متاسفانه امروزه با گسترش زندگی شهرنشینی استرس و اضطراب افراد به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده است و همه افراد از راههای مختلف در جست و جوی آرامش هستند. اما به راستی برای رسیدن به آرامش بهترین شیوه کدام است؟، سوالی که در این مطلب به آن پاسخ داده میشود.
لاله شهیدی دکترای روانشناسی عمومی و مشاور نوجوان و خانواده گفت : درباره نقش معنویت درمانی در رسیدن افراد به آرامش اظهار کرد: ارتباط با خدا نقش مهمی در رسیدن افراد به آرامش دارد. انسانها به علت اینکه ارتباطشان با خدا کمرنگ شده است دچار استرس و اضطراب شدیدی شدهاند، زیرا روح انسان روح خدایی است و به طور فطری موجودی خداجوست. هر چه فرد ارتباط قویتری با خدا داشته باشد، آرامش بیشتری را در زندگی دارد. به طوریکه خداوند در قرآن کریم میفرمایند «همانا دلها با یاد خدا آرام میگیرد».
وی بیان کرد: بسیاری افراد از وضعیت خود در زندگی راضی نیستند و این نارضایتی باعث میشود احساس آرامش نداشته باشند. متاسفانه امروزه مشاهده میشود که افراد نسبت به دیگران محبت ندارند، این در حالی است که اگر ما دیگران را دوست داشته باشیم و به آنان مهر بورزیم خودمان نیز به آرامش میرسیم.
این دکترای روانشناسی عمومی درباره مثبت اندیشی افزود: وقتی ما مورد هجوم افکار منفی قرار میگیریم باید برای رسیدن به آرامش افکار مثبت را جایگزین آنها کنیم در این صورت دید ما نسبت به دنیا تغییر میکند.
شهیدی تاکید کرد: افکار و عقاید ما دارای انرژی هستند، بنابراین وقتی مثبت اندیش باشیم انرژی مثبت خود را به دیگران منتقل میکنیم و وقتی که افکار ما منفی باشد این انرژی منفی ما بر روی دیگران نیز تاثیر میگذارد.
وی تصریح کرد: افراد برای داشتن خاطری آسوده باید بر آرامش درونی خود تمرکز کنند به این صورت که به یک محیط خلوت بروند، چشمانشان را ببندند و یک فضای آرام را در ذهنشان تصور کنند و به خودشان بگویند که همه امور خوب پیش می رود؛ طبیعت و هستی زیباست و به من آرامش می بخشد.
این دکترای روانشناسی عمومی گفت: افراد از طریق تصویر سازی ذهنی و با بیان جملات مثبت به آرامش میرسند، خداوند از طریق مشکلات قصد دارد که روح افراد را صیقل یا استقامت آنها را افزایش دهد. اشخاص باید مشکلات خودشان در زندگی را هدیه الهی بدانند و قضاوت مثبتی از آن مشکلات داشته باشند تا به آرامش برسند.
شهیدی اظهار کرد: افراد برای رسیدن به آرامش باید سعی کنند که فضائل اخلاقی را در وجودشان افزایش دهند و رذایل اخلاقی را از خودشان دور کنند تقویت ایمان به ما کمک میکند که به صفات مثبت اخلاقی آراسته و از صفات منفی اخلاقی دور شویم.
وی گفت: انسانها باید به دستورات اخلاقی که در دینشان وجود دارد، عمل کنند، افراد باید به حق و حقوق دیگران احترام بگذارند وقتی ما حق دیگران را ادا میکنیم دیگران نیز به حقوق ما احترام میگذارند.
این دکترای روانشناسی عمومی بیان کرد: والدین از جمله افرادی هستند که حق زیادی بر گردن ما دارند وقتی ما در حق والدین نیکی میکنیم آنها نیز در حق ما دعا میکنند بنابراین انرژی مثبتشان به سمت ما روانه میشود.
شهیدی عنوان کرد: ما باید برای رسیدن به آرامش حواس پنجگانه خود را به طور صحیح از هم تفکیک کنیم و نسبت به کاری که انجام میدهیم در همان لحظه آگاهی داشته باشیم که در علم روانشناسی به این جداسازی حواس از همدیگر، ذهن آگاهی گفته میشود.
وی اظهار کرد: افراد وقتی که در پارک قدم میزنند برای رسیدن به آرامش باید نسبت به اتفاقاتی که در فضای پیرامون آنها رخ میدهد آگاهی داشته باشند به این صورت که بوی چمن را احساس کنند و صدای پرندگان را بشوند، وقتی افراد حواس پنجگانه خود را تقویت میکنند با طبیعت همسو میشوند در نتیجه به آرامش میرسند.
این مشاور نوجوان و خانواده با بیان اینکه افراد باید در زندگی از زاویه دیگری به مسائل و مشکلات نگاه کنند، افزود: در صورتی که ما از زاویه دیگری به مشکلات نگاه کنیم میتوانیم در درون آنها نیز زیباییهایی را پیدا کنیم، بنابراین با پیدا کردن آن زیباییها به آرامش میرسیم، هر موجودی که در اطراف ما وجود دارد، پیامی از سوی خداوند دارد که اگر این پیام را دریافت کنیم به احساس آرامش در زندگی میرسیم.
شهیدی تاکید کرد: داشتن نظم در زندگی سبب میشود که افراد به آرامش برسند اشخاص باید برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی مشخص داشته باشند، همچنین آنها باید از گناهان دوری و به دستورات خداوند عمل کنند.
وی یادآور شد: اشخاص توجه داشته باشند که برای رسیدن به آرامش باید وسایل اضافی را از پیرامون خود دور کنند.
با اینکه سرما عامل مستقیم بروز سرماخوردگی نیست، اما شما را مستعد ابتلا به بیماری میکند، خستگی، اضطراب و استرس روحی، آلرژیهای بینی و گلو نیز از عواملی هستند که به بروز سرماخوردگی کمک میکنند، معمولاً درمان سرماخوردگی به طور کامل حدود ۵ روز طول میکشد اما اگر رژیم غذایی و سبک زندگیخود را تغییر دهیم میتوانیم سیر بهبود این بیماری ویروسی را سریعتر کنیم.
وقتی میخوابید و یا استراحت میکنید، در واقع به بدن خود اجازه میدهید که همه انرژی خود را برای مبارزه با سرماخوردگی بهکار بگیرد، خوابیدن و استراحت کردن موجب میشود عملکرد سیستم ایمنی بدن شما افزایش پیدا کند و همه قدرت خود را برای مبارزه با ویروس سرماخوردگی استفاده کند بنابراین حداقل ۸ ساعت در طول شب بخوابید و افزون یر آن در طول روز نیز چند خواب کوتاه داشته باشید.
باید به این موضوع توجه داشته باشید که ویتامین C، جلوی سرماخوردگی را نمیگیرد، اما مصرف میوههایی که سرشار از این ویتامین هستند، به شما کمک میکند تا سریعتر بهبود پیدا کنید همچنین این قبیل میوهها اندکی خاصیت ضد حساسیتی دارند که به کاهش عارضه های تنفسی نیز کمک میکنند، این میوه ها شامل مرکباتی مثل پرتقال، لیمو ترش و انواع توت ها هستند.
وقتی که شما سرماخورده اید، می توانید با نوشیدن زیاد مایعات مانند چایها و دمنوشهای مناسب و آبمیوههای طبیعی به جنگ با این بیماری بروید، مشروبات الکلی شرایط را بدتر و رگهای کوچک را گشاد میکن و منجر به ایجاد حس گرفتگی در سینوسها می شود و توان بدن برای مبارزه با عفونت کاهش پیدا می کند.
برای درمان سریع سرماخوردگی گوشت قرمز کم چرب و غذاهای دریایی مصرف کنید، این دسته از مواد غذایی را به خاطر میزان پروتئین موجود در آنها انتخاب کنید و به خاطر داشته باشید که آنها منابع غنی روی هستند پس بنابراین به شما کمک می کنند تا به بیماری سرماخوردگی مبتلا نشوید .
از مصرف نوشیدنیهایی مثل قهوه و چای سیاه غلیظ اجتناب کنید، زیرا این نوشیدنیها به جای آنکه به بدن شما آبرسانی کنند، آب بدن شما را کم میکنند در عوض نوشیدن آب زیاد به بدن شما کمک میکند که سموم و مواد زائد را سریعتر دفع کند و موجب میشود که خون و سلولهای شما به خوبی کار کنند.
سوپ مرغ حاوی مادهای به نام سیستئین است که میتواند در بهبود مخاط و گرفتگی گلو موثر باشد همچنین خوردن آن میتواند از التهاب ریهها کم کند بنابراین توصیه میشود این سوپ در طول هفته یک بار در برنامه غذایی افراد قرار بگیرد.
ما در دنیای امروز طوری به استرس عادت کردهایم که گویی از وجود آن بیخبریم. استرس از عوامل زمینهساز خشمگین شدن آنی است. خشم، احتمالا واقعیترین احساس انسان است و چگونگی کنترل آن برای همه ما ضروری است. کارمندان باید یاد بگیرند با فشار کاری و مدیران پرتوقع کنار بیایند. مدیران هم باید یاد بگیرند حس خصومتشان را با کارکنان نالایق، کنترل کنند. به طور کلی، انسانها باید بیاموزند که دق دلیهایشان را سر هم خالی نکنند. در این مقاله شما را با انواع خشم و بهترین راه مدیریت آن آشنا میکنیم.
بر خلاف اضطراب و افسردگی، علم پزشکی تا کنون هیچ دارویی برای درمان خشم کشف نکرده است. میان تمام احساسات منفی، خشم ویرانگرترین آنها است، چون میتواند منجر به رفتارهای فیزیکی خشونتآمیز شود. وقتی کسی را به شرکت در کلاس مدیریت خشم دعوت میکنند، نتیجهی کار اغلب ناامیدکننده میشود. گاهی اوقات، بیرون کردن اژدهای خشم از غارش، فقط بر آتش خشم میافزاید. برای مقابله با خشم، باید راههای بهتری وجود داشته باشد.
نخستین گام در بررسی خشم، این است که ببینید خشم شما تا کجا پیش رفته است. خشم درجاتی دارد و حتی کاربردهای عملی هم برای آن وجود دارد، بنابراین نمیتوانیم برای تمام درجات خشم، یک نسخه بپیچیم. مقیاس زیر به شما یک دید تقریبی میدهد تا بتوانید انواع خشمهای قابل کنترل و غیر قابل کنترل را بشناسید.
خشم غیرقابل کنترل نوعی از خشم است که جامعه را بر هم میزند و نشاندهندهی درجهای از اختلال روانی است که از حوزهی خوددرمانی و حتی کمک خیرخواهانهی خانواده و دوستان هم خارج است. در این وضعیت تنها مداخلهی حرفهای لازم است و دست به دعا برداشتن برای اینکه شخص بهبود یابد. تنها نکتهی امیدوار کنندهای که وجود دارد این است که بعضی افرادی که دچار خشم عمیق بودهاند توانستهاند از جنبهی خشونتآمیز خشمشان فاصله بگیرند. در هر صورت، شما باید روی خشم قابل کنترل تمرکز کنید که با تلاش خودتان، راه رهایی از آن وجود دارد.
گام نخست این است که بخواهید از شرّ خشم خلاص شوید. این کار برای بسیاری از افراد، به ویژه آقایان، راحت نیست. در بسیاری از خردهفرهنگها، خشمگین بودن مایهی افتخار و نشانهای از مردانگی، سرسختی و حس رقابت و جنگجویی است. با وجود این، تمام این انگیزهها، شکلی از شرطیسازی بیرونی هستند. شما زمانی برای ترک خشم انگیزه پیدا میکنید که از خواب بیدار شوید و ببینید خشم شما چگونه به خودتان و اطرافیانتان آسیب میرساند. فقط کافی است برچسب آدم خشمگین روی شما باشد تا فرصتهای رشد و تعامل مثبت با دیگران از شما گرفته شود، حتی اگر شما را فقط عیبجو و شاکی بدانند. خشمگین بودن همیشه بهایی دارد، پس خوب به اطراف خود نگاه کنید و ببینید چه بهایی برای آن میدهید. بهترین راهِ ارزیابی مسئله این است که از همکاران، دوستان و خانواده بخواهید نظر واقعیشان را دربارهی شما بگویند.
گام دوم این است که از نشان دادن خشم خود دست بردارید. فرد خشمگین آمادهی سرزنش و انتقاد از دیگران است و از آنجا که همیشه چیزی برای انتقاد کردن وجود دارد، چرخ خشم او میچرخد و اینگونه است که قدرت و کنترل خود را به خشم واگذار میکند. اگر مسئولیت خشم را به عنوان یک مسئلهی شخصی بر عهده بگیرید، صرفنظر از هر چیز و هر کسی که دور و برتان است، آن قدرت و کنترل از دست رفته را دوباره به دست خواهید آورد و این میتواند انگیزهی خوبی برای تغییر باشد.
گام سوم این است که با دقت بهانههای خشمگین بودن خود را بررسی کنید و مسئولیت خشم خود را بپذیرید. برای اغلب افراد، دو بهانهی اصلی خشمگین شدن عبارتند از:
۱. «لیاقشون همین بود!»
۲. «من همینم دیگه! یه آدم عصبانی!»
در بهانهی اول (لیاقت آنها همین بود!)، «آنها» همهی افرادی هستند که شما برای سرکوب کردنشان، به خود حق میدهید. این بهانه بر این اساس است که شما احساس میکنید مهمتر از دیگران هستید، چون به خودتان اجازه میدهید از آنها به خاطر اشتباهاتشان، انتقاد کنید و از دستشان عصبانی شوید. راه فرار از این بهانه این است که تشخیص بدهید شما تنها مسئول زندگی خودتان هستید و نه زندگی دیگران. بهانهی دوم، انکار همهجانبه است. فرد با توسل به این بهانه، درهای تغییر را به روی خود میبندد و ناامید است. راه فرار از این بهانه این است که بگویید: «من خیلی وقته که یه آدم عصبانیام. اگه بخوام قدرت دارم یه آدم دیگه بشم.»
گام چهارم در چرخهی خشم این است که زود به داد خود برسید و خشم خود را در نطفه خفه کنید. به جای این که اجازه دهید خشم کنترل شما را در دست بگیرد و بگذارید کار از کار بگذرد و آن زمان احساس پشیمانی کنید، تاکتیک بهتر این است که فورا محلی را که سبب بیدار شدن اژدهای خشم شما شده است، ترک کنید و جایی بروید که تنها باشید و اژدهای درونتان را آرام کنید. پس از این که آرام شدید، لحظهای به حس خوب مهار خشم و آرام شدن فکر کنید و این عادت را به عنوان یک حالت لذتبخش، در خودتان تقویت کنید. این عادت کمک میکند توهّم این که خشمگین بودن، حس خوبی دارد (یک بهانهی رایج دیگر) را خنثی کنید.
اگر قادر به ترک موقعیت نیستید، احساساتتان را سرکوب نکنید، چون این کار باعث میشود از درون، فشار بیشتری را احساس کنید. به خودتان بگویید: «به محض این که فرصت شد، خشمم را خالی میکنم!» به تاخیر انداختن ابراز خشم واقعا جواب میدهد، چون بخش خشمگین وجود شما اطمینان پیدا میکند که سرکوب یا نادیده گرفته نخواهد شد.
به کمک گامهایی که گفته شد، هر فردی که انگیزهی تغییر داشته باشد، میتواند خشم خود را کنترل کند. به عهده گرفتن مدیریتِ فردیِ خشم، نشان از این دارد که شما مایل به بازیافتن حس قدرت، کنترل و عزت نفس هستید. اینها پاداشهای باارزشی هستند که هیچ خشم خودبینانهای نمیتواند جای آن را بگیرد.