پاریس ایران

علت عمده نامیدن شهر بروجرد به نام "پاریس کوچولو" تمدن غنی و آب و هوای مطبوع آن است.
داشتن آب وهوای مناسب در شهر بروجرد و وجود بیش از 168 اثر تاریخی ثبت شده  طبیعت منحصر به فرد می تواند زیرساختی باشد که بروجرد یکی از مناطق ویژه گردشگری انتخاب شود. در پاریس میانگین دما 15 درجه ودر بروجرد14.4 درجه است. در هر فصل سال که از این منطقه دیدن کنید متوجه می شوید که تمام فصل ها با نظم تغییر می کند. یعنی بر اساس تعریف هر فصل تغییر فصل داریم بهار جای خود تابستان پاییز و همینطور زمستان به همین شکل این موضوع باعث شده بیش از75درصد میوه های ایران در این شهر قابل پرورش باشد که خود این موضوع نشان از وجود باغات فراوان در این منطقه است

شهرستان‌بروجرد از شمال به ملایر (استان همدان) از خاور به سربند (استان مرکزی) و دورود، از جنوب به خرم آباد و از باختر به سلسله محدود شده‌است. آب و هوای بروجرد معتدل و نیمه خشک و میزان بارندگی سالیانه آن به 600 میلیمتر می رسد. 
از پیشینه و تاریخ پیش از اسلام شهر بروجرد که در گویش لری ‹‹وروگرد›› و در لهجه محلی بروجردی ‹‹ورویرد›› نامیده می شود، مدارک کافی به دست نیامده است؛ اما سنگ لوحه هایی که به خط پهلوی در بروجرد و اطراف آن دیده شده دلیل محکمی برای قدیمی بودن این شهر است.
در این شهر تاریخی آثار و بناهای قدیمی بسیار به یادگار مانده است همچنین طبیعت بکر این منطقه از استان لرستان در نوع خود بی نظیر است.


پل قلعه حاتم
در فاصله ۵ کیلومتری شمال غرب بروجرد روستایی بنام قلعه حاتم وجود دارد که در غرب این روستای قدیمی پلی به نام قلعه حاتم قرار دارد. پل قلعه حاتم در فضای بکر طبیعت و در میان سرسبزی و طراوت دشت همچنان استوار ایستاده و از ابهت و زیبایی خاصی برخوردار است.

بروجرد


گلدشت بروجرد
گلدشت از مناطق درختی و سرسبز بروجرد و از جمله تفرجگاههای این شهرستان است که اغلب مسافران و گردشگران با نام و ویژگیهای طبیعی این مکان به خوبی آشنایی دارند. گلدشت ناحیه ییلاقی شهروندان بروجردی به حساب می‌آید و ویلاهای زیبایی در گوشه و کنار آن دیده می‌شود.

بروجرد

بروجرد



بقعه زواریون یا آرامگاه برکیارق
بقعه زواریون یا آرامگاه برکیارق ( دوره سلجوقبان)در پنج کیلومتری شمال شهر بروجرد و بر فراز تپه های مشرف بر شهر، بنای قابل توجهی قرار دارد که به نام زواریون (زواریجان یا زوارگان) مشهور است . این بنای آجری دارای گنبدی کوچک حجره های مختلف و یک ضریح است و قبرستان کوچکی در کنار آن قرار دارد و روستایی نیز به همین نام در نزدیکی آن است.

بروجرد


تپه چغا
تپه تفریحی چغا که به بام بروجرد معروف است، از مهمترین مکان‌های تفریحی بروجرد محسوب می‎شود.امکانات رفاهی و تفریحی که در این تپه ساخته شده باعث می‎شود تا هر کسی که به بروجرد سفر می‌کند از این مکان دیدن کرده و از لذت ببرد، نمای زیبای شهر بر روی این تپه بسیار زیباست و مکان دلنشینی برای گذراندن اوقات فراغت است.

بروجرد

لیلی و مجنون !

در این خبر تصمیم داریم تصویری منتسب به لیلی و مجنون را برای شما به نمایش بگذاریم که در موزه لوور فرانسه از آن نگهداری می‌شود.
لیلی و مجنون، معروف ترین نمونه عشق ناکام در سنت ادبی ما هستند. داستان قیس نامی که عاشق لیلی، دختر بزرگ قبیله بنی عامر شد ولی پدرش او را به قیس نداد و عوضش دادندش به تاجر خرپولی به اسم ابن السلام از قبیله بنی اسد و به قول حسین منزوی:
لیـلا دوباره قسمت ابن السـلام شد
عشق بزرگم آه، چه آسان حرام شد
داستان لیلی و مجنون در ادبیات جهان نمونه های فراوانی دارد اما نظامی گنجوی بود که با آن منظومه خواندنی اش داستان را به این اسم جاویدان کرد و اسم مجنون را به عنوان نماد عشق دبیرستانی و بدون هیچ خواسته ای، بر سر زبان ها انداخت.
بعدها تعداد زیادی از شاعران فارسی و عرب زبان هم روایت خودشان از این زوج را تعریف کردند که منظومه های جامی و امیرخسرو دهلوی، منظومه ترکی محمد فضولی و همینطور نمایشنامه احمد شوقی مصری از همه معروف تر هستند.
شهرت لیلی و مجنون در جهان آنقدر زیاد است که حتی اریک کلاپتون معروف هم در ۱۹۷۰ یک ترانه به اسم لیلا خواند.
 
عکس منتسب به لیلی و مجنون
عکس واقعی و بسیار زشت لیلی و مجنون در فرانسه!
 
البته از صحت و سقم این تصویر اطلاعی در دست نیست …
اینکه آیا لیلی و مجنون واقعیت تاریخی دارند یا یک خیال شاعرانه هستند، از آن سوال های زرد تاریخ ادبیات است که هنوز جواب درست و درمانی برایش پیدا نشده است.
به صورت سنتی، می گویند در عصر جاهلیت و کمی پیش از اسلام، شاعری در عرب بوده به اسم قیس بن ملوّح عامری که دیوانی از اشعارش هم هست (و در کتاب «غزالاتی در میان خلایق» گزیده شعر عرب به ترجمه دکتر عبدالحسین فرزاد می توانید نمونه هایش را بخوانید). این آقای قیس، عاشق دختری از همان قبیله به اسم لیلی بوده و اشعاری برایش می گفته. این اشعار چنان شهرت پیدا می کند که ملت، بعدها هم هر شعری که نام لیلی در آن بود را به او نسبت دادند و او را «مجنون لیلی» یعنی دیوانه عشق لیلی لقب دادند.
قدیمی ترین سندی که درباره قیس بن ملوّح داریم، کتاب «الشعر و الشعرا» نوشته ابن قتیبه دینوری است که در سال ۲۷۶ قمری نوشته شده. یکصد سال بعد هم کتاب معروف «لاغانی» (به معنای ترانه ها، که دایره المعارفی از شعر و ادب و اخلاق مسلمان های قرون نخستین است) تمام داستان های مربوط به مجنون تا آن روز را جمع آوری کرد.
در قرون جدید محققان آمدند و روی دیوان شعر منسوب به قیس عامری تحقیق کردند و گفتند اینها از نظر زبان و محتوا با هم نمی خواند و لغاتی از دوره های تاریخی مختلف در آنهاست و معلوم است که این اشعار کار یک نفر نیست و چه بسا اصلا آن یک نفر هم وجود خارجی نداشته باشد. برای همین در بیشتر تاریخ ادبیات عرب های معتبر (مثل تاریخ ادبیات عرب نیکلسون یا حنا الفاخوری که هر دو به فارسی هم ترجمه شده اند) اسمی از این شاعر نمی بینید. 
 اتفاق مهم دیگری در مورد لیلی و مجنون این بود که وقتی الواح گلی بابل باستان (شهر باستانی بین النهرین در عراق امروزی) کشف شد، دیدند در الواح کتابخانه بخت النصر، داستانی هست درباره کیس (قیس) و لیلاکس (لیلی). توی این داستان، کیس و لیلاکس که در معبد خورشید تحصیل می کنند دلباخته هم می شوند. کاهن ها لیلاکس را مجبور به اعتکاف در معبد می کنند و کیس هم متهم به دیوانگی می شود.
 لیلاکس از معبد فرار می کند و خلاصه بعد از ماجراهایی به هم می رسند ولی کیس بی وفایی کرده و با زن چوپان فرار می کند. (توی بعضی از روایت ها لیلی و مجنون هم، مجنون با دختر نوفل، پهلوان عرب ازدواج می کند) اما بعد دوباره یکسری محقق (از جمله کراچکوفسکی، ایرانشناس روس که بیشترین تحقیق را روی این داستان انجام داده) پیدا شدند و گفتند این داستان با شرایط جامعه بابل آن روز نمی خواند و به احتمال قوی بعد از دوره بابل باستان، یعنی در زمان هخامنشیان نوشته شده و بعدا به کتابخانه های قدیمی اضافه شده است. خلاصه که فعلا معلوم نیست تکلیف این مجنون صحراگرد بی سامان بالاخره چه می شود!