طبیعت درمانی

طبیعت درمانی

طبیعت درمانی
یک مطالعه نشان می دهد طبیعت درمانی، روشی مبتنی بر درمان های طبیعی موجود در پیرامون ما همانند نور خورشید، هوا، آب، رژیم غذایی و به طور کلی نیروی شفابخش طبیعت است. این روش درمانی در دهه های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است.
به گزارش گروه علمی ایرنا از پایگاه اینترنتی دویچه وله، یکی از تفاوت های اصلی سبک زندگی انسان امروزی با گذشته فاصله روزافزون او با طبیعت است که علت اصلی آن پدیده شهرنشینی است. از دوران گذشته تا کنون هر گاه فردی دچار بیماری یا افت روحی می شود، تجویز پزشکان به عنوان یکی از روش های درمانی، انتقال فرد به مکانی آرام یا ساحلی و دور از هیاهوی شهر بوده است.

 

محبوبیت مکان های تفریحی چون پارک، کمپینگ، محدوده های شهری و حتی پیاده روی در فضاهای سبز اطراف شهر برای آزادسازی فکر گواهی است بر این که طبیعت غوغا و التهاب درون را آرام می کند.دانشمندان اخیرا از تجویز ساده پیاده روی و گردش فراتر رفته و به مطالعه گسترده نیروی شفابخش طبیعت پرداخته اند.

 

ما در مقایسه با نیاکان مان، از طبیعت فاصله بسیار زیادی گرفته ایم. 50 درصد مردم در فضاهای شهری زندگی می کنند و این رقم تا سال 2050 به 70 درصد افزایش خواهد یافت. ازدیاد شهرنشینی نسبت مستقیمی با افزایش بیمار های روحی، به ویژه اضطراب و افسردگی دارد.

 

بر اساس پژوهش های دو دهه اخیر افرادی که درمناطق روستایی رشد و نمو می کنند واکنش های استرسی کم تری دارند. حضور در طبیعت و فضای سبز تاثیر مثبتی بر تندرستی و سلامتی دارد. چشم اندازها و آواهای طبیعت موجب کاهش استرس در افرادی می شود که در معرض محرک های منفی قرار دارند.

 

پژوهش های گسترده در زمینه سلامت روحی و فضای سبز ارتباط چشمگیری بین دسترسی به طبیعت و کاهش میزان افسردگی، اضراب و استرس را نشان می دهند.

***طبیعت چگونه بر انسان تاثیر می گذارد

 

دکتر جفری براتمن یکی از اعضای گروه پژوهشی دانشگاه استنفورد آمریکا در پروژه ای تحقیقی روی یک گروه کوچک از داوطلبانی که از سلامت برخوردار بودند، از آنها خواست برای یک پیاده روی به طول 5 کیلومتر به مناطق نزدیک خلیج سانفرانسیسکو بروند. نیمی از این گروه به موازات خیابان های پر رفت و آمد و نیمی دیگر در مناطق خوش منظره و با چشم اندازهای زیبای کوهستانی پیاده روی کردند.

 

افرادی که در دل طبیعت پیاده روی کرده بودند پس از طی 5 کیلومتر اضطراب ، دل نگرانی و احساسات منفی کمتری داشتند و عملکرد بهتری در آزمون های شناختی در مقایسه با افرادی که در خیابان های پرهیاهو پیاده روی کرده بودند، از خود نشان دادند.

 

همین محققان در پژوهش های بعدی از مغز دو گروه افراد سالم که به مدت 90 دقیقه در مناطق شهری و نیز روستایی پیاده روی کرده بودند ام آرآی گرفتند تا جریان خون مغز آنها را اندازه گیری کنند. افرادی که در طبیعت پیاده روی کرده بودند فعالیت کم تری در قشر زیرین فرونتال مغز نشان داده بودند. این بخش از مغز کنترل نشخوار فکری را به عهده دارد، مشکلی که افراد مبتلا به افسردگی یا اختلال اضطرابی به آن دچار هستند.

 

پژوهشگران ژاپنی از مدت ها پیش به تحقیق روی جنگل درمانی برای مقابله با ناراحتی های جسمی و روحی پرداخته اند و کارکرد مغز افرادی را که در معرض طبیعت هستند بررسی می کنند. تحقیقات این پژوهشگران نشان داده است میزان افسردگی در افرادی که ارتباط کمتری با طبیعت دارند بسیار بالاتر و فعالیت قشر اربیتال فرونتال مغز در این افراد کمتر است.

 

به نظر می رسد در دنیایی که مغز بیش از حد درگیر کار، فکر و نگرانی است، حضور در طبیعت باعث آرامش ذهن می شود و تاثیرات مثبت بسیاری بر عملکرد آن می گذارد. فضاهای سبز ممکن است به سلامت روانی انسان ها کمک کند. بنابراین تلاش در حفاظت از طبیعت برای نسل های آتی یک ضرورت ملی است.

مفهوم خانواده سالم

مفهوم خانواده سالم

مفهوم خانواده سالم
مفهوم خانواده سالم همچون شخصیت سالم تامل برانگیز است. با شخصیت سالم مفاهیمی همچون سلامت روان تداعی می‌شود و با خانواده سالم مولفه‌هایی نظیر پیوندهای محکم میان اعضا، ارتباطات انسانی پویا و بالنده و هدف‌ها و آرمان‌های مشترک به ذهن آدمی خطور می‌کند. اما به راستی خانواده سالم چه ویژگی‌هایی دارد؟
دادوستدهای فکری و عاطفی اعضای این خانواده چگونه است؟ و آیا امکان تحقق خانواده سالم تا چه اندازه منطقی به نظر می‌رسد؟انسان موجودی انتخابگر است و در بیشتر اوقات زندگی دست به انتخاب می‌زند و لیکن یکی از انتخاب‌هایی که نتیجه و پیامد آن برای همه عمر ماندگار خواهد بود همسر گزینی است و لذا دقت و دوراندیشی در این گزینش، امری منطقی می‌نماید. در نگاه اول، معیارهای متنوعی به چشم می‌خورد که امر انتخاب را قدری دشوار می‌سازد ولی در نظر گرفتن سه نکته زیر از دشواری مساله می‌کاهد.نکته اول اینکه،ملاک مورد نظر پدیده ای گذرا نبوده، بلکه نسبتا پایدار باشد.

مثلا عامل زیبایی ابتدا جلب نظر می‌کند، وحال آنکه به مرور زمان رنگ می‌بازد در حالی که خصوصیات اخلاقی بستگی به عامل گذشت زمان ندارد و به تدریج احتمال قوت گرفتن آنها نیزهست.نکته دوم اینکه، ملاک مورد نظر صرفا جنبه بیرونی و ظاهری نداشته باشد، بلکه درونی بوده و ریشه در اعماق وجود انسان داشته باشد. ویژگی‌های شخصیتی نظیر تدبیر زندگی و خلاقیت و امثال آن، جنبه ذاتی و درونی دارد در حالی که خصوصیتی نظیر تمکن مالی، جنبه عارضی داشته عامل ریشه داری تلقی نمی شود.نکته سوم اینکه، ملاک مورد نظر به نحوی حافظ ارزش‌های انسانی باشد نظیر باورهای دینی و ایمانی که قادر به حراست از زندگی مشترک است. در حالی که همه ملاک‌ها اینگونه نیستند نظیر جذابیت‌های ظاهری که به لحاظ موقعیت خاص خود در صورتی که فرد از تسلط نیرومندی برخوردار نباشد وی را مستعد برخی آسیب‌های اخلاقی می‌سازد.تنوع و پیچیدگی معیارها،بعضا پدیده همسر گزینی را با دشواری مواجه می‌کند با این حال شناخت معیارها و میزان اهمیت آنها تا حدودی از این دشواری می‌کاهد از این رو به برخی از مهم‌ترین ملاک‌ها اشاره می‌کنیم؛

معیارهای شناختی

موضوعاتی همچون شخصیت فرد، ساختار آن، تیپ شخصیتی مثل درون گرا یا برونگرا بودن صفات شخصیتی متانت، وقار یا رویکردهای شخصیتی مانند مثبت گرا، منفی گرا یا واقع گرا در ازدواج باید مورد بررسی قرار گیرد. معیارهای روان شناختی در مقایسه با برخی ملاک‌های دیگر، از جنبه پایدارتری برخوردار است.

معیارهای زیباشناختی

از نگاه عده ای، وجود برخی ویژگی‌ها نظیر زیبایی و جذابیت در زوجین به ویژه در زن، عامل مهمی در ازدواج تلقی می‌شود. البته نمی توان تاثیر این عوامل را انکار کرد و لیکن تا چه اندازه باید برای آن اهمیت قائل شد.بعضی برای زیبایی ظاهری اصالت قائلند و عوامل دیگر را از لحاظ اهمیت در درجه دوم می‌دانند. در حالی که وجود زیبایی و جذابیت به تنهایی نمی تواند برای تشکیل زندگی کفایت کند. زیرا زندگی مشترک، وظایف مسئولیت‌ها و به تبع آن دشواری‌هایی دارد که با تاکید بر زیبایی نمی توان از عهده آنها برآمد، لذا زیبایی و جذابیت برای پیوند زن و مرد شرط کافی محسوب نمی شود و چنانچه در کنار زیبایی ظاهری ویژگی‌هایی نظیر رفتار مناسب و منش مطلوب وجود نداشته باشد زندگی مشترک حالت کسل کننده پیدا می‌کند و از شور و جاذبه تهی می‌شود.

معیارهای علمی و فرهنگی

عواملی همچون میزان تحصیلات، مدارج علمی، اندوخته‌های فرهنگی زن و مرد و نیز آشنایی به فناوری و مهارت‌های جدید و روزآمد به عنوان بخشی از ملاک‌های ازدواج مورد تامل جوانان قرارمی گیرد. بی شک تناسب تحصیلات عامل مثبت و تاثیرگذاری بر روند تفاهم زوجین محسوب می‌شود، زیرا انگیزه کافی و فضای فرهنگی، برای ارتباط کلامی و روحی با یکدیگر وجود دارد و این امر می‌تواند زمینه ساز همگرایی فکری و فرهنگی عمیقتر شود، ولی نباید چنین نتیجه گیری کرد که فقدان این پدیده علت ناسازگاری و عدم تفاهم زوجین تلقی شود، زیرا این نوع عوامل بسته به زمینه فکری و معرفتی زن و مرد، مورد تفسیرقرار می‌گیرد.

معیارهای تکوین رشد

مساله سنی زوجین است و اینکه چه سنینی برای ازدواج دختر و پسر مناسب‌تر بوده و اختلاف آنان از لحاظ سن چه اندازه باید باشد. صاحب نظران غالبا از تعیین محدوده سنی خاصی در این زمینه پرهیز نموده آن را منوط به تحقق عامل دیگری با عنوان رشد فکری یا بلوغ روانی می‌دانند، یعنی معتقدند که ابتدا فرد باید به رشد فکری لازم برسد و آنگاه برای تشکیل خانواده اقدام نماید.

ساحل آرامش برای دوران بازنشستگی

ساحل آرامش برای دوران بازنشستگی

ساحل آرامش برای دوران بازنشستگی
چند سال با بازنشستگی فاصله دارید؟ آیا شما هم مثل برخی افراد شاغل چرتکه به دست هستید و تعداد روزهای باقی مانده شغلی‌تان را محاسبه می‌کنید؟ دلیل این بی‌قراری، خستگی جسمی است یا آزردگی ناشی از نارضایتی شغلی؟ تا چه اندازه مشتاق اجرای برنامه‌های خود برای دوران بازنشستگی هستید؟
این گزارش، گفت‌وگویی است با افرادی که در آستانه بازنشستگی قرار دارند. مخصوصا اگر فرد قبل از سالمندی (60 سالگی) بازنشسته می‌شود.

 

می‌خواهیم با کمک دکتر کاظم ملکوتی، روانپزشک به شما یادآوری کنیم که از همین الان باید به فکر سلامت روان خود در این دوران زندگی باشید، چرا که خستگی جسمی با کمی استراحت، سفر و تفریح قابل رفع است، اما آنچه نیازمند توجه است، وضعیت روانی افراد بعد از بازنشستگی است.

 

بسیار شنیده‌ایم که بازنشستگی به معنای خانه‌نشینی و پایان دوران فعالیت نیست، اما اغلب ما هنوز باور عملی نسبت به این نگرش نداریم. به همین دلیل، کارشناسان نسبت به روند افزایش افسردگی در دوران بعد از بازنشستگی و سالمندی هشدار می‌دهند.

 

شاید برای یک فرد سالمند، پارک‌نشینی و گپ زدن با دوستان البته در ساعات محدودی از روز قابل قبول باشد، اما چنین فرآیندی برای یک فرد بازنشسته میانسال زجرآور است و می‌تواند به مرور سلامت جسم و روان را مخصوصا در میان مردان با چالش جدی مواجه کند.

 

تعریف شما از بازنشستگی

 

شما چه تعریفی از بازنشستگی دارید؟ باورهای غلط زیادی درباره بازنشستگی وجود دارد. یک فرد بازنشسته لزوما سالمند نیست و یک سالمند هم لزوما یک فرد بازنشسته نیست.
آیا شما هم بازنشستگی را دوران قرار گرفتن در سراشیبی، بی‌هویتی، اتمام فعالیت اجتماعی می‌دانید یا مانند بازنشستگان موفق، آن را دوران رشد و شکوفایی تجربه‌های اندوخته شده می‌دانید؟
بدترین نوع تعبیرهای رایج از بازنشستگی که خطر روحی و جسمی برای صاحبش دارد، فکرهای سمی است که براساس آن، افراد گمان می‌کنند، بازنشستگی یعنی پایان دوران کار و مفید بودن. برخی زندگی را تک‌بعدی می‌ بینند و زندگی خود را با کارشان تعریف می‌کنند.

 

به همین دلیل، دوران بازنشستگی برای آنان کابوسی برای بی‌هویتی وبی معنایی تلقی می‌شود و خود را در معرض آسیب‌هایی همچون پرخاشگری، افسردگی، ناامیدی، کاهش روابط اجتماعی و خانوادگی و ابتلا به بیماری‌های مختلف قرار می‌دهند.

 

بررسی‌ها نشان می‌دهد، هر چه افراد بدون برنامه‌ریزی و آمادگی وارد دوران بازنشستگی شوند، به همان میزان شرایط سخت‌تری را تجربه خواهند کرد. انتخاب با شماست که کدام نگرش و سبک زندگی را انتخاب کنید.

 

بازنشستگی و لباس جدید بر تن زندگی

 

هر دوره‌ای از زندگی، شرایط خاص خود را دارد، بدین معنا که سبک زندگی دوران جوانی با میانسالی و سالمندی متفاوت و متناسب با شرایط جسمی، روانی، شغلی، اجتماعی و اقتصادی متغیر است.
فردی که وارد دوران بازنشستگی می‌شود، 35 ـ 30 سال با نظم خاصی زندگی کرده است. حداقل هشت ساعت از روز خود را در محیط کار خود گذرانده و فعالیت اجتماعی داشته است.
وی با ورود به دوران بازنشستگی با زمان قابل توجهی مواجه می‌شود که نیازمند برنامه ریزی برای استفاده بهینه از آن است. متخصصان تأکید می‌کنند بررسی‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و عادات متناسب با سبک زندگی جدید باید از دورانی که فرد شاغل است، آغاز شود.

 

شناخت خود را افزایش دهید

 

خواسته‌های خود را برای دوران بازنشستگی بشناسید. بررسی کنید چه کارها و برنامه‌هایی را دوست داشتید، انجام بدهید که در طول سال‌های کاری فرصت توجه به آن را نداشته‌اید.
کارآفرینی، کسب درآمد، مشاوره، آموزش و انتقال تجربه، سفر و گردشگری، شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی انجمن‌ها، امورخیریه، انجام کارهای داوطلبانه و انجام کارهای هنری از برنامه‌های مورد توجه و قابل اجرای دوران بازنشستگی، متناسب با علاقه مندی افراد است.

 

افرادی که در میانسالی مثلا 45 سالگی بازنشسته می‌شوند، به واسطه تجربه‌هایی که دارند، تمایل بیشتری برای راه‌اندازی کسب و کار و ارائه مشاوره دارند و افراد سالمند در صورتی که مشکل اقتصادی نداشته باشند و به دنبال راه‌اندازی یک کار جدید نباشند، مانند توریست‌های بازنشسته و سالمند سایر کشورها تمایل به سفر و گردش دارند.

 

ضرورت برنامه‌‌ریزی برای دوران بازنشستگی

 

انسان ذاتا موجودی اجتماعی است و به واسطه همین ویژگی، تمایل به انجام کارهایی دارد که احساس کند، مفید است.
ماهیت و ضرورت فعالیت در دوران بعد از بازنشستگی و سالمندی، بیش از آن که جنبه مادی و اقتصادی داشته باشد، معنوی و غیرمادی است، آنچنان که باعث می‌شود، فرد با حفظ هویت فردی و اجتماعی از سلامت روان خود نیز مراقبت کند و از ورود به عرصه افسردگی، بیهودگی و سایر فشارهای روانی پیشگیری کند.

 

در غیر این صورت، همان گونه که هر یک از ما شاهد بوده ایم، وقتی افراد مخصوصا مردان بازنشسته می‌شوند، به واسطه آن که برنامه مشخص و از پیش تعیین شده‌ای ندارند، حضورشان در خانه،‌ باعث بروز یا افزایش مشاجره زوجین و اعضای خانواده شده است.

 

فردی که 30 سال مشغول مدیریت کردن فعالیت خود در محیط کار بوده است، حالا می‌خواهد مدیریت داخل خانه را به دست بگیرد.

 

به همین دلیل نسبت به امور مربوط به خانه و مدیریت آن، شروع به انتقاد و ایرادگرفتن می‌کند و آرامش روانی خود و خانواده را به هم می‌ریزد. این عوامل به مرور باعث بروز بیماری و مشکلات جسمانی همچون سکته قلبی، مغزی، افزایش فشار خون، دیابت، بی‌خوابی و بیماری‌های روان‌تنی می‌شود.

 

شبکه روابط اجتماعی خود را تقویت کنید

 

بازنشستگان زیادی به دلایل مختلف ازجمله ضعف در مهارت‌های ارتباطی و رفتار سازمانی، بعد از دوران بازنشستگی با همکاران قدیمی خود ارتباطی ندارند.
کاهش یا قطع ارتباطات اجتماعی، خلأ بسیار بزرگی را برای فردی که سالیان متمادی، بخش مهمی از زمان خود را در فضای گروهی و اجتماعی گذرانده است، به وجود می‌آورد.
مهارت ارتباط موثر به قدری در زندگی انسان مهم و تاثیرگذار است که سازمان بهداشت جهانی، آموزش آن را یکی از مهارت‌های مهم زندگی عنوان می‌کند.
به همین دلیل، یکی از توصیه‌های متخصصان امر، ایجاد و تقویت روابط اجتماعی افراد حتی بعد از دوران بازنشستگی است.
در این ارتباط، عضویت در گروه‌ها و نهادهای اجتماعی بسیار مثبت است و در حفظ و ارتقای سلامت روان بازنشستگان و پیشگیری از ابتلا به بیماری‌هایی همچون آلزایمر تاثیر بسیار مهمی دارد.

سلامت روان

چگونه از سلامت روان خود مراقبت کنیم؟

چگونه از سلامت روان خود مراقبت کنیم؟
عبارت «مراقبت از خود»،اخیرا زیاد شنیده می‌شود، زیرا بحث در مورد کار‌های خوبی که برای خودتان انجام می‌دهید تا بهترین پرورش دهنده خود باشید، متداول شده است.
عبارت «خودمراقبتی یا مراقبت از خود»، اخیرا زیاد شنیده می‌شود، زیرا بحث در مورد کار‌های خوبی که برای خودتان انجام می‌دهید تا بهترین پرورش دهنده خود باشید، متداول شده است. برای درک این موضوع، که این مفهوم چگونه در زندگی روزمره بکار می‌رود، از دکتر کریستن لی «دکتر کریس» خواستم تا تعریف خود از این عبارت را به ما ارائه دهد.

 

 او به من گفت: «مراقبت از خود گاهی اوقات می‌تواند با اصطلاحاتی مانند به میل خود رفتار کردن یا خودخواهی، اشتباه گرفته شود، اما هیچکدام از این‌ها نیست». «مراقبت از خود، یک کار روزانه است، کاری حساب شده و پیش اندیشیده و فرایند توجه به ذهن، بدن و روح است».

 

 دکتر کریس، عضو هیات علمی رشته علوم رفتاری دانشگاه شمال شرقی و پزشک سلامت رفتاری است که زمان خود را «وقف بررسی مسایلی مانند مراقبت از خود و انعطاف پذیری کرده است». من با جولی بارتون صحبت کردم که متخصص سلامتی و مراقبت از خود، سخنران و برنده جایزه و نویسنده «راه حل مراقبت از خود: یک مادر مدرن باید سلامت و تندرستی را هدایت کند» است. با استفاده از دانش این دو متخصص زن و با کمک کمی تحقیق علمی، لیستی از هفت کاری را ارائه کردم که مثال‌های مفیدی برای مراقبت خوب از خود هستند و هفت کاری که انجام آن‌ها باعث عدم مراقبت از خود می‌شود.

 

 
مراقبت از خود: پذیرش کمک

 

خودمراقبتی در مورد آماده سازی خود برای موفقیت در زندگی تان است و گاهی اوقات به معنی پذیرفتن این موضوع است که هر کاری را نمی‌توانید به تنهائی انجام دهید. همچنین گاهی اوقات به معنی این است که برای هدف کاملی که به سختی به دست می‌آید، تلاش را رها کنید.

 

بارتون به من گفت که یک مثال خوب برای مراقبت از خود، به عنوان مثال برای یک مادر پر مشغله، «بله گفتن به پیشنهاد کمک مادر شوهرش برای نگهداری فرزندان اش است، حتی اگر کارش را دقیقا به شیوه‌ای که دوست دارید انجام ندهد، اما این کار را انجام دهید و از آن زمان خالی، برای انجام کاری که واقعا برای خودتان دوست دارید استفاده کنید (حتی چرت زدن)».
 به گفته بارتون، زمانیکه شما، کمک را قبول می‌کنید، قدردانی واقعی تان را نشان دهید. ایجاد رابطه و حفظ رابطه با افراد پیرامون تان (در صورت امکان)، نمونه‌ای از مراقبت عملی خوب از خودتان است.
 
عدم مراقبت از خود: سعی کنید با انجام فعالیت بیشتر، روی افراد تاثیر گذارید.

 

طبق گفته بارتون، «مراقبت از خود در مورد راضی کردن افراد دیگر نمی‌باشد.» این گفته، یکی از نقل قول‌های مورد علاقه من از همه تحقیقاتی است که انجام داده ام، زیرا بسیاری از زنان تلاش می‌کنند تا دیگران را راضی کنند، گاهی اوقات بدون اینکه حتی خودشان متوجه باشند، حتی با به خطر انداختن سلامت و شادی شان این کار را انجام می‌دهند. احتمالا مصاحبه آخر ونیتى فر با آنجلینا جولی را به یاد دارید که بازیگر معروف و بیمار گفت، «گاهی اوقات زن در خانواده، خود را در مرتبه و اولویت آخر قرار می‌دهد تا زمانی که تاثیر این کار در سلامت اش نمایان می‌شود».

 

 دنیس پورتنوی، روان درمانگر و نویسنده کتاب، سوء تغذیه و فعالیت بیش از حد: راهنمای مراقبت از خود برای کمک به نقش افراد، گفت که یکی از اشتباهات رایج برای سرپرستان و خیرخواهان مردم که لازم است مورد تاکید قرار گیرد «.. رفع نیاز دیگران به قیمت توجه به نیاز‌های آن‌ها می‌باشد».

 

 او و متخصصان دیگر ادعا کردند، نه تنها انجام فعالیت بیش از حد برای دیگران، برای شما مفید نیست، بلکه برای همه طرفین درگیر در انتها بد خواهد بود، زیرا «علاوه بر استرس و پریشانی بوجود آمده به دلیل انجام نقش یک فرد یاری رسان، افرادی که بیش از حد کمک می‌کنند اغلب عادت می‌کنند که کمتر برای مراقبت از خود تلاش کنند و احتمال بوجود آمدن خستگی ناشی از دلسوزی، زیاد می‌شود»، باعث می‌شود در انتها کمتر این خصلت و ویژگی بخشندگی و کمک رسانی را داشته باشند.
 
مراقبت از خود: استراحت و آرامش کافی

 

 طبق گفته یکی از روان شناسان مشاور دارای مجوز، به نام رافائیل مایکل، که برای شبکه اجتماعی روانشناسی مرکزی می‌نوشت، استراحت و آرامش، قطعا بخشی از کاری است که باید به طور عادی برای مراقبت خوب از خود صورت گیرد. او گفت: «خواب کافی... هفت تا هشت ساعت»، علاوه بر «تمرین آرامش روزانه» و «انجام یک فعالیت آرامش بخش در روز» بسیار مهم است، چه صحبت، قدم زدن یا استراحت و تمدد اعصاب به مدت ۳۰ دقیقه باشد». ایده این است که نوعی از استراحت را انتخاب کنید که شما را آرام کرده و به شما انرژی مجدد دهد.

 

دکتر کریس توصیه کرد که «عادت تفریح و استراحت منظم» را برای خودتان ایجاد کنید، که با این کار می‌توانید از هر چیزی که شما را خسته یا دچار استرس تا حد عصبانیت و انفجار می‌کند جلوگیری کنید. او به من گفت: «زمانیکه تا رسیدن زمان استراحت طولانی یا اصلی یا برای خلاصی از استرس منتظر می‌مانیم، فرصت‌های روزانه خود برای استراحت کوتاه برای گروه بندی مجدد مغز و بدن مان را از دست می‌دهیم».

عدم مراقبت از خود: پرت کردن حواس در جلوی برنامه‌های تلویزیونی واقع نما در کل شب و در نتیجه دیر خوابیدن

 

 تصور کنید که بعد از یک روز پرمشغله و طولانی، در هفته پر مشغله و طولانی‌ای که داشتید به خانه آمدید. اگر قادر به استراحت منظم برای رسیدن به آرامش و خلاصی از استرس نباشید، ممکن است کاملا از هر مسئله به وجود آمده در زندگی و هر مسئله کاری، خسته شوید. این حس وسوسه انگیز است که مغزتان را جلوی یک برنامه تلویزیونی، مانند فیلم همسران واقعی نیویورک، تعطیل و غیر فعال کنید، کلا توجه خود را از یک موقعیت دور کنید و بعد از اینکه زمان بیدار شدن رسید، در آن لحظه در حالیکه زیر ملافه، با خستگی این طرف و آن طرف می‌شوید، خود را از تخت جدا کنید.

 

 آیا این کار باعث شارژ مجدد شما می‌شود؟ احتمالا خیر. صبح روز بعد، شما باید راس ساعت همیشگی بیدار شوید و در حلیکه خواب کمی داشتید، شروع به کار کنید، یا دیر بخوابید و ساعت بازدهی صبح تان را از دست بدهید.

 

دکتر کریس به من گفت، «در حالیکه برای فرد مقصر، این کار لذت بخش است و آرامش موقتی به همراه می‌آورد»، اما فعالیت‌های واقعی مراقبت از خود «می‌تواند در واقع به خط پایان سلامت ما اضافه کند.» پس به جای انجام کاری که او «بی توجهی و پرت کردن حواس از طریق تلویزیون یا خیره شدن به صفحه تلویزیون» می‌نامد، برای رهایی از استرس و خستگی»، یک فعالیت سالم مانند خواندن کتاب در حمام و سپس رفتن به بستر خواب به موقع برای استراحت کافی، ممکن است در انتها به شما نتیجه بهتری دهد.

 

 مراقبت از خود: به شیوه‌ای لباس بپوشید که حس خوبی به شما دست دهد

 

 برای موفقیت، لباس بپوشید. برای تحت تاثیر قرار دادن، برای شغلی که می‌خواهید، لباس بپوشید، این لباس است که انسان را می‌سازد.
 تردیدی وجود ندارد که داشتن عادات خوب مراقبت از خود و لباس پوشیدن خوب در کل نشانه عملکرد و شخصیت بالا در جامعه ما است؛ و صرف زمان برای به دست آوردن حس خوب در مورد ظاهرتان، راهی برای بیان این موضوع است که برای خودتان و بقیه جهان، ارزش قائل هستید.

 

 بارتون به من گفت که انجام کار‌هایی برای نشان دادن این باور که برای خودتان و دیگران ارزش قائل هستید، یکی از مولفه‌های اصلی مراقبت از خود است. اما او نیز به من یادآوری کرد، «درحالی که احساس خوب و اعتماد به نفس (نسبت به ظاهرتان) برای سلامت و تندرستی تان بسیار اهمیت دارد مراقبت فیزیکی از خود، یکی از جنبه‌های مراقبت کلی از خودتان است که شامل مراقبت از سلامت ذهن، سلامت عاطفی، رابطه‌ای و معنوی است.» طبق گفته کارشناسان، مجدد به نظر می‌رسد که این موضوع، همانند یافتن تعادل سلامتی، یکی از بهترین روش‌های مراقبت از خود باشد.
 
عدم مراقبت از خود: درگیری در «خرید درمانی» با هدف تغییر حال و هوا و خلق و خو، بدون هیچ توجه به بودجه تان

 

 مطمئنا، پوشش لباس به گونه‌ای که حس ظاهر خوب و اعتماد به نفس داشته باشید، نمونه عالی از مراقبت از خود است. اما زمانی که می‌خواهید حس یک کارفرما و رئیس داشته باشید، و یا زمانی که برای خرید چیزی که احتیاج ندارید بیرون می‌روید، یا وام کارت اعتباری را به دست می‌آورید، تفاوتی بین انتخاب بهترین کت و شلوار یا لباس تان برای پوشیدن وجود دارد، پس می‌توانید مانند خواننده معروف، بیانسه، لباس بپوشید.

 

 دکتر کریس، در مصاحبه با ما، «خرید درمانی» را نوعی از مکانیزم مقابله ناسازگارانه نامید. او توضیح داد «گاهی اوقات می‌توانیم دیگر ثروت را صرف حفاظت از خود... لباس..... نکنیم. هیچ کدام از این کارها، به خودی خود بد نیستند، اما اگر بخواهیم زندگی خوبی داشته باشیم، باید تلاش بیشتری کنیم تا زندگی خوبی که روان شناسان از آن یاد می‌کنند را داشته باشیم... زندگی‌ای که با روابط مثبت، رفتار‌های سالم، قدردانی و آگاهی مشخص می‌شود.»

 

 پس خرید درمانی به چمدان و بار خریداری شده ارتباط دارد، حتی اگر پول برای خرید خرت و پرت برای خودتان داشته باشید. این موضوع در صورتی بد است که قصد کنید تا برای خرید، قرض بگیرید. قرض، نقش اصلی در مشکلات استرسی دارد، پس خود را به قعر چاه بردن، روش خوبی برای مراقبت از خود نمی‌باشد. بارتون حتی استفاده از خرید را، به عنوان یک مکانیزم مقابله ناسالم، با میل افراطی به "نوشیدن، غذا خوردن، قرص خوردن یا رابطه جنسى" مقایسه می‌کند.

 

 مراقبت از خود: گاه گداری به خودتان اجازه تجربه کاری مانند خوردن بستنی قیفی با دوستانتان را بدهید

 

 تصمیم گیری در مورد اینکه برای مراقبت از خود چه کار‌هایی باید انجام دهید و چه کار‌هایی نباید انجام دهید، به عادات عادی شما ارتباط دارد. آیا کلا فردی هستید که هیچ اهمیتی به غذایی که وارد بدنتان می‌کنید نمی‌دهید؟ آیا همه نوع میوه و سبزیجات با هر غذایی می‌خورید و از خوردن زیاد هله و هوله دوری می‌کنید؟ پس ممکن است بخواهید کمی انعطاف پذیری به این عادتان بدهید و گاه گداری چیز‌های لذت بخش بخورید، بخصوص اگر فرصت تجربه این مورد را به طور اجتماعی با دوستانتان داشته باشید.

 

 اما اگر مکررا از خوردن قند برای رسیدن به حس لذت بخش استفاده می‌کنید، تقویت این عادت بد به شما سودی نمی‌رساند. بارتون به من گفت، زمانی که می‌خواهید در مورد انجام کار‌هایی که برای مراقبت از خودتان خوب است تصمیم گیری کنید، مهم است که به "علت مراقبت از خود" توجه کنید. او گفت: اگر بتوانید این کار را انجام دهید، «راحت می‌توانید تعیین کنید که انجام چه کاری برای مراقبت واقعی از خودتان خوب است» و کدام کار به شما سودی نمی‌رساند.

 

 پس آیا باید این خوراکی لذت بخش را بخورید؟ زمانیکه در مورد مراقبت از خود صحبت می‌کنیم، طبق گفته امی کورتز، مربی بهداشت و سلامت جامع انجمن آمریکائی پزشکان، انجام عمل خوب برای خودتان، به معنی سالم و خوب نگه داشتن خودتان است، نه با غذا‌هایی که باعث می‌شود احساس گناه برایتان ایجاد شود و به یاد داشته باشید که بهترین رژیم، رژیمی است که بتوانید همیشه از آن استفاده کنید- گاهی اوقات می‌توانید کمی انعطاف پذیر شده و اجازه تجربه دیگر به خود دهید.
 
عدم مراقبت از خود: مصرف مکرر میان وعده از غذا‌هایی که باعث می‌شود احساس بدتری در شما ایجاد شود

 

 به گفته دکتر کریس، «زمانیکه مصرف مکرر یک خوراکی، به سلامتی تان آسیبی نمی‌رساند، خوردن بیش از حد قند یا افراط مکرر در مصرف غذا، فقط باعث فراهم کردن یک آرامش موقتی می‌شود و این کار می‌تواند زمینه‌ای برای ایجاد مشلات بیشتر مانند چاقی بیش از حد، بیماری و اعتیاد را مهیا کند.»

 

 پس زمانی که نصف سینی کلوچه می‌خورید، ممکن است در آن لحظه حس بهتری داشته باشید، اما با این کار مراقبتی از خود نکرده اید، زیرا در حقیقت بعدا از انجام این کار، حس بدتری خواهید داشت. پس هر زمان که می‌خواهید انتخاب کنید که در چه نوع فعالیت آرامش دهنده درگیر شوید، به این نکته توجه کنید که انجام این کار به شما کمک خواهد کرد یا سلامت شما را در انتها به خطر خواهد انداخت.
 
مراقبت از خود: زمان بندی برای انجام ورزش

 

 زمانیکه از دکتر کریس در مورد برخی از فعالیت‌های مطلوب مراقبت از خود سوال کردم، او «ورزش و حرکت» را در اولویت و درجه اول قرار داد. او گفت: «هر چه بدن خود را بیشتر حرکت دهیم، به طبیعت برویم و نفس بکشیم، و در همین حال پیاده روی کنیم، یا عرق کنید، برای سلامتی تان حیاتی خواهد بود».

 

 سعی نکنید فقط جایی برای ورزش منظم در برنامه تان قرار دهید، بلکه بدن تان را سالم نگه دارید، در بسیاری از موارد مشخص شده است که انجام این کار به اندازه مصرف دارو در مدیریت خلق و خو، اضطراب و افسردگی موثر بوده است. دکتر کیت هیز به انجمن روان شناسی آمریکا گفت، «فعالیت‌ها و ورزش‌های هوازی، دوچرخه سواری یا شنا را انتخاب کنید که این ورزش‌ها باعث آزادسازی ماده عصبی شیمیایی مسول حس خوب می‌شود.» همچنین می‌توانید از ورزش برای پرت کردن حواستان و آرامش و استراحت دادن به ذهن تان استفاده کنید- به عنوان راهی برای پرت کردن توجه و حواستان از دیگران، روش‌های توجه و تمرکز کمتر روی برخی از مسایل، مانند تماشای تلویزیون یا خوردن میان وعده در حالی که به هیچ چیز فکر نمی‌کنید را امتحان کنید.

 

 مثال خوب از ورزشی که به مراقبت از خودتان کمک می‌کند چیست؟ بارتون توصیه کرد «رفتن به باشگاه بعد از یک صبح سخت با کودک کوچکتان یا یک روز کاری پر از اعصاب خورد کنی، به طوری که بتوانید از استرس خلاص شده، ذهن تان را پاک کنید، انرژی تان را زیاد کنید، از بدن و ذهنتان مراقبت کنید تا به داشتن حس خوب، شاد و سالم به خودتان کمک کنید».
 
عدم مراقبت از خود: فشار وارد کردن به خود و سختی دادن به خود با بکارگیری محدودیت‌های گذشته به بهانه رسیدن به ظاهر بهتر

 

 آیا در رسانه‌های اخیر در مورد، دوره هزاره جدید ویکتورین و پیوریتن چیزی خوانده اید؟ تصور بر این است که نسل بزرگسال جوان فعلی، "رفتار‌های با فضیلت و پرهیزکارانه" شبیه به فرهنگ سخت گیرانه ویکتورین و پیوریتن را از طریق انتخاب سبک زندگی سخت، خیالبافی می‌کنند، مانند دو مارتن، جنبش غذای خام، روزه آبمیوه و .... پس در حالیکه ورزش مکرر و حتی روزانه، بخش بسیار مهمی برای مراقبت از خودتان می‌باشد، اما ورزش بیش از حد هم ممکن است اثر وارونه داشته باشد.

 

 بارتون در مصاحبه با ما گفت، «مراقبت از خود، جهش از یک رژیم سخت به رژیم دیگر یا تلاش بیش از حد برای ایجاد بدن تراشیده نیست». او توضیح داد «ورزش به عنوان روشی برای مراقبت از خود، زمانی موثر واقع می‌شود که باعث ایجاد حس خوب، سالم و اعتماد به نفس شود، زمانی که فقط به نیت سوزاندن چهار دونات خوراکی که خوردید به باشگاه ورزشی می‌روید، تاثیری ندارد زیرا می‌خواهید تا برای تعطیلات آخر هفته بدنتان را آماده پوشاندن بیکینی تان کنید.»
 
مراقبت از خود: زمانی را صرف قرار با دوستتان کنید.

 

 انسان ها، موجودات اجتماعی هستند در حالیکه میل به درونگرائی و تنها ماندن، خوب است و در کل میلی طبیعی و عادی می‌باشد، اما هیچ زنی، نمی‌تواند مانند یک جزیره، تنها باشد. دکتر کریس "ایجاد و حفظ روابط مثبت متقابل پرورش یافته" را به عنوان شکلی مهم و حیاتی از مراقبت از خود فهرست کرد. این موارد کیفی، در حفظ رابطه شما با خانواده تان مهم هستند (انتخابی یا زیستی)، اما جمع کردن این موارد کیفی در روابط دوستی نزدیک، نیز اهمیت دارد.

 

 در یک نقطه خاصی در زندگی، شغل، خانواده، فرزندان، خانه داری و کار‌های دیگر می‌تواند باعث شود حس کنید که زمانی برای سپری کردن با دوستان تان ندارید. اجازه ندهید که در این دام افتاده و دوستانتان را کنار نگذارید! دکتر کریس توصیه می‌کند «اختصاص زمان برای روابط با دیگران به رشد افرادی کمک می‌کند که به رشد و شادی خود متعهد اند. این توصیه می‌تواند انگیزه شود که این روابط را دنبال کنید.»

 

 عدم مراقبت از خود: معاشرت و بیرون رفتن زیاد به قیمت از دست دادن چیز‌های دیگری که برایتان مهم است

 

 گذاشتن وقت برای دوستان و سرگرمی، قطعا مهم است، اما اگر دائما بیرون می‌روید به قیمت اینکه برخی از مسولیت ها، امور تهیه بودجه یا امور عادی مرتبط با مراقبت از خود را از دست دهید، پس احتمالا باید از خود این سوال را بپرسید که آیا چیزی وجود دارد که آن را نادیده گرفته باشید یا در مورد آن، (غیر عمدی یا عمدی) سهل انگاری کرده اید.

 

 اگر متوجه شدید که بودجه، تحصیل، تمیزی خانه و ... از مواردی هستند که به طور منفی تحت تاثیر حضور دائم شما در اجتماع قرار می‌گیرند، پس نشان دهنده چیزی است که دکتر کریس از آن به عنوان "افراط یا آزادی بیش از حد ناهنجار" یاد می‌کند و این افراط، هیچ سنخیتی با مراقبت از خود ندارد.

 

 پس راه حل چیست؟ دکتر کریس گفت، «آگاهی و هوشیاری، راه حل خوبی است. این یک حس زودگذر نیست این عقل با تجربه، که به ما کمک کند تا روی زمان حال و روی کار، بدون قضاوت، متمرکز شویم، و زندگی را به شیوه‌های جدید جذب کنیم.» اگر متوجه سهل انگاری خودتان شدید، یا متوجه شدید که از طریق افراط و آزادی بیش از حد با استرس تان برخورد می‌کنید، تمرین تمرکز حواس یا مدیتیشن می‌تواند راه حلی برای رفع این مشکل باشد.

 

مراقبت از خود: تنظیم حدود و مرز‌های سالم با دوستان، خانواده یا همکارانی که به شما نیاز دارند

 

 قطعا در مورد این نکته مهم شنیده اید که آموختن چگونگی "نه" گفتن، مهارت مهمی برای تحت فشار قرار نگرفتن است. بارتون به من گفت، «مراقبت از خود، یعنی تعیین حدود و مرز عاطفی برای حفظ سلامت و تندرستی تان، و همچنین به معنی نه گفتن به افراد در زندگی است، افرادی که سعی می‌کنند تا شما را به دریای میل خود یا روابط غیر عادی بکشانند و نمی‌خواهند که خودشان به خودشان کمک کنند.»

 

 پس اگر دوست یا دشمن تان از شما بخواهد که هر کاری که انجام می‌دهید را رها کنید و به داستان احمقانه نقل شده برای بار دهم در این هفته گوش دهید، یا مادری که شما را ضعیف می‌کند و دستور می‌دهد که با نگاهی عمیق‌تر به رفتار افراد بزرگتر نگاه کنید، شما ممکن است مجبور باشید بی رحمانه رفتار کنید، و مرز و حریمی سالم برای خود ایجاد کنید.
 
عدم مراقبت از خود: عقب نشینی از روابط مثبت و منزوی کردن خودتان

 

 در حالیکه تعیین حدود و حریم سالم برای حفظ تندرستی و سلامت عقل شما حیاتی است، اما احتمال دور شدن خیلی زیاد از دیگران هم وجود دارد، و ممکن است منزوی شدن از رابطه با افراد مهم هم صورت گیرد. دکتر کریس به من گفت، «خزندگی چالش‌هایی دارد و نمی‌توانیم سلامت بهینه را در صورت گوشه گیری و منزوی شدن حفظ کنیم. منزوی شدن، خطر جدیدی است زیرا در حال حاضر درخواست‌ها و نقش افزایش یافته فناوری در زندگی افراد، به این مسئله دامن زده است.»

 

 گاهی اوقات، عقب نشینی از استرس جامعه، حسی وسوسه انگیز می‌شود و فقط گاهی اوقات دور شدن از دیگران و تماشای شبکه اینترنتی نت فلیکس و گذراندن وقت، خوب است. اما کلا با این انگیزه وارد شدن اشتباه می‌باشد. همانطور که بارتون گفت، "مراقبت از خود، مواجه شدن با حقیقت و باور داشتن خودتان و توانایی تان برای رسیدگی به مسایلی است که جلوی روی شما قرار می‌گیرد. " و طبق گفته هر دو متخصص که من با آن‌ها صحبت کردم، یکی از بهترین راه ها، سرمایه گذاری برای روابط مثبت تان است. این کار می‌تواند شامل "اختصاص زمان و انرژی بیشتر برای شریک تان باشد ... یا درخواست حمایت از دوستان مورد اعتماد یا درمانگر باشد» بارتون گفته است که «مراقبت از خود، به معنی این نیست که دوست صمیمی هر فردی باشیم».

 

 به نظر می‌رسد با هر منبعی که مشورت کردم، به تعادل به عنوان بخشی از راه نهائی برای تشخیص حقیقی مراقبت از خود تاکید کردند، و گاهی اوقات مراقبت خوب از خود، به معنی این است که به گونه‌ای خود را وفق دهید که مراقبت خوب از دیگران دریافت کنید. به خاطر آورید که باید به دیگران عشق بورزید و از آن‌ها مراقبت کنید، تا عشق و مراقبت از دیگران را دریافت کنید، و با اینکه تنظیم حدود و مرز، کار خوبی است، در کل عقب نشینی از زندگی اجتماعی و مجموعه حمایت کننده تان، ایده خوبی نمی‌باشد.
 
شما هستید که باید کاری انجام دهید

 

 مراقبت از خود، خودخواهی نیست. بخشی از راه هدایت کننده به سوی زندگی شاد و سالم است. اما انجام این کار همیشه راحت نیست. به جای درمان علایم استرس یا فرسودگی، ممکن است نیاز به تلاش واقعی و آگاهانه و برنامه ریزی شده برای تصمیم گیری و انتخاب داشته باشید که در واقع این امر، به سلامتی کلی تان کمک خواهد کرد.

 

 همانطور که دکتر کریس بیان می‌کند، «در حالیکه گناه‌های لذت بخش مانند خوردن شکلات یا رفتن به خرید می‌تواند لذت دهنده باشد و آرامش موقتی، و تاثیر زیاد به همراه داشته باشد، اما فعالیت‌های مراقبت علمی از خود، می‌تواند در واقع به بهره کلی سلامت بیافزاید.» پس با نکات به دست آمده از همه این کارشناسان که در مورد مراقبت از خود به شما گوشزد نمودند، برای پرورش خودتان، امروز چه تصمیمی گرفته اید؟

جملات تاکیدی

تکرار این جملات تاکیدی، جادو می کند

تکرار این جملات تاکیدی، جادو می کند
مثبت اندیش بودن یکی از راههای نجات بشر در این دنیای بی رحم است. زمانی که ما احساس شکست یا ناراحتی می کنیم، به دنبال راهی برای فرار از افکار منفی هستیم. در این شرایط ،گاهی برخی جمله ها زندگی ما را از این رو به آن رو می کنند.

آیا برای شما هم پیش آمده که در چنین موقعیتی باشید؟ اگر پاسخ شما مثبت است، در ادامه مطلب همراه ما باشید. ما در این مطلب تاثیرگذارترین جملات را از افراد مشهور برایتان آورده ایم تا شاید الهام بخش راهتان شوند. حتی می توانید آنها را روی کاغذی بنویسید و به در و دیوار اتاق تان بچسبانید، آنوقت خواهید دید که مثبت اندیشی چه معجزه ای در زندگی تان می کند.
 
 تکرار این جملات تاکیدی، جادو می کند
 
این شمایید که روز خود را می سازید، پس آنها را به بهترین شکل ممکن بسازید. (استیو اسچولت)
 
اگر به آفتاب نگاه کنید، تاریکی ها را نخواهید دید. (هلن کلر)
 
 تکرار این جملات تاکیدی، جادو می کند

افسرده بودن عادت است، شاد بودن هم عادت است. این انتخاب شماست که کدامیک را قبول می کنید. (تام هاپکینز)
 
بزرگ ترین کشف بشر این بود که یک انسان می تواند سرنوشت خود را تنها با تغییر رفتارش، تغییر دهد. (اپرا وینفری)
 
در دیروز جایی برای کشف و اکتشاف باقی نمانده است اما فردا برای ماست، می توانیم برنده یا بازنده این بازی باشیم. (لیندون بی. جانسون)
 
روی قلب تان بنویسید: «امروز بهترین روز سال ام است». (رالف والدو امرسون)
 
خوشبینی، منبعی است که هر روز بر انرژی شما می افزاید. (کالین پاول)
 
کوچک ترین رفتار ما آدمها می تواند بزرگ ترین تغییرات را حاصل کند. (وینستون چرچیل)
 
بهترین اتفاقات برای افرادی می افتد که بهترین ها را می خواهند. (جان وودن)
 
 تکرار این جملات تاکیدی، جادو می کند
 
خوشبینی مهمترین رفتار ما آدم هاست، از این رو که به ما قدرت پیشرفت و امید به زندگی بهتر برای آینده می دهد. (ست گودین)
 
هر روز 1440 دقیقه است. بدین معنی که شما هر روز 1440 فرصت دارید تا تاثیری مثبت از خودتان بر جای بگذارید. (لس بروان)
 
ما توانایی فرار از درد را نداریم، ما نمی توانیم از طبیعت زندگی خلاص شویم، اما می توانیم انتخاب کنیم که یا تسلیم شویم و شکست بخوریم یا بجنگیم و زندگی ارزشمندی برای خود بسازیم. درد یک حقیقت است اما نحوه برخورد ما با او یک انتخاب است که تماما به خودمان بستگی دارد. (جاکوب هلد)
 
برای هر چیزی خدا را شکر کنید. اگر فرصت کافی برای تحصیلات عالی نداشتید، خدا را برای داشتن همان تحصیلات ابتدایی شکر کنید. اگر تحصیلات ابتدایی هم نداشتید، برای سلامتی تان شکرگزار باشید. حتی اگر مریض هستید هم خدارو شکر کنید که نمرده اید و هنوز هم فرصت زندگی کردن دارید. (بودا)
 
 
در هر مشکلی، فرصتی است. بزرگ ترین موفقیت های تاریخ از دل همین مشکلات سر باز زده اند. بنابراین هر گره ای را به فرصتی طلایی تبدیل کنید. (جوزف شوگرمن)
 
بدبینی منجر به ضعف و خوشبینی منجر به قدرت می شود. (والت دیزنی)
 
به محض آن که نگاه منفی تان را مثبت کنید، نتیجه مثبت آن را خواهید دید. (ویلی نلسون)
 
تکرار این جملات تاکیدی، جادو می کند 
 
هیچ چیزی نمی تواند شما را از حرکت باز دارد، جز خودتان.  شاید بیماری بتواند بدن شما را ضعیف کند اما آیا شما تنها در فیزیک بدن تان خلاصه می شوید؟ اگر پاهایتان از حرکت ایستاد چطور؟ آیا پاهایتان است که زندگی شما را کنترل می کند؟ خیر.. شما بزرگ تر از فیزیک بدن تان هستید. پس هیچ چیز نمی تواند شما را کنترل کند، جز خودتان. (اپیکتت)
 
هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم به خودم می گویم که دیروز گذشت، فردا هنوز نیامده، پس فقط امروز را دارم. بنابراین باید آن را به بهترین شکل ممکن برای خود بسازم. (گروچو مارکس)
 
مثبت اندیشی فقط یک حرف نیست. این رفتار کل زندگی ما را دگوگون خواهد کرد. نه تنها ما، بلکه بر اطراف ما نیز تاثیری مثبت خواهد گذاشت. (هاروی مک کی)