلکه به معنی حس کردن شادی و اجازه‌ی ابراز آن توسط صورت است.


مقاله مرتبط: ۱۰ عادت زبان بدن برای افزایش کاریزما

بخش ۷: تکنیک‌ها و عادات

در اینجا به برخی نکات خواهیم پرداخت که انجام دادن آنها مستلزم به کارگیری اطلاعات محاوره‌ای و ارتباطی شما است.

کارهای طرف مقابل را قرینه کنید

یک تکنیک قدرتمند که بسیار درباره آن تحقیق شده، قرینه کردن است، گویی شما آینه فرد مقابل هستید و کارهای او را تقلید می‌کنید. مردم هنگامی در کنار شما احساس راحتی بیشتری می‌کنند و شما را بیشتر دوست خواهند داشت که شبیه آنها رفتار کنید. برای نمونه:

  • آنها دست به سینه هستند؟ شما هم دست به سینه باشید.
  • آنها به پای راست‌شان تکیه دادند؟ شما هم به پای راست‌تان تکیه دهید.
  • آنها یک لیوان آب در دست دارند؟ شما هم یک لیوان آب در دست بگیرید.

نکته اینجا است که نباید لو بروید. لحظه‌ای که فرد مورد نظر متوجه رفتار تقلیدآمیز شما شود، این تکنیک قدرت خود را از دست می‌دهد.

حرکات قرینه‌ای

همانند مورد بالا، در اینجا هم نباید لو بروید. گاهی، نکات ظریف اثرات بزرگی به جا می‌گذارند:

  • با او در حال نوشیدن قهوه هستید. او فنجان را برمی‌دارد که قهوه بنوشد؟ شما هم این کار را انجام دهید.
  • او لبخند می‌زند؟ شما هم لبخند بزنید (این کار آسانی است).
  • او اندکی به شما نزدیک‌تر می‌شود. شما هم این کار را انجام دهید.

بار دیگر تکرار می‌کنم که لو نروید و مصنوعی رفتار نکنید. از این تکنیک باید مرتبا و بدون جلب توجه استفاده کنید.