ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
متاسفانه امروزه با گسترش زندگی شهرنشینی استرس و اضطراب افراد به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده است و همه افراد از راههای مختلف در جست و جوی آرامش هستند. اما به راستی برای رسیدن به آرامش بهترین شیوه کدام است؟، سوالی که در این مطلب به آن پاسخ داده میشود.
لاله شهیدی دکترای روانشناسی عمومی و مشاور نوجوان و خانواده گفت : درباره نقش معنویت درمانی در رسیدن افراد به آرامش اظهار کرد: ارتباط با خدا نقش مهمی در رسیدن افراد به آرامش دارد. انسانها به علت اینکه ارتباطشان با خدا کمرنگ شده است دچار استرس و اضطراب شدیدی شدهاند، زیرا روح انسان روح خدایی است و به طور فطری موجودی خداجوست. هر چه فرد ارتباط قویتری با خدا داشته باشد، آرامش بیشتری را در زندگی دارد. به طوریکه خداوند در قرآن کریم میفرمایند «همانا دلها با یاد خدا آرام میگیرد».
وی بیان کرد: بسیاری افراد از وضعیت خود در زندگی راضی نیستند و این نارضایتی باعث میشود احساس آرامش نداشته باشند. متاسفانه امروزه مشاهده میشود که افراد نسبت به دیگران محبت ندارند، این در حالی است که اگر ما دیگران را دوست داشته باشیم و به آنان مهر بورزیم خودمان نیز به آرامش میرسیم.
این دکترای روانشناسی عمومی درباره مثبت اندیشی افزود: وقتی ما مورد هجوم افکار منفی قرار میگیریم باید برای رسیدن به آرامش افکار مثبت را جایگزین آنها کنیم در این صورت دید ما نسبت به دنیا تغییر میکند.
شهیدی تاکید کرد: افکار و عقاید ما دارای انرژی هستند، بنابراین وقتی مثبت اندیش باشیم انرژی مثبت خود را به دیگران منتقل میکنیم و وقتی که افکار ما منفی باشد این انرژی منفی ما بر روی دیگران نیز تاثیر میگذارد.
وی تصریح کرد: افراد برای داشتن خاطری آسوده باید بر آرامش درونی خود تمرکز کنند به این صورت که به یک محیط خلوت بروند، چشمانشان را ببندند و یک فضای آرام را در ذهنشان تصور کنند و به خودشان بگویند که همه امور خوب پیش می رود؛ طبیعت و هستی زیباست و به من آرامش می بخشد.
این دکترای روانشناسی عمومی گفت: افراد از طریق تصویر سازی ذهنی و با بیان جملات مثبت به آرامش میرسند، خداوند از طریق مشکلات قصد دارد که روح افراد را صیقل یا استقامت آنها را افزایش دهد. اشخاص باید مشکلات خودشان در زندگی را هدیه الهی بدانند و قضاوت مثبتی از آن مشکلات داشته باشند تا به آرامش برسند.
شهیدی اظهار کرد: افراد برای رسیدن به آرامش باید سعی کنند که فضائل اخلاقی را در وجودشان افزایش دهند و رذایل اخلاقی را از خودشان دور کنند تقویت ایمان به ما کمک میکند که به صفات مثبت اخلاقی آراسته و از صفات منفی اخلاقی دور شویم.
وی گفت: انسانها باید به دستورات اخلاقی که در دینشان وجود دارد، عمل کنند، افراد باید به حق و حقوق دیگران احترام بگذارند وقتی ما حق دیگران را ادا میکنیم دیگران نیز به حقوق ما احترام میگذارند.
این دکترای روانشناسی عمومی بیان کرد: والدین از جمله افرادی هستند که حق زیادی بر گردن ما دارند وقتی ما در حق والدین نیکی میکنیم آنها نیز در حق ما دعا میکنند بنابراین انرژی مثبتشان به سمت ما روانه میشود.
شهیدی عنوان کرد: ما باید برای رسیدن به آرامش حواس پنجگانه خود را به طور صحیح از هم تفکیک کنیم و نسبت به کاری که انجام میدهیم در همان لحظه آگاهی داشته باشیم که در علم روانشناسی به این جداسازی حواس از همدیگر، ذهن آگاهی گفته میشود.
وی اظهار کرد: افراد وقتی که در پارک قدم میزنند برای رسیدن به آرامش باید نسبت به اتفاقاتی که در فضای پیرامون آنها رخ میدهد آگاهی داشته باشند به این صورت که بوی چمن را احساس کنند و صدای پرندگان را بشوند، وقتی افراد حواس پنجگانه خود را تقویت میکنند با طبیعت همسو میشوند در نتیجه به آرامش میرسند.
این مشاور نوجوان و خانواده با بیان اینکه افراد باید در زندگی از زاویه دیگری به مسائل و مشکلات نگاه کنند، افزود: در صورتی که ما از زاویه دیگری به مشکلات نگاه کنیم میتوانیم در درون آنها نیز زیباییهایی را پیدا کنیم، بنابراین با پیدا کردن آن زیباییها به آرامش میرسیم، هر موجودی که در اطراف ما وجود دارد، پیامی از سوی خداوند دارد که اگر این پیام را دریافت کنیم به احساس آرامش در زندگی میرسیم.
شهیدی تاکید کرد: داشتن نظم در زندگی سبب میشود که افراد به آرامش برسند اشخاص باید برای کارهای روزانه خود برنامه ریزی مشخص داشته باشند، همچنین آنها باید از گناهان دوری و به دستورات خداوند عمل کنند.
وی یادآور شد: اشخاص توجه داشته باشند که برای رسیدن به آرامش باید وسایل اضافی را از پیرامون خود دور کنند.
قرآن کریم می فرماید: اما یبلغن عندک الکبر احدهما او کلاهما فلا تقل لهما اف ولاتنهرهما وقل لهما قولا کریما (1)
اگر یکی از آن دو یا هر دو، در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها حتی «اوف» مگو وبه آنها پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.
ودر بخشی دیگر میفرماید: ما سفارش کردیم به انسان که احسان را نسبتبه پدر و مادر فراموش نکند:
و وصینا الانسان بوالدیه احسانا (2)
وانسان را نسبتبه پدر ومادرش به احسان سفارش کردیم.
وقضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا (3)
پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید وبه پدر ومادر خود احسان کنید.
ودر جای دیگر احسان به پدر ومادر را در کنار عبادت حق یاد میکند:
ان اشکر لی و لوالدیک (4)
شکرگزار من و پدر ومادرت باش.
اما با همه این تجلیلهای مشترک، وقتی میخواهد از زحمات پدر ومادر یاد
کند، از زحمت مادر سخن میگوید، نه از زحمت پدر، آنجا که میفرماید:
ووصینا الانسان بوالدیه احسانا حملته امه کرها ووضعته کرها وحمله وفصاله ثلاثون شهرا (5)
زحمات سی ماهه مادر را میشمارد، که: دوران بارداری، زایمان، ودوران
شیرخوراگی برای مادر دشوار است. وهمه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر
میکند. قرآن کریم به هنگام یادآوری زحمات حتی اشارهای هم به این موضوع
ندارد که: پدر زحمت کشیده است.
بنابراین، آیات قرآن که در مورد حق شناسی از والدین آمده استبر دو قسم
است: یک قسم حق شناسی مشترک پدر ومادر را بیان میکند وقسم دیگر، آیاتی است
که مخصوص حق شناسی مادر است، قرآن کریم اگر درباره پدر حکم خاصی بیان
میکند فقط برای بیان وظیفه است، نظیر:
وعلی المولود له رزقهن وکسوتهن بالمعروف (6)
خوراک وپوشاک مادران به طور شایسته به عهده پدر فرزند است.
ولیکن هنگامی که سخن از تجلیل وبیان زحمات است، اسم مادر را بالخصوص ذکر میکند.