مناطق گردشگری کمیاب

مناطق گردشگری کمیاب | این مکان های کمتر دیده شده اند!

مناطق گردشگری زیادی هستند که در بین گردشگران شناخته شده نیستند، و هنوز چندین مقصد گردشگری خلوت زیادی هستند که می توانید برای اولین بار در جمع دوستان و اقوام به آنجا سفر کنید. مناطق گردشگری کمتر شناخته شده ای که سفر به آنها نه تنها لذت بخش و رویایی است، بلکه با ازدحام معمول گردشگران هم روبرو نمی شوید. خیلی از این مناطق گردشگری ناشناخته، چیزی کم از اهداف شلوغ و شناخته شده ندارند. البته برای تنوع هم که شده گردشگران ترجیح می دهند توانید به سراغ این مقاصد بروند و سفری بهتر داشته باشند. 
مناطق گردشگری کمتر شناخته شده

مناطق گردشگری که گردشگران کمتر می شناسند!

رودخانه ی مصنوعی ایسباخ

موج سواری کردن در این رودخانه برای عاشقان هیجان و رودخانه های طبیعی خروشان، می تواند بسیار لذت بخش باشد. گردشگران ورزشی برای این جا سر و دست می شکنند.
مناطق گردشگری کمتر شناخته برای گردشگران

مرکز باربیکان لندن

در این مرکز، می توانید در پاسیوی سبز گرمسیری بنشیند و چای خوش عطر و طعم انگلیسی را هم نوش جان کنید. در مقصد گردشگری زیبای شهر لندن، می توانید از فضای طبیعی اطراف هم لذت ببرید.
مرکز باربیکان لندن مناطق گردشگری خلوت

ویلت شایر و ماز لانگلیت

اگر شما هم از کسانی هستید که با دیدن فیلم هایی که در یک ماز طبیعی ساخته شده اند لذت برده اید و دوست دارید یکی از آنها را تجربه کنید، ماز لانگلیت در ویلت شایر گزینه خوبی است. این ماز، بزرگترین مارپیچ دنیا است که 3120 متر است و گم شدن در بین بوته های طبیعی آن، چندان هم بد نیست!
ویلت شایر و ماز لانگلیت مناطق گردشگری

برج پترین در پراگ

یکی از دیگر مناطق گردشگری کمتر شناخته شده دیگر، در پایتخت جمهوری چک و شهر پراگ است. در این شهر می توانید سوار یکی از ترن های کابلی پترین هیل بشوید و از مناظر طبیعی لذت ببرید. یا در این مقصد گردشگری، از حضور در باغ های زیبای رز و اسطوخودوس، پیاده روی کنید. بالا رفتن از پترین که شباهت هایی با برج ایفل فرانسه دارد هم لذت بخش خواهد بود، جایی که گردشگران خیلی زیادی هم نمی بینید! 
برج پترین در پراگ مقصد گردشگری خلوت

پارک ملی کرکا، دالماشیا کرواسی 

برای گردشگران طبیعت و آب، آبشار پارک ملی کرکا در کشور کرواسی می تواند جذاب باشد. این پارک در شهر دالماشیا قرار دارد.
دالماشیا کرواسی

ماز وندوسن در ونکوور کانادا 

یک ماز مارپیچ دیگر، این بار در ونکوور کانادا که گردشگران را به سمت خود می کشاند. این ماز در بوتانیکال گاردن این شهر قرار گرفته است.
ماز وندوسن

دریاچه های فری و جزیره ی اسکای

اسکاتلند هم یکی از این مناطق گردشگری ناشناخته را دارد. شنا کردن آب زلال دریاچه های فری که در روستای کاربوست قرار گرفته اند، می تواند حال هر کسی را جا بیاورد!
فری جزیره اسکای

شیراکاواگو ژاپن

این دهکده های زیبا در شمال غربی ژاپن قرار گرفته اند و تمام این روستا در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده اند. معماری انها براساس گاشو زوکوری ساخته شده اند.
شیراکاواگو ژاپن

قلمرو شمالی استرالیا

موریانه ها می توانند آثار باستانی داشته باشند. معمار این صخره های عجیب و حیرت انگیز که در شمال استرالیا می بینید، موریانه هایی هستند که می خواسته اند در این آب و هوای بسیار گرم و خشن، لانه ای خنک داشته باشند!
قلمرو شمالی استرالیا

گودال چشم آبی، سارانده آلبانی

گودال چشم آبی در سارانده هم یکی از زیبایی های طبیعی کشور آلبانی است که عمق بسیار زیادی هم دارد.
گودال چشم آبی، سارانده آلبانی

شمالی ترین نقطه دانمارک یعنی گرنن هم یک مقصد گردشگری خاص به حساب می آید. جایی که آب های اسکاژراک در دریای شمالی به کاتگات متصل می شود.
گرنن دانمارک

غارهای فونگ نها، کوانگ بن ویتنام

یکی از کشورهای آسیای میانه که غارهایی باستانی دارد. این مجموعه غارهای فونگ نها جزو میراث جهانی یونسکو هستند وزیبایی های منحصر به فردی دارند.

دریاچه بوهینج اسلوونی دریاچه ی بوهینج، کارنیولای بالا اسلوونی

این دریاچه ها هم می توانند برای گردشگران طبیعت که به دنبال مناظر زیبای طبیعی هستند، فوق العاده هیجان انگیز باشند. دریاچه بلد در اسلوونی از این این دریاچه بوهینج شناخته شده تر است، اما مناظر اطراف بوهینج، هر گردشگری را حیرت وا می دارد.
دریاچه ی بوهینج، کارنیولای بالا اسلوونی

آتشفشان فعال رینجانی، لوبوک اندونزی

کوهنوردی در مجمع الجزایر اندونزی در آسیای میانه، می تواند با دیدن آتشفشان فعال رینجانی، کامل شود. برای رفتن به این جا، باید اهل کوهنوردی و راه پیمایی طولانی باشید.
رینجانی اندونزی

دریای گمشده در تنسی

همه مناطق گردشگری حیرت انگیز، روی زمین نیستند. با کرایه کردن یک قایق و رفتن به زیر زمین، می توانید دریاچه ای بزرگ و به مساحت چهار هکتار را ببینید! این دریای گمشده در تنسی به نظر واقعاً برای گردشگران گم شده است و کمتر کسی آن را می شناسد!
دریای گمشده در تنسی

آبشار ماموت، کالیفرنیا

بعد از یک کوه پیمایی و پیاده روی طولانی در کالیفرنیا، می توانید به آبشار ماموت برسید. این منظره طبیعی در کنار بنای طبیعی ملی شیاطین پست پایل قرار گرفته است.
آبشار ماموت، کالیفرنیا

ساحل نارین، اسکاتیش هایلند

ساحل های ماسه ای در بین دیگر ساحل ها، جذابیت های بیشتری دارند. ساحل نارین در اسکاتیش هایلند می تواند یک مقصد گردشگری آرام و راحت باشد. با قدم زدن روی ماسه های کنار دریا، امکان این که یک دلفین را هم تماشا کنید، کم نیست. پس انتظار این موضوع را داشته باشید.  
ساحل نارین، اسکاتیش هایلند

صخره ی سمفونی ایروان

صخره سمفونی در ایروان ارمنستان، یک منظره طبیعی دنیا است که به صورت سازه سنگی ایجاد شده است. این صخره در نزدیکی تنگه گارنی قرار دارد.
صخره ی سمفونی ایروان

دره ی سیاه، کلرادو

این هم یک منطقه گردشگری کمتر شناخته شده است که در گانیسن کلرادو قرار دارد. برای گردشگران عاشق صخره نوردی و کوه پیمایی، این جا می تواند بهشت باشد!
دره ی سیاه، کلرادو

پارک ملی کوهستان سیمیِن، امهارا در اتیوپی

یک مقصد گردشگری از آفریقا هم به لیستتان اضافه کنید. طبیعت زیبای پارک ملی کوهستان سیمین در اتیوپی، شما را به شدت مجذوب خواهد کرد! طبیعتی بکر و دست نخورده که برای هر توریستی می تواند شگفت انگیز باشد.
پارک ملی کوهستان سیمیِن، امهارا در اتیوپی

جزیره ی نیسیروس، دودکانیز یونان

بعضی از مناطق گردشگری به این خاطر خلوت هستند که نزدیک شدن به آنها جرات هم می خواهد. دیدن یک آتشفشان، آن هم از نزدیک، هم می تواند هیجان انگیز باشد، هم ترسناک. در جزیره ی نیسیروس یونان، یک دهانه آتشفشان به نام دودکانیز وجود دارد که از سال 1888 دیگر فعال نشده است. برای دیدن یک دهانه آتشفشان واقعی، بد نیست به اینجا سر بزنید!
جزیره ی نیسیروس، دودکانیز یونان

ایالت چای کلوکومالای، هند

شبه جزیره هند با زمین های چای دیدنی اش، می تواند حیرت انگیز باشد. ایالت چای کلوکومالای در ارتفاعی نزدیک به 2438 متر بالاتر از سطح دریا، جایی است که منظره طبیعی چای کاری اش، گردشگران را حیرت زده می کند!
ایالت چای کلوکومالای، هند

شبه جزیره ی بروس، اونتاریو کانادا

در پارک ملی شبه جزیره بروس، یک غار کوچک آبی وجود دارد که زیبایی درون آن، ارزش رفتن به آنجا را دارد. غاری که طبیعی و واقعی بودن، خیلی دور از انتظار به نظر می رسد!
شبه جزیره ی بروس، اونتاریو کانادا

جاده ترانسفاگراشان، رومانی

جاده های پر پیچ و خم، همیشه زیبایی های خود را دارند. از جمله ترانسفاگراشان که در وسط مناظر طبیعی قرار دارد!
جاده ترانسفاگراشان، رومانی

مقبره های لیکیه ای ها، فتحیه ترکیه

کوه های لیکیه ای در ترکیه، یک مقصد گردشگری کمتر شناخته شده دارد. مقبره های درون این کوه، وجود دارند که انسان را به حیرت و تعجب وا می دارد!
مقبره های لیکیه ای ها، فتحیه ترکیه

هتل یخی کبک کانادا

این شهر فرانسوی در شمال کانادا، با سرمای فوق العاده اش، یک هتل موقت یخی هم دارد که به صورت سالیانه ساخته می شود. همه چیز در این هتل از جنس یخ است، اما نسبت به سرمای کشنده بیرون، گرمتر به نظر می رسد!
هتل یخی کبک کانادا

با انواع مزاج آشنا شوید








با انواع مزاج آشنا شوید

با آگاهی از نوع مزاجی که دارید می توانید بهترین و مناسب ترین شیوه زندگی را تجربه کنید. می توانید با کمک غذاها و خوراکی ها از ابتلا به انواع بیماری ها پیشگیری کنید و حتی می توانید شغلی انتخاب کنید که در آن به خوبی بدرخشید.

نبض ما– حالتی که از تأثیر چیزی در محیط اطراف در انسان به وجود می آید مانند تأثیر سرمای کولر یا گرمای بخاری که موجب سردی یا گرمی در انسان می شود را مزاج می نامند.

حفظ تعادل بدن از نظر مزاجی یعنی حفظ سلامتی و هرگاه به هر دلیلی بدن از این حالت تعادل خارج شود، گرمی، سردی، خشکی یا رطوبت در آن افزایش پیدا کرده و موجب بروز بیماری می شود. همچنین نوع تغذیه، پوشاک، خواب و بیداری، حالت های عصبی، روانی و… ارتباط مستقیمی با حالات طبیعی یا مزاجی هر فرد دارد. بنابراین برای داشتن زندگی سالم و موفق، همه ی ما نیازمند شناخت مزاج یا طبیعت خود هستیم.

انواع مزاج

به طور کلی ۹ مزاج برای بدن می توان متصور بود. مزاج های مفرد که شامل گرمی، سردی، تری و خشکی است و مزاج های مرکب که شامل گرم و خشک، گرم و تر، سرد و خشک و سرد و تر است و نهمین آنها مزاج معتدل است. مزاج ها ساعت به ساعت با تغییراتی که در نوع تغذیه، رفتار، خواب و فعالیت های فیزیکی و البته شرایط اقلیمی افراد به وجود می آید، تغییر می کنند.

البته توجه به این نکته نیز مهم است که مزاج در سنین، فصول و اندام های مختلف نیز متفاوت است و البته این مزاج ها بر یکدیگر تاثیر می گذارند. برای نمونه در نظر بگیرید که فصل بهار مزاجی گرم و تر دارد و بنابراین افرادی که مزاج گرم و تر دارند و در اصطلاح به آنها دموی مزاج می گوییم تحت تاثیر این مزاج قرار می گیرند.

انواع طبع

به طور کلی چهار نوع طبع گرم، خشک، سرد و مرطوب وجود دارد.

افراد صفراوی مزاج دارای طبع گرم و خشک، افراد سوداوی مزاج دارای طبع سرد وخشک، افراد بلغمی دارای طبع سرد و مرطوب و افراد دموی دارای طبع گرم و مرطوب می باشند. نکته ی قابل توجه این است که اگر در بدن فردی، میزان هر کدام از اخلاط چهارگانه در حال تعادل باشد، او دارای طبع معتدل است. ولی اگر به علل مختلف مانند تغذیه ی نامناسب، روحیات اخلاقی نامناسب و… دو یا سه خلط در خونش بالا رفته و با یکدیگر مخلوط شود، به طوری که از خصوصیّات هر کدام از اخلاط چهارگانه در وجودش پیدا شده و باعث تغییر رفتار یا تغییر مزاج ظاهری او شود می گوییم فرد، دارای طبع مختلط است.

مزاج و فصول سال

قدما معتقد بودند:

  • بهار، گرم و تر است. در این فصل غلبه مزاج خونی زیاد روی می‌دهد. تغییرات کیفی خون در این فصل ظهوری کامل دارد.
  • تابستان، گرم و خشک است و هم مزاج صفراء است. از علایم این مزاج، تشنگی است.
  • پاییز، سرد و خشک است و به مزاج سوداء نزدیک است. خشکی پوست از علایم این فصل است.
  • زمستان، سرد و تر بوده و غلبه بلغم در این فصل زیاد بروز می‌کند. کندی هضم و بیماری سرماخوردگی بیشتر در این فصل دیده می‌شود.

مزاج و سال‌های عمر

قدما معتقد بودند ارتباط تنگاتنگی مابین سال‌های عمر انسان و مزاج او وجود دارد.

  • کودکی، مزاج کودک گرم و تر است (خون).
  • جوانی، جوانان مزاجی گرم و خشک دارند (صفرا).
  • میانسالی، مزاج در میانسالها سرد و خشک است (سودا).
  • پیری، در پیری مزاج شخص به طرف سردی و تری می‌گراید (بلغم).

علل ایجاد طبع گرم

مواردی که موجب ایجاد طبع گرم می شوند عبارتند از عفونت های مختلف، غم و شادی در حد اعتدال، خواب و بیداری در حد اعتدال، بادکش کردن بدن (با پنبه و آتش) یا حجامت خشک، شنیدن خبرهای خوش و شادی آور، مصرف خوراکی های گرمی بخش (مثل زنجبیل، عسل، فسنجان، آبگوشت با گوشت بره و…) مشاغل گرم (مثل آهنگری و شاطری)، ماساژ درمانی، دوره های مختلف سنی مثل دوره ی بلوغ، حاملگی، یائسگی، پوشیدن لباس گرم یا روغن مالی بدن و… .

علل ایجاد طبع سرد

برخی از مواردی که موجب می شوند فرد طبعی سرد داشته باشد عبارتند از ترس شدید، زندانی بودن به مدت طولانی، غم و اندوه بیش از حد، استفاده از گیاهان سرد مثل کاسنی و بید، پرخوری، شادی بیش از حد، خواب زیاد، تحرک کم، لذت بیش از اندازه (مثل خوردن قرص های روان گردان)، شغل سردی بخش (مثل کار در قصابی و سردخانه)، استفاده ی زیاد از وسایلی مثل کولر یا پنکه که تأثیر سردی دارند، خوردن خوراکی های سرد مثل سوپ جو، آب دوغ خیار، ماهی سرخ کرده، ترشیجات و… .

علل ایجاد طبع مرطوب

برخی از مواردی که موجب می شوند فرد طبع مرطوبی داشته باشد عبارتند از خواب، آرامش، پرخوری، سنگ کلیه، بودن در جاهای رطوبت بخش مثل کار در شالیزار و حمام کردن با شکم پُر، خوردن غذاهای رطوبت بخش (مثل آش، دوغ، کاهو و خوردن آب زیاد)، تماس با کولر و نشستن روی زمین مرطوب و سرد، تماس با چیزهایی که گرمی لطیف می دهند و رطوبت را به جریان می اندازند مثل کارکردن در مزارع گل و گلخانه.

علل ایجاد طبع خشک

برخی از مواردی که موجب می شوند طبع خشکی داشته باشد عبارتند از کم خوابی، کم خوردن غذا، مقاربت زیاد (نزدیکی جنسی زیاد)، استفاده ی زیاد از ملین ها (نرم کننده ی غذا)، مصرف ادویه هایی مثل فلفل، دارچین و زنجبیل، استحمام بیش از حد، استفاده از خوراکی هایی که موجب یبوست می شوند( مثل نعناغ، موز و …)، خوردن خوراکی هایی که موجب خشکی در بدن می شوند مثل بادمجان سرخ کرده، قهوه و آجیل، داشتن حالات روحی شدید (مثل خشم، غم، شادی، لذت و…)، تماس با عوامل سردی که مانع رسیدن غذا به اندام ها می شود (مثل قرار گرفتن در آب سرد یا نشستن زیاد بر روی زمین سرد)، تماس با هر چیزی که بسیار گرم است و بر اثر آن نیروی بدن ضعیف می شود (مثل کار کردن دائمی در کنار تنور و کوره ی آهنگری).

۸ تغییر کوچک لذت بخش‌

۸ تغییر کوچکی که زندگی شما را لذت بخش‌تر می‌کند

۸ تغییر کوچکی که زندگی شما را لذت بخش‌تر می‌کند
به‌نظرم همه‌ی ما دوست داریم تغییراتی در زندگی‌مان ایجاد کنیم، تغییراتی که باعث شوند خوشحال‌تر و موفق‌تر شویم. اما تعداد کمی از ما تغییرات را ایجاد و دنبال می‌کنیم، زیرا متعهدشدن به کاری که قرار است زندگی‌مان را تغییر دهد تعهدی است دلهره‌آور و سنگین. درست است؟

نه لزوما… بهتر است به‌جای تمرکز بر گام‌های بزرگ و افراطی، با این هشت تغییری که در این نوشته به آن اشاره خواهیم کرد شروع کنیم؛ تغییراتی آن‌قدر کوچک و ساده که می‌توانیم فوری ایجادشان کنیم.


۱. ذهن‌تان را برای خوش‌بینی برنامه ریزی کنید

احساسات ما بر افکار و اعمال‌مان تأثیر می‌گذارد. به همین دلیل است که وقتی از خراب‌بودن هوا یا گذراندن هفته‌ای پرتنش ناراحتیم، حتی حال خارج‌شدن از تختخواب را هم نداریم.

مشکل این است که اطراف ما پر از چیزهایی منفی شده است که نمی‌توانیم کاری برایشان بکنیم. اما می‌توانیم ذهن‌مان را برای خوش‌بین بودن برنامه‌ریزی کنیم. البته نمی‌توانیم همه‌ی افکار منفی را با داشتن ذهنی مثبت اندیش به دام بیندازیم، اما با روش‌های زیر می‌توانیم مهار آنها را به دست بگیریم:

  • دفتر تشکر. به‌جای آنکه نگران نداشته‌هایمان باشیم، هر روز درباره‌ی چیزهایی بنویسیم که بابت آنها شکرگزاریم. شکرگزاری باعث می‌شود خوشحال‌تر شویم، بهره‌وری‌مان را بهبود می‌بخشد و کمک می‌کند شب‌ها راحت‌تر بخوابیم.
  • عبارات تأکیدی مثبت بسازیم و تکرارشان کنیم، عباراتی که پیشرفت ما را در حوزه‌ی موردنظرمان تأیید کند.
  • با آدم‌هایی معاشرت کنیم که باعث خوشحال‌شدن‌مان می‌شوند. به یاد داشته باشیم عواطف سرایت می‌کنند!
  • به افکار منفی توجه نکنیم.
  • فعال باشیم. ورزش باعث آزادشدن هورمون‌های اندورفین می‌شود، اما بی‌تحرکی منجر به فکرکردن اضافه و تحلیل‌کردن بیش‌ازحد می‌شود.

۲. زنگ هشدار را نیم ساعت زودتر تنظیم کنید

صبح زود از خواب بیدارشدن از رفتارهای مشترک بسیاری از افراد موفق است. البته لازم نیست ما هم مانند تیم کوک، مدیر عامل اپل، ساعت ۳:۴۵ از خواب بیدار شویم، اما می‌توانیم روزمان را نیم ساعت زودتر شروع کنیم. بنابراین اگر تاکنون زنگ بیداری را سر ساعت ۷ تنظیم می‌کردیم، از امروز آن را ساعت ۶:۳۰ تنظیم کنیم.

چرا؟

این کار زمانی فراهم می‌کند برای ورزش‌کردن، مدیتیشن، مطالعه، بررسی ایمیل‌ها، صبحانه‌خوردن با خانواده، برنامه‌ریزی و کار بر روی موضوع موردعلاقه‌مان و… . ضمن اینکه دیگر مجبور نیستیم هر صبح با عجله از خانه خارج شویم، آن‌هم درحالی‌که احساس فراموش‌کاری، بی‌دست‌وپابودن و گیجی می‌کنیم. اندازه‌گیری زمانی که برای وظایف و کارهای مختلف صرف می‌کنیم کلید پیشبرد ماست.


۳. فوری تمیزکاری کنید

چقدر طول می‌کشد تخت‌مان را مرتب کنیم یا ظرف‌های صبحانه را بشوییم؟ پنج دقیقه؟ بااین‌حال اگر به این‌کارهای کوچک روزمره نرسیم، به‌سرعت روی‌هم تلنبار می‌شوند. لیوان چای و سایر ظروف صبحانه تبدیل می‌شود به سینکی پر از ظرف‌های بدبو که تمیزکردن‌شان زمان زیادی می‌برد. اگر این ظرف‌ها را همان موقع می‌شستیم، به این دردسر دچار نمی‌شدیم.

یک‌ چیز دیگر: افرادی که تمیزکاری‌هایشان را فوری انجام می‌دهند، مثلا هر صبح تخت‌شان را مرتب می‌کنند، معمولا خوشحال‌تر و موفق‌ترند، چون انجام این کار به آنها حس موفق‌ بودن، منظم‌ بودن و کنترل بر اوضاع را می‌دهد.

۴. بیش از توان‌تان متعهد نشوید

یکی از موضوعاتی که اغلب در توصیه‌های خودیاری می‌بینم، آسان نمایش‌دادن هدف‌گذاری است. توصیه می‌کنند که برای بهتر خوابیدن ورزش کنید. گفتن این حرف آسان است، اما وقتی‌ مجبوریم ۱۲ ساعت در روز کار کنیم و هم‌زمان از نوزادی هم مراقبت کنیم، عمل‌کردن به آن دشوار می‌شود.

اصلا قصد ندارم بهانه بیاورم. فقط اگر هدف‌هایمان را ساده و واضح تعریف کنیم، متعهدشدن به آنها راحت‌تر است و انجام‌دادن‌شان بسیار ساده‌تر می‌شود. با قدم‌های کوچک شروع کنیم و برای پیشرفت تلاش کنیم. اگر نیاز به ورزش بیشتری داریم، همان اول سراغ دوِ ماراتن نرویم! با ده عدد شنا در روز شروع کنیم یا بعد از شام اطراف محل زندگی‌مان قدم بزنیم یا تمرین ورزشی هفت‌دقیقه‌ای را (که در خانه قابل‌اجراست) انجام دهیم.

اگر می‌خواهیم سالم‌تر غذا بخوریم اما اهل آشپزی نیستیم، از خدمات شرکت‌هایی استفاده کنیم که مواد اولیه را به‌همراه دستور گام‌به‌گام پخت غذا به خانه می‌فرستند (مانند شرکت‌های Blue Apron یا Sun Basket). اگر تصمیم گرفتیم مدیتیشن کنیم، با ۵ دقیقه در روز شروع کنیم.

این قضیه درباره‌ی دنیای کسب‌وکار هم صادق است. نباید بیش از توان‌مان وعده بدهیم و کمتر از تعهدمان عمل کنیم.


۵. خیلی پیش‌بینی پذیر نباشید

انجام کارهای تکراری، آن‌هم هر روز، ما را تبدیل به ربات می‌کند. یکی از بهترین کارهایی که می‌توانیم برای خودمان بکنیم، این است که دست از «قابل پیش‌بینی بودن» برداریم. حداقل هفته‌ای یک بار از منطقه‌ی امن خود خارج شویم و دست به کار جدیدی بزنیم که هرگز پیش‌ازآن نکرده‌ایم. رستورانی تایلندی را امتحان کنیم، به اسکی روی برف برویم، از فروشگاهی جدید خرید کنیم. حتما متوجه منظورم شده‌اید!

پذیرای تجربه‌های جدید بودن باعث خوشحال‌تر شدن‌مان می‌شود، دیدگاه‌مان را تغییر می‌دهد، به شناخت بهتر موقعیت‌های نو کمک می‌کند، موجب افزایش انرژی می‌شود و باعث می‌شود بیشتر پذیرای تغییرات باشیم. عکس این چرخه هم جریان دارد. تجربیات جدید خوشحال‌ترمان می‌کنند.

۶. به‌جای غرزدن، شکرگزار باشید

همیشه سعی می‌کردم خوش‌بین باشم. حتی در تیره‌ترین روزهایم، باز هم این تلاش ادامه داشت و این کار با یادآوری این نکته ممکن می‌شد: به‌رغم شکست کسب‌وکارم، هنوز خانواده و دوستانم، حامی‌ام هستند. این کار به من کمک کرده از شرایط بحرانی بهترین استفاده را ببرم. شکرگزاری یکی از بهترین روش‌ها برای داشتن احساس بهتر در مواقع نیاز است. به‌خاطر بهترین اتفاقی که امروز برایمان افتاده، شکرگزار باشیم. قبلا اشاره کردم که دفترچه‌ی شکرگزاریِ روزانه داشته باشیم، اما می‌خواهم پافشاری کنم: این کار می‌تواند زندگی ما را دگرگون کند. تحقیقات هم‌ همین را می‌گویند.

  • افرادی که به‌طور هفتگی تشکرهایشان را می‌نویسند، معمولا بیشتر ورزش می‌کنند، علائم تنش فیزیکی کمتری دارند و به آینده خوش‌بین‌ترند.
  • شکرگزاری روزانه باعث افزایش آگاهی، انگیزه، اراده، توجه، انرژی و طول خواب می‌شود و افسردگی را کاهش می‌دهد.
  • افرادی که روزانه به شکرگزاری فکر می‌کنند، درباره‌ی آن صحبت می‌کنند و تشکرهایشان را می‌نویسند، بیشتر به آدم‌هایی که مشکلات شخصی دارند کمک می‌کنند و از آنها حمایت عاطفی می‌کنند.
  • افراد شکرگزار اهمیت کمتری به کالاهای مادی می‌دهند، کمتر به دیگران حسادت می‌کنند و بیشتر تمایل دارند دارایی‌هایشان را با دیگران قسمت کنند.
  • تمرین‌های شکرگزاری در پیشگیری از بیماری‌های قلبی و عروقی هم مؤثرند.

به دوستان، خانواده، مشتری‌ها و همکاران‌مان نشان دهیم که قدردان‌شان هستیم. یکی از بهترین راه‌های تقویت روابط، تشکر صادقانه است. در نظر بیاوریم چه حس فوق‌العاده‌ای داریم وقتی کسی به‌خاطر کار دشوارمان، انجام کارهای روزانه یا گوش‌دادن به درد دل‌هایش از ما تشکر می‌کند؟


۷. خودتان را با دیگران مقایسه نکنید

از توجه بیش‌ازحد به دارایی‌های دیگران و نداشته‌های خودمان دست‌ برداریم. بگذارید حقیقت را بگویم: همیشه فردی وجود دارد که شغلی پردرآمدتر از ما دارد، در خانه‌ای زیباتر زندگی می‌کند، خودرویی گران‌قیمت‌تر سوار می‌شود و به مسافرت‌هایی هیجان‌انگیزتر می‌رود. ممکن است دوستانمان زودتر از ما تشکیل خانواده بدهند و برخی از آنها زودتر بازنشسته شوند.

مقایسه‌ی خود با دیگران تنها ناراحتی ما در پی دارد و باعث می‌شود به‌جای اینکه به تعریف خودمان از موفقیت بپردازیم، ذهن‌مان را درگیر موفقیت از دید دیگران کنیم. وقتی شروع به کار آزاد کردم، دوستانی داشتم که مسخره‌ام می‌کردند، چون به‌اندازه‌ی آنها درآمد نداشتم. اما از دید خودم، برنامه‌ای انعطاف‌پذیر داشتم: هرجایی که می‌خواستم، می‌توانستم کارکنم و هیچ‌وقت شکایتی از کارم نداشتم، چون از کارم لذت می‌بردم. در مقابل، دوستانی که اذیتم می‌کردند، دائما از شغل‌شان، همکاران‌شان، زود بیدارشدن و… گله می‌کردند.

به‌نظر شما کدام‌یک خوشحال‌تر بودیم؟


۸. یکی از کارهای عقب افتاده را انجام دهید

همه‌ی ما کاری عقب‌افتاده داریم: تلفن به شرکت بیمه، تمیزکردن میز کار، بردن ماشین به کارواش و …؛ مانند همان ظرف‌های نَشُسته که پیش‌تر صحبتش شد، مشخص‌کردن اولویت‌ها و انجام‌دادن کارهای به‌ظاهر کوچک، نمی‌گذارد این کارها روی هم انباشته‌ شوند که مجبور شویم روز کاملی را صرف انجام‌دادن‌شان کنیم.

اگر کارهای ناتمامی داریم، همیشه بار سنگینی بر دوش ماست، فارغ از میزان کوچک‌بودن آنها. در صورت امکان همان وقتی‌که به یاد این کارها افتادیم انجام‌شان دهیم.

اگر فهرست اولویت‌های روزمان را تهیه‌کرده‌ایم، کاری تکراری هم به آن اضافه کنیم، برای مثال در پایان روز کاری، تماس تلفنی بگیریم یا اینکه محل کارمان را مرتب کنیم، زیرا تا آن موقع، همه‌ی کارهای مهم و انرژی‌بَر را انجام داده‌ایم.

تعجب خواهیم کرد که چقدر احساس بهتر و سازنده‌تری داریم وقتی‌ این موارد را از فهرست‌مان خط می‌زنیم. حتی اگر این فهرست، ذهنی باشد.

ذهن‌تان را از دغدغه‌ها رها کنید و از زندگی لذت ببرید!

آغاز یک پایان

مشکلات بازنشستگی را چقدر می‌شناسید؟/آغاز یک پایان

مشکلات بازنشستگی را چقدر می‌شناسید؟/آغاز یک پایان
از خانمی راجع به احوال خانواده‌اش سوال می‌کنید. او برعکس همیشه که با اشتیاق جواب می‌داد این بار با ناراحتی پاسخ می‌دهد مردش بازنشسته و خانه‌نشین شده و همین مساله بیچاره‌اش کرده است. دیگر خانه آن فضای قبلی برای او نیست و همه چیز تغییرکرده است. از همه بدتر این که خود آقا بی‌حوصله شده و هرروز به نحوی مصدع خاطر دیگران می‌شود.
این مساله محدود به آقایان نیست. خانم‌هایی که بازنشسته می‌شوند هم در موارد فراوانی مشکل پیدا می‌کنند. بازنشستگی هم بخشی از تحولات زندگی است و باید بدرستی با آن برخورد شود؛ اما نداشتن برنامه‌ریزی درست و همچنین مصادف شدن آن با دوران سالمندی این دوره را به عصری مشکل ساز از زندگی تبدیل کرده است. در اینجا راجع به مساله بازنشستگی صحبت و آن را از مناظر مختلف بررسی می‌کنیم.

 

تغییری ناگهانی

 

تا دیروز آقای خانه صبح زود از خانه بیرون می‌رفت، هشت ساعت را در محیط کار می‌گذراند و بعد به خانه بازمی گشت. خانم خانه در این مدت فرصت کافی برای رسیدگی به امور منزل داشت و فرزندان اگر می‌خواستند کاری انجام دهند که مصدع خاطر پدر نباشد زمانشان را با ساعت کاری پدر تنظیم می‌کردند. اما حالا، آقای خانه شبانه‌روز خانه است و همه چیز بهم ریخته. آقا از وضعیت خانه راضی نیست و همسر و فرزندان هم راضی به حضور او نیستند.

 

به گفته سعیده مصافی، دکترای روان‌شناسی سلامت، هضم هر تغییری دشوار است و بازنشستگی هم مانند هر مرحله مهم دیگر زندگی ازجمله ازدواج، اشتغال، جابه‌جایی و دیگر موارد یک تغییرکلی برای خود فرد و خانواده اوست. برای پذیرفتن راحت‌تر آن، خود فرد و خانواده او باید از چندماه قبل از بازنشستگی به فکر عملکردش پس از بازنشستگی باشند. ورود به این مرحله از زندگی باید همراه با برنامه‌هایی مفید و درست باشد تا برای فرد بازنشسته و خانواده‌اش مشکلی پیش نیاید.

 

شغلی جدید، نجاتتان می‌دهد

 

مقدم، کارمند منظم شهرداری بود و به مدت 30 سال در این اداره خدمت کرد. در 52سالگی بازنشسته شد و از انجام کار فراغت یافت. اوایل بسیار خوشحال بود که از رفت و آمد هرروز و هر شب راحت شده، اما پس از گذشت مدتی کوتاه و نشستن در خانه متوجه شد این آن چیزی نیست که آرزویش را داشته است. خانه نشینی برای او تبدیل شده بود به بی‌نظمی و پوچی و فشار مالی. پس تصمیم گرفت در یک نمایندگی بیمه مشغول به کار شود. برای فعالیت نیمه‌وقت آنجا درخواست داد و پذیرفته شد. این کار به او حس خوبی می‌داد. او دوباره احساس زنده بودن می‌کرد. اندک کمک خرجی به داشته‌هایش افزوده شده بود و از این گذشته خانواده‌اش هم بابت فعالیت مجدد او خارج از منزل خوشحال بودند.

 

کار هرچند نیمه‌وقت و سبک، از عوامل نجات بخش هر فرد بازنشسته‌ای است. داشتن یک شغل ساده کمک می‌کند او احساس مفیدبودن داشته باشد، زمان و ساعتش دوباره نظم و ترتیب پیداکند و همچنین مبلغی بگیرد. امتیاز دیگر این کار آن است که مانند فعالیت دوران اداره تمام وقت نیست و او صاحب اختیار است.

 

پس‌انداز داشته باشید

 

همه می‌گویند دوران بازنشستگی، دوره بی‌پولی و سختی معیشت است. اگر به راستی چنین است از دوران جوانی باید به فکر آن زمان بود. هر فردی در دوران اشتغال باید هرماه مبلغی هرچند اندک برای دوران بازنشستگی کنار بگذارد. پس اندازکردن باید در دوران بازنشستگی ادامه پیدا کند. حتی اگر کمترین مبلغ پس‌انداز شود بازهم بعد از گذشت چندسال به پولی قابل توجه تبدیل می‌شود و همان مایه آرامش خاطر است. هر فردی در دوران سالمندی و بازنشستگی بیش از هر دوره دیگر به پس‌انداز احتیاج دارد.

 

افسردگی در کمین است

 

افسردگی مهمان ناخوانده بسیاری از افراد در سنین بالاست. تنهایی، بی‌هدفی، بی‌انگیزگی، نداشتن برنامه و دیگر موارد در این سنین، اصلی‌ترین عوامل بروز افسردگی است.

 

به گفته دکتر مصافی، فردی که قصد بازنشستگی دارد باید به طور واقعگرایانه با این مساله روبه‌رو شود که بازنشستگی تمامی برنامه‌های او را تغییر می‌دهد. او دیگر هرروز صبح از خانه خارج نمی‌شود، عده کثیری از مردم را نمی‌بیند، هدف کاری خاصی را دنبال نمی‌کند و به طورکلی مانند قبل زندگی برنامه‌ریزی شده ندارد.

 

پس باید به زندگی خود برنامه‌ای درست بدهد. فرد بازنشسته باید مانند قبل هرروز به بهانه‌ای مانند خرید یا گشت و گذار از منزل خارج شود، به طور منظم با دوستان خود دیدار داشته باشد، در حد وسع مالی گهگاه مسافرت کند، برنامه‌های موردعلاقه خود را پی بگیرد، با خانواده و اقوام دیدار داشته باشد و بخصوص برای نوه‌ها وقت بگذارد و کارهای شادی بخش دیگر انجام دهد، وگرنه افسردگی گریبانگیرش خواهدشد و دوران بازنشستگی تلخی را تجربه خواهدکرد.

 

سندرم آشیانه خالی

 

دکتر مصافی می‌گوید: معمولا والدین مادامی که شاغلند همزمان از فرزندان خود نگهداری می‌کنند و انواع مسئولیت‌ها را به عهده دارند. با رسیدن سنین بازنشستگی، هنگام ازدواج فرزندان و ترک خانه پدر و مادر از راه می‌رسد و کم‌کم شرایط جدیدی پیش می‌آید. تا چندی قبل والدین سرکار می‌رفتند و سرشان بشدت به مشغله‌های زندگی گرم بوده و در خانه هم به فرزندان مشغول بوده‌اند.

 

اما حالا ناگهان محیط کار برای آنها تمام شده و با سندرم آشیانه خالی که همان ترک فرزندان و ایجاد محیط خالی و فارغ از هیاهوی سابق است، روبه‌رو می‌شوند. تحمل سندرم آشیانه خالی برای والدین وابسته به فرزند دشوار است و این مساله برای والدینی که بتازگی بازنشسته شده‌اند بمراتب سخت‌تر است.

 

سالمندان بازنشسته‌ای که دیگر فرزند در خانه ندارند باید برنامه‌هایی جدی برای سرگرم کردن خود داشته باشند. نشست و برخاست با همسن و سالان، پرکردن وقت با انواع سرگرمی‌ها و داشتن برنامه‌های لذتبخش برای آنها از هر شخص دیگر واجب‌تر است.

 

یادگرفتن مهارت‌های جدید

 

رحمتی، در دبیرستان جامعه شناسی تدریس می‌کرد و در کار خود موفق بود. او در خانه هم همسر و مادری خوب و توانمند بود و زندگی را بخوبی مدیریت می‌کرد. رحمتی همواره از دوران نوجوانی به خیاطی و بافتنی علاقه داشت و همیشه در اوقات آزادش، سر خود را به بافتن و دوختن گرم می‌کرد. همیشه دوست داشت قالی‌بافی یاد بگیرد، اما به دلیل مشغله‌های زندگی به هیچ عنوان فرصت این کار را پیدا نمی‌کرد. هنگام بازنشستگی احساس کرد برای نخستین بار این موقعیت را پیداکرده و از این بابت بسیار خوشحال بود. او در کلاسی در فرهنگسرا ثبت نام کرد و شروع به بافتن قالی کرد. هر سه ماه یک‌بار یک قالیچه کوچک می‌بافت و این برای وی بی‌نهایت خوشحال کننده بود.

 

مشغله‌های زندگی فرصت بسیاری از مهارت‌هایی را که افراد در پی یادگیری‌اش است به او نمی‌دهد. دوران بازنشستگی زمانی مناسب برای یادگیری مهارت‌های جدید است. یادگیری زمان نمی‌شناسد و هر فردی تا وقتی به زندگی ادامه می‌دهد می‌تواند از این نعمت بهره ببرد.

 

زنان با مردان فرق دارند

 

به گفته دکتر مصافی، به طورکلی زنان بمراتب راحت‌تر از مردان با دوران بازنشستگی کنار می‌آیند و با سرعت بیشتری به شرایط جدید عادت می‌کنند. این دو دلیل اصلی دارد. نخست این که پیشتر زن هم در خانه ایفای نقش می‌کرده و هم بیرون. پس اکنون که بازنشسته شده همچنان بیکار نیست و درعوض فرصت بیشتری برای انجام کارهای خانه پیداکرده است. ازسوی دیگر، معمولا خانم‌ها در دوران بازنشستگی به دلیل رهایی از مشغله‌های زیاد، فرصت خوبی برای ارتباط برقرارکردن با دوستان و اقوام پیدا می‌کنند. آنها غالبا در این دوران با دوستان خود قرارملاقات‌های مرتب و دوره‌های دسته جمعی می‌گذارند و دوره بازنشستگی‌شان را به بهترین شکل می‌گذرانند. اما آقایان به ناگاه خانه‌نشین می‌شوند بدون آن‌که کار خاصی در منزل داشته باشند یا به فکر ارتباط با دوستان باشند. به همین دلیل است که تحمل بازنشستگی برای مردها دشوارتر است. بهترین راه‌حل منطقی، مواجه شدن با این رویه جدید و داشتن برنامه‌ریزی درست است. مردان هم باید برای دوران بازنشستگی برنامه‌ای مدون و درست داشته باشند که انجام فعالیت‌های ساده و ارتباط مرتب با دوستان را در خود بگنجاند.

 

ورزش کنید

 

زهرا احمدی همیشه دوست داشت ورزش کند، اما به دلیل مشغله فراوان زندگی، فرصت کافی پیدا نمی‌کرد. او هرروز از صبح تا بعدازظهر در بانک کارمی کرد و بعدازظهر تا شب هم باید به امور منزل رسیدگی می‌کرد. خانم احمدی در دوران اشتغال، حسرت یک روز آزاد برای پیاده‌روی را داشت و به همین دلیل از نخستین روز بازنشستگی این کار را شروع کرد. او هرروز به میدان نزدیک خانه می‌رفت و آنجا چندمرتبه دور میدان پیاده‌روی می‌کرد. عده زیادی هنگام صبح برای پیاده‌روی و ورزش با دستگاه‌های داخل پارک به آنجا می‌آمدند. بعد از گذشت چندهفته چهره‌های داخل پارک با او آشنا شدند و کم کم خانم احمدی چند دوست پیداکرد.

 

دیگر صبح‌ها با اشتیاق مضاعف از خواب برمی‌خاست و به پارک می‌رفت، چون هم قرار بود ورزش کند وهم ساعت خوشی را همراه دوستان بگذراند. براستی دوران بازنشستگی مناسب‌ترین زمان برای ورزش کردن در پارک یا باشگاه ورزشی است. ورزش، هم به سلامت جسم و روح کمک می‌کند و هم بهانه‌ای برای پیداکردن دوستان جدید است.

 

خیریه‌ها در انتظار شما هستند

 

سهیلا منصوری در آزمایشگاه مشغول بود و بعد از 25 سال بازنشسته شد. همزمان دخترش که به او وابستگی زیادی داشت، ازدواج و به خارج از کشور مهاجرت کرد. تحمل این شرایط برای او بسیاردشوار بود. ناراحتی‌اش را برای همه مطرح می‌کرد. دوستی به او پیشنهاد کرد در انجام کارهای خیریه شرکت کند. در انجمنی غذای بسته‌بندی آماده و برای فروش گذاشته می‌شد تا سود آن به نفع کودکان بی‌سرپرست خرج شود. سهیلا منصوری هم مسئول پاک و سرخ کردن سبزی شد. او دو روز هفته به انجمن می‌رفت و با خوشحالی کارش را انجام می‌داد. این سرگرمی پرثواب جدید روح او را به طورکامل شست‌وشو داد. او نشاطی دوباره پیداکرد و به این کار وابستگی شدید یافت. بخصوص وقتی در جلسات انجمن شرکت می‌کرد و مطلع می‌شد پول حاصل از این کار چگونه خرج بچه‌ها شده است. داوطلب شدن در انجام کارهای خیریه یکی از بهترین گزینه‌ها برای بازنشستگانی است که وقت آزاد دارند و از تنهایی و بی‌برنامگی رنج می‌برند. حس نیکوکاری و پرکردن توشه آخرت برای فرد بازنشسته آرامش بخش‌ترین مساله است.

روستایی با ساکنان غارنشین

در ادامه تصاویری از یکی از عجیب ترین روستاهایی که ساکنان آن غارنشین هستند را مشاهده خواهید کرد.

  روستای ژونگ دونگ (Zhongdong) یکی از عجیب‌ترین روستاهایی است که بشر در طول تاریخ کشف کرده است. این روستا در غاری عظیم و بزرگ بنا شده که محل جغرافیایی و عدم دسترسی افراد عادی به این روستا سبب شده تا عنوان یکی از دست نخورده ترین روستاهای جهان را به خود اختصاص دهد.

شهر گوئیژو (Guizhou) چین مکانی است که روستای ژونگ دونگ در ارتفاعات آن قرار دارد. غاری که این روستا در آن به وجود آمده 18000 متر از سطح دریا ارتفاع دارد و برای رسیدن به آن لازم است تا 1 ساعت با پای پیاده در ارتفاعات این شهر پیاده‌روی کنید.جالب است بدانید که جمعیت روستای داخل این غار به 100 نفر می‌رسد.

روستایی که هنوز ساکنانش غارنشین هستند+تصاویر

روستایی که هنوز ساکنانش غارنشین هستند+تصاویر

روستایی که هنوز ساکنانش غارنشین هستند+تصاویر

روستایی که هنوز ساکنانش غارنشین هستند+تصاویر

روستایی که هنوز ساکنانش غارنشین هستند+تصاویر

روستایی که هنوز ساکنانش غارنشین هستند+تصاویر

۵ عادت غلط

سال نو فرصت مناسبی برای ترک عادت‌های اشتباه است، از این رو عادت‌هایی را معرفی کرده‌ایم که به منزله موانع زندگی هستند.

 برای داشتن زندگی موفق باید عادت‌های غلط را کنار گذاشت. حال که سال نو فرا رسیده فرصت مناسبی است یکسری عادت‌های نادرست را برای همیشه رها کنید تا شاهد موفقیت‌های روزافزون در زندگی‌تان باشید.
این عادت‌های غلط به شرح زیر است:

رضایت کامل دیگران
افرادی که دائم به فکر رضایت دیگران هستند، در راضی نگهداشتن هر کسی مهارت دارند الا خودشان! آنها ذاتا می‌‌دانند دیگران چه می‌‌خواهند و به اولویت‌هایشان بسیار اهمیت می‌‌دهند و توجه و مراقبتی را که از خود دریغ کرده نثار آنها می‌‌کنند.

این افراد ارزش‌های خود را بر اساس ارزش‌های دیگران تنظیم می‌‌کنند و‌ همان‌قدر که به مراقبت از دیگران می‌پردازند، نمی‌دانند به خودشان چگونه توجه کنند. آنان همچنین نمی‌دانند چنین رفتاری چه هزینه گزافی برایشان به بار می‌آورد.

زندگی در گذشته
زندگی کردن در گذشته ضررهای بسیاری دارد که یکی از آنها به خطر افتادن سلامتی است.

زمانیکه به اتفاقات گذشته می اندیشید، فرصت‌ها برای شما خوشایند و مثبت به نظر نمی‌رسند. اتفاقات منفی گذشته به آرامی سلامتی شما را به خطر می اندازند.

مطالعات نشان می دهد افرادی که تمایل دارند بیشتر در گذشته زندگی کنند، از سلامتی کمتری نسبت به افرادی که در زمان حال زندگی می کنند، برخوردارند.

زندگی در گذشته می تواند به استرس مزمن، افسردگی، بی خوابی، اضطراب، نگرانی، چاقی و کم اشتهایی منجر شود.

سرکوب کردن خود
افرادی که به طور مداوم خود را سرکوب می کنند، ریشه خلاقیت و ایده‌پردازی را در خود می‌خشکاند و فرصت های داشتن یک زندگی خوب را از دست بدهند.

افرادی که خود را سرکوب می کنند، پس از مدتی وجه خود را در جلوی دیگران و اطرافیان از دست می دهند و دیگر جایگاهی در بین مردم جامعه ندارند و پس از مدتی مردم‌گریز می شوند و حس اعتماد به نفسشان را از دست داده و در نهایت از زندگی‌شان ناامید می شوند.

ترس از تغییر
تغییر واژه گسترده‌ای است که می‌تواند به بسیاری از مسائل اطلاق شود. شاید شما تنها قصد اسباب‌کشی داشته باشید یا در صدد شروع کردن یک شغل تازه باشید. این تغییرات ممکن است وحشتناک ظاهر شوند مثل از دست دادن یکی از عزیزان. این تغییرات خوب و بد و بزرگ و کوچک همگی نیازمند اصلاحات و تنظیماتی در رفتار و زندگی هستند.

این اصلاحات و تنظیمات حتی وقتی مثبت باشند، عامل ایجاد استرس می‌شوند. در مقابل، تغییرات منفی هم بعضی اوقات نتایج مثبتی به همراه دارند و ممکن است باعث پیشرفت افراد در زندگی روزمره و یک جهش بزرگ در زندگی شود.

از منظر روانشناسان ترس از تغییر سبب دور شدن موفقیت در انسان می شود  و ترس از تغییر سبب شده تا الگوهای ذهنی ما دچار دستخوش شود.
 
منفی‌بافی
هنگامی که به مسائل منفی و ناراحت‌کننده فکر می کنید، اعتماد به نفستان را از دست می دهید، با ایجاد اضطرابی کاذب در خود یک نوع افسردگی در خود ایجاد می‌کنید.

فکر کردن بیش از حد نوعی خستگی ذهنی را در افراد ایجاد می کند و بهترین اوقات زندگی را از آنان می‌گیرد.

محبوب شدن نزد همسر

محبّت خود را به همسرتان به صورت عملی نیز نشان دهید و لذا سعی نمائید در روز تولد او، یا روز ازدواج او و یا مناسبت‌های دیگر به او هدیه دهید و از این طریق محبّت خود را ابراز نمائید.

مردان اگر می خواهند محبوب همسرشان شوند و فضایی سرشار از انس و معنویت و صمیمیت داشته باشند، به توصیه‌های زیر توجه کنند.  
 
۱. نسبت به همسر خود، نگرشی مطلوب و متعالی داشته باشید و او را امانت الهی بدانید و در حفظ و نگهداری این ودیعه الهی تلاش کنید.
 
۲. به همسر خود احترام کنید و با وی محترمانه صحبت کنید و در ارتباط با او از عواطف سرشار و محبّت بسیار دریغ نورزید.
 
۳. حقوق متقابل خود و همسر خود را بشناسید و در ایفای حقوق وی تلاش نمائید.
 
۴. باور کنید که پدر و مادر کانون منظومه خانوادگی هستند که تشعشعات عاطفی خود را در محیط خانواده می‌پراکنند و حیات عاطفی را رونق می‌بخشند.
 
۵. باور کنید که پدران و مادران پایه‌گذاران شخصیت فرزندان و معماران خوشبختی آنان هستند بنابراین در تقویت روابط خود هر چه بیشتر تلاش کنید.
 
۶. همسر خود را فردی با ارزش و برخوردار از کرامت انسانی بدانید.
 
در زندگی خانوادگی به برنامه ریزی معتقد شوید و باور کنید که با داشتن برنامه و التزام به اجرای آن‌ها می‌توانید مشکلات زندگی خود را کاهش دهید و از قوای حیاتی خود و سایر اعضای خانواده به خوبی استفاده نمایید.
 
۷. همسر خود را فردی مستعد کمال، پیشرفت و تحول بپندارید.
 
۸. به پیشرفت و ترقی و رشد شخصیت همسر خود علاقمند باشید و زمینه را برای تحقق این امر فراهم نمائید و از این طریق کانون خانواده را از زوال و فرسایش تدریجی مصون سازید و عرصه زندگی را برای نوآوری‌ها بگشایید.
 
۹. زمینه را برای پرورش احساسات مثبت و عواطف سازنده نسبت به همسر خود فراهم سازید و از داد و ستد عاطفی به سه شیوه قلبی، کلامی و عملی استفاده کنید و لذا به همسر و شریک زندگی خود ابراز محبّت کنید همسر خود را قلباً دوست بدارید و با زبان این امر را ثابت نمایید.
 
۱۰. محبّت خود را به همسرتان به صورت عملی نیز نشان دهید و لذا سعی نمائید در روز تولد او، یا روز ازدواج او و یا مناسبت‌های دیگر به او هدیه دهید و از این طریق محبّت خود را ابراز نمائید.
 
۱۱. سعی کنید فهرستی از قابلیت‌ها، صفات مثبت همسر خود را در نظر بگیرید و به موارد مثبت وجود و شخصیت او کاملاً توجه کنید و در مناسبات با او به این قابلیت‌ها اشاره نمائید و از صفات برجسته و مثبت او تعریف کنید و از این طریق فضای خانواده و گفتگو را به فضایی گرم و صمیمی و آکنده از روحیه مثبت تبدیل نمائید.
 
۱۲. به جنبه‌های مشترک فکری و روحی خود و همسرتان توجه کنید و سعی کنید، خصایص مثبت، سازنده هر دو به تدریج بیشتر شود و از طریق خودآگاهی و خودسنجی به خودسازی برسید و صفات برجسته انسانی را در وجود خود و همسرتان تقویت نمائید.
 
۱۳. سعی کنید با همسرتان تفاهم داشته و رابطه حسنه داشته باشید. این تفاهم می‌تواند در حضور دیگران و یا در فضای خلوت زندگی صورت پذیرد. این امر مستلزم بهره‌گیری از «هنر خوب شنیدن و خوب گوش دادن است». لذا سعی کنید در هنگام گفتگوی با همسرتان، به دقت به گفتار او توجه کنید و اجازه دهید که مطالب خود را کاملاً بیان کند.
 
هنگامی که عصبانی هستید، این گفتار امام علی ـ علیه السلام ـ را مدّ نظر قرار داده و اجرا کنید:
«به هنگام خشم؛ نه تنبیه، نه دستور و نه تصمیم»
 
۱۴. باور کنید که همسرتان انسانی است منحصر به فرد و واجد ویژگی های شخصیتی مثبت و منفی. لذا از مقایسه او با دیگران به شدت بپرهیزید. سعی کنید او را با گذشته‌اش مقایسه کنید و تغییرات رفتاری و پیشرفت فکری و اخلاقی وی را تحسین نمائید.
 
۱۵. سعی کنید حالات و روحیات همسر خود را بشناسید و فهرستی از آرزوها و علائق وی تهیه کنید و از انتظارات او آگاه شوید. سپس به تأمین خواسته‌ها و علایق منطقی و اصولی وی خود را ملزم نمائید.
 
۱۶. سعی کنید حریم یکدیگر را مراعات کنید و از جرّ و بحث با هم خودداری کنید و مطالب بیجا را با سکوت خود و یا ارائه پیشنهاد مناسب به گفتگوهای سازنده و ثمربخش تبدیل کنید.
 
۱۷. باور کنید که هر کلمه و گفتار شما، در بردارنده بار عاطفی و روانی است که بر وجود شنونده تأثیر مثبت و منفی دارد لذا سعی کنید از زبان گرم، نرم، ملایم، توأم با احترام و محبّت استفاده کنید و کلمات «بفرمائید، بنشین و ….» سه پیام است که هر کدام اثری خاص در ارتباط با دیگران دارند. کوشش کنید از کلمات موهن، ملالت آور، تحریک آمیز، هرگز استفاده نکنید.
 
۱۸. سعی کنید برای نیل به تفاهم و مناسبات بیشتر با همسرتان از صداقت و راستی استفاده کنید. باور کنید که رمز خوشبختی و توفیق بسیاری از خانواده‌ها، صادقانه بودن آنها و بهره‌گیری از این صفت برجسته انسانی بوده است.
 
۱۹. به مدیریت کانون خانواده اهمیت دهید و سعی کنید در تصمیم گیری و هدایت زندگی از هماهنگی لازم برخوردار شوید و حدود وظایف هر یک از اعضای خانواده را مشخص نمائید.
 
۲۰. سعی کنید خود را برتر و بالاتر از همسرتان احساس نکنید و او را شریک زندگی بدانید و به این نکته توجه کنید که درجات تحصیلی، موقعیت اجتماعی، وضعیت سنی، امکانات مالی شما، باید بر میزان فروتنی و خضوعتان بیفزاید، بخصوص زمانی که در پیشرفت‌های تحصیلی و موفقیت‌های مادی شما همسرتان نقش اساسی داشته است.

آلبوم تصاویر


1

آلبوم تصاویرطبیعت بکر و زیبای ارتفاعات تالش

دلنوشته های زیبا

دلنوشته های زیبا(10)
جمله های زیبا، دلنوشته های دلنشین، اشعار ماندگار، پاراگراف های تاثیرگذار و بی‌نظیر از یک کتاب یا مقاله. همه این‌ها می‌تواند بهانه ای برای هایلایت کردن آنها در کتاب، مجله و یا ذهنتان باشد.

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

 

هایلایت (363)

این کارها را کنار بگذارید

در دهه چهارم زندگی این کارها را کنار بگذارید

در دهه چهارم زندگی این کارها را کنار بگذارید
در مطالعه ای که اخیرا انجام شده، از افراد در مورد کارهایی که در دهه چهارم زندگی شان انجام نداده اند و از عدم انجام آنها احساس پشیمانی می کنند، جویا شده اند. مواردی که در این نوشته آنها را برمی شماریم، از جمله مهم ترین این ندامت های هستند که در میان افراد و به صورت مشترک وجود داشتند.
تقریبا تمام افراد در زندگی شان در مورد کارهایی که انجام داده اند یا کارهایی که می توانستند انجام دهند و نداده اند، پشیمانی هایی دارند. آیا بهتر نیست که از تجربه دیگران و ندامت های آنها در این موارد کمک گرفته و با این کار، راه را برای خودمان هموارتر کنیم؟
 در مطالعه ای که اخیرا انجام شده، از افراد در مورد کارهایی که در دهه چهارم زندگی شان انجام نداده اند و از عدم انجام آنها احساس پشیمانی می کنند، جویا شده اند. مواردی که در این نوشته آنها را برمی شماریم، از جمله مهم ترین این ندامت های هستند که در میان افراد و به صورت مشترک وجود داشتند.
با هم و به اختصار به بررسی این عوامل و دلایل آن می پردازیم.
1.  درگیر بایدها بوده اید
در این دهه از زندگی خود با بیشترین میزان فشارهای زندگی مواجه هستید بنابراین نباید اجازه دهید که بایدهای زندگی جلوی شما را بگیرند. در این دوران شما دائم اضطراب هایی از قبیل، خریدن خانه، ازدواج کردن و بچه دار شدن و یا داشتن یک کار خوب و دائم را دارید.
تمام این اضطراب ها را کنار بگذارید و زندگی را به گونه ای ادامه دهید که در آن احساس شادی بیشتری می کنید. این احساس را نداشته باشید که به دلیل اتفاقاتی که در زندگی تان افتاده و مسیر عادی آن را تغییر داده، شکست خورده اید. به راه تان ادامه دهید و زندگی کنید.

2.  عدم گذراندن وقت کافی با والدین

11 کاری که از انجام دادن آنها در دهه چهارم زندگی تان، سخت پشیمان خواهید شد
 
بسیاری از افراد به این نکته اشاره کرده اند که از بابت عدم گذراندن وقت بیشتر با والدین شان در زمانی که آنها پرانرژی بودند و می توانستند در برخی از فعالیت ها شرکت کنند، پشیمان هستند.
کارهایی چون یک پیاده روی ساده، مسافرت کردن و یا صحبت های معمولی، زمانی که آنها پا به سن بگذرانند به مراتب دشوارتر می شود.
3. کار را در اولویت قرار دادن 
11 کاری که از انجام دادن آنها در دهه چهارم زندگی تان، سخت پشیمان خواهید شد
 
بهتر است این نکته را در ذهن خود داشته باشیم که اگر در ۳۰ سالگی خود تمام وقت مان را صرف کار کردن کنیم، از این کار پشیمان خواهیم شد. با این کار زمان کمتری با افرادی که بسیار دوست شان داریم گذاشته ایم و این زمان هرگز با پول و ثروت زیاد، قابل خریداری نیست.
4.  تلف کردن وقت با افراد منفی 

11 کاری که از انجام دادن آنها در دهه چهارم زندگی تان، سخت پشیمان خواهید شد
 
اگر گمان می کنید تعداد افراد منفی در حدود ۳۰ سالگی تان کاهش پیدا می کند، سخت در اشتباه هستید. افراد این چنینی را به سرعت از زندگی خود دور کنید. با این کار، وقت تان را ذخیره خواهید کرد.
اگر در میان اطرافیان یا دوستان تان افرادی وجود دارند که احساس بدی از خودتان به شما می دهند، در رفت و آمد با آنها تجدیدنظر کنید.
5.  تصور اینکه پیر شده اید و برای انجام برخی کارها دیر شده
در دهه چهارم زندگی تان ممکن است از عباراتی چون "من برای این کار پیر شده ام” استفاده کنید. در حقیقت این طور نیست. حتی افرادی که در دهه های ششم و هفتم زندگی هستند نیز بر عدم درستی این نوع تفکر صحه می گذارند.
می توانید همانند روزهای بیست سالگی خود، از فرصت ها استفاده کنید، از زندگی لذت ببرید و از کودک درون خود غافل نمانید.
6. غافل شدن از خود و قرار دادن دیگران در اولویت 
ممکن است در دهه چهارم زندگی خود همواره دیگران را نسبت به خود در اولویت قرار داده باشید. مشکلی نیست می توانید این روند را تغییر دهید. زمانی که خودتان را در اولویت همه چیز قرار دهید خواهید فهمید که همه چیز  به خوبی پیش می رود. با این کار شادتر خواهید بود و در روابط با دیگران هم وضعیت بُرد-بُرد را تجربه خواهید کرد.
زمانی که بیشتر مراقب خود و خواسته های تان باشید، در آینده احساس پشیمانی کمتری خواهید کرد. به عنوان مثال اگر به نیازها و خواسته های خود در زندگی مشترک اهمیت داده باشید و به دنبال رویاهای تان رفته باشید، در آینده احساس ندامت کمتری را تجربه خواهید کرد.

7.  عدم رسیدگی کافی به وضعیت سلامت
جالب است که گاهی جملاتی مانند "من برای انجام فلان کار پیر شده ام” را به کار می برید، با این حال باز هم هله هوله می خورید. این دو کار با هم در تناقض است. ترک عادات نادرست این چنینی بسیار دشوار است.
اما اگر برای حفظ تناسب اندام از سنین پایین تر تلاش کنید، بعدها بابت این موضوع پشیمان نخواهید شد.
8.  عدم استفاده از موقعیت های پیش آمده 
ممکن است شما در این دهه از زندگی خود بیش از اندازه محتاط شده باشید. این عدم استفاده از موقعیت های زندگی ممکن است شما را با پسروی مواجه کند. بنابراین این همه احتیاط را کنار بگذارید و با کمی ریسک زندگی را واقعا زندگی کنید.
9.  به اندازه کافی سفر نکردن 
اگر بخواهید آنقدر برای سفر کردن و دیدن جاهای دیدنی صبر کنید تا به سن پیری برسید، شاید در تمام این مدت خودتان را از ماجراجویی محروم کرده باشید. پس به سفر بروید.
 
11 کاری که از انجام دادن آنها در دهه چهارم زندگی تان، سخت پشیمان خواهید شد
 
10.  تمرکز بیش از اندازه به اینکه دیگران در مورد شما چگونه می اندیشند
این حس که چقدر به نظر دیگران اهمیت داده بودید، در هر سنی ممکن است باعث آزارتان شود. این عادات غلط را در دهه چهارم زندگی تان کاملا کنار بگذارید و از صرف وقت و انرژی مضاعف بر این موضوع پرهیز کنید.
این را بدانید که افرادی که شما برای آنها مهم هستید، شما را همین طور که هستید خواهند پذیرفت.

خانه های رویایی

زندگی انسان ها با نژادها و تفاوت های مختلف در کنار هم معنی پیدا می کند اما گاهی اوقات احساس می کنیم می خواهیم با خومان در دل طبیعت خلوت کنیم و در محیطی آرام استراحت کنیم.
وقتی زندگی در هیاهوی شهر خسته کننده می شود دلمان می خواد در محیطی دنج به فعالیت ها و دلمشغولی هایمان بپردازید، برخی هتل ها و افراد خلاق در دنیا به این علاقه افراد توجه نشان داده و هتل ها یا خانه هایی کوچک در مناطق بکر طبیعت در مناطق خوش آب و هوا ساخته اند و افراد می توانند برای مدت زمان معلومی در آنجا به سرببرند.

اسرار آمیزترین و رمانتیک ترین خانه های عاشقانه+تصاویر

با وجود فراهم بودن کلیه امکانات رفاهی در این خانه و هتل ها خبری از سروصدا و ازدحام و شلوغی شهرها نیست و زوجین به تمدد اعصاب بپردازند.

اسرار آمیزترین و رمانتیک ترین خانه های عاشقانه+تصاویر

برخی از این هتل ها و خانه ها دارای مالکان خصوصی هستند و صاحبان آنها دوست دارند در دل طبیعت و در مکان هایی با آرامش خارق العاده زندگی کنند.

اسرار آمیزترین و رمانتیک ترین خانه های عاشقانه+تصاویر

اسرار آمیزترین و رمانتیک ترین خانه های عاشقانه+تصاویر

اسرار آمیزترین و رمانتیک ترین خانه های عاشقانه+تصاویر
گفتنی است؛ ابعاد برخی از خانه های فوق به گونه ای است که تنها برای دو نفر طراحی و ساخته شده است.

حس خوب زندگی

چطور حس خوبی نسبت به زندگی داشته باشیم؟! +7روش خوشبختی

«شکی نیست که برخی عوامل ایجاد خوشبختی در دست ما نیست و از اراده ما خارج است اما برخی عوامل منجر به حس خوب زندگی دست خودمان است و می‌توانیم آنها را به وجود آوریم. مواردی که عموماً مربوط به چگونگی زندگی کردن ماست.»

چطور حس خوبی نسبت به زندگی داشته باشیم؟! +7روش خوشبختی «این هفت فاکتور کمک می‌کند تا شما با حس خوشبختی بیشتری زندگی کنید:

۱- دوستان خوب: دوستان خوب تأثیر مستقیمی بر احساس خوشبختی ما دارند. دوستان خوب نه تنها عامل احساس خوشبختی در فرد محسوب می‌شوند، حتی به سلامتی بیشتر افراد می‌انجامند.

۲- قدردان باشید: عامل قدردانی نه تنها درباره روابط بین افراد عامل مؤثری است، بلکه فردی که در شغل و محیط کاری خود قدردان است، احساس رضایت بیشتری دارد و احساس خوشبختی بیشتری نیز می‌کند. جالب است که یک تحقیق مستقل نشان می‌دهد قدردان بودن سبب خواب بهتر و آرام‌تر فرد می‌شود.

۳- هدف داشته باشید: رؤیا خوب است و انسان بدون رؤیا چیزی از انسانیت کم دارد اما ما به داشتن هدف‌های واقعی نیاز داریم. ما نیاز داریم که در زندگی خود هدف‌گذاری کنیم. هدف‌هایی که بتوانیم واقعاً آنها را دنبال کنیم و به آنها برسیم. هدف، مهم‌ترین بخش رضایت شخص از زندگی به حساب می‌آید. افرادی که فعالانه هدف مشخصی را دنبال می‌کنند، در زندگی احساس خوشبختی بیشتری دارند.

۴- پر تحرک باشید: تحرک حس خوبی در انسان ایجاد می‌کند. احساس ما نسبت به خودمان از طریق تحرک (ورزش نیز بخشی از این تحرک است) بهتر می‌شود. پیاده‌روی یا دویدن و حتی تحرک‌های ساده روزانه تأثیر مثبتی روی روان ما دارد. تحرک موجب ایجاد احساس «خود ارزشمندی» در فرد می‌شود.

۵- غذای خوب بخورید: یکی از عوامل دیگر که سبب ایجاد احساس خوشبختی در ما می‌شود، تجربه طعم خوب و خوشایند است. سعی کنید هوای خودتان را در خوردن غذا و مایعات داشته باشید. در ضمن نوشیدن روزانه ۲ لیتر مایعات سالم (آب میوه‌های طبیعی و انواع دمنوش‌ها) بسیار مؤثر است و علاوه بر سلامتی بیشتر، حس خوبی را هم برای ما به ارمغان می‌آورد.

۶- تجربه کنید: تجربه کردن در زندگی به درون شما غنا می‌دهد و موجب می‌شود حس خوبی پیدا کنید. باید گفت که این تجربه‌ها می‌تواند شامل مسافرت کردن، تجربه بالا و پایین زندگی یا حتی جست‌وجو و تحقیق کردن درباره یک موضوع اجتماعی یا علمی و... باشد.

۷- زندگی را زندگی کنید: آیا ما فقط باید زندگی کنیم یا این که زندگی را به خوبی لمس کنیم و بتوانیم از زندگی خود استفاده کنیم؟ اگر دقیق‌تر به افراد نگاه کنیم، درخواهیم یافت که بسیاری از افراد فقط روزها را می‌گذرانند و واقعاً از زندگی خود بهره لازم را نمی‌برند. به این فکر کنید که در این چند سال عمر باید زندگی را زندگی کنیم و معنایش را دریابیم.»

انسان های موفق

ویژگی رفتاری انسان‌های موفق

انسان‌های موفق چه تفاوت‌هایی با دیگران دارند؟ آیا استعداد موفقیت در وجود برخی انسان‌ها بیش از دیگران نهادینه شده‌ است؟ اگر این‌ طور است شما چقدر برای موفقیت استعداد دارید؟
اکنون این امکان برایتان فراهم شده‌ است که مهم‌ترین ویژگی‌های رفتاری انسان‌های موفق را بشناسید و به این وسیله نقاطِ ضعف و قدرت خود را تخمین بزنید. اگر برخی از این ویژگی‌ها را نداشتید، ناامید نشوید، همیشه برای اصلاح خودتان فرصت دارید اما بهتر است وقت را تلف نکنید و زودتر دست‌ به‌ کار شوید.
فرمول به‌ خصوصی برای موفقیت وجود ندارد اما همه‌ انسان‌های موفق ویژگی‌های رفتاریِ معینی دارند.
هر یک از ما تعریف منحصر به‌ فردی از موفقیت داریم. به نظر بسیاری از ما، موفقیت در وهله‌ اول با پول و ثروت تخمین زده می‌شود. گر چه واضح است که موفقیت جوانب مهم دیگری هم دارد. برای بعضی از مردم مهم این است که بتوانند وقت‌شان را آن گونه که می‌خواهند سپری کنند. برای برخی دیگر توانایی کمک به نیازمندان مهم است. معیار هر چه باشد، در شخصیت همه‌ انسان‌های موفق ویژگی‌های به‌ خصوصی مشاهده شده‌ است. از میلیونرها گرفته تا مدیرانِ تازه شکوفا شده، همگی شخصیت‌ متفاوتی داشتند. با این حال همه‌ آنها چند ویژگی رفتاری مشابه داشتند که باعث موفقیت‌شان شده بود.
انسان‌های موفق، از دیزنی گرفته تا اپرا اموراتِ بسیاری را با تکیه بر این ویژگی از پیش برده‌اند و این ویژگی به آنها کمک کرده‌ است گذشته را کنار بگذارند و آینده را بسازند. نگاهی به این مقاله بیندازید تا ببینید چند نمونه از آنها را در رفتارهای خود مشاهده می‌کنید.

۱. به رقابت نیاز دارند
تا کنون فرد موفقی را ندیده‌ام که حسِ رقابت عمیقا در وجودش ریشه ندوانده باشد. موفقیت در اصل برخاسته از احساس نیاز به برنده شدن است. دلایل متفاوت‌اند اما هدف همواره بُرد است. انسان‌های موفق تشنه‌ کشف راه‌های خلاقانه‌ای هستند که آنها را در رقابت بالا می‌کشد و از این که با سرخوردگی نظاره‌گر باختن‌شان باشند، متنفرند. مردم معمولا این ویژگی را با اخلاق کاری اشتباه می‌گیرند. در اینجا منظور زیاد کار کردن نیست. رقابت‌طلبی شما را ترغیب می‌کند بیشتر از دیگر رقبای‌تان برای رسیدن به رویاهای‌تان کار کنید و راه‌های رسیدن به موفقیت را برای‌تان هموار می‌کند.

۲. گذشته را رها می‌کنند
ویژگی اول یک نتیجه‌ مهم دارد. هر قدر هم موفق باشید، ماندن در گذشته یا پر رنگ کردن آخرین اشتباه‌تان از سرعت پیشرفت‌تان می‌کاهد. انسان‌های موفق در گذشته‌های‌شان متوقف نمی‌شوند. آنها درس‌های لازم‌ را از گذشته فرا می‌گیرند و با سرعت به سوی چالش‌های بزرگ‌تر حرکت می‌کنند.

۳. برای پیشرفت انگیزه دارند
انسان‌های موفق همواره تلاش می‌کنند خود را اصلاح کنند. آنها سخت‌گیرترین منتقدانِ خود هستند. هیچ‌گاه از خودشان راضی نیستند و همیشه تلاش می‌کنند، بهتر باشند. بیشتر از هر کسِ دیگری مشتاقند بهترین باشند.

۴. به جزئیات زیاد توجه می‌کنند
این ویژگی در عین حال که برای اطرافیان آزاردهنده است، نتایج بسیار خوبی به همراه دارد. ظاهرا این ویژگی با عبارت معروفِ «درگیرِ جزئیات نشو» متضاد است اما انسان‌های موفق اکثرا هنگامی که کارهای کوچک انجام می‌دهند به جزئیاتِ آن نیز توجه می‌کنند.

۵. فهرستی از دستاوردهایشان را نگه می‌دارند
انسان‌های موفق یادگارهای موفقیت‌های‌شان را نگه می‌دارند. نه لزوما برای نمایش دادن‌شان (گر چه بسیاری این کار را می‌کنند) که برای این که به خود و اطرافیانشان یادآوری کنند سرسختی، به تنهایی برای غلبه بر غیرممکن‌ها کافی است.

۶. ضرورت بهبود روابط کاری را درک می‌کنند
یکی از رایج‌ترین ویژگی‌های انسان‌های موفق جدیت در روابط کاری است. همه موفقیت‌ها بر پایه‌ ارتباطات انسانی بنا شده‌اند. این ارتباطات باید به درستی پرورش یابند و تقویت شوند.

۷. به خودشان جایزه می‌دهند
وقتی از شدت کار کردن احساس خفگی می‌کنید، نیاز به زمانی دارید که از نظر جسمی و عاطفی به خودتان بپردازید. با کارهای ساده‌ای مانند مدیتیشین، تمرینات ورزشی، تفریحات سالم، فعالیت‌های بشردوستانه یا گریزی ناخودآگاه. یا هر چه خودتان صلاح می‌دانید، مقصود این است که از فرسودگی‌تان پیشگیری کنید؛ تمرکزتان را حفظ کنید و به خودتان یادآوری کنید، چرا این کارهای سخت را انجام می‌دهید.

۸. قدرشناس هستند
تعدادی از مصاحبه‌هایی را که با فضانوردان شاتل فضایی داشته‌ام به خاطر دارم. آدم‌هایی بی‌اندازه موفق که بیشتر از هر فرد دیگری حق داشتند خودبین باشند اما بر عکس، قدرشناس‌‌ترین آدم‌هایی بودند که تاکنون دیده‌ام. به خوبی می‌دانستند چقدر خوشبخت هستند که در جایگاه کنونی‌شان قرار دارند و از این که احساس‌شان را با دیگران نیز در میان بگذارند، خجالت نمی‌کشیدند.

۹. در مواقع بحرانی متزلزل نمی‌شوند
یکی از مهم‌ترین معیارهای موفقیت پایداری در شرایط بحرانی است. انسان‌های موفق در شرایط بحرانی مسیر و هدف‌شان را گم نمی‌کنند و با این عمل به الگویی قابل اتکا برای اطرافیان‌شان تبدیل می‌شوند.

۱۰. تلاش می‌کنند اعتبارشان را افزایش دهند
اگر قابل‌ اعتماد نباشید، دستیابی به هر سطحی از موفقیت برای‌تان تقریبا غیر ممکن است. اعتماد کردن به انسان‌های موفق آسان است زیرا افکارشان را واضح بیان می‌کنند و همیشه صادق و شفاف هستند. حتی اگر با ایشان موافق نباشید، موضع‌ خود را تغییر نمی‌دهند.

۱۱. مسئولیت‌پذیر هستند
حتی درخشان‌ترین موفقیت‌ها هم گاهی ناگریز دچار لغزش می‌شوند. پذیرفتن اشتباه خصیصه‌ای است که نه‌ تنها اعتماد مردم را جلب می‌کند که به آنان نشان می‌دهد اشتباه چیزی نیست که پنهانش کنند یا بر گردن شخص دیگری بیندازند.

۱۲. در برابر مشتریانشان به خوبی ظاهر می‌شوند
حتی خشک‌ترین و مغرورترین مدیر‌عامل‌ها هم به مشتریان‌شان احترام گذاشته و با ظاهر و رفتاری جذاب مقابل آنان حاضر می‌شوند. آنها خوب می‌دانند جایگاه کنونی‌شان را مدیون مشتریان‌شان هستند.

۱۳. به توجهی‌ که از سوی دیگران دریافت می‌کنند اهمیت نمی‌دهند
انسان‌های موفق متوجه هستند که با افزایش موفقیت‌شان، جوک‌های‌شان خنده‌دارتر می‌شود و همواره بر تعداد افرادی که با آنها موافقند، افزوده می‌شود اما به این گونه مسائل توجه نمی‌کنند. انسان‌های موفق می‌دانند نظرِ مثبتی که مردم نسبت‌ به آنها دارند باعث نمی‌شود که دیگر مرتکب اشتباه نشوند.

۱۴. مایلند به دیگران کمک کنند
هر گاه به درجه‌ای از موفقیت دست‌ یابید، یکی از بهترین پاداش‌هایی که نصیب‌تان می‌شود توانایی تشویق و سرِ شوق آوردن دیگران است. انسان‌های موفق می‌دانند قدرت کافی برای افزایش اعتماد به‌ نفس دیگران دارند و وقتی این کار را انجام می‌دهند، دوستانی وفادار به دست می‌آورند و اثرات کمک‌های‌شان بارها و بارها در زندگی‌شان منعکس می‌شود.

۱۵. اجازه نمی‌دهند با شکست‌های‌شان شناخته شوند
هیچکس صد در صد موفق نیست. موفقیت بدون شک نتیجه‌ مثبتِ تلاش‌هایی است که شامل شکست‌ها، تجربیات و آموخته‌های فراوان است. به گفته‌ دانشمندان، جهانی که در آن زندگی می‌کنیم مدت‌ها پیش با غلبه‌ ماده بر پادماده با اختلافی بسیار کم به وجود آمده‌ است. با اختلافِ تنها یک ذره در برابر میلیاردها ذره‌ دیگر. ویرانی‌های بسیاری رخ داد تا آن چه اکنون هست به وجود بیاید. بنابراین اگر از شکست می‌ترسید، در واقع دارید از موفقیت دوری می‌کنید. با ترس‌تان کنار بیایید. دنیا به سوی موفقیت پیش می‌رود.

توصیه ها

توصیه چند بانوی بازنشسته: از دوران پس از کار نترسید زندگی کنید

توصیه چند بانوی بازنشسته: از دوران پس از کار نترسید زندگی کنید
از آنجا که شغل، بخشی از هویت ما محسوب می‌شود، کنار‌گذاشتن آن در سن بازنشستگی نباید احساس خوشایندی داشته باشد.
یک عمر را که معمولا بین دو تا سه دهه از میانه زندگی‌مان را دربر می‌گیرد با برنامه‌ای مشخص سپری کرده‌ایم و حالا یک روز صبح از خواب بیدار می‌شویم و دیگر قرار نیست در محل کار حاضر شویم و کسی منتظر ما نیست تا کارش را به سرانجام برسانیم و این احساس ممکن است در ما اضطراب زیادی ایجاد کند. علاوه بر این، کاهش حقوق نسبت به قبل، ارتباط نزدیک و بیشتر با اعضای خانواده، حفظ و بهبود ارتباط با اعضای جدید خانواده و حمایت از فرزندان، انتقال تجربیات به نسل‌های جدید‌تر، حفظ و تأمین سلامتی بیشتر از پیش، داشتن برنامه برای ساخت‌دادن به زمان، نیاز به اطلاعات روز برای زندگی فعال و... ازجمله مسائلی است که ممکن است در این دوران بیشتر با آنها روبه‌رو شویم. اغلب کارشناسان معتقدند که نباید نسبت به بازنشستگی بی‌تفاوت باشیم چراکه تولد دیگری در زندگی ما اتفاق می‌افتد و اگر برای این کودکی که در آینده متولد خواهد شد برنامه‌ای نداشته باشیم، نباید انتظار داشته باشیم به سلامت رشد کند و بی‌دلیل نیست که بسیاری از ما از دوره جوانی به فکر شغل، درآمد و پس‌انداز و تأمین آینده بهتر برای خود و خانواده‌مان هستیم.

آموختن در جوانی، پویایی در بازنشستگی 

برخی کارشناسان معتقدند که زنان بیشتر از مردان نگران هزینه‌های خود در دوره بازنشستگی هستند و به پس‌انداز بیشتر فکر می‌کنند. در دوران بازنشستگی زندگی چگونه می‌گذرد و ما با چه مسائلی دست و پنجه نرم می‌کنیم؟ پروین حسینی که بازنشسته وزارت آموزش و پرورش است بازنشستگی را دوران بدی نمی‌داند و معمولا با آمدن به پارک و دیدن و صحبت‌کردن با همکاران سابقش بخشی از زمانش را پر می‌کند. این زن کمترشدن درآمد را بزرگ‌ترین مسئله بازنشستگی عنوان می‌کند و می‌گوید: ما باید برای بازنشستگی برنامه داشته باشیم چرا که حقوق بازنشستگی به تنهایی نمی‌تواند همه نیاز‌های ما را برآورده کند. این زن معتقد است بازنشستگی زمان خوبی برای آموختن و یاد‌گرفتن برخی چیزها نیست و می‌افزاید: بهتر است قبل از این دوره، با برنامه‌ریزی برای یادگرفتن چیزهایی که علاقه داریم برای فعالیت و زندگی پویا در این دوره خودمان را آماده کنیم. این معلم بازنشسته سفرکردن را از علائقش عنوان می‌کند و معتقد است که نباید فکر کنیم بازنشستگی دوران تلخ و افسرده‌ای است بلکه مسائل و ویژگی‌های خاص خودش را دارد. او می‌گوید: یکی از امکانات رفاهی که برای ما گذاشته‌اند امکان سفر برای یک‌بار در سال بود البته الان دو سه سال یک‌بار هم این امکان به سختی فراهم می‌شود. به گفته این زن، کارت سفر از دیگر تسهیلاتی است که به بازنشستگان فرهنگی برای استفاده از امکانات سفر داده شده است اما هیچ کاربردی ندارد و تأکید می‌کند: ما باید قبل از بازنشستگی خودمان را از نظر اقتصادی تجهیز کرده باشیم. وی که بیش از 10سال از بازنشستگی‌اش می‌گذرد، سهم بالای درمان را نیز از مشکلات بازنشستگی می‌داند و معتقد است که دولت باید برای کم‌کردن هزینه‌های درمان بازنشسته‌ها برنامه‌هایی داشته باشد.

نانسی شلسبرگ نویسنده کتاب «تجدید قوا برای بازنشستگی، بازسازی هویت، روابط و اهداف» در این کتاب پیشنهاد داده است که مردم یک بازنشستگی ساختگی را قبل از رسیدن بازنشستگی واقعی به‌خودشان هدیه بدهند؛ چون این هدیه ارزشمندترین هدیه دوران زندگی آنها خواهد بود. این کارشناس می‌گوید: به‌عنوان مثال به‌مدت سه‌ماه هر یکشنبه درست مثل یک فرد بازنشسته زندگی کنید یا اینکه در طول سال یک‌هفته مرخصی بگیرید و شرایط را به‌گونه‌ای مهیا کنید که انگار دوران بازنشستگی شما شروع شده‌. این موضوع باعث می‌شود که شما برای دوران اصلی بازنشستگی آمادگی کامل داشته باشید و بتوانید با تمامی چالش‌های آن دوره مبارزه کنید و این دوران حساس را موفق پشت‌سر بگذارید.

علایق‌تان را زنده کنید

برای برخی افراد بازنشستگی تازه اول کار است؛ عده‌ای در رشته‌های مورد علاقه‌شان آموزش می‌بینند، برخی هم که چندین سال با شوق و ذوق کار کرده‌اند و منتظرند تا بازنشسته شوند و به کارهایی که دوست دارند بپردازند؛ مانند مینودخت میرحیدری که بعد از بازنشستگی همچنان مشغول است. این زن، استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی است و هم‌اکنون در انجمن تیراندازی فعالیت دارد و با معلولان نیز کار می‌کند. وی که دو سال از بازنشستگی‌اش می‌گذرد می‌گوید: کار من بیشتر شده است، وقت آزادم نسبت به قبل بیشتر شده و تمام این وقت را با کار‌های مورد علاقه‌ام پر می‌کنم. به گفته خودش پرکردن ساعات کاری موظفی، تغییر کرده است و وقتش را مفیدتر از قبل پر می‌کند. او که تمام وقتش را با نیازمندان می‌گذراند برای ما توضیح می‌دهد: من همیشه این دغدغه را داشتم که به معلولان کمک کنم ولی متأسفانه وقت کافی برای این کار نداشتم اما حالا در دوران بازنشستگی با کمال میل این کار را انجام می‌دهم و مفید بودن را بیشتر احساس می‌کنم. این استاد بازنشسته دانشگاه که تمام وقتش را با معلولان و همکاری با انجمن ‌ام‌ اس پر می‌کند، استفاده از تجربیات بازنشسته‌ها و دادن هویت و احساس ارزشمندی به آنها را از دیگر مشغله‌های ذهنی‌اش عنوان می‌کند و می‌افزاید: برخی بازنشسته‌ها چون کارشان به شکلی نبوده که در توانشان باشد دوباره به حرفه‌شان روی بیاورند و مستقلا آن را ادامه بدهند، متأسفانه به فراموشی سپرده می‌شوند و تجربیات 30ساله آنها بر باد می‌رود. میرحیدری ادامه می‌دهد: آنها تجربیات بسیاری دارند که می‌شود در سازمان‌ها و دانشگاه از این تجربیات در کنار جوان‌ها به‌عنوان مشاور بهره برد. این زن اظهار تأسف می‌کند از اینکه در کنارش بازنشسته‌های توانمند و باتجربه‌ای را می‌بیند که زندگی روزمره‌ای دارند و جایی برای به‌کار بستن تجربیاتشان ندارند.

بسیاری از مشاوران خانواده توصیه می‌کنند که بین شاغل‌بودن و بازنشستگی تعادل ایجاد کنید. برای بازنشستگی برنامه داشته باشید و کاری را که به آن علاقه دارید شروع کنید و هرگز از فعالیت‌های روزانه دور نشوید. با پایه‌ریزی و برنامه داشتن برای این دوران وقفه‌ای در زندگی شما پیش نمی‌آید. علاوه بر اینکه روحیه شما چندین برابر بهتر خواهد شد و هرگز احساس نمی‌کنید جامعه به شما نیازی ندارد و احساس ارزشمندی و مفید بودن می‌کنید.

روابط صمیمی و دوستان خوب؛ سرمایه دوران بازنشستگی

وقت گذاشتن با دوستان و آشنایان و اهمیت دادن به اینگونه روابط ازجمله توصیه‌های یک بانوی بازنشسته است. رابطه‌ها و دوستان قدیمی برای این زن بازنشسته بسیار ارزشمند هستند. او برای ما توضیح می‌دهد: من اوقات بسیار خوب و مفیدی را با دوستان قدیمی‌ام می‌گذرانم. درباره بچه‌ها و مسائلشان با هم حرف می‌زنیم و با دغدغه‌های این نسل بیشتر آشنا می‌شویم چون آنها عمدتا مسائل مشترکی دارند.

اتفاقا این گفت و شنود به درک آنها کمک بیشتری می‌کند. خانم رهبر مشکلات مالی را در دوران بازنشستگی آنقدر‌ها بزرگ و دست و پاگیر نمی‌داند و معتقد است که پر‌کردن ساعات بیکاری در این دوران اهمیت بیشتری دارد. او با خنده به ما می‌گوید: وقتی کار می‌کردم، در کنارش بزرگ‌کردن بچه‌ها و پرداختن به ‌کار خانه هم بود و گاهی آرزو می‌کردم زودتر بازنشسته شوم اما حالا دوست دارم دائم مشغول باشم و کاری انجام بدهم. این زن 52ساله معتقد است چگونه گذراندن دوران بازنشستگی به چگونه نگاه‌کردن به این دوره بستگی دارد و ادامه می‌دهد: گاهی چیز‌هایی که داریم نمی‌بینیم و آرزوی آن چیز‌هایی را می‌کنیم که نداریم و این ما را از دوره‌ای که در آن هستیم غافل می‌کند.

محکم کردن روابط ارزشمند قدیمی و ایجاد روابط جدید ازجمله اقداماتی است که روانشناسان آنها را برای دوره بازنشستگی مفید و لازم می‌دانند. در این دوره معمولا مردان در نزدیک‌ترین پارک محل اقامت گروه‌هایی را تشکیل می‌دهند و هر روز ممکن است دور هم جمع شوند و اخبار روز را در اختیار هم قرار دهند و یا زنان در گروه‌های چند نفره زمانی را به ورزش اختصاص دهند و در کنارش به گفت‌وگو بپردازند. از آنجا که بعد از بازنشستگی به‌علت دورشدن از محل کار و کمرنگ‌شدن ارتباط با برخی از همکاران ممکن است رابطه‌ها کاهش یابد توصیه می‌شود پیش از بازنشستگی درپی روابط دوستانه‌ای در خارج از محیط کار باشید تا درصورت کمتر شدن روابط قبلی بتوانید آنها را جایگزین کنید.

روانپزشکان درباره حفظ سلامت روان در دوره بازنشستگی توصیه می‌کنند که به بازنشستگی به‌عنوان فرصتی برای تداوم رشد و ترقی نگاه کنید. وقتی بازنشسته می‌شوید حفظ روابط اجتماعی و رسیدگی به نیازهای عاطفی بسیار حائز اهمیت است. به‌دنبال راه‌های جدیدی برای دستیابی به حس فضل و کمال و مقام و منزلت اجتماعی باشید؛ به‌طور مثال می‌توانید به کارهای خیرخواهانه بپردازید. وقت بیشتری را در کنار خانواده سپری کنید. یک سرگرمی برای خودتان ایجاد کنید یا به یک کار پاره‌ وقت مشغول شوید که هم سهل و آسان و هم دارای ساعات محدودی باشد.

سیدمهدی میرشریفا در بخشی از مقاله‌ای با عنوان« بازنشستگی، فرصت‌ها و تهدید‌ها» که دانشگاه علوم پزشکی مشهد منتشر شده است، از موارد زیر به‌عنوان راهکارهای مقابله با استرس پس از بازنشستگی نام برده است: قبول و پذیرش وضعیت جدید جسمانی و روانی- سازگاری با شرایط جدید- کارکردن پاره‌وقت در حد توان- زندگی در کانون خانواده و جمع دوستان- راه‌اندازی تعاونی‌های تخصصی و ارائه خدمت به‌صورت پیمانکاری- استفاده از بازنشستگان به‌عنوان مشاوران تخصصی در پروژه‌ها- تشکیل انجمن‌های علمی- تشکیل تیم‌های ورزشی سالمندان و انجام ورزش- تفویض اختیار از طرف خانواده جهت مراقبت از افراد جوان‌تر- تشکیل جلسات ماهانه و تجلیل از افراد به‌صورت سالانه- تهیه امکانات و شرایط برای سفرهای دسته‌جمعی- گردهمایی خانواده‌ها در باشگاه‌ها و پرداخت یارانه به‌عنوان تسهیلات ویژه- معرفی خدمات بازنشستگان در نشریات داخلی سازمان- شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی- شرکت در کلاس‌های هنری- کنترل وضعیت جسمی و روانی از طریق مشاوره‌های پزشکی و... . وی که کارشناس‌ارشد روانشناسی بالینی و آسیب‌شناس خانواده است در بخش دیگری از این مقاله آورده است: بازنشستگی امری اجتناب‌ناپذیر است و در نتیجه اثرات و عوارض آن به‌خصوص اثرات استرس‌زای آن نیز حتمی است. برنامه‌ریزان، متفکران، دانشمندان و آینده‌نگران جامعه باید برای این پدیده اجتماعی مهم تدبیری اتخاذ کنند چراکه خود در‌ آینده نیز جزو بازنشستگان قرار خواهند گرفت.

چطور بخوابیم

با اینکه تمام شب را خوابیده‌اید صبح کسل و خسته هستید مثل اینکه تمام شب کابوس دیده‌اید، همه این‌ها بستگی به نحوه خوابیدنتان دارد.
  این واقعیت را باید بپذیریم که ما زاده عادت‌هایمان هستیم به‌خصوص وقتی به خواب می‌رویم نمی‌دانیم که چه اتفاقی برای بدنمان می‌افتد. ولی در این مطلب نکاتی هست که هنگام چرت زدن می‌توانیم به کار ببریم تا خواب خودمان را بهتر و عمیق‌تر کنیم.

بهترین حالت خواب، حالت به پشت خوابیدن است
اگر شما عادت دارید به پشت بخوابید این حالت بهترین و سالم‌ترین حالت خوابیدن است. صورت شما به سمت بالاست و کل وزن شما به‌صورت کاملاً مساوی در ستون فقرات شما تقسیم‌شده. برخلاف زمانی که شما صورت خود را به بالشت فرومی‌برید، به پشت خوابیدن باعث می‌شود که جاذبه زمین صورت و قفسه سینه شما را به سمت پایین کشیده و این حالت بهترین راه خوابیدن برای کسانی هست که از رفلاکس اسید معده رنج می‌برند. وقتی سر شما کمی بالاتر قرار دارد معده شما زیر مری قرار می‌گیرد و احتمال اینکه اسید و مواد غذایی داخل معده به سمت بالا بیاید خیلی کمتر است.

اما کسانی که خروپف می‌کنند مراقب باشند که به پشت خوابیدن بدترین حالت خوابیدن برایشان است.  اگر شما از تنگی نفس در خواب (یا همان آپنه در خواب) رنج می‌برید، به پشت خوابیدن باعث می‌شود گلو و شکم شما براثر جاذبه زمین به سمت پایین کشیده شود و نفس کشیدن را سخت‌تر می‌کند.  دکتر اندرو وست وود استادیار مغز و اعصاب  بالینی از دانشگاه کلمبیا در این مورد پیشنهاد می‌کند که اگر کسانی که خروپف می‌کنند به بغل دراز بکشند و حتی  یک بالشت و یا همسر خودشان را در آغوش بگیرند خروپف و تنگی نفس نخواهند داشت.
بنابراین به پشت خوابیدن بهترین حالت خوابیدن است و جایزه آن علاوه بر خواب راحت‌تر، چین‌وچروک کمتر صورت است. مگر اینکه شما مشکل تنفسی داشته باشید که راه‌حل آن‌هم کاملاً ساده است با بغل گرفتن همسرتان و به پهلو خوابیدن خواب عاشقانه‌تر و آرام‌تری دارید.

دومین حالت خوب خواب، خوابیدن به پهلو چپ است
اگر عادت به پهلو خوابیدن دارید متخصصان پیشنهاد می‌دهند به پهلوی چپ بخوابید.  زیرا خوابیدن به پهلو راست مانع از حداکثر گردش خون در بدن می‌شود و به خاطر فشار روی رگ‌های خونی بدن مدام  در طول شب تغییر حالت می‌دهد تا به خاطر عدم گردش خون کافی فشار کمتری تحمل کند. به همین خاطر باوجود خوابیدن همچنان احساس خستگی می‌کنید. درحالی‌که با خوابیدن به پهلو چپ بدن راحت‌تر کار گردش خون از قلب را انجام می‌دهد. دکتر کریستوفر وینتر مدیر بخش مغز و اعصاب و خواب‌درمانی شارلوتس به تمام مریضانش تأکید می‌کند که قلب، بسیار بهتر و راحت‌تر کار پمپاژ و گردش خون را انجام می‌دهد وقتی فشار کمتری را تحمل کند. اما اگر عادت به خوابیدن به پهلو چپ ندارید و ناخودآگاه به پهلو راست می‌چرخید بهتر است که یک بالشت نرم و مسطح بین زانوهایتان بگذارید. این کار باعث می‌شود که باسن و مفاصل بدن هم‌تراز باشند و وزن به‌صورت کاملاً برابر در سطح بدن تقسیم شود این توزیع وزن باعث می‌شود فشار کمتری به قلب وارد شود و خواب به‌مراتب آرام‌تری خواهید داشت.feet-in-bed

بدترین حالت خوابیدن، خوابیدن به روی شکم است
متأسفانه خوابیدن روی شکم و سر را به بالشت فروکردن ایده عال‌ترین حالت خواب برای خیلی‌هاست، اما متخصصان معتقدند که این راحت‌ترین کار برای شروع یک صبح دردناک است. با این حالت خوابیدن شکم به سمت پایین کشیده می‌شود و انحنای ستون فقرات بسپار آسیب می‌بیند. سر به‌صورت ۹۰ درجه روی بالشت فرو می‌رود و علاوه بر اینکه نفس کشیدن سخت‌تر می‌شود و کابوس‌های شبانه زیاد می‌شوند فشار زیادی به گردن وارد می‌شود.  برای کمتر کردن آسیب این عادت بد بهتر است بالشت‌های نرم و پفی و پر خودمان را با یک بالشت نازک‌تر و مسطح‌تر عوض کنیم. این کار باعث می‌شود گردن ما بیش‌ازحد بالا قرار نگیرد و ستون فقرات کمتر آسیب ببیند. علاوه بر این با قرار دادن دو بالشت نازک زیر لگن مانع از فشار زیاد به قوس کمر شوید این کار تقسیم وزن را در بدن هم‌تراز می‌کند و ستون فقرات با بقیه اعضای بدن هم‌سطح می‌شود.

آیا خوشبخت هستید ؟

با جواب دادن به پرسش های این تست بدون نیاز به روانشناس می توانید از عمق احساسات درونتان باخبر شوید.
احساس خوب و حس خوشبختی و لذت بردن از زندگی از مهمترین موضوعاتی است همه افراد باید به آن توجه داشته باشند زندگی و کار بدن حس رضایت، شادی و خوشبختی چیزی جز عذاب و رنج نیست.
 بسیاری از افراد نیز به قدری غرق زندگی ماشینی و پرمشغله خود شدند که کمتر به این موضوعات فکر می کنند اما روانشناسان با یک تست ساده و چند سوال کوتاه می توانند تشخیص دهند شما در زندگی احساس خوشبختی و رضایت دارید یا افسرده و ناراحتید؟
 شما هم می توانید این چند سوال را از خودتان بپرسید و صادقانه به آنها جواب دهید و در نهایت با دیدن نتیجه در جهت حس بهتر در زندگی و احساس خوشبختی بیشتر قدم بردارید.
 
1. اشتیاق شما در زندگی بیش از همه به چه چیزهایی است؟  آنچه که باید بدانید این است که مهترین و کلیدی ترین موضوع زندگی هر فرد هدف او است، اگر بدانید چه چیزی را دوست دارید هدفتان را مشخص کرده اید پس در جهت رسیدن به هدف خود با احساس شادی و رضایت گام برداشته وبرای رسیدن به آن تلاش می کنید.
هیچ چیزی لذت بخش تر از این نیست که در مسیر رسیدن به هدفی که دوست دارید حرکت کنید و پله پله به آن نزدیک شوید.  
 
2. آیا شما خوشحال اید؟  برای رسیدن به حس خوشبختی واقعی شما باید احساس کنید که همه چیز دقیقا همان طور است که باید باشد، البته شاد بودن تنها  رسیدن به اهداف خود نیست بلکه کمک به دیگران نیز خود شادی بزرگی به حساب می آید.
 
3. هر چند وقت یکبار لبخند می زنید؟  روانشناسان بارها گفته اند که لبخند مسری است شما نمی دانید دیدن فردی که تازه از خواب بیدار شده و به روی دیگران لبخند می زند چه قدر در ایجاد حس خوشی و لبخند بر روی لب های دیگران تاثیر گذار است.
  
4. آیا شما یک فرد بدبین هستید یا نیمه پر لیوان را می بینید؟  نگاه کردن به نیمه پر لیوان زندگی یک راه حل ساده برای دور کردن احساسات بد و حس خوشبختی بیشتر است. هر روز به داشته های خود نگاه کرده و با لذت بردن از چیزهایی که دارید و آن ها را بدست آورید بیشتر از قبل احساس خوشبختی کنید.
 با احساس مثبت و حس خوب از داشته های زندگی، حرکت در جهت رسیدن به هدفی که دوست دارید عزت نفس شما بالاتر رفته و در برابر سایر افراد یک فرد شاد، موفق و با اعتمادبه نفس به نظر می رسید.   
 
5. چند وقت یکبارگریه می کنید؟  برای بسیاری افراد گریه کردن نشانه  ضعف به حساب می آید اما واقعیت کاملا بر خلاف آن است. اشک ریختن یک راه عالی برای خالی کردن احساسات منفی و کمک به آماده شدن روحیه شدن شما و جایگزینی آن ها با احساسات بهتر است. سبک شدن و رهایی از احساسات منفی یک راه حل موثر در جهت خوشبخت شدن است.

شاد زندگی کنید


سعی کنید همیشه طوری رفتار کنید که انگار هیچ مشکلی در دنیا ندارید از هیچ کسی دلخوری ندارید . این کار را برای خودتان انجام بدهید برای رسیدن به آرامش درونی
 
اغلب مردم فکر می کنند که زندگی میدان جنگ است ولی باور کنید که این طور نیست زندگی چیزی جز یک بازی ساده نیست البته باید قواعد بازی را بدانید تا بتوانید در این بازی برنده باشید . ضرب المثل قدیمی می گوید : هرچه بکاری همان را درو می کنی . زندگی نیز همین طور است پس بیایید عشق ، شادی  و محبت بکاریم تا بتوانیم آن را دریافت کنیم .
 
بیایید با اطرافیان و زندگی شاد برخورد کنیم تا شادی را دریافت کنیم . احساس شادمانی و امنیت حاصل اعتقاد کامل به خداست . اگر انسان به این مسئله معتقد باشد که خدای مهربان حافظ اوست و از او حمایت می کند بیشتر از خود فرد به فکر اوست و خواهان رضایت و موفقیت است چگونه می تواند آسوده خیال و شاد نباشد !!
 
همواره به خود بگویید : شادمانی من کار خداست .
 
خدا حامی من است هیچ کس نمی تواند مرا آزرده خاطر کند از آنجایی که با خدا هستم و به او ایمان کامل دارم به خواسته ها و آرزوهای خود می رسم . سعی کنید همیشه طوری رفتار کنید که انگار هیچ مشکلی در دنیا ندارید از هیچ کسی دلخوری ندارید . این کار را برای خودتان انجام بدهید برای رسیدن به آرامش درونی . هنگامی که شما دیگران را می بخشید مطمئنا دیگران و خدا هم شما را می بخشند و نعمتهای بیکران به سوی شما سرازیر می شود همیشه برای خود موقعیت های عالی را تجسم کنید با آنها زندگی کنید و واقعا از صمیم قلب خواهان خوبی ها باشید همه مسیرها را برای خود بگشایید جایی که راه نیست خدا راه را می گشاید ایمان داشته باشید .
 
هر گاه به مشکلی برخوردید با شادمانی به خود بگویید من این وضعیت را به خدا می سپارم می دانم که خدای مهربان آن را سر و سامان می بخشد . من همیشه با خداوند یکتا همراهم پس عشق و شادمانی وصف نشدنی و جدا نشدنی با من همراه است . خود را درگیر بازی زندگی نکنید شاد باشید و از فرصت ها استفاده کنید اگر شما همیشه بازوی قدرتمند خداوند را در پشت خود حس کنید چطور می توان شاد و آسوده خیال نبود ؟؟؟
 
اتفاقهای خوب و موفقیت زمانی از راه می رسد که اصلا انتظارش را ندارید . صبر کنید .مضطرب نباشید . مغناطیس بدون اعتنا به اطراف خود بی حرکت می ایستد زیرا می داند که سوزن ها به سوی او خواهند آمد و آرزوهای ما زمانی سر می رسند که خود را رها کنیم و آرام منتظر باشیم . گاهی گمان نمی کنی ولی می شود ، گاهی نمی شود که نمی شود ، گاهی هزار دعا بی اجابتست ، گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود  پس امیدتان به خدا باشد همیشه به خود بگویید خیر و صلاح من به وقوع می پیوندد هیچ چیز آن قدر عجیب نیست که اتفاق نیفتد .
 
خداوند بهترینها را برای من می خواهد . هیچ وقت دعا را فراموش نکنید تا مطمئن شوید نیرویی بزرگتر حافظ شماست . ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستند تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارند . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) وقتی خدایی به این مهربانی داریم برای چی مظطرب و ناراحت باشیم شاد باشم و به همه لبخند بزنید تا دنیا به شما لبخند بزند .

شادباشید

چه کنیم همیشه شاد باشیم؟

خیلی‌ها ذاتا آدم‌های شادی هستند. به هر بهانه‌ای می‌خندند، وجودشان سرشار از انرژی مثبت است و همیشه و در هر شرایطی چهره شان متبسم است و برخی نیز کاملا برعکس... .

بررسی روان‌شناسان و روان پزشکان ثابت کرده است که عوامل زیستی و روانی، هر دو در شاد بودن دخالت دارند یعنی هم ژنتیک و محیط خانواده و هم جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، می‌تواند بر احساس شادمانی ما اثرگذار باشد، اما آیا ما می‌توانیم انتخاب و تلاش کنیم که شادتر باشیم یا نه؟ و تا چه حد سبک زندگی و رفتاری که برمی‌گزینیم، تعیین‌کننده شادمانی ماست؟
دکتر محسن رحیم‌نیا، روانپزشک، معتقد است: بسیاری از مطالعات نشان می‌دهد که نهایتا نگاه خود ما به دنیا، به خودمان و به آینده است که تعیین‌کننده میزان شادمانی ماست. بر این اساس، با تغییر نگرش می‌توانیم زندگی شادتری داشته باشیم. فقط باید راهکارهای عملی برای شادتر زیستن را یاد بگیریم و آنها را به کار ببندیم.
این فلوشیپ اختلالات روان تنی در گفت‌وگو با جام‌جم تاکید می‌کند: یکی از مهم‌ترین راه‌های شاد زیستن، آرزوپردازی، برنامه‌ریزی و گام برداشتن در مسیر آرزوهای شخصی است. البته بسیاری از عوامل تعیین‌کننده شادی در اختیار ما نیستند (مانند نقشی که هورمون‌ها یا مزاج در شاد بودن دارند)، ولی ما می‌توانیم با تغییر در نگرش و عملکرد، سهم مهمی در شادزیستن خودمان داشته باشیم.

شادی در ژن شماست
بی‌شک نمی‌توان منکر شد که بعضی افراد، ذاتا شادتر از دیگران هستند و با مسائل ساده‌، ‌ احساس سرخوشی و شادی می‌کنند و برخی دیگر، براحتی احساس شادی نمی‌کنند.
روجا لاریجانی، روان‌شناس بالینی به جام‌جم می‌گوید: در عین این که شغل ثابت، درآمد کافی و زندگی خانوادگی رضایت‌بخش، مولفه‌های مهمی در احساس شادی فرد هستند، ‌ اما تحقیقات زیادی نشان داده است که احساس شادی می‌تواند به زمینه ژنتیک فرد هم مربوط باشد. در واقع تا حدی احساس شادی به شخصیت و عوامل ژنتیک فرد برمی‌گردد. اگر احساس شادی نمی‌کنید الزاما اتفاق غیرعادی نیفتاده، اما راه‌هایی وجود دارد که می‌توان با کمک آنها احساس شادی خود را افزایش داد.

تلاش فراوان و توقع اندک

به گفته دکتر رحیم‌نیا، افرادی که برای کمترین تلاش‌های خود، انتظارات فراوان دارند، کمتر از دیگران از زندگی‌شان راضی و خوشحال خواهند بود. پس اگر می‌خواهیم زندگی شادتری داشته باشیم، ‌ باید از توقعاتمان کم کنیم و بر سعیمان بیفزاییم.
لاریجانی می‌افزاید:‌ باید به خودمان و تفریحات خاص خودمان و ورزش نیز بپردازیم. همیشه لازم است وقت‌هایی را برای این گونه فعالیت‌ها بگذاریم. اشتغال زیاد به مسائل زندگی باعث می‌شود از تفریح کردن غافل شوید. پس در هر شرایطی که هستید، ‌ بخشی از روز را به تفریح و بازی اختصاص دهید.

با افراد شادتر در ارتباط باشید

یادتان باشد، ‌افسرده دل افسرده کند انجمنی را یعنی شادمانی هم به اندازه افسردگی مسری است.
بر این اساس، دکتر رحیم‌نیا می‌گوید: افرادی هستند که مجاورت آنها به ما انگیزه و امید و اعتماد به نفس می‌دهد. معاشرت با اینها، گوهری گرانقدر است که ما را پر از انرژی می‌کند. یادمان باشد، ‌ ما هم در قبال دیگران همین وظیفه را داریم. گاهی با یک جمله زیبا می‌توانیم اطرافیانمان را شاد کنیم؛ ‌ مثلا با گفتن نظر مثبتمان درباره زیبایی یا هوش یا متانت آنها یا این که مرتب به یادشان بیاوریم که چقدر دوستشان داریم.
لاریجانی در این باره می‌افزاید: ممکن است افراد خوبی اطراف شما باشند که از آنها فاصله گرفته‌اید. ارتباط بیشتر با افراد صمیمی، حس آرامش و امنیت را بالا می‌برد و باعث بهبود خلق می‌شود. پس دوستان خوب قدیمی را کنار نگذارید و با آنها حتی به صورت تلفنی در ارتباط باشید. از افرادی که به شما حس منفی می‌دهند، ‌ پرهیز کنید. آنها زندگی را برای شما سخت می‌کنند.

با ترس‌هایمان بجنگیم

شاید باورش دشوار باشد، ولی هنوز افرادی هستند که از ترس چشم خوردن، خودشان را از برخورداری از بسیاری داشته‌هایشان محروم می‌کنند؛ ‌ مثلا ترجیح می‌دهند منزل کوچک‌تری داشته باشند، با وجود این که استطاعت خانه بزرگ تر را دارند، مبادا که چشم بخورند!
دکتر رحیم‌نیا با بیان این مطالب می‌گوید: غلبه بر ترس‌های بی‌مورد، گامی به سوی شادکامی است.

نقش قربانی را کنار بگذارید

یکی از رایج‌ترین مانع‌ها در برابر شادبودن، جاذبه‌ای است که در داشتن نقش قربانی نهفته است. جمله «فقط به خاطر بچه‌هام، بیمارانم، کشورم، و...» را زیاد می‌شنویم.
دکتر رحیم‌نیا معتقد است: در این نوع فرهنگ، رنج کشیدن نه‌تنها به یک ارزش تبدیل می‌شود، بلکه به آن یک معنای ثانوی فداکاری هم اضافه می‌شود. مشکل اینجاست که گویی اگر در زندگی‌مان جایی را برای لذت بردن و شادبودن خودمان داشته باشیم، دیگر نمی‌توانیم آن تصویر معنوی فداکار را داشته باشیم. بنابراین ترجیح می‌دهیم خودمان را از بسیاری خوشی‌ها محروم کنیم.

غذاهای شادی‌آور بخورید

امروزه درباره رابطه بین مواد غذایی و اثر آنها بر مغز بررسی‌های زیادی شده است و چند ماده موثر که خلق را بهبود می‌بخشند و احساس شادی را بیشتر می‌کنند، پیدا شده‌اند.
به گفته لاریجانی، کلسیم، آهن، امگا ۳ و اسیدهای چرب، ویتامین B۶، B۱۲، کروم، منیزیم، ویتامین D و روی با تاثیراتی که بر مغز دارند، باعث افزایش حس سرزندگی و خوشحالی می‌شوند. بی شک با خوردن موادی چون گردو، قهوه، شکلات، ماست، سبزیجات و میوه‌ها بویژه زردآلو، انار، تربچه، قارچ و چای سبز می‌توانید شادی‌تان را افزایش دهید.

منتظر نباشید که شادتان کنند

برای شاد بودن، وجود شرایط خاص یا افراد خاص ضروری نیست و هیچ کس قادر نیست ما را شاد کند، مگر خودمان.
افرادی که ناخودگاه خود را شایسته شادی نمی‌دانند، تلاشی برای به دست آوردن آن نمی‌کنند. عده‌ای آن را محصول شانس می‌دانند و باور ندارند خودشان می‌توانند شادی را به زندگی خود بیاورند، اما واقعیت این است که خود ما در شاد بودنمان خیلی نقش داریم. اگر همه کارها و فعالیت‌های خود را محدود به یک نفر یا یک کار کنیم، این وضعیت باعث نگرانی مداوم از دست دادن می‌شود که به نوبه خود، حس شادی و لذت بردن را به طور چشمگیری کاهش می‌دهد. پس بهتر است برای شاد بودن، فعالیت‌های مختلف و روابط متنوع داشته باشیم.
به یاد داشته باشید که اگر فکر کنید باید فلان شغل یا موقعیت یا ماشین را داشته باشید تا شاد باشید، شادی امروزتان را از دست می‌دهید.

زندگی شاد

زندگی شاد تا آخرین نفس

زندگی شاد تا آخرین نفس
مطمئن باشید آنها ته دلشان می خواهد بدانند که این تلفن همراه و کامپیوتر چه دارد که همه این گونه مات و مبهوتشان می شوند!
یک عمر آنها برای ما جوانان برنامه ریزی می کردند، اینجا بیا، آنجا نرو، اما امروز ؛روزی است که ما باید برایشان برنامه ای بریزیم تا از فکر و خیال و درد و غم بیرون بیایند.روزگار غریبی است کهنسالی، روزگاری که منتظر همه است و هرکسی به آن می رسد. یک عمر آنها برای ما جوانان برنامه ریزی می کردند، اینجا بیا، آنجا نرو، اما امروز ؛روزی است که ما باید برایشان برنامه ای بریزیم تا از فکر و خیال و درد و غم بیرون بیایند، شاید برنامه ریزی برای پدر و مادر هایی که به سن بازنشستگی رسیده باشند، کلمه زیبایی نباشد، اما اگر آنها را به حال خودشان رها کنیم، شاید خیلی زودتر از آنچه که تصور می کنیم ما را ترک کنند، پس قبل از این که حسرت بخوریم، دست به کار شویم.
 
محیط شادی برایشان مهیا کنیم

 شاید دست و پایشان درد می کند، به یاد گذشته می افتند و حسرت می خورند، یاد دوستان و آشنایان از دست رفته شان می افتند و غصه می خورند، همه اینها به علاوه این که دیگر مثل گذشته سر کار نمی روند و مراجع کمی دارند و دیگر محور تصمیم گیری نیستند، عواملی است که آنها را به سمت افسردگی ، سرعت می بخشد، پس اگر دوستشان داریم، سعی کنیم از درد و غصه هایشان با فراهم کردن محیط شادی بکاهیم، مثلا چند روز جلوتر ، سالگرد تولدشان را جشن بگیریم و آنها را سوپرایز کنیم، به افتخار آنها مهمانی های بیشتری بدهیم، نوه ها که همیشه مایه شادی و نشاط اند را بیشتر به خانه شان ببریم، سعی کنیم هر روز با تلفن و پیامک به یادشان باشیم و ...

 
تشویق آنها برای ورزش

 هیچوقت دیر نیست، درست است که پدر و مادرتان یک عمر از ورزش به دور بوده اند،اما می توان از همین امروز هم با ورزش های سبک و تحت نظر پزشک شروع کرد.

پیاده روی هر روزه می تواند علاوه بر سلامتی و طول عمر بیشتر، اوقات آنها را پُر کرده و شادابیشان را بیشتر کند. سعی کنید حداقل هفته ای یک روز آنها را به استخر ببرید، حتی اگر نمی توانند شنا کنند، پیاده روی در آب و استفاده از جکوزی و حوضچه آب گرم، شفای استخوان های خسته آنهاست. می توانید چند عدد سی دی و فیلم نرمش خانگی برایشان تهیه کنید تا با نرمش روزانه سلامتی و شادابیشان را از دست ندهند.

 استفاده از لباس های شاد، روحیه آنها را شاد می سازد، تشویقشان کنید که هم شاد بپوشند و هم به سینما، تئاتر، موزه، نمایشگاه بروند و خلاصه در اجتماع حضور داشته باشند اگر می توانند ازشان کاری بخواهید.

 کار کردن در هر سنی موجب فعالیت مغز و جلوگیری از افسردگی می شود، متاسفانه بعضی از والدین ما به این بهانه که بازنشسته شده اند، کار و فعالیت را تعطیل کرده و خود را خانه نشین می سازند و اوقات خود را به بطالت می گذرانند، که این کار آنها اولین قدمشان در راه افسردگی و سپس بیماری های دیگر جسمی است، انسان از کار کردن زنده و خوشحال است، سعی کنید برای شادابی روحشان کاری از آنها بخواهید، البته با توجه به شرایط جسمی و روحیشان، مثلا برای نگهداری نوه ها از ایشان کمک بخواهید، اگر مغازه، آرایشگاه، شرکت و .. دارید، ازشان بخواهید روزی چند ساعت پیش شما بیایند و کار سبکی به آنها دهید، در انداختن ترشی و شور و تهیه مربا از آنها کمک بگیرید ، خلاصه سرشان را گرم کنید تا احساس مفید بودن بکنند.

 
یک کار خوب و ماندگار

 والدین مسنتان دوست دارند که با شما حرف بزنند و از گذشته برایتان تعریف کنند هم شما را نصیحت کرده و هم دلشان خالی شود، ازشان بخواهید که خاطراتشان را بنویسند، اگر توان نوشتن ندارند، برایشان ضبط کنید، باور کنید با این کار شور و شوق را به آنها برمی گردانید، اصلا شاید توانستید برایشان چاپ کنید، مهم روحیه آنهاست که با این کار تقویت می شود.

 
رنگ های شاد، حضور در اجتماع

 چه اشکالی دارد که بی هیچ بهانه ای برای مادر بزرگتان یک روسری روشن بخرید و ازش بخواهید که برای رفتن به سینما شما را همراهی کند؟ یک رومیزی قشنگ لیمویی رنگ، چند عدد کوسن نارنجی، لیوان های رنگی همه اینها می تواند به خانه سوت و کور والدین مسنتان رنگ و لعاب تازه ای بدهد.استفاده از لباس های شاد، روحیه آنها را شاد می سازد، تشویقشان کنید که هم شاد بپوشند و هم به سینما، تئاتر، موزه، نمایشگاه بروند و خلاصه در اجتماع حضور داشته باشند.

 
تکنولوژی روز را یادشان بدهید

 شاید کم سواد باشند، شاید دیر یاد بگیرند، اما سعی کنید تا استفاده از تکنولوژی روز را یاد بگیرند، مثلا استفاده از پیامک و یا وایبر. یک کامپیوتر قدیمی برایشان بگیرید و طرز استفاده از اینترنت را بهشان یاد دهید، موج های جالب رادیو را برایشان یادداشت کنید، وقت شروع برنامه های شاد و جذاب تلویزیون بهشان زنگ بزنید و راهنماییشان کنید تا کدام کانال را بگیرند، مطمئن باشید آنها ته دلشان می خواهد بدانند که این تلفن همراه و کامپیوتر چه دارد که همه این گونه مات و مبهوتشان می شوند!

ساده تر و شادتر

۷ راه برای اینکه ساده‌تر و شادتر زندگی کنید

۷ راه برای اینکه ساده‌تر و شادتر زندگی کنید

ارنست فردریک شوماخر (E. F. Schumacker) اقتصاددان شهیر بریتانیایی می‌گوید: «هر فرد باهوشی می‌تواند مسائل را بزرگ‌تر، پیچیده‌تر و سخت‌تر کند. اما برای حرکت در جهت عکس این، رگه‌هایی از نبوغ و شجاعتِ بسیار نیاز است.» دنیای امروز ما پر از امکانات و تجملاتی است که قرار است زندگی را برایمان راحت‌تر کنند. گاهی این امکانات زندگی ما را آسان می‌کنند و گاهی نیز تنها باعثِ پیچیده‌تر شدن کارها می‌شوند. با این‌حال، بسیاری از ما رؤیای زندگی ساده‌تری را در سر می‌پرورانیم. اغلب خودمان را در حالی تجسم می‌کنیم که در کنار دریاچه‌ای نشسته‌ایم و از طبیعت لذت می‌بریم. اما واقعیت همواره این رؤیا را متوقف می‌کند. خب همیشه نباید این‌گونه باشد، زیرا کارهای کوچکی هستند که با انجام آنها می‌توانیم زندگی‌مان را ساده‌تر کنیم. در این مقاله با ۷ راه برای اینکه ساده‌تر و شادتر زندگی کنید، آشنا می‌شوید.

هنگامی که درباره‌ی ساده‌تر زندگی کردن صحبت می‌کنیم، اکثرمان خود را در کلبه‌ای در اعماق جنگل تجسم می‌کنیم در حالی که از راه کشاورزی و دامپروری روزگار می‌گذرانیم. اما چنین تصویری لزوما به معنای زندگی ساده‌تر نیست؛ دست‌کم نه برای همه! در عوض می‌توانیم از میان تجملات و امکانات عصر جدید آنهایی را که زندگی را واقعا ساده می‌کنند، انتخاب کنیم و بقیه را کنار بگذاریم. در عصری که همگی به خودمان افتخار می‌کنیم که به شدت مشغولیم و به لطف تکنولوژی بیست‌وچهار ساعته با هم در ارتباطیم، فراموش کردن این نکته که امور ساده‌ای در زندگی باعث شادیِ ما می‌شوند، بسیار آسان است. در نتیجه گاهی باید راه‌هایی برای بازگرداندن این سادگی به زندگی‌مان پیدا کنیم. در ادامه ۷ راه برای ساده‌تر و شادتر کردن زندگی ذکر شده است:



۱.تلفن بزنید، پیام نفرستید


پیام فرستادن‌، راهی رایج برای برقراریِ ارتباط شده است، به حدی که هدف اصلی تلفن را فراموش کرده‌ایم: زنگ زدن به دیگران و مستقیم صحبت کردن! بله، آن سوی تلفن واقعا یک انسان وجود دارد!

وقتی پیام می‌فرستید به سادگی ممکن است در برداشت طرف مقابل، بخشی از مفهوم کلامتان از بین برود. سوءتفاهم‌ها بسیار ساده اتفاق می‌افتند و مطمئنا سروسامان‌دادن به مشکلات ارتباطی‌ یا مسائل مالی‌ که ممکن است برای‌تان پیش بیاید، بسیار دشوارتر خواهد بود. به غیر از زمان‌بَر بودن، وقتی که پیام می‌فرستید، احساسات و عواطف نیز منتقل نمی‌شوند و نمی‌توانید واقعا بگویید که طرفتان چه احساسی دارد.

آیا برداشتن تلفن و زنگ‌زدن آسان‌تر نیست؟ شاید! با این می‌توانید فورا احساساتتان را نشان دهید، این امکان به وجود نمی‌آید که طرف مقابل از پیام شما برداشت اشتباهی داشته باشد، عواطف کنار گذاشته نمی‌شوند و سوءتفاهمی به وجود نخواهد آمد. تلفن زدن سریع‌تر است و زمان کم‌تری می‌گیرد (زیرا در رَدوبَدل‌ کردن پیام‌ها، بارها و بارها روی مسئله‌ی مورد نظر تأمل می‌کنید) و مهم‌تر اینکه با تلفنی حرف‌زدن، از این بابت که کارهای روزمره را به درستی سرو‌سامان داده‌اید، احساس خشنودیِ بیشتری خواهید کرد.

۲. عواطف‌تان را ابراز کنید، پنهان‌ نکنید


آیا شما هم از آن دست افرادی هستید که ترجیح می‌دهید عواطفتان را پنهان کنید؟ پس همه‌چیز را در درونتان نگاه می‌دارید. هنگام عصبانیت، اجازه نمی‌دهید کسی بفهمد که عصبانی هستید. وقتی از کسی ناراحتید، اجازه نمی‌دهید که آن شخص بداند. هنگامی که کسی کاری را انجام می‌دهد که شما را آزار می‌دهد، به آنها نمی‌گویید؟

این الگوی رفتاری، استرس زیادی به زندگی شما وارد می‌کند، شما را ناخشنود می‌کند و بالاخره همه‌ی این احساسات با هم بیرون می‌ریزند و این اصلا خوب نیست. زیرا نه از لحاظ روان‌شناختی و نه از لحاظ جسمانی با سلامتی سازگاری ندارد.

ترجیحا راهی پیدا کنید تا این احساسات را به‌طور سازنده به سمتی دیگر سوق دهید. مثلا با یک دوست دردودل کنید یا مکان امنی مانند اتاق‌تان بیابید تا بتوانید این احساسات را آشکارا بیرون بریزید. با این کار در بلندمدت، سالم‌تر و بسیار خوش‌حال‌تر خواهید شد.

۳. برای خودتان خاطره بسازید و از مقایسه بپرهیزید


شما هر چند وقت یک‌بار به فیس‌بوک سر می‌زنید و پست‌های دیگران را درباره‌ی اینکه چه کارهای شگفت‌انگیزی انجام می‌دهند، می‌خوانید؟ افرادی را می‌بینید که به دور دنیا سفر می‌کنند، گردش می‌روند، با دوستان‌شان استراحت می‌کنند، به رستوران‌های زیبا می‌روند. در درون‌تان کمی احساس حسادت می‌کنید و با خودتان فکر می‌کنید که «چرا من چنین کارهای فوق‌العاده‌ای انجام نمی‌دهم؟».

دقیقا! چرا نه؟! به جای اینکه روزهای‌تان را صرفِ خواندن کارهای دیگران کنید، از خانه بیرون بروید و خاطرات خودتان را بسازید. به جاهایی که دوست‌شان دارید، سفر کنید، کتابی را که می‌پسندید، بخوانید، کوه‌نوردی کنید و توی دریاچه‌ شیرجه بزنید.

همه‌ی کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید و مهم‌تر اینکه از مقایسه‌ی خودتان با دیگران دست بکشید. به هر قیمتی که شده، از مقایسه‌‌کردن بپرهیزید، چون مقایسه، شما را راضی نمی‌کند. کاری که شما را خوش‌حال و راضی می‌کند، خاطره‌ساختن برای خودتان است.

۴. راه‌های ارتباط را باز نگه دارید و پیش‌داوری نکنید


تا حالا پیش‌آمده که حدس بزنید عزیزان و دوستان‌تان چه فکری می‌کنند و کاملا در موردشان اشتباه کرده باشید؟ آیا پیش‌آمده که فرض کنید آنها چه چیزی را دوست دارند در حالی که اصلا این‌طور نبوده است؟ شاید فکر کرده‌اید که چون با دوست یا همسرتان همیشه به یک رستوران خاص می‌رفتید، پس او حتما، آن رستوران را دوست دارد، اما هرگز از او نپرسیده‌اید که از رفتن به آنجا لذت می‌برد یا نه؟

پیش‌داوری و حدس زدنِ اینکه افراد، چه فکری می‌کنند، می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. با باز نگاه داشتنِ ارتباطاتتان و مستقیما سؤال‌کردن از عزیزان‌تان، هم از سوءتفاهم‌‌ها پیش‌گیری می‌کنید و هم ارتباطی سالم‌تر و شادتر خواهید داشت.



۵. رفتار از گفتار قوی‌تر است؛ نترسید

ما اغلب خود را در وضعیتی می‌یابیم که نمی‌دانیم وقتی عزیزان‌مان به ما نیاز دارند، چگونه آرامشان کنیم. زیرا احساس می‌کنیم، نمی‌دانیم چطور این کار را انجام دهیم. ترس بَرمان می‌دارد که حالا چه کنیم و چیزی که اوضاع را بدتر می‌کند این است که گاهی عزیزان‌مان حتی نمی‌خواهند حرف بزنند. شما در این مواقع چه می‌کنید؟

گاهی تنها کاری که باید انجام دهید این است که کنارشان باشید. به همین سادگی! آنها به کلمات شما نیازی ندارند و نمی‌خواهند حرف بزنند. بلکه تنها به حضورِ دل‌گرم‌کننده‌ی شما نیاز دارند. تنها به آغوش شما نیاز دارند. چنین حرکت‌های کوچکی می‌تواند جای هزاران واژه را پُر کند.

۶. تجربیات تازه‌ کسب کنید و دودلی را کنار بگذارید

تجربه تازه

آیا درباره‌ی قدم‌های بعدی‌تان شک و تردید دارید؟ شاید از اینکه چیز تازه‌ای را تجربه کنید، می‌ترسید؟ شاید از اینکه دیگران چه فکری درباره‌تان می‌کنند، می‌ترسید؟ یک ضرب‌المثل بسیار قدیمی وجود دارد که می‌گوید:

معذرت‌خواهی بابت کاری، بهتر از اجازه گرفتن برای آن کار است.

این به آن معناست که بااراده‌ عمل کردن و سپس معذرت‌خواهی بابت آن، بهتر از منتظر تأییدِ دیگران بودن و ریسک به‌ تأخیر انداختن کارها است. پس اگر می‌خواهید کاری را انجام دهید، انجامش دهید. آنچه را که خوشحال‌تان می‌کند، انجام دهید. از امتحان کردنِ کارها نترسید. شک و تردید نداشته باشید. احتمالا پس از انجام دادن یک کار جدید، درمی‌یابید که واقعا آن را دوست دارید و این شما را به عنوان یک انسان، خوشحال‌تر می‌کند.

حتی اگر این‌طور نبود، خب باز هم مشکلی نیست! شما جان سالم به‌دَر خواهید برد. سراغ کار دیگری بروید چون می‌دانید یکی دیگر از گزینه‌هایی را که خوشحال‌تان نمی‌کند، حذف کرده‌اید.



۷. برای آینده فعالانه تلاش کنید، بیهوده نگران نباشید

تلاش برای آینده

ما اغلب به‌جای تلاش فعالانه، با نگرانیِ بیهوده درباره‌ی آینده، مسائل را زیادی پیچیده می‌کنیم. ترجیحا وقت‌تان را صَرف کارهایی کنید که اکنون کنترل‌شان در دست شماست و نگرانی درباره‌ی مسائلی را که نمی‌توانید کنترل‌شان کنید را کنار بگذارید.

برای نمونه، اگر می‌خواهید کسب‌وکاری راه‌اندازی کنید، گام‌های کوچک و ساده‌ای در راستای دست‌یابی به رؤیایی که خوشنودتان می‌کند، بَردارید.

ضمانتی برای اینکه آینده چگونه خواهد بود وجود ندارد، اما با تمرکز روی همین مسائل کوچکی که اکنون می‌توانیم کنترل کنیم، در مسیر درست به سمت آینده‌ای که مطمئنا روشن‌تر و شادتر خواهد بود، حرکت می‌کنیم.

زندگی پلاستیکی

در زندگی پلاستیکی دنیای مدرن حتی در غذا هم بیماری می‌خوریم ، بی‌آنکه بدانیم.
یک وعده زندگی پلاستیکی!/77 نوع بیماری که در غذاهای روزانه می‌خوریمولید زباله،تفکیک و بازیافت آن در حوزه مدیریت شهری از موضوعات بسیار حائز اهمیتی به شمار می رود که این امر در کلانشهرهای ایران همچون بسیاری از دیگر کشورها از دغدغه ها و معضلات جدی محسوب می شود.

بر اساس آمار بانک جهانی،روزانه 3 میلیون و  500 هزار تن زباله در سراسر دنیا تولید می شود که سهم ایران در این حجم انبوه،40 هزار تن برآورد می شود،به تعبیری بیش از 1 درصد از تولید زباله توسط مردم ایران تولید می شود.

بر اساس آمار منتشر شده در رسانه ها،20 درصد از این میزان معطوف به زباله های خشک و 4 درصد نیز به زباله های پلاستیکی و پلیمری مربوط می شود.

اگرچه این 4 درصد در یک نگاه کلی چندان قابل توجه به نظر نمی رسد اما معضلات و چالش مواد پلیمری و پلاستیکی برای محیط زیست بسیار فراتر و عمیق تر از این اعداد وارقام است.

بر اساس اظهار نظر کارشناسان در صورت ایفای نقش تنها 20 درصد از شهروندان در امر تفکیک زباله از بروز بسیاری معضلات زیست محیطی پیشگیری خواهد شد.

* موادی با پایداری 300 تا 1000 سال!

مجتبی یزدانی،معاون خدمات شهری شهرداری تهران،چندی پیش با هشدار نسبت به دشواری و پیچیدگی تجزیه مواد پلاستیکی عنوان کرد:مواد پلیمری با ماندگاری 300 تا 1000 سال به عنوان موادی تجزیه ناپذیر،مسبب و عامل بسیاری از معضلات و نارسایی های زیست محیطی خواهد بود.

وی معتقد است:با مشارکت عمومی مردم بخش قابل توجهی ار معضلات احتمالی ناشی از مواد اینچنینی مهار و کنترل خواهد شد.

آنچنان که این مقام مسئول عنوان کرد:هر خانواده ایرانی بصورت میانگین در طول روز 3 کیسه پلاستیکی وارد چرخه محیط زیست می کند که در صورتِ کاهشِ تنها یک کیسه پلاستیکی در هفته در مصرف قریب به یک میلیارد کیسه در طول سال صرفه جویی می شود.

این ارقام و اعداد نشان دهنده تاثیر بسیار برجسته و نافذ مشارکت عمومی شهروندان در مقابله و کنترل این معضل  و مخاطره زیست محیطی در فرایند تولید زباله است.

* ایران جزء 10 کشور نخست مصرف ظروف پلاستیکی

آنچنان که در رسانه ها و جراید عنوان شده،میزان پلاستیک تولیدی در ایران به بیش از 177 هزار تن در سال تخمین زده می شود.

این رقم بصورت میانگین معادل 500 تن در روز بر آورد می شود که به واقع این میزان در ارزیابی ها و بررسی های انجام شده،ایران را جزء10 کشور نخست مصرف کننده ظروف پلاستیکی قرار داده است.

بر اساس گزارش آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا این کشور تنها در طول یکسال،32 میلیون تن ضایعات پلاستیکی تولید کرده که تنها حدود 9 درصد از آن به چرخه بازیافت باز گشته و مابقی آن در محیط زیست رها سازی شده است،به واقع می توان گفت این معضل در کشورهای توسعه یافته نیز چالش برانگیز است.

*مواد پلیمری و پلاستیکی منشا 77 نوع بیماری است

محمد گلمکانی،رئیس ستاد محیط زیست شهرداری تهران در تشریح عوارض و تبعات ناگوار مواد پلاستیکی و پلیمری می گوید:ظروف یکبار مصرف پلیمری و کیسه های پلاستیکی در صورت تماس با مایعات و مواد غذایی در دمای بالای 40 درجه،ماده ای شیمیایی موسوم به ( استایرن ) از خود تولید می کند که منجر به تلخی غذا خواهد شد.

وی می گوید:مواد اینچنینی  می تواند مسبب بروز بیش از 77 نوع از بیماری ها از جمله سرطان شود و مواردی همچون کم اشتهایی،عصبانیت،جهش در زنان باردار و بیماری های ریوی و گوارشی از دیگر عوارض این ظروف به شمار می رود.

اظهارت این مقام مسئول در شرایطی در روزنامه همشهری منتشر شده که در طول سالیان اخیر استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی به نحو فزاینده ای تشدید شده و در بسیاری از مراسم رسمی و غیر رسمی،استفاده از ظروف پلاستیکی بسیار مشهود و بارز است.

امید آن می رود با فرهنگ سازی هر چه بیشتر،بستر و زمینه ای فراهم شود که با یک عزم عمومی،تمایل به استفاده از چنین  ظروفی به حداقل ممکن کاهش یابد که در غیر اینصورت با استمرار وضع موجود،بروز و شیوع بسیاری از بیماری ها دور از ذهن نخواهد بود.

بوی زندگی

تصاویری زیبا و ساده از زندگی روستائیان که سرشار از آرامش و صمیمیت است را مشاهده خواهید کرد.
در زندگی روستایی آرامش نقش اصلی را بازی می کند؛ یکی از مهمترین ویژگی ها و برتری های زندگی روستایی نسبت به زندگی شهری هم, همین آرامش است که تنها در روستاها می توان به آن رسید؛ زندگی در روستا آدمی را از هر جنجال و قیل و قال و دود و دم رهایی می بخشد.
لذت خوردن نان محلی و چیدن میوه از درخت را تنها در روستا می توان تجربه کرد، جایی دور از شهرها و سروصدای زندگی ماشینی، جایی که دعوا بر سر یک لقمه نان وجود ندارد، و آرامش را می توان در چهره ها دید و استرس هنوز تعریف نشده است.
در ادامه تصاویری را مشاهده میکنید که در آن بوی زندگی می دهد.


عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد



عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد


عکس هایی که بوی زندگی می دهد

کاربردهای برنج

کاربردهای عجیب برنج در خانه داری! + طریقه مصرف

دانه‌های برنج به جز در آشپزی در تمیز کردن، گرم کردن و حتی زیبایی نیز کاربرد دارند. اگر تا به حال فقط از خوردن برنج لذت می بردید بهتر است این مطلب را خوانده و از دیگر مزایای آن نیز بهره مند شوید!

کاربردهای عجیب برنج در خانه داری! + طریقه مصرف

از مزایای این دانه‌های سفید بیش‌تر بهره ببرید:

1- تمیز کردن بطری‌ها

برای تمیز کرن گلدان‌ها و بطری‌هایی که دهانه‌ای باریک و غیر معمول دارند، دو قاشق غذاخوری برنج را 10 دقیقه با آب گرم داخل آن‌ها خیس کنید. بعد از چند بار تکان دادن و آبکشی متوجه تمیزی فوق‌العاده آن خواهید شد.

2- وسایلی که داخل آب می‌افتند

در صورت افتادن گوشی داخل آب، باتری آن را در آورده، طوری داخل برنج قرار دهید که روی آن کاملا پوشیده شود. خواهید دید که کار خواهد کرد!

3- تمیز کردن آسیاب

بعد از آسیاب کردن قهوه یا ادویه‌های مختلف، برای تمیز کردن دستگاه، مواد چسبیده را تا جای ممکن بیرون آورید. داخل آن برنج بریزید و دور آسیاب بچرخانید. برنج به طرز فوق‌العاده‌ای جذب‌کننده و تمیزکننده خواهد بود.

4- چک کردن دمای روغن

برای دانستن این که روغن به اندازه کافی برای سرخ کردن داغ شده است، کافیست یکی از دانه‌های برنج را داخل آن بیندازید. اگر برنج روی روغن آمد و شروع به پختن کرد، روغن آماده سرخ کردن است.

5- جلوگیری از چسبیدن نمک

با روشی که بعضی رستوران‌ها استفاده می‌کنند، یعنی ریختن چند دانه برنج داخل نمکدان، مانع از به هم چسبیدن آن‌ها شوید.

6- رسیدن میوه

برای رسیدن سریع‌تر میوه (در صورتی که فرصت صبر کردن ندارید) آن را همراه برنج داخل یک ظرف بگذارید. در طول روز دو بار چک کنید تا بیش از حد نرسد.

7- درست کردن کیسه گرمایی

با پارچه‌هایی مانند پشم یا کتان، کیسه بدوزید. داخل آن مقداری برنج بریزید. لبه آن را دوخته، به عنوان پد گرمایی از آن استفاده کنید.

قبل از استفاده آن را داخل مایکروفر گرم کنید. به این ترتیب تا یک ساعت گرم خواهد ماند.

8- شفافیت پوست

هنگام طبخ برنج، مقداری از آب برنج را بردارید. بگذارید داخل یخچال سرد شود و از آن برای شستشوی صورت استفاده کنید.

برای گرفتن نتیجه بهتر از برنج قهوه‌ای استفاده کنید و طی 3 روز آن را مصرف نمایید. برنج قهوه‌ای سرشار از ویتامین E بوده و درخشش لازم را به پوست شما برمی‌گرداند. برای شستشو از لیف استفاده کنید.

9- درست کردن دمپایی گرم‌کننده

اگر در خانه مجبور به راه رفتن روی سنگ یا سرامیک در شب‌های سرد زمستان هستید، کافیست هنگام درست کردن دمپایی روفرشی داخل رویه آن مقداری برنج بریزید و از گرمای آن بهره ببرید.

دریاچه های پنهان

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

انسان ها همیشه در نزدیکی آب زندگی کرده اند. آب نه تنها غذای انسان را تامین می کرده بلکه با زیبایی طبیعی خود تخیلات انسان را نیز به کار می گرفته است. در ادامه مجموعه ای از زیباترین دریاچه های پنهان طبیعت را برای شما جمع آوری کرده ایم:

دریاچه Ayie

دریاچه آییه که در پارک ملی Situ Gunung قرار گرفته جز مناطق حفاظت شده اندونزی می باشد. پارک ملی Situ Gunung آبشارهای زیادی نیز دارد که به زیبایی طبیعی این منطقه افزوده اند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

Hornindalsvatnet

Hornindalsvatnet با 514 متر عمق عمیق ترین دریاچه نروژ است. نزدیک ترین دهکده ها به دریاچه گروداس و موگرندا هستند که هر دو با ماشین قابل دسترسی اند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Peyto

دریاچه پیتو که از یخچال های طبیعی تغذیه می شود در پارک ملی Banff در کانادا واقع شده است. این دریاچه در ارتفاع 1800 متری واقع شده و برای دسترسی به آن باید از جاده Icefields Parkway عبور کنید.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Ashi

دریاچه آشی دریاچه ای بسیار دیدنی در منطقه هاکونه ژاپن است. این دریاچه به خاطر نمای فوق العاده از قله فوجی معروف است. دریاچه آشی به معنی دریاچه نی است چون در بستر این دریاچه نی های زیادی وجود دارد.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Ohrid

دریاچه اوهرید یکی از قدیمی ترین و عمیق ترین دریاچه های اروپاست و یونسکو اعلام کرده اکوسیستم این دریاچه ارزش جهانی دارد. در این دریاچه بیش از 200 گونه بومی مختلف زندگی می کنند که فقط همین جا وجود دارند. حتی ناسا هم یکی از دریاچه های تایتان (یکی از قمرهای زحل) را اوهرید نامگذاری کرده است.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Takhlakh

از این دریاچه زیبا در واشنگتن، کوه آدامز پیداست. این دریاچه با جنگل های Grifford Pinchot احاطه شده است و به همین خاطر گردشگران می توانند در هر زمانی از سال از اینجا دیدن کنند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Gunung Tujuh

دریاچه گونینگ توجو در پارک ملی Kerinci در اندونزی قرار گرفته است. کوه توجو با ارتفاع 1900 متر دریاچه را احاطه کرده است. این دریاچه بین کوهنوردان معروف است و معمولا محلی ها در آن ماهیگیری می کنند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Sampaloc

دریاچه سامپالوک در فیلیپین بین هفت دریاچه سان پابلو بزرگ ترین است. محلی ها از این دریاچه ماهی می گیرند و از بستر حاصلخیز آن برای کشاورزی استفاده می شود.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Tranquil

آب دریاچه ترانکوییل از کوه یخی که در نزدیکی آن قرار دارد تامین می شود. گونه های گیاهی و جانوری متعددی در این دریاچه زندگی می کنند که به زیبایی کوه های اطراف این منطقه می افزایند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Melissani

دریاچه ملیسانی در غاری به همین نام در یونان قرار دارد. این دریاچه خانه گیاهان زیادی است که کف آن را پوشانده اند. گردشگران به خاطر آب فوق العاده آبی اینجا و همچنین نور زیبای آفتاب که از حفره بالای غار به درون می تابد به این محل جذب می شوند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه St Mary

دریاچه سنت مری دومین دریاچه بزرگ در پارک ملی Glacier در ایالت مونتانا است. این دریاچه با ارتفاع 1400 متر آب بسیار سردی دارد و در زمستان سطح آن کاملا یخ می زند. گردشگران در تمام طول سال می توانند از این مکان دیدن کنند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Minnewanka

دریاچه مینوانکا در پارک ملی بانف در کانادا قرار گرفته و طولانی ترین دریاچه در بین مجموعه پارک های Canadian Rockies می باشد. در حال حاضر از آب این دریاچه برای سدسازی در پروژه های هیدروالکتریک استفاده می شود.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Reed Flute

دریاچه رید فلوت در غاری با همین نام در چین قرار دارد. غار یک غار طبیعی آهکی است که توسط دولت چین بسیار زیبا نورپردازی شده است. این غار سرشار از زیبایی است و در میان گردگشران منطقه بسیار معروف است.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Hallstatt

دریاچه هالستات در اتریش واقع شده و با ناحیه مسکونی Salzkammergut احاطه شده است. این منطقه جز میراث جهانی یونسکو می باشد. گردشگران می توانند در هتل های زیادی که در کنار دریاچه قرار گرفته اقامت داشته باشند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Louise

دریاچه لوییز در کانادا یک دریاچه یخی است که نام آن از شاهزاده Louisa Caroline Alberta یکی از دختران ملکه ویکتوریا گرفته شده است. رنگ زمردی درخشان این آب به دلیل گرد سنگ هایی است که با آب های ذوب شده از یخچال های اطراف به این دریاچه ریخته می شوند.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

دریاچه Plitvice

این دریاچه در پارک ملی Plitvice در کرواسی قرار دارد. این منطقه حفاظت شده تقریبا 300 هزار کیلومتر مساحت دارد و سالانه 1.2 میلیون نفر از آن دیدن می کنند. همچنین آبشارهای بسیار زیبا در این پارک قرار دارد.

16 دریاچه مخفی که از دیدن آن ها متعجب می شوید

بوی زندگی

تصاویری زیبا و ساده از زندگی روستائیان که سرشار از آرامش و صمیمیت است را مشاهده خواهید کرد.
  در زندگی روستایی آرامش نقش اصلی را بازی می کند؛ یکی از مهمترین ویژگی ها و برتری های زندگی روستایی نسبت به زندگی شهری همین آرامش است که تنها در روستاها می توان به آن رسید؛ زندگی در روستا آدمی را از هر جنجال و قیل و قال و دود و دم رهایی می بخشد.

لذت خوردن نان محلی و چیدن میوه از درخت را تنها در روستا می توان تجربه کرد، جایی دور از شهرها و سروصدای زندگی ماشینی، جایی که دعوا بر سر یک لقمه نان وجود ندارد، و آرامش را می توان در چهره ها دید و استرس هنوز تعریف نشده است.

کسی منکر سختی های زندگی روستائیان نیست از نداشتن برق و گاهی اوقات در فصل سرما ابزاری برای گرمایش، اما طبیعت با آرامش قرین است، در قریه زندگی را می دوزند، همه یک خانواده اند و زندگی ها هنوز بوی سادگی و محبت می دهد.

در این گزارش سعی کرده ایم عکس هایی را برای شما قرار دهیم که علاوه بر زنده بودن آن بوی امید، محبت، صفا ،صمیمیت و از همه مهمتر بوی زندگی می دهند.

عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند


عکس هایی که بوی زندگی می‌دهند

مدیریت زمان

یکی ازدغدغه های جدی در بسیاری از افراد در جامعه ایران،به ضعف در مدیریت زمان باز می گردد،امری بارز و مشهود که بر قامت زندگی روزمره بسیاری از ایرانی ها سایه افکنده است.
محسنی//////////منتشر نشودمولفه مدیریت زمان و بهره وری بهینه از ساعات و دقایق شبانه روز یکی از اصول اساسی و تعیین کننده در پیشرفت و شکوفایی هر جامعه و کشوری محسوب می شود.

به تعبیر دیگر می توان گفت توسعه در بستر و قالب زمان شکل می گیرد و هر گونه خلل و نقصانی در مدیریت صحیح و اصولی از زمان،می تواند روند توسعه را با آسیب ها و موانعی جدی مواجه سازد.

با اندکی تامل بر سخنان بخش قابل توجهی از عموم مردم به کرات جمله ای تکراری از زبان آنها بر گوش می رسد،جمله ای با این مضمون "وقت ندارم".

آنچه که ذکر آن در ذیل این گزارش ضروری و قابل توجه به نظر می رسد معطوف به این موضوع می شود که دلمشغولی هایی جامعه ایرانی عمدتا به کسب و کار متمرکز است و کمتر مشاهده می شود که زمان یا مقطعی  برای پرداختن به مطالعه،ورزش و...مدنظر قرار گیرد و با همه این اوصاف باز هم از سوی بخش قابل توجهی از عموم جامعه گلایه ها و انتقادات بسیاری در خصوص محدودیت زمان مطرح می شود.

*نگاهی آماری به مدیریت حوزه زمان در جامعه ایران

یکی از تاکیدات اندیشمندان،بزرگان و نام آوران جهان بر ضرورت برنامه ریزی مدون و اصولی برای بهره مندی موثر و کارآمد از زمان استوار است.

بر اساس ارزیابی های انجام شده و آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران در سال گذشته،عمده زمان ایرانی ها مصروف نگهداری و مراقبت از خود می شود و کمترین میزان اختصاص زمان نیز به فعالیت های خیریه ای باز می گردد.

بر اساس اطلاعات منتشر شده در رسانه ها،بصورت جزئی هر ایرانی در طول روز،دو ساعت و 52 دقیقه از زمان خود را به خانه داری،52 دقیق به فعالیت های آموزشی و فراگیری فن یا دانش،یک ساعت و دودقیقه به مشارکت های اجتماعی،18 دقیقه فعالیت های ورزشی،دو ساعت و یک دقیقه به استفاده از رسانه های جمعی،13 ساعت و 24 دقیقه به مراقبت و نگهداری شخصی اختصاص می دهد.

* هدر رفت زمان در سایه مسائل حاشیه ای

صدیقه نوبهار،کارشناس و آسیب شناس مسائل اجتماعی در گفت و گو  با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان،با اشاره به ضرورت مدیریت صحیح و اصولی زمان اظهار داشت:یکی از عوامل موثر در هدر رفت زمان به مسائل حاشیه ای باز می گردد که باید برای مرتفع کردن آن اقدامات لازم را مدنظر قرار داد.

وی افزود:در واقع امر هر آنچه فردی درگیر مسائل حاشیه ای شود،زندگی و اوقات وی نیز همنشین مسائل و دغدغه هایی فرسایشی خواهد شد و به این ترتیب عنصر زمان به عنوان یکی از اساسی ترین مولفه های زندگی روزمره تحت الشعاع قرار می گیرد.

* نقش یادداشت برداری در مدیریت زمان

بطور طبیعی در شرایطی که حجم انبوهی از مشغله های کاری و فکری،ذهن و فکر انسان را درگیر ساخته،تفکیک امور و زمانبندی قاعده مند از راهکارهای موثری است که می توان با تکای به آن از هدر رفت زمان جلوگیری و به انجام منظم وظایف روزمره امیدوار بود.

عموما در چنین شرایطی(مشغله های فکری و شغلی)یادداشت برداری،امری سازنده به شمار می رود که می تواند به انجام منظم امور کمک شایانی کند.

*بهره مندی از زمان بر مبنای اولویت گذاری های اصولی

راهکار موثر دیگر در لحاظ کردن مدیریت بهینه زمان به استفاده اصولی از آن بر اساس اولویت گذاری های صحیح باز می گردد.

احمد محبی،جامعه شناس و کارشناس مسائل اجتماعی در گفت و گو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به مطلب فوق عنوان کرد:بعضا مشاهده می شود که برخی از افراد،بخش قابل توجهی از زمان خود را به امور و فعالیت های غیر ضروری و جانبی اختصاص می دهند.

وی افزود:در چنین شرایط و مواقعی  می توان با حذف و یا عقب انداختن امور غیر ضروری،بهره وری بهینه از زمان را به نحوی شایسته و موثری محقق و مسیر کرد.

محبی با اشاره به وجود برخی از نارسایی ها در هدر رفت  زمان گفت:قاعدتا در 24 ساعت شبانه روز با فراز ها و فرود هایی مواجه هستیم که بخشی از آنها در ید اختیار ما قرار دارد و بخش دیگر آن خارج از اراده ما قرار دارد.

این جامعه شناس و کارشناس مسائل اجتماعی عنوان کرد:به عنوان مثال ترافیک های سنگین،گره های ترافیکی و.. از نمونه مواردی است که کمتر می توان در کوتاه مدت بصورت فردی برای آن چاره اندیشی کرد و باید آن را پذیرفت.

محبی یادآور شد:متاسفانه در برخی از جوامع،به زمان به عنوان مولفه ای حائز اهمیت در توسعه و شکوفایی جامعه نگریسته نمی شود که تحقق وحصول این امر مستلزم فرهنگ سازی،برنامه ریزی و انتظام بخشی به تمامی بخش های زندگی روزمره است.

شاد زندگی کنید

شادی چگونه به دست می آید و چگونه می توان آن را به کار گرفت؟ اگر شادی دغدغه امروز شماست، ما برای شما 103 نکته داریم که با رعایت آن ها می توانید هم شادتر زندگی کنید و هم از زندگی تان راضی باشید.
103 نکته برای اینکه شاد زندگی کنید
چند سالتان است؟ فکر می کنید چند سال دیگر زندگی می کنید؟ در این چند سال که برای خودتان متصور هستید، قصد دارید چه جوری زندگی می کنید؟ حالتان خوب است؟ شاد هستید؟ از آینده چه تصوری دارید؟ کجا هستید؟ آدم شادی هستید یا یک گوشه نشسته اید و زانوی غم بغل کرده اید؟ برای این چند سال، سهم غم و شادی تان از زندگی چقدر است؟ تا امروز چطور زندگی کرده اید؟ چقدر شاد هستید و شادی چه سهمی در زندگی و لحظه های شما دارد و... تا دلتان بخواهد می توان درباره شادی و ردی که روی زندگی تان گذاشته، سوال پرسید.

شادی ای که می تواند حالتان را بهتر کند؛ اما این شادی چگونه به دست می آید و چگونه می توان آن را به کار گرفت؟ اگر شادی دغدغه امروز شماست، ما برای شما 103 نکته داریم که با رعایت آن ها می توانید هم شادتر زندگی کنید و هم از زندگی تان راضی باشید.

1- وقتی با کسی درباره موضوع مهمی حرف می زنید و طرف مقابل نمی گذارد شما نظرتان را بدهید و رگباری و بدون اعتنا به شما حرف می زند، زمانی که احساس می کنید باید نظرتان را بگویید، با یک  کلمه معذرت خواهی جلوی حرف زدن او را بگیرید و نظرتان را بگویید.

2- بدون هیچ توقع پاداشت و تشکری برای کسی جز خودتان کاری انجام بدهید. مثلا برای زن صاحب خانه یک روسری گل گلی بخرید.

3- هر روز برای خودتان یک لیست قدردانی بنویسید. مثلا از دوستتان تشکر کنید که بدون هیچ بهانه ای با شما به سینما می آید و فیلم هایی را که دوست ندارد، با شما تماشا می کند.

4- هر روز تمرین کششی انجام بدهید، حتی اگر دو دقیقه باشد.

5- روزی چند دقیقه تنها باشید. حتی برای پنج دقیقه به مغزتان استراحت بدهید و در یک اتاق دربسته یا یک محیط خلوت بنشینید و به چیزی فکر نکنید.

6- از بدگویی نفستان خلاص شوید. گاهی نفستان می خواهد شما را از مردم جدا کند؛ به او این اجازه را ندهید.

7- هر روز یک نوشته مثبت بخوانید. حالا خیلی هم طولانی نباشد که وقتتان را بگیرد. در حد یک پاراگراف کافی است.

8- وقتتان را به خواندن مطالب چرند و بی معنی و غیرعلمی و ناراحت کننده و خبرهای بد نگذرانید.

9- هر روز حداقل چنددقیقه ای برای خانواده وقت بگذارید. اگر از خانواده دور هستید، به مادر و پدرتان زنگ بزنید یا با پیغام حال خواهر و برادرتان را بپرسید.

10- هر روز چنددقیقه پیاده روی کنید.

11- در روز چند دقیقه با نزدیک ترین و صمیمی ترین دوست زندگی تان وقت بگذرانید یا حداقل چند دقیقه تلفنی صحبت کنید.

12- جزییات خیلی هم مهم نیست. مثلا اگر یک شب نخ دندان نکشیدید تا صبح به خاطرش عذاب وجدان نداشته باشید.

13- به شایعات توجه نکنید. قدیمی ها می گفتند اگر دنبال شایعه بروید، نصف عمرتان به هیچ و پوچ می گذرد.

14- داشته هایتان را بپذیرید. تلاش کردن همیشه خوب است اما گاهی اوقات برای به دست آوردن یکسری چیزهای جدید باید از بعضی دل مشغولی هایتان بگذرید که ممکن است باعث ناراحتی تان شود.

15- کتاب، وبلاگ، مقاله، شعر و... بخوانید که تا حالا نخواندهاید.

16- روزنامه بخوانید و در صفحه ای که دوست داشتید، جمله ای را که دوست داشتید، بنویسید. مثلا بنویسید امروز چه روز خوبی بود.

17- برای هر کاری که در روز انجام می دهید شور و اشتیاق داشته باشید. اگر مجبور به انجام دادن کاری هستید هم آن را با اشتیاق و علاقه انجام بدهید تا کم کم به کار محبوب شما تبدیل شود. اگر نشد پس بهتر است که آن کار را برای همیشه کنار بگذارید.

18- غذای سالم و تا جایی که امکان دارد، تازه بخورید. غذای از شب مانده و پر از چربی و مواد نگه دارنده را فراموش کنید.

19- به دیگران کمک کنید و انتظار این را که کمکتان جبران شود، فراموش کنید. کمک کردن بدون توقع به شادشدن خودتان کمک زیادی می کند.برای روزتان برنامه ریزی کنید. روزی که با برنامه شروع شود با رضایت هم به پایان می رسد.

20- برای روزتان برنامه ریزی کنید. روزی که با برنامه شروع شود با رضایت هم به پایان می رسد.

21- با آدم های مثبت وقت بگذرانید. فیلم ببینید و قدم بزنید.

22- صبح زود از خواب بیدار شوید. به موقع رسیدن به اتوبوس و مترو و تاکسی و محل کار هم شادتان می کند.

23- کار جوهر آدمی است. درست است؛ اما زیاد کار کردن هم خوب نیست. بهتر است از عواید آن کار لذت هم ببرید. همه آدم هایی که در بستر مرگ قرار می گیرند، می گویند کاش کمتر کار می کردند و بیشتر زندگی می کردند.

24- بخندید، آن هم زیاد

25- به دیگران پیشنهاد کمک بدهید. مثلا به خانم پیری که می خواهد از اتوبوس پیاده شود، کمک کنید، یا کمک کنید کودکی از پله پایین بیاید.

26- درباره اینکه مردم درباره شما چه فکر می کنند کمتر کنجکاوی کنید.

27- کمتر نگران باشید. تمام اتفاق هایی که در طول عمرمان نگرانشان هستیم یا اتفاق نمی افتند یا اگر بیفتند آن طوری نیستند که از قبل تصور می کنیم.

28- فکر نکنید که خیلی دیر شده. هیچ وقت خیلی دیر نشده.

29- هیچ وقت به این موضوع فکر نکنید که برای کار جدید یا حرکت جدید پیر شده اید. نه، شما پیر نشده اید.

30- هیچ وقت فکر نکنید که برای انجام کاری بسیار جوان هستید. زمانتان را هدر ندهید.

31- یادتان باشد ذهن شما می تواند به یک مکان خطرناک تبدیل شود، پس هیچ وقت تنهایی به آنجا نروید. وقتی حالتان خوب نیست، درباره احساساتتان با کسی حرف بزنید.

32- ترس یک احساس طبیعی است که در وجود همه هست. ترس را درک کنید اما نگذارید شما را در چنگش اسیر کند. وقتی ترستان را بشناسید، می توانید آن را زیر سلطه خود بیاورید.

33- از اسم ها توقع نداشته باشید. توقع داشتن باعث خشم و ناراحتی می شود.

34- از اینکه بگویید «نمی دانم» هراس نداشته باشید. سوال پرسیدن اصلا بد نیست. به فکر کردن درباره اینکه باید همه چیز را بدانید، دست بردارید.

35- راز بقا تماشا کنید. تماشای زندگی حیوانات و چگونگی زیست آن ها باعث شادی انسان ها می شود. 

36- از کلمات بی ارزش و بی معنی استفاده نکنید.

37- از یک نفر تعریف کنید. حتی اگر آن یک نفر، غریبه باشد.

38- برای کسی که پشت سر شما وارد جایی می شود، در را نگه دارید تا او هم با شما رد شود.

39- از کسی که در یا آسانسور را برای شما نگه داشته، تشکر کنید.

40- مثبت باشید حتی اگر حالتان خیلی بد است و مدام حس می کنید مثبت بودن فایده ای ندارد.

41- با جمع هماهنگ باشید. ساز مخالف زدن باعث ناراحتی خودتان می شود.

42- اگر در محیط کارتان خوش اخلاق و بگوبخند هستید، در خانه و نزد خانواده هم همین اخلاق را داشته باشید.

43- در جزییات مهم و ویژگی زندگی بچه هایتان شریک باشد. مثلا روز اول مدرسه کنارش باشید یا وقتی نمایش بازی می کند، به او لبخند بزنید.

44- آدم های اطرافتان را کوچک نکنید تا خودتان بزرگ شوید. این رفتار هیچ وقت جواب مثبتی در پی ندارد و باعث می شود دیگران مثل قبل به شما احترام نگذارند.

45- به زمان احترام بگذارید. همیشه سر وقت به قرارهایتان برسید تا احساس شرمندگی در شما رخنه نکند. شادی و شرمندگی با هم هماهنگی ندارند.

46- آدمی باشید که درباره اش حرف می زنید؛ یعنی حرف و عملتان یکی باشد.

47- از چک کردن ای میل و تلگرام و اینستاگرام در صبح زود دوری کنید. خبرهای خوب خودشان را به گوش شما می رسند.

48- امکان دسترسی به ای میل را از روی گوی تان پاک کنید تا مدام در تیررسی خبرهای مختلف نباشید.

49- دیگران را نصیحت نکنید و از آدم هایی که مدام می خواهند پند و اندرز بدهند، دوری کنید.

50- با دیگران همدلی کنید اما دلتان برای کسی نسوزد و برایشان سر تکان ندهید.

51- بچه هایتان را لوس نکنید.  درست است پدر و مادرها دوست دارند همه نیاز بچه هایشان را برآورده کنند اما همیشه هم خوب نیست که فرزندنان هر چیزی از شما خواست به او بدهید. 

52- تماس های از دست رفته گوشی تان را یکی یکی جواب بدهید.

53- در روز یک شیرینی یا یک شکلات بخورید.

54- کار امروز را به فردا نیندازید.

55- فروتن و متواضع باشید.

56- حتما در زندگی تان یک هدف مهم داشته باشید. مثل «من می خواهم پولدار شوم یا من باید یک آدم مشهور باشم.»

57- همیشه احساس واقعیتان را بگویید. اگر کسی از شما می پرسد حالتان خوب است و شما خوب نیستید، نگویید خوب هستم چون شما خوب نیستید.

58- از اشتباه کردن نترسید؛ بنابراین نمی توانید هیچ کاری شروع کنید.

59- مطمئن شوید که از اشتباهات گذشته درس گرفته اید و یک اشتباه را دو بار انجام نمی دهید.

60- وقتی به کسی چیزی می آموزید؟ همه نکته های مهم را به او بگویید.

61- بخشنده باشید.

62- همیشه نباید در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشید. لحظه های جدید را تجربه کنید و در زمان زندگی کنید.

63- همیشه بگویید لطفا و اگر کسی برای شما کاری کرد، از او تشکر کنید.

64- بعضی وقت ها می توانید شادی را انتخاب کنید. یعنی اولویت اولتان شاید باشد بعد کارهای دیگر. اول شادی را انتخاب کنید.

65- بپذیرید. پذیرفتن اتفاق ها و هضم کردن آن ها  غم را دور می کند.

66- نگذارید ذهنتان مشغول چرندیات شود. وزنتان زیاد است خب کمش کنید. مدام فکر کردن به چاق بودن، باعث غم و ناراحتی می شود.

67- هر روز یک کار جدید انجام دهید، حتی اگر آن کار خیلی کوچک و خنده دار باشد. مثل باد کردن یک بادکنک یا دویدن و بازی کردن با یک بچه گربه.

68- قبل از شروع کار یا آزمودن تجربه ای جدید، کمی تحقیق کنید که این کار چقدر با روحیه شما سازگار است.

69- زمان های عصبانیت، خشم، اندوه و... را کم کنید. درست است همه این ها حس های طبیعی ماست  اما زیاده روی و اصرار بر ماندن در آ« حالت، باعث پایداری غم می شود.

70- از خوشحال بودنتان شاید باشید و لذت ببرید. هیچ وقت به این موضوع فکر نکنید که خوشحالی کاری بیهوده و اشتباه است.

71- به انتقام گرفتن فکر نکنید.

72- مردم را ببخشید.

73- اجازه ندهید تغییرات آب و هوا، خلق و خوی شما را عوض کند.

74- حداقل یک کتاب در ماه بخوانید.

75- حداقل با دو آدم جدید و غریبه در هفته صحبت کنید. 

76- در ماه با یک دوست قدیمی وقت بگذرانید. دوست دوران مهد کودک یا دبستانتان را به ناهار یا شام دعوت کنید.

77- زمان پیاده روی پیامک نزنید. همین طور در زمان رانندگی.

78- نفس عمیق بکشید و به این مسئله که در روز حداقل یک بار نفس عمیق بکشید، توجه داشته باشید.

79- این جمله را از آلبرت اینشتین همیشه به یاد داشته باشید؛ شما دو راه در زندگی دارید . اول: همه چیز در زندگی معجزه است. دوم: هیچ معجزه ای در زندگی وجود ندارد. شما اولی را انتخاب کنید.

80- از اینکه کسی به تلفن، پیغام و ای میل شما جواب ندارد، عصبانی نشوید. بعضی وقت ها صبر چیز خوبی است.

81- حداقل پنج بار در هفته ورزش کنید. حتی اگر ده دقیقه وقت دارید، ورزش کنید.

82- آب بنوشید، خیلی بیشتر از همیشه.

83- وقتی به داوری و قضاوت دعوت می شوید، اول همه حرف ها را بشنوید و بعد نظر بدهید. نظر دادن بدون فکر، همیشه اشتباه است.

84- به معنویات زندگی توجه کنید. نماز که می خوانید برای آن وقت خاصی درنظر بگیرید. جانمازتان را عوض کنید. روی جانمازتان گل بریزید.

85- اعتقادات دیگران را مسخره نکنید و علایقشان را زیر سوال نبرید.

86- حداقل یک بار در هفته با کودکان زیر هفت سال حرف بزنید. مطمئن باشید برای یک ماه شاد می شوید.

87- حداقل یک بار در هفته با کهن سالان بالای 70 سال صحبت کنید.

88- سعی کنید هر شب، سروقت و خوب بخوابید.

89- اگر نیمه شب از خواب می پرید و دیگر خوابتان نمی برد، کاری را انجام بدهید که دوست دارید. مثلا به گلدان ها آب بدهید.

90- یک کار خوب برای یک نفر انجام بدهید. اگر هر روز نشد، یک بار در هفته، این کار را انجام بدهید. مثلا در اتوبوس جایتان را به کسی بدهید که خسته تر است و سرش را به میله اتوبوس تکیه داده است.

91- بدون تحقیق به کسی مشاوره ندهید.

92- سعی کنید مردم را قبل از اینکه بشناسید، قضاوت نکنید. سعی کنید هیچ وقت کسی را قضاوت نکنید.

93- هر روز یک کلمه جدید بگیرید.

94- باید قبول کرد که همیشه هم اتفاق های خوب و خوش در زندگی نمی افتد. باید دوران سختی را به امید رسیدن روزهای خوش گذارند.

95- به پارک بروید و روی صندلی بنشیند و به کلاغ ها و گنجشک ها نگاه کنید. برای گربه ها غذا ببرید و شاخه شکسته درختی را قلمه بزنید.

96- حداقل در روز به یک نفر بگویید که دوستش دارید. مادر، پدر، همسر، فرزند و دوستتان منتظر شنیدن این جمله هستند.

97- لبخند بزنید. حتی وقتی تنها هستید.

98- این واقعیت را بپذیرید که همه مردم کاری را که شما انجام می دهید، دوست ندارند. به زور از آن ها «تایید» نخواهید. اگر کاری شما را راضی و شاد می کند، همین کافی است. نظر دیگران نباید خیلی برایتان مهم باشد.

99- یادتان باشد آنچه مردم درباره شما فکر می کنند، هیچ ربطی به شما ندارد.

100- خودتان را مشغول چند کار نکنید. تمرکز روی یک کار، همیشه بهتر جواب می دهد تا اینکه تمرکزتان را روی انجام چند کار تقسیم کنید.

101- وقتی شاد هستید، نگذارید هیچ چیزی شما را ناراحت یا خشمگین کند.

102- شما از همه مهم تر هستید. اول خودتان را دوست داشته باشید و بعد دیگران را؛ فداکاری بیش از حد باعث احساس شکست و اندوه طولانی می شود.

103- سعی کنید همیشه فقط شاد باشید.

شاد زندگی کنید

چگونه شاد زندگی کنیم ؟

 چگونه شاد زندگی کنیم
 

الگوهای رفتار:ضمیر ناهشیار مسئول بخش بزرگی از پیامدها و سبب همه تکرارها در زندگی انسان است. ما بر اساس برنامه‌های ثبت شده در ضمیر ناهشیار خود عمل می‌کنیم. در هر مرحله‌ای که باشید می‌توانید به آنچه می‌خواهید دست یابید و هدف ما از این کتاب ن‍یز بیان چگونگی انجام این عمل است.اما همین جا باید یک نکته را برای خود مشخص کنیم که هر وقت تصمیم به تغییر بگیریم با مقاومت روبرو می‌شویم بعبارت دیگر کمربندها را محکم ببندید.

شکل‌گیری الگوهای رفتاری: بلافاصله پس از تولد، الگوهای رفتاری شروع به شکل‌گیری می‌کنند پس بسیار محکم و جاافتاده هستند. بخش کوچکی از الگوهای انسان در زندگی هشیارانه و بخش اعظم آن ناهشیار بوده و بازتاب آموخته‌های او از والدین است.

هم‍یشه از خود به خوبی یاد کنید و زندگی را بطور دلخواه تصور کن‍ید. کتاب‌هایی را که در زمینه موفقیت نوشته شده‌اند با دقت بخوانید. بهتر است الگوهای رفتاری دلخواه را روِی کاغذ بیاورید تا این الگوها برای شما بصورت یک انتخاب آگاهانه درآیند.

 

تصویر ذهنی از خویشتن: منشا تمام افکار و حرکات ما چگونه دیدن خویشتن است. بنابراین تصویر ذهنی ما تعیین می‌کند که - دنیا را تا چه اندازه دوست داریم و چقدر مایل به زندگی در آن هستیم- دقیقا چه اندازه در زندگی موفق خواهیم بود.

 

از اینرو است که دکتر ماکسول مالتز می‌نویسد:« هدف تمام روان‌درمانی‌ها تغییر تصویریست که فرد از خویشتن دارد.»

اولین گام بسوی یک پیشرفت گسترده برای کسب نتایج مطلوب، تغییر نوع تفکر و بیان ما در رابطه با خویشتن است. خود محور بودن و خود دوست‌داری دو مقوله جداگانه‌اند. معنی خود دوست‌داری سالم اینست که ما اصراری برای توجیه خود و دیگران نداشته باشیم ما باید بتوانیم از انجام هر کاری که به کیفیت و زیبایی زندگی‌مان می‌افزاید احساس راحتی کنیم. مردم موفق همیشه از واژه‌های تشکر‌آمیز استفاده می‌کنند زیرا به این نتیجه رسیده‌اند که باید قدر ارزش‌های خود را بدانند. دیگران با همان رفتاری را دارند که ما با خود با خویشتن داریم.

ارزش انسان: شما سزاوار عشق و احترام هستید تنها به این خاطر که شما، شما هستید. ارزش‌های خود را بشناسید و مرتب برای خود خاطر‌نشان کنید که سزاوار بهترین رفتارها هستید. اگر تصویر ذهنی ما از خویشتن ناسالم باشد همواره درون خود زمزمه‌ی « من لیاقت ندارم» را می‌شنویم و این نگرش باعث می‌شود که شاد‍‌ی‌ها را بگونه‌ای ناهشیار پس بزنیم.

 

نشانه‌های رفتاری یک تصویر ذهنی ناسالم:

۱) حسادت

۲) منفی صحبت کردن درباره خود

۳) احساس گناه

۴) ناتوانی در ادای تعارفات کلامی

۵) عدم پذیرش تعارفات کلامی

۶) اهمیت ندادن به نیازهای خویش

۷) سوال نکردن در مورد خواسته‌های خود

۸ ) ضعف مزاجی پایدار

۹) مقایسه خود با دیگران

۱۰) انتقاد از دیگران

۱۱) ناتوانی در پذیرفتن و لذت بردن از عواطف و محبت دیگران

۱۲) ناتوانی در بیان عواطف

۱۳) محروم ساختن بی‌دلیل خود از رفاه و آسایش و ...

 

تندرستی:

بیماری اغلب نتیجه تعارضات درونی حل نشده است که دیر یا زود در جسم نمودار می‌شود. برای سالم بودن و انرژی داشتن لازم است که هیجانات مثبت خود را حفظ کنیم، به بیان احساسات خود بپردازیم و خود را سزاوار سلامتی و تندرستی بدانیم. از همین‌جا و همین لحظه خود را بپذیرید و افکار شاد و سلامت داشته باشید.


درد:

درد، انسان را به تامل و تغییر جهت ما وامی‌دارد. همانند درد جسمانی، اگر با درد عاطفی نیز برخوردی احمقانه داشته باشیم، ضربه‌ها همچنان ادامه خواهند یافت. این آسیب‌ها تا زمانی که در نگرش خود تغییری ایجاد نکنیم همچنان ادامه خواهند یافت.

ما جزئی از دنیای روزمره خود هستیم: ما به بخشی از محیط بلافصل خود تبدیل می‌شویم و هیچکس نسبت به تاثیرات محیط، دوستان، خانواده، کتاب و ... مصونیت ندارد پس اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید.

 

ثروت:

فقر نتیجه تفکر فقیرانه است اگر ثروت می‌خواهید نوع تفکر خود را عوض کنید. در زندگی همان چیزی را بدست می‌آوریم که انتظارش را داریم.

برای پول درآوردن یا جمع کردن آن، باید بتوانید با آن راحت باشید اگر اینگونه نباشید هشیارانه یا ناهشیارانه ترتیب از دست دادن آن را خواهید داد.

برای ثروتمند بودن باید بتوانید نسبت به ثروتمندان دیگر احساس خوب و مثبتی داشته باشید هر کسی باید بپذیرد که ارزش کمک گرفتن دارد، زیرا توانایی شما برای پذیرش کمک دیگران تعیین کننده توانایی شما برای کسب ثروت است.

اگر بیش از اندازه به پول وابسته هستید پول درآوردن و نگه داشتن آن برایتان دشوار خواهد بود

اگر قبول موفقیت برای شما تشویش و ناراحتی به همراه آورد همیشه خود را دور از موفقیت نگه خواهید داشت.

فقر ربطی به معنویت ندارد، ثروت و بی‌نیازی نشانه توازن فرد است.

 

نکانی برای بهبود وضعیت مالی:

۱) اول پول پس‌انداز کنید، بعد خرج کنید

۲)‌نگرش‌های ثروتمندان را بررسی کنید

۳) به خود خاطر نشان کنید که شایسته ثروت هستید

۴) نقشه بریزید و اهداف خود را مشخص کنید

۵) پدر و مادر، اوضاع جوی، اقتصاد، دولت و ... را به خاطر حال و روزتان سرزنش نکنید.

 

فصل دوم

در حال زندگی کنید:

زمان واقعا وجود ندارد. این لحظه تنها زمانی است که در اختیار داریم از این لحظه چیزی بسازید. زیستن در زمان حال یعنی که ما از هر کاری که در حال انجام آن هستیم بخاطر خود آن لذت ببریم و نه اینکه صرفا بدنبال هدف نهایی آن باشیم.

 

انتظار:

زندگی را در زمان حال بگذران و نفست را به خاطر اتفاقات آینده در سینه حبس نکن. وقتی منتظر وقوع چیزی هستید خود را با کار دیگری مشغول کنید. با رها کردن موقعیت به حال خود، نتایج را تسریع کنید.

 

بخشندگی:

کینه‌ورزی یکی از اصلی‌ترین علل بیماری‌هاست. سرزنش کردن دیگران هیچ ثمری برای ما ندارد و چیزی را تغییر نمی‌دهد. سرزنش خود و دیگران تنها ما را از پرداختن به مسئله اصلی که باید انجام دهیم باز می‌دارد. انتخاب با ماست که مهار زندگی خود را بدست گیریم و در حال زندگی کنیم یا خود را در لجاجت‌ها و پریشانی‌های گذشته زنجیر کنیم.

 

مقابله با افسردگی:

آیا احمقانه نیست تمام نگرانی‌های ۲۵ سال آتی را با خود حمل کنیم و تازه متعجب باشیم که چرا زندگی اینگونه دشوار است؟ ما را برای بیست و چهار ساعت زندگی امروز طراحی کرده‌اند و نه بیشتر. نگرانی امروز برای مشکلات فردا دردی از ما دوا نخواهد کرد.

 

شوخی:

ما اغلب وقتی مریض می‌شویم که خود و زندگی را بیش از اندازه جدی می‌گیریم. آنچه برای سالم ماندن بدن نیاز داریم، خندیدن است. بیایید گاه و بیگاه برای خود خاطر‌نشان کنیم که ما انسان هستیم و مانند تمام انسان‌های دیگر ممکن است کارهای احمقانه از ما سر بزند. اگر توقع شما بی‌عیب و نقص بودن و کمال است به این سیاره تعلق ندارید. زندگی آنقدرها جدی نیست بیایید شوخی را جدی‌تر بگیریم.

 

فصل سوم:

ما به طرف اندیشه‌های غالب خود کشیده می‌شویم:

اصل از این قرار است:« به هر چیزی که فکر کنی به طرفش کشیده می‌شوی» حتی اگر آن افکار دلخواهمان نباشند. علت اینست که مسیر حرکت ذهن همیشه بسوی هر چیز است و نه در جهت گریز از آن. تفکر مثبت سازنده است، به آنچه می‌خواهید فکر کنید.

 

ضمیر ناهشیار:

بیایید بپذیریم که ما هر روز از طریق افکار خود برنامه‌های تازه‌ای به ضمیر ناهشیار خود می‌دهیم.پس مواظب افکارمان باشیم. هدف خود را «به‌دست آمده» تصور کنید تا ضمیر ناهشیار شما ترتیب رسیدن به آن را فراهم کند.

 

تخیل:

هر چه تخیل شما رشد یافته‌تر باشد یادآوری و حل مسائل برایتان آسان‌تر است. تخیل خود را مانند جسم خود پرورش دهید. همه چیز از رویا آغاز می‌شود. حامی رویای خود باشید. در ترانه‌ای آمده است « اگر هرگز رویایی نداشته‌‌اید، پس هیچوقت هم‌رویایی که به حقیقت پیوسته باشد نخواهید داشت.»

 

تمرین ذهنی:

ارزش اساسی تمرین ذهنی در این است که ما را قادر به ارائه الگوهایی از عملکرد کامل و بدون نقص به سلول‌های مغزی‌مان می‌کند. ما در تخیل مرتکب اشتباه نمی‌شویم. در هر حال قبل از هر چیز زمانی را به انجام بی‌عیب و نقص عملی که می‌خواهید انجام دهید، در ذهن خود بپردازید.

 

قانون جذب:

ذهن انسان شبیه یک آهنرباست و هر چه را به آن فکر کند بطرف خود می‌کشد. به خواسته‌های خود فکر کنید تا به آنها دست یابید. البته استفاده از نیروی فکر جایگزینی برای عمل نیست، بلکه استفاده صحیح از ذهن ما را قادر می‌سازد که با سهولت و سرعت بیشتر به اهداف خود دست پیدا کنیم.

 

ترس:

با تعمیم این اصل به اصل تازه‌ای می‌رسیم با نام «ترس از دست دادن». وقتی بیم از دست دادن چیزی را داریم، خود را مستعد از دست دادن آن می‌کنیم.

اصل از این قرار است:« بر آنچه که دارید تمرکز کنید، از داشتن آن لذت ببرید و نگران از دست دادنش نباشید» اگر بر این باور باشیم که با از دست دادن چیزی یا کسی زندگی ما رو به نابودی خواهد گذاشت آنگاه چه بسا جهان تصمیم بگیرد به ما اثبات کند که بدون آن چیز یا آن کس هم قادر به زندگی خواهیم بود. ترس از دست دادن، زیستن در زمان حال نیست، زیستن در آینده است.

 

فرار از ترس‌ها:

اصل شگفت‌انگیز دیگر آن است که غالبا وقتی ما شهامت مواجهه با مشکلات را پیدا می‌کنیم آنها ناپدید می‌شوند و دیگر نیازی به رودررو شدن با آنها باقی نمی‌ماند.

 

قدرت واژه‌ها:

هرچه بر زبان بیاورید همان را بدست خواهید آورد چون همین کلمات سازنده نگرش ما هستند اگر مصمم به شاد زیستن هستید باید درباره خود مثبت سخن بگویید. بیان مثبت به ما اجازه می‌دهد که به گزینش شایسته و نشاندن آنها در ضمیر خود بپردازیم و از این رهگذر عملکرد و احساس بهتری داشته باشیم. اصولی که باید در هنگام بیان مثبت رعایت شود:

۱- ذهن همیشه به طرف آنچه می‌اندیشیم حرکت می‌کند، پس اگر بیان شما اینگونه باشد که « من مریض نیستم» نتایج دلخواه شما عایدتان نخواهد شد.

۲- با گفتن و نوشتن یک بیان مثبت می‌توان تاثیر آن را دو چندان کرد چون بدین ترتیب حواس فیزیکی بیشتری درگیر شده و تاثیر عمیق‌تری می‌گذارد.

۳- تکرار این جملات لازم و مهم است. برای بازسازی نظام عقایدی که بیست سال مدافع آن بوده‌ایم مسلما به پافشاری و اصرار نیاز است.

شکرگزاری:

وقتی سپاسگزار نعمت‌های خود هستیم مرکز توجه خود را بر خواسته‌های مطلوب خود قرار می‌دهیم. وقتی زندگی خود را سرشار از مواهب الهی بدانیم و آنچه که اکنون در اختیار داریم معترف باشیم سبب جاری گشتن سیلی از مواهب تازه به زندگی خود می‌شویم.


فصل چهارم:

اهداف:

هدف آن چیزی است که ما را همیشه در حرکت نگه می‌دارد. هدف داشتن جزئی از طبیعت ماست و صرف هدف داشتن به مراتب مهم‌تر از ماهیت آن هدف است. چون مهمترین چیز رسیدن به هدف نیست بلکه یاد گرفتن و رشد کردن در خلال راه است.

قانون نتایج افزوده اصلی است که با اطمینان به ما می‌گوید:« علاوه بر خود هدف اصلی، نتایج بسیاری عاید شما خواهد شد.»

هنگام برنامه‌ریزی برای هدف لازم است نحوه عملکرد هر چیز را در این سیاره به خاطر بسپاریم، هیچ چیز در خط مستقیم حرکت نمی‌کند و هیچ هدفی مستقیم بدست نمی‌آید بلکه تصحیح مداوم و پیوسته راه رسیدن به هدف است.

هدف‌های خود را بر روی کاغذ بیاورید. مسلما تهیه لیست تنها کاری نیست که باید انجام شود، اما این لیست، طریقه و ساختاری برای دستیابی به اهداف زندگی در اختیار ما قرار می‌دهد.

 

محدودیت‌ها:

تنها چیزی که موفقیت ما را محدود می‌سازد تفکریست که به ما می‌گوید:‌ «نمی‌توانی موفق شوی». با هر محدودیتی که برای خود قرار می‌دهیم، مسئولیتی تازه برای خود ایجاد می‌کنیم. دور ریختن برچسب‌هایی که به خود آویزان کرده‌ایم نخستین گام بسوی خوب زیستن است.

 

مشکلات:

ما پیوسته با موقعیت‌های بزرگی روبرو می‌شویم که زیرکانه خود را در غالب مشکلات لاینحل از ما پنهان می‌کنند. مشکلات بخشی از میراث فرهنگ جهان هستند که ما را برای رهایی از خود بسوی یادگیری و تجربه می‌رانند و ذهن ما را وسعت می‌بخشند.

اشتباهات: اشتباهات واقعا اشتباه نیستند، بیایید در هر موردی انتظار خطا از خود داشته باشیم و آنها را بعنوان بخشی از فرآیند یادگیری بپذیریم. از آن گذشته اگر تا این اندازه در برابر خود جدی و خشک نباشیم زندگی کردن با اشتباهات بسیار، بسیار آسان‌تر خواهد بود. شکست خوردن هرگز مایه شرمساری نیست، شرمساری تنها از تلاش نکردن است.

 

قانون کاشت و برداشت:

با تو همانگونه رفتار خواهد شد که تو با دیگران رفتار کرده‌ای. هرچه بکاری همان را پس می‌گیری. جهان هستی‍ منصف و عادل است، برداشت امروز ما از زندگی حاصل کشته‌های دیروز ماست.

 

ریسک:

رسیدن به هر هدفی، همیشه مستلزم قبول خطر است. چاشنی زندگی دست زدن به کارهای تازه و خلق تازه‌ها از جوهر خویشتن است. بی‌خطری نیروی حیات را خفه می‌کند.

 

تعهد:

وقتی ما بر خود مسلط می‌شویم اتفاق جالبی می‌افتد، بدین معنی که اغلب همان تعهد کافیست. به بیان دیگر وقتی ما حاضر می‌شویم هر بهایی را برای رسیدن به هدف خود بپردازیم عموما دیگر نیازی به پرداخت آن پیش نمی‌آید.

 

تلاش:

ما نیاز به تلاش داریم زیرا طبیعت ما آنرا «طلب» می‌کند. زیرا تلاش، امت‍یاز و اشتیاق انسان برای یادگیری،خود‌آزمایی، آزمایش و تجربه است. اشتباه اغلب مردم اینجاست که تنها برای رسیدن به اهداف نهایی کار می‌کنند و نه برای لذت از کار کردن و به همین خاطر است که وقتی به اهداف مورد نظر خود نمی‌رسند دچار یاس و افسردگی می‌شوند.

اوضاع وقتی بهتر می‌شود که ما بهتر شویم همه چیز زمانی تغییر می‌کند که ما تغییر کرده باشیم و نه قبل از آن.

 

تمام توان خود را به کار بگیرید:

وقتی فلسفه فردی شما این باشد که «‌ من تمام تلاش خود را خواهم کرد صرف نظر از اینکه ...» آنوقت است که همیشه می‌توانید سرافرازانه بر عقاید خود بایستید. شکست آسیب می‌رساند اما این آسیب زمانی شدیدتر است که بدانیم حداکثر تلاش خود را به‌کار نبرده‌ایم.

پا‍یان شب سیه: زندگی اینگونه است، همیشه سردترین و تاریک‌ترین لحظه‌ها درست قبل از سپیده است، اما اگر خود را از سقوط و نومیدی حفظ کنیم پاداش‌ها به زودی سرازیر می‌شوند.

پافشاری:

پافشاری یک راز است، رازی که انسان‌های موفق بخوبی از آن آگاهند. اینان می‌دانند که این راز عامل اصلی پیروزی است اما بازندگان پافشاری را به منزله‌ی نوعی « تلاش اضافی» بی‌مورد تلقی می‌کنند ( البته پافشاری را با کله‌شقی نباید اشتباه گرفت)

درخواست کردن:

درس اول چگونه رسیدن به هر خواسته‌ای، درخواست کردن آن است. به چندین دلیل عمده زیر مطرح کردن خواسته‌ها حائز اهمیت است:

۱- درخواست کردن نشانه اعتماد‌به‌نفس و ارزش قائل بودن برای خود است و این برای سلامت مهم است.

۲- اولین قدم منطقی برای تفهیم خواسته‌های خود به دیگران است زیرا هیچکس قادر به خواندن ذهن ما نیست.

۳- برای دیگران هم لذت کمک کردن به ما را در بردارد.

و اگر کسی به شما جواب منفی دهد به معنی لیاقت نداشتن شما نیست بلکه تنها بدین معنی است که ایده‌های شما با ایده‌های آن شخص جفت نمی‌شود.

دلایل و نتایج:

 اگر زندگی دلخواه خود را ندارید، اگر واقعا کار دلخواه خود را انجام نمی‌دهید هیچ عذری برای توجیه آن پذیرفته نیست. میزان لذتی که از زندگی می‌بریم با میزان سرزنش اوضاع و احوال نسبت معکوس دارد.

 

فصل پنجم:

 نیاز به زمان:

 طبیعت همیشه نیازمند زمان است. بلوط یک‌شبه بزرگ نمی‌شود، رشد و تکامل ما نیز چنین است. بنا کردن اعتماد، پرورش یک بدن سالم، یک تجارت سود‌آور همه و همه نیازمند زمان است.

 استراحت:

 طبیعت گاه‌به‌گاه به استراحت و آسودگی نیاز دارد. ما نیز به فراغت، به استراحت، به مرور، به تامل و به بودن نیازمندیم.

 از کودکان بیاموزیم:

 وقت خود را با بچه‌ها بگذرانید و چیزهای بیشتری در مورد خندیدن، کنجکاوی، پذیرفتن، اعتماد، اراده و تصور خلاق از آنها بیاموزید، بچه‌ها برای آموزش ما آمده‌اند.

 فعالیت بی‌وقفه:

 مادامی که در حرکت هستیم وقتی برای نگران شدن نداریم به‌این‌ترتیب از ضعف وحشتناکی که ناشی از تعبیر و تفسیرهای شخصی شخصی است اجتناب کرده‌ایم. رمز ادی و تکامل در فعالیت است.

 اگر استفاده نکنید، از دستش می‌دهید:

 جهان هستی پیوسته ما را ترغیب به مشغول ماندن می‌کند. قانون بهره‌برداری قانونی شگفت‌انگیز است. ما را به حرکت وامی‌دارد و وقتی می‌توانیم آنچه را داریم برای خود نگه داریم که از آن حداکثر استفاده را ببریم.

 آسوده باشید و امور را به حال خود واگذارید:

 از دیدگاه علمی، وقتی ما آسوده هستیم ریتم مغزی حرکتی آرام‌تر به خود می‌گیرد یعنی امواج آلفا را نشان می‌دهد و در این حالت است که انسان توانایی و خلاقیت بسیار بیشتری از خود نشان می‌دهد و نتایج مطلوب به سهولت به بار می‌آیند.

 عدم وابستگی:

 برای رسیدگی به اهداف خود بکوشید اما زندانی این اهداف نباشید ما برای بدست آوردن بعضی چیزها لازم است قادر باشیم بدون آنها زندگی کنیم.

 تغییر:

 جز تغییر هیچ چیز دوام نمی‌آورد. با این همه به‌نظر می‌رسد که ما گاه این قانون را فراموش می‌کنیم و یاس‌ها رنجهای فراوانی را بی‌جهت به خود تحمیل می‌کنیم.

 کنارگذاری:

 برای خلق یک جریان سالم، تمام چیزهایی را که نمی‌خواهید، استفاده نمی‌کنید یا نیاز ندارید رها کنید. جدا از احساساتی که بدین ترتیب آشکارا به مرحله‌ای از تعالی می‌رسند ناگهان می‌بینید که مانند یک آهنربا چیزهای تازه‌تری را به خود جذب می‌کنید.

 ما واقعا چقدر می‌دانیم ؟!‌:

 اگر مصمم هستید که قبل از استفاده کردن از هر چیزی ابتدا آنرا درک کنید باید مدتها انتظار بکشید. تجربه به من ثابت کرده است اگر آنچه را داریم بپذیریم و از آن استفاده کنیم بیشترین لطف را به خود کرده‌ایم. بگذارید دیگران وقت خود را به توجیه مسائل بگذرانند بیایید دنبال نتیجه گرفتن باشیم.

 زندگی بی‌ارزش است مگر آنکه شما به آن ارزش دهید: زندگی کسالت‌بار نیست بلکه کسالت در مردمی است که از پشت عینک‌های کثیف و تیره به دنیای خود نگاه می‌کنند. تا این لحظه هرچقدر هم از زیبایی‌ها لذت برده باشید امروز می‌توانید تصمیم بگیرید که بیشتر لذت ببرید. امروز زمان انتخاب است، امروز و هر روز.

 

فصل ششم

 امروز مهم است:

 هرجا که هستید همان‌جا نقطه‌ی آغاز است، تلاش بیشتر امروز، سازنده‌ی فردای متفاوت شماست.

 « یک درخت هر چقدر هم که بزرگ باشد با یک دانه آغاز می‌شود، طولانی‌ترین سفرها با اولین قدم »

«لائوتسه»

منبع : خلاصه کتاب " راز شاد زیستن"

حسادت

حسادت در چه کسانی شایع‌تر است؟

• کسانی بیشتر حسادت می‌کنند که توانمندی‌های خودشان را دست‌کم می‌گیرند.
• کسانی که خودشان را توانا می‌دانند، ممکن است به موقعیت والای دیگران غبطه بخورند.
• بیشتر افراد هم‌سطح و هم‌طبقه به هم‌دیگر حسادت می‌کنند.
• هرچه پایگاه اجتماعی افراد به هم نزدیک‌تر باشد، بیشتر به هم حسادت می‌کنند.
 
 اغلب روان‌شناسان توافق دارند که حسادت یکی از شایع‌ترین هیجانات انسانی است که مستقیماً به روابط بین افراد مربوط می‌شود.
 
 عده ای از روانکاوان معتقدند که حسادت نتیجه ی آن است که فرد احساس آشفتگی ، ضعف و ناتوانی ، پوچی ، آسیب پذیری و ترس شدید می کند . انسان حسود ، علاوه بر این که آنچه دیگری دارد می خواهد ، آرزو و خواسته ی او این است که طرف مقابلش اصلاً آن چیز را نداشته باشد و از نارحتی و نداری شخص مورد نظرش احساس رضایت می کند . انسان حسود پشت سر دیگران آزارشان داده ، با غیبت از فرد او را ترور شخصیت می کنند . عده ای آنان را بر انگیخته و سبب آزارشان شود . این نوع حسادت بسیار بدخیم است . در خانواده هایی که بین فرزندان خود تبعیض قائل می شوند و در این کار زیاده روی می کنند فرزندان آنان به آسیب پذیری حاد دچار شده و به حسادت بدخیم می رسند ، آنان حالتی جبران کننده و تلافی جویانه می گیرند و علاقمند هستند آنچه دیگری دارد از او بگیرند و او را از داشتن آن چیز یا موقعیت محروم کنند. به طور کلی حسادت رفتار و عمل غیر عادی است که فرد در مقابل عدم موفقیت در رقابت و همچشمی با دیگران ( اعم از کودک یا بزرگسال) از خود بروز می دهد . گاه این رقابت های خواسته یا ناخواسته در کنار نقص تربیتی در کودکان و نوجوانان باعث به وجود آمدن حسادت شده و در درون آنها ریشه می دواند و همه ی عمر آنان را آزار می دهد .
 
 

به زبان ساده تر :

 
 حسادت عبارت است از یک احساس منفی که با دیدن امتیازی که ما نداریم یا آرزو داریم که فقط خودمان آن را داشته باشیم، به ما دست دهد. حسادت یک احساس منفی است که با احساس اندوه، تکدر روح، نارضایتی از خوشبختی دیگران (خصوصا نزدیکان) همراه است. با توجه به آثار روحی روانی حسادت و مشکلاتی که این احساس منفی در روابط بین انسان‌ها پیش می‌آورد و نارضایتی عمومی که ایجاد می‌کند، چاره‌اندیشی برای مبارزه با آن ضروری به نظر می‌رسد.
 
 انسان همواره علاقه‌مند به پیشرفت و تکامل بوده و هست. ضمیر ناخودآگاه انسان‌هایی که روح و روان آنها پرورش کامل نیافته است، به این نقصان آگاه بوده و برای پرده‌پوشی آن تلاش می‌نمایدو چون در اثر ضعف و خودکم‌بینی قادر به تکمیل خود نیست، پیشرفت و موفقیت اطرافیان را مورد حمله قرار می‌دهد و تمام توان خود را برای از بین بردن آن به کار می‌گیرد. حال اگر ویروس حسد ضعیف باشد فقط خود شخص مبتلا را همچون خوره از درون نابود می‌کند ولی اگر قوی باشد، دیگری و دیگران را نیز از این عصیان، متضرر خواهد کرد.
حسادت وقتی به وجود می‌آید که شخص احساس کند آنچه دارد، کمتر از آن چیزی است که باید داشته باشد.
 
 

 هیچ‌چیزی وجود ندارد که باعث حسادت نشود؛ مادی یا غیرمادی!

 
به‌طور کلی، وقتی انسان حسودی می‌کند که آنچه دیگری دارد برایش ارزش داشته باشد؛ مثلا کسی که حوصله کار با کامپیوتر را ندارد، به کسی که این کار را می‌کند، حسودی نخواهد کرد.
 
 حسادت ویژگی رفتاری و شخصیتی ارثی نیست و در نتیجه با ایجاد و اجرای راهکارهای مناسب در خانواده و اجتماع می‌توان مانع پیشرفت و حتی بروز آن شد. بنابراین عوامل محیطی از دوران کودکی و در مراحل رشد باعث آن می‌شوند.
 
 

اگر این شخص حسود شما هستید    

 
 چیره شدن بر حسادت به صبر و بردباری و کوشش فراوان نیاز دارد. اگر حس میکنید حسادت شما در مشکلات دوران کودکیتان ریشه دارد، میتوانید از مشاوره بسیار سود ببرید. اگر قبل از این در رابطه ای به شما خیانت شده است، باید ابتدا با این موضوع کنار بیایید.
 
 

در اینجا به مواردی که میتواند مفید باشد اشاره میکنیم:

 

 

شرایط و احساسات موجود را با واقع بینی بررسی کنید:  

 به مواردی که حس حسادت شما را بر می انگیزند خوب فکر کنی و از خودتان بپرسید که این موارد تهدید کننده تا چه حد واقعگرایانه هستند. نگرانی شما از در خطر بودن رابطه تان تا چه حد بر پایه شواهد واقعی است؟ و آیا رفتار خودتان موقعیت را بدتر نمیکند؟
 
 

مثبت اندیش باشید:  

 هنگامی که نیش حسادت را حس میکنید، به خود یادآوری کنید که همسرتان دوستتان دارد، به شما وفادار بوده و برایتان احترام قائل است. به خود بگویید که فردی دوست داشتنی هستید و هیچ چیزی برای نگرانی وجود ندارد.
 
 

شک و تردید خود را برطرف کنید:

 یکی از بهترین راههای مبارزه با حسادت این است که از طرف مقابل خود بخواهید اطمینان شما را جلب کند. مراقب باشید که حالت عیبجویی، تکه پرانی یا قلدری پیدا نکنید. بلکه احساس عدم امنیت خود را توضیح داده و از او بخواهید در رفع این مشکل به شما کمک کند.
 
 

رفتارهای خطرناک و آسیب‌رسان مرتبط با حسادت روان‌پریشانه عبارتند از

تعقیب کردن فرد مورد نظر  (مثلا در سرچ اینترنت و حضوری).
استخدام کسی برای تعقیب کردن او.
سوء تعبیر رویدادهای عادی به عنوان نشانه‌های تقلّب.
رو در رویی با فرد و متهم کردن او به داشتن رابطه با دیگران.
رفتار خشونت‌آمیز با او.
رفتار خشونت‌آمیز با کسی که فکر می‌کند با فرد مورد نظرش رابطه دارد.
 
 

آیا این مساله درمانی هم دارد؟     

در درجه اول، باید نحوه تفکر و نگرش خود را تغییر دهیم.
باید متوجه منافع حسادت نکردن باشیم.
به خودمان تلقین کنیم که هرگز نسبت به هیچ‌کس حسادت نکنیم.
به نعمت‌ها و امتیازها و نقاط مثبت خودمان بیشتر توجه کنیم.
«درمان‌های گفتگویی» نظیر درمان‌رفتاری شناختی (CBT) برای درمان حسادت بیمارگونه متداول‌تر است

روستاهای افسانه ای

در میان سر و صدا و آلودگی همیشگیِ شهرهای بزرگ، هنوز هم روستاهایی زیبا و افسانه‌ای در سراسر جهان به حیات خود ادامه می‌دهند. زندگی سالم و آب‌وهوای عاری از آلودگی‌های زیست‌ محیطی، روستاها را به بهشتی زمینی برای شهرنشینان خسته از همهمه مبدل کرده است.
در تصاویر زیر، مجموعه‌ای از زیباترین روستاها در سراسر دنیا به نمایش گذاشته شده است:   

 روستای ماسوله در استان گیلان در ایران

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

 گیتورن، دهکده ای در هلند که به «ونیز شمال» یا «ونیز هلند» شهره است. 

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان


 روستای شیراکاوا در استان گیفو در جزیره هونشو در ژاپن 

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان
 
روستای پوپیه در شمال غربی جزیره مالت در میانه دریای مدیترانه قرار دارد.

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

 روستای همنوی در استان نوردلاند در نروژ

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

هال‌اشتات، شهری کوچک در منطقه سالزکامرگوت در ایالت اوبراسترایش در کشور اتریش

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

 روستای آویا در جزیره سنتورینی که با نام «ترا» نیز شناخته می شود و در 200 کیلومتری کشور یونان در دریای اژه قرار دارد. 

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای «هیدن مونتنز» در جنوب چین

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

همنوی در استان نوردلاند در نروژ

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای بیبری در شهرستان گلاسترشر در جنوب غرب انگلستان.

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای اگوییسهایم در شمال شرق فرانسه

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

بانیونه روستایی در استان ماسا و کارارا در غرب کشور ایتالیا

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

رتنبورگ در منطقۀ تراوبر در ایالت بایرن در کشور آلمان

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای روروس در کشور نروژ

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای فنگ هوانگ در استان هونان در جنوب شرق چین

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای ماهیگیران در مجمع‌الجزایر شنگسی در چین که ساکنانش آن را ترک کرده‌اند و طبیعت سبز بر آن غلبه کرده است.

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای رندولسترا در کشور نروژ

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای والدالِن در مور اور رومسدال، استانی در شمالی‌ترین منطقۀ نروژ غربی

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

سوزدال روستایی در منطقۀ اوبلاست ولادیمیر در روسیه

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای پِن در شهرستان تارن در جنوب فرانسه

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستایی «گرین روف» (بام سبز) در جزایر فارو در دانمارک

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای فروگلیو در سوئیس

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای گوکایاما در منطقۀ نانتو در استان تویاما در کشور ژاپن

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای گورمه در منطقۀ باستانی کاپادوکیۀ ترکیه که استان نوشهرِ ترکیۀ کنونی را دربرمی‌گیرد.

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

روستای گاسادالور در جزایر فارو در دانمارک

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان

مونمواسیا در بخش لاکونیا در یونان. این منطقه در سواحل شرقی جزیره پلوپونز واقع شده است. این جزیره صخره‌ای که توسط گذرگاهی کوتاه به خشکی راه پیدا می‌کند ۳۰۰ متر عرض و یک کیلومتر طول دارد و صد متر از سطح دریا بالاتر است.

روستاهای افسانه‌ای در سراسر جهان